شعر آیینی و انواع آن

دامنه ی باورهای مذهبی بسیار گسترده است. اگر از منظر ادبیات به آن بنگریم، بیش از همه، یک موضوع عام از جایگاه ویژه ای بهره مند است و آن، شعر آیینی است. شاید نخست چنین پنداشته شود که شعر آیینی مفهومی روشن با
يکشنبه، 27 بهمن 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شعر آیینی و انواع آن
شعر آیینی و انواع آن

 

نویسنده: زهرا محدثی خراسانی




 

تعریف شعر آیینی

هر مقوله ی شعری که صبغه ی دینی داشته باشد و متأثر از آموزه های اسلامی باشد، در قلمرو شعر آیینی قرار می گیرد.
به طور کلی تنها مسأله ای که شعر آیینی را از سایر انواع شعر مجزا می کند، قلمرو موضوعی آن است. برخلاف بسیاری از صاحب نظران که شعر مذهبی را موضوعاً، به دو مقوله ی کلی منقبت و مرثیه محدود می دانند، آثار اخلاقی و عرفانی چون خمسه ی نظامی و سایر متون نظم عرفانی و تعلیمی، و نیز آثار غزل سرایان بزرگی چون حافظ، سرشار از رهنمودهای قرآنی و مفاهیم دینی و مقلوه های ارزشی روایی بوده و بیانگر تأثیرپذیری فراوان آنان از متون دینی است.
در واقع اگر نگاه خود را صرفاً به دو قلمرو موضوعی منقبت و مرثیه ی شعر آیینی معطوف بداریم، ارایه ی طریق در مورد آثار منظوم توحیدی، نیایشی، عرفانی، اخلاقی و تعلیمی در گستره ی شعر فارسی نامشخص باقی خواهد ماند.
از منظر و گستره ای که می توان به حیطه ی شعر آیینی نگریست، اغلب آثار فاخر و ماندگار شعر فارسی، صبغه ی آیینی دارد و در قلمرو شعر آیینی قرار می گیرد.
بنا بر تعریفی که از شعر آیینی و گستره ی آن ارایه شد، ما با سه قلمرو موضوعی مشخص و قابل تعریف روبه رو هستیم و از این رو می توانیم تقسیم بندی موضوعی زیر را از شعر آیینی به دست آوریم:

1- شعر توحیدی، نیاشی و عرفانی.
2- شعر اخلاقی و پندی، اجتماعی، مقاومت، بیداری و دفاع مقدس.
که در گونه ی دوم، شاعر به رهایی انسان از اسارت دشمنان درونی، یعنی شیطان و نفس و هواهای نفسانی، و نیز رهایی انسان از بند دشمنان بیرونی، مانند قدرت های سلطه گر و خودکامه و استعماری می پردازد و با به کار بستن آن هاست که انسان به رهایی می رسد و از آن جا که دست او را می گیرد و از خاک به افلاک می کشاند، در مقوله ی ماورایی به شمار می آید.

3- شعر ولایی.

شعر ولایی به لحاظ موضوعی، اختصاص به خاندان عترت و طهارت دارد و سخنان، سیره ی اخلاقی و فضای وجودی آنان در «شعر ولایی» بازتاب درخوری پیدا می کند.
برای شعر ولایی می توان زیرمجموعه هایی درنظر گرفت، که مهم ترین آن ها عبارتند از: شعر نبوی، شعر علوی، شعر فاطمی، شعر عاشورایی، شعر رضوی و شعر مهدوی.
با بررسی آثار برجامانده از موضوعات یاد شده، درخواهیم یافت که مقوله ی مرثیه در تمامی زیرمجموعه های شعر ولایی به جز شعر مهدوی حضور دارد و مقوله ی منقبت در همه ی آن ها ساری و جاری می باشد.
با این نگرش تازه و تفاوت میدان دید، در می یابیم که مقوله های منقبت و مرثیه تنها در بخشی از «شعر ولایی» حضور دارد، و ابعاد موضوعی گسترده ای چون: بعثت، معراج، نزول قرآن، غزوات، غدیر، حکومت علوی، مبانی ارزشی فرهنگ عاشورا و... وجود دارد که می تواند فاقد جنبه های سوگواری، و مبتنی بر مؤلفه های ارزشی باشد.

ابعاد و ویژگی های شعر آیینی

موضوعات متنوع شعر فارسی، هر یک به فراخور مضمون قابل ارایه و نگرش خاص شاعران، از ابعاد و ویژگی هایی برخوردار می باشد؛ به عنوان نمونه «ساختار و فرم، فضا، محتوا و درون مایه»، در اشعار عاشقانه سبک خاص خود را داراست و در اشعار اجتماعی و سیاسی، حال و هوای یاد شده دیگر گونه است. از این رو در شعرهای آیینی نیز مؤلفه های مذکور متناسب با موضوع شعرهای آیینی است.
فرم و ساختار(قالب) موضوعات آیینی در سروده های کهن، اغلب در چارچوب مثنوی، قطعه، ترکیب بند، ترجیع بند می باشد و به کمتر سروده ای برمی خوریم که در قالب غزل باشد. این در حالی است که در شعر معاصر، علاوه بر بهره مندی شاعران از قالب های نو «نیمایی، سپید و...» قالب غزل نیز مفاهیم شعر آیینی فارسی را احتوا کرده است. رباعی، مثنوی و غزل- مثنوی نیز از دیگر قالب هایی است که شاعران معاصر در سروده های آیینی خود از آن استفاده می کنند.
عمده ترین عامل در بهره مندی از قالب های یاد شده، و به نوعی تنوع قالب در شعر آیینی معاصر، فراهم شدن بستری درخور در جهت به کارگیری موضوعات و گاه مفاهیم متنوع در گستره ی شعر آیینی است.
فضای موجود در مضامین و محتوای شعر آیینی نیز از آغاز تا دوره ی معاصر، سیر بالنده ای را طی کرد و این رشد در روزگار ما در حال تکوین می باشد. با بررسی شواهد موجود در آثار آیینی فارسی، دو صورت متفاوت در فضا و نگرش شاعران به چگونگی مبحث منقبت و مرثیه ی ائمه ی اطهار(ع) را شاهدیم:

نوع اول:

پرداختن به منقبت و مدح و گاه مرثیه ی ائمه ی اطهار(ع) و پیشوایان دین، با نفوذ خاص دریافت های شخصی شاعر است. در این آثار، زمانی که از منظور مدح و منقبت به سیره ی پیشوایان دین پرداخته می شود، با اندیشه ای نه چندان بارور و درخورِ مقام و مرتبه ی این بزرگان سخن به میان می آید، مگر در مورادی که آثار تعداد محدودی از شاعران با فرازهایی همراه است؛ مانند نعمت پیامبراکرم(ص) در خمسه ی نظامی و یا سروده های مولانا در مثنوی کبیر و...
آن گاه که شاعر با نگاه مرثیه و سوگ به شهادت و رحلت ائمه ی اطهار(ع) پرداخته است؛ می بینیم که تنها سوگ است و حزن و اندوه، که از سیری یکنواخت و گاه ملال آور برخوردار است و شاعر در این مراثی نتوانسته بشکوهی و ارزشمداری حرکت، قیام و شهادت بزرگان دین را به نمایش بگذارد.
کاربرد کلمات و گاه صفاتی که در چگونگی توصیف رزم و شهادت آنان مشهود است، بیش از هرچه بیانگر مظلومیت صِرف و پامال شدن حقی است که غالباً توسط حاکمان عصر اعمال می شده است. با این همه در این فضا و محتوا نیز آثاری چون گنجینه الاسرار عمان سامانی را نمی توان نادیده انگاشت. آن جا که سراسر این اثر گران سنگ یاد کردِ قیام عاشورا و پاسداشت حماسه آفرینان آن می باشد؛ اما وجه غالب همانی است که اشاره شد.

نوع دوم:

شعر آیینی در دوره ی معاصر، علاوه بر بهره مندی از متعلقات گسترده و متنوعی مانند؛ شهادت، دفاع مقدس، فرهنگ عاشورا و... در سروده هایی که به نوعی در منقبت و مرثیه ی ائمه ی اطهار و دیگر بزرگان مذهب بر جای مانده است، شاعر به شکوه و حماسه آفرینی آنان و هدفمند بودن شهادت طلبی و آرمان های آنان اشارات خاصی داشته و بیش تر به این ابعاد پرداخته است تا سوگ صِرف و مرثیه ی اندوه بار.

سیر تاریخی و ویژگی نخستین اشعار آیینی فارسی

با نگاهی به تاریخ ادبیات مذهبی در ایران، این نکته به خوبی دریافت می شود که ادبیات به ویژه شعر مذهبی از روزگار دور در ارتباط با چگونگی حکومت ها بوده است. تا قبل از دوره ی صفویه، به طور کلی گرایش به شعر مذهبی و سرودن در موضوعات مذهبی بسیار کم بود و آن چه از آثار آن دوره در قالب شعر مذهبی باقی ست، بیشتر نعت پیامبراکرم(ص)، حضرت علی(ع) و دیگر یاران پیامبر و در مواردی نیز یاد کرد قیام عاشورا است، و عمدتاً به موضوعات دیگر نپرداخته اند.
در دوره ی صفویه به جهت توجه خاص پادشاهان صفوی به مذهب تشیّع، شعر مذهبی در ادبیات مورد توجه بیش تر واقع شد. شاعر برجسته ی مذهبی سرای پس از صفویه، محتشم کاشانی بود. روند مذهبی سرایی همچنان تا قبل از روی کار آمدن نادرشاه در ایران ادامه داشت.
با حضور نادرشاه در صحنه ی قدرت ایران و با توجه به سنّی مذهب بودن وی، شعر مذهبی فارسی دیگر بار به انزوا گرایید؛ اما با روی کار آمدن حکومت زندیه، اقبال به سرودن شعر مذهبی از سر گرفته شد و کم کم از روزگار مشروطه به بعد پایگاه قدرتمندی نزد شاعران و علاقه مندان پیدا کرد و با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به جریانی پویا و قوی در صحنه ی ادبیات مطرح شد.
عمان سامانی، از بزرگ ترین شاعران مذهبی دوره ی مشروطه بود، که شعر مذهبی فارسی را در قامتی استوار و با مضامینی ژرف و عمیق ارایه کرد.
البته فراز و نشیب های یاد شده در ساختار شعر مذهبی باعث ایجاد تحول محتوایی شعر آیینی فارسی نشد.
چرا که در دوره ی صفویه و پس از آن هیچ نهضت اصلاح گری شکل نگرفت تا به احیا و بازنگری باورهای مردمی بپردازد. در این عرصه متأسفانه کسی پیدا نشد که بسیاری از باورهایی را که ره آورد سیاست عباسیان، به نقادی فراخواند.
بسیاری از ناروایی ها راه خود را در ذهن و زبان مردم ادامه داد و بازتاب این باورها را در متن شعر امروز نیز می توان به وضوح دید. تغییر نگرش شاعران در شعر مذهبی، از حالت شخصی به اجتماعی و گستردگی اندیشه، در شعر دوره ی مشروطه صورت گرفت.
شعر مذهبی به عنوان موضوع انتخاب شد و شاعران معتقد و مذهبی از آن به عنوان حربه ای در برابر شاعران به اصطلاح روشن فکر استفاده کردند. رویکرد دوباره به شعر آیینی ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع حاکمیت مذهبی بر مردم و طرح جامعه ی شیعی به عنوان بزرگ ترین تحول در جغرافیای اندیشه و سیاست اجتماعی، باعث ایجاد تحولاتی درخور در ادبیات ایران و طرح و اثبات ادبیات‌آیینی شد.
متأثر از تحولات یاد شده، تحولاتی در قلمرو شعر آیینی ایجاد شد، که مهم ترین آن تعمیق آگاهی در شعر آیینی معاصر است. پیش از آن پرداختن به هر مضمونی (چه والا و ارزشمدار، و چه نازل و بی مقدار) در گستره ی شعر مذهبی مسبوق به سابقه بود، نمونه های آن را در لابه لای کارنامه ی شعر مذهبی ایران می توان پیدا کرد. بسیای از شاعران مذهبی سرا به جای کمک به بالا رفتن سطح درک مردم، به همراهی و همنوایی با آنان می پرداختند. در واقع به جای این که مردم دنباله روِ اندیشه و برداشت های شاعران در افق های معنایی تازه باشند، بعضی از شاعران، دنباله روِ تفکر مردم بودند. اما این شیوه دیری نپایید که حال مضمون پردازی در شعر مذهبی، در قالب های محتوایی شایسته تر و ماندگارتری تغییر یافت.
نقش آگاهی از تحولات تاریخ و رسیدن به دانش و بینش دینی را کمتر کسی در ارزشمندی و ماندگاری یک اثر نادیده خواهد گرفت. اگر در گذشته شعر مذهبی پیرامون چند موضوع با ابهام فلسفی مضامین موجود در آن می چرخید، اما پس از پیروزی انقلاب اسلایم به دلیل تأثیرپذیری از چند عامل، شاعرانی چون؛ علی معلم، سلمان هراتی، سیدحسن حسینی، قیصر امین پور و... به فلسفه و نگرشی صحیح در مضامین دینی دست پیدا کردند. مطالعات دقیق و عمیق آنان در قلمرو مفاهیم دینی به آنان کمک بسیاری کرد.
حضور شخصیت های مطرح انقلابی چون: شهید مرتضی مطهری، دکتر علی شریعتی و... که در ارایه ی دانش و بینش مذهبی به جامعه، با سخنرانی و کتاب هایی ارزنده، در پیرایش تاریخی مسائل دینی قدم های ارزنده ای برداشتند، و توانستند تا حدودی از این طریق بدعت ها و ناروایی هایی را که بر تاریخ اسلام گذشته بود، بزدایند؛ عامل مؤثری در ایجاد فضای مناسب برای ظهور و پیدایش ادبیات انقلابی و مذهبی به شمار می آید.
بدین طریق تلاش های صورت گرفته، مورد توجه و بهره مندی شاعران آیینی معاصر قرار گرفت و کم کم جریانی اصلاح گرا و سالم، در حوزه ی شعر آیینی شکل گرفت؛ که از یک سو سعی در احیای شخصیت های تحریف شده ی دینی نمودند، و از سوی دیگر در ارایه ی بینش صحیح به جامعه و تغییر ساختار فکری در حیطه ی ادبیات فارسی، گام برداشتند.
نتیجه ی نگرش تاریخی صحیح به واژه ها و همراهی با اصالت و هویتمندی آن ها، در کنار پروراندن اندیشه در پس بهره مندی از هر عنصر مذهبی، شعر را از حالت روایی و تک زمانی بودن به عرصه ی ادب فرازمانی سوق داد و در آثار شاعران آیینی فرازهایی ژرف و ماندگار پدید آورد.
منبع مقاله :
محدثی خراسانی، زهرا؛ (1388)، شعر آیینی و تأثیر انقلاب اسلامی بر آن، تهران: مجتمع فرهنگی عاشورا



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.