نویسنده: زهرا محدثی خراسانی
با برچیده شدن بساط خلافت عباسیان به دست مهاجمان مغول، غلبه ی شرایط انتقادی حاکمیت بر شاعران فارسی زبان کم شد و آنان توانستند با فراغ بال بیشتری به ستایش و مدح ائمه ی اطهار(ع) بپردازند، زیرا خلافت عباسی چندان تمایلی به مطرح شدن اهل بیت(ع) در گستره ی حکومت خویش نداشت.
با تشکیل حکومت تیموری به دست فرزندان امیر تیمور گروکانی، آزادی مذهبی افزایش یافت، چون آنان نوعی تساهل و آزاداندیشی را در سلوک حکومتی و اجتماعی خویش پیشه کردند، که پیش از آن کمتر سابقه داشت.
استاد ذبیح الله صفا در این مورد چنین اظهار نظر می کند:
«اگرچه پادشاهان و شاهزادگان تیموری، خود بر مذهب حنفی بوده اند، اما تصوّر نمی رود که معتقدان سایر مذاهب سنت و شیعیان را به پیروی از مذهب خود مجبور کرده باشند و حتی قرینه هایی موجود است که از آزادمنشی و آزاداندیشی برخی از شاهزادگان در امر مذهب حکایت دارد.» (1)
بنابراین حضور شاعران و نویسندگان بی تعصّب، آزاداندیش و علاقمند به اهل بیت(ع) در دوره های تیموری و صفویان و... نباید شگفت انگیز باشد. ظهور علما و دانشمندانی همچون مولانا نورالدین عبدالرحمن جامی و ملاحسین واعظ کاشفی سبزواری در این دوره، سبب رشد و غنای مذهب و تأثیر آن بر شعر و ادب فارسی گردید.
او مؤلّف یکی از مشهورترین کتاب های مرثیه و منقبت اهل بیت(ع) درتاریخ اسلام به نام «روضه الشهدا» است.
این دانشمند بزرگ، به دلیل صدای دلنشین و مهارتی که در وعظ و خطابه داشت، از زادگاه خود سبزوار، به هرات، تخت گاه و مرکز استقرار تیموریان، فراخوانده شد و با نورالدین عبدالرحمن جامی آشنا شد. شاید به دلیل همین آشنایی و پیوند بود که به سلک متصوّفان سلسله ی نقشبندی درآمد؛ همان سلسله ای که جامی نیز از هواداران خاص آن بود.
کتاب منثور روضه الشهدای واعظ کاشفی سبزواری، که پیشتر به آن اشاره شد، در ذکر مصیبت اهل بیت(ع) و واقعه ی کربلا است. این کتاب در دوره ی مورد نظر چنان اهمیت یافت که خواندنش در غالب محافل تعزیت شهدای کربلا رواج پیدا کرد و نام روضه خوانی که امروزه به این محافل داده می شود، تا حدِّ بسیاری متأثّر از حضور این کتاب است.
پیرامون اهمیت و تأثیر روضه الشهدا، در کتاب سبک شناسی اثر استاد محمدتقی بهار آمده است:
«کتاب روضه الشهدا، اول کتابی است که در این باب تصنیف گردیده است.ملمع به نظم و نثر فاخر، و اهل ذکر بر منابر آن کتاب را می خواندند و از آن رو این طایفه و پیروان ایشان را «روضه خوان» نامیدند و تا امروز هر کس ذکر مصایب اهل بیت کند، وی را «روضه خوان» خوانند، چنان که هرکس که غزوات او را بخواند او را «حمله خوان» خوانند، به مناسبت کتاب حمله ی حیدری».(2)
علت عمده ی توجه شاعران به سرایش اشعار عاشورایی نیز می تواند مطالعه و اهمیت نثر رسا و دلنشین کتاب روضه الشهدا باشد. چرا که در بررسی و تفحص اشعار مذهبی این دوران، شمار سروده های عاشورایی به مراتب بیشتر و پررنگ تر از دیگر اشعار، همچون مدح و یاد کرد حضرت پیامبراکرم(ص)، حضرت علی(ع) و... است، زیرا این شعرها پس از تألیف و انتشار روضه الشهدا که پیرامون واقعه عاشورا می باشد، سروده شده است. با این همه، اشعار ولایی نیز همچون مدح و ستایش حضرت علی(ع) تا حدّی از جایگاه خاص خود بهره مند بوده است.
آنچه از وی به عنوان شعر برتر آیینی دوره ی مورد بحث قابل گزینش و ارایه می باشد، همچون غالب شاعران یاد شده، سروده ای پیرامون واقعه ی عاشوراست، این شعر نیز چون اشعار پیش، با توصیف و تشبیه، حزن و سوگ جاری در این واقعه را به تصویر کشیده است.
این سرخی شفق که بر این چرخ بی وفاست
هر شام، عکس خون شهیدان کربلاست
از مرقد مرصّع شهزاده لمعه ای است
صندوق آسمان که پر از دُرِّ بی بهاست
ای دل! محرّم است اگر مَحرمی، بنال
کز آه و ناله، نُه حرم چرخ پرصداست
آن خس که رود بحر کرم را نداد آب
یک آب خوش نخورد، به بی آبی آشناست (3)
این کتاب در واقع از عربی به نظم فارسی سروده شده است. از آنجا که موضوع کتاب جنگ ها و دلاوری های حضرت علی(ع) است، و شاعر مفتخر به این می باشد که نامه ی منظوم او به نام علی(ع) است؛ ولی شاهنامه بیش از همه بیانگر رزم آوری رستم می باشد، قسمت هایی از آن را مرور می کنیم:
... اگر طوسی از شاهنامه سخن
به آرایش رستم افکند بن
سخن در بلندی به جایی رساند
که اندیشه از درک آن بازماند
ولی نامه ی من به نام علی ست
می صافی من زجام علی ست
زهر نقش کاوردم اندر خیال
غرض زان خیالم علی بود و آل (4)
ابن حسام خوسفی در بخش های پایانی اثر خود ابیاتی را در ستایش رسول اکرم(ص) با عنوان «فرجامین سخن ابن حسام» سروده است.
ابیاتی از آن را که بیانگر باور عمیق وی به شفاعت ائمه ی اطهار(ع)- خاصّه پیامبراکرم(ص)- و اعتقاد به رستاخیز می باشد، اشاره می نماییم:
به شادی به پای آمد این داستان
که برخواندم از نامه ی باستان
سخن ختم شد بر سخای رسول
نی ام نا امید از عطای رسول
شفیعم بود روز فردای من
برآید ز لطفش تمنّای من
اگر باشد این دولتم رهنمای
همه کارم آید ز دولت به جای
خدایا! به اعزاز این پنج تن
نبی و وصی و دو فرزند و زن
که در دین و دنیا مرا پنج کار
بر آری به لطف خود ای کردگار!
یکی حاجتم را نمانی به کس
برآرنده ی آن تو باشی و بس
دوم روزی من ز جایی رسان
که منّت نباید کشید از کسان
سیم چون به مرگم اشارت بود
به «الا تخافوا» بشارت بود
چهارم چنانم سپاری به خاک
که باشم ز آلودگی گشته پاک
به پنجم چو تن بگسلاند کفن
رسانی تنم را بدین «پنج تن» (5)
محدثی خراسانی، زهرا؛ (1388)، شعر آیینی و تأثیر انقلاب اسلامی بر آن، تهران: مجتمع فرهنگی عاشورا
با تشکیل حکومت تیموری به دست فرزندان امیر تیمور گروکانی، آزادی مذهبی افزایش یافت، چون آنان نوعی تساهل و آزاداندیشی را در سلوک حکومتی و اجتماعی خویش پیشه کردند، که پیش از آن کمتر سابقه داشت.
استاد ذبیح الله صفا در این مورد چنین اظهار نظر می کند:
«اگرچه پادشاهان و شاهزادگان تیموری، خود بر مذهب حنفی بوده اند، اما تصوّر نمی رود که معتقدان سایر مذاهب سنت و شیعیان را به پیروی از مذهب خود مجبور کرده باشند و حتی قرینه هایی موجود است که از آزادمنشی و آزاداندیشی برخی از شاهزادگان در امر مذهب حکایت دارد.» (1)
بنابراین حضور شاعران و نویسندگان بی تعصّب، آزاداندیش و علاقمند به اهل بیت(ع) در دوره های تیموری و صفویان و... نباید شگفت انگیز باشد. ظهور علما و دانشمندانی همچون مولانا نورالدین عبدالرحمن جامی و ملاحسین واعظ کاشفی سبزواری در این دوره، سبب رشد و غنای مذهب و تأثیر آن بر شعر و ادب فارسی گردید.
روضه الشهدای واعظ کاشفی سبزواری و آثار آیینی دوره ی تیموری
شخصیت واعظ کاشفی سبزواری برای اغلب ما شناخته شده است. با این همه معرفی دیگر بار وی در این مجال، با توجه به موضوع مورد بحث و تأثیر روضه الشهدای او ضروری به نظر می رسد.او مؤلّف یکی از مشهورترین کتاب های مرثیه و منقبت اهل بیت(ع) درتاریخ اسلام به نام «روضه الشهدا» است.
این دانشمند بزرگ، به دلیل صدای دلنشین و مهارتی که در وعظ و خطابه داشت، از زادگاه خود سبزوار، به هرات، تخت گاه و مرکز استقرار تیموریان، فراخوانده شد و با نورالدین عبدالرحمن جامی آشنا شد. شاید به دلیل همین آشنایی و پیوند بود که به سلک متصوّفان سلسله ی نقشبندی درآمد؛ همان سلسله ای که جامی نیز از هواداران خاص آن بود.
کتاب منثور روضه الشهدای واعظ کاشفی سبزواری، که پیشتر به آن اشاره شد، در ذکر مصیبت اهل بیت(ع) و واقعه ی کربلا است. این کتاب در دوره ی مورد نظر چنان اهمیت یافت که خواندنش در غالب محافل تعزیت شهدای کربلا رواج پیدا کرد و نام روضه خوانی که امروزه به این محافل داده می شود، تا حدِّ بسیاری متأثّر از حضور این کتاب است.
پیرامون اهمیت و تأثیر روضه الشهدا، در کتاب سبک شناسی اثر استاد محمدتقی بهار آمده است:
«کتاب روضه الشهدا، اول کتابی است که در این باب تصنیف گردیده است.ملمع به نظم و نثر فاخر، و اهل ذکر بر منابر آن کتاب را می خواندند و از آن رو این طایفه و پیروان ایشان را «روضه خوان» نامیدند و تا امروز هر کس ذکر مصایب اهل بیت کند، وی را «روضه خوان» خوانند، چنان که هرکس که غزوات او را بخواند او را «حمله خوان» خوانند، به مناسبت کتاب حمله ی حیدری».(2)
علت عمده ی توجه شاعران به سرایش اشعار عاشورایی نیز می تواند مطالعه و اهمیت نثر رسا و دلنشین کتاب روضه الشهدا باشد. چرا که در بررسی و تفحص اشعار مذهبی این دوران، شمار سروده های عاشورایی به مراتب بیشتر و پررنگ تر از دیگر اشعار، همچون مدح و یاد کرد حضرت پیامبراکرم(ص)، حضرت علی(ع) و... است، زیرا این شعرها پس از تألیف و انتشار روضه الشهدا که پیرامون واقعه عاشورا می باشد، سروده شده است. با این همه، اشعار ولایی نیز همچون مدح و ستایش حضرت علی(ع) تا حدّی از جایگاه خاص خود بهره مند بوده است.
شاعران آیینی سرای دوره ی تیموری
کاتبی نیشابوری
از دیگر شاعران این دوره که سروده هایی در مدح و ستایش ائمه ی اطهار(ع) دارد، کاتبی نشابوری است.آنچه از وی به عنوان شعر برتر آیینی دوره ی مورد بحث قابل گزینش و ارایه می باشد، همچون غالب شاعران یاد شده، سروده ای پیرامون واقعه ی عاشوراست، این شعر نیز چون اشعار پیش، با توصیف و تشبیه، حزن و سوگ جاری در این واقعه را به تصویر کشیده است.
این سرخی شفق که بر این چرخ بی وفاست
هر شام، عکس خون شهیدان کربلاست
از مرقد مرصّع شهزاده لمعه ای است
صندوق آسمان که پر از دُرِّ بی بهاست
ای دل! محرّم است اگر مَحرمی، بنال
کز آه و ناله، نُه حرم چرخ پرصداست
آن خس که رود بحر کرم را نداد آب
یک آب خوش نخورد، به بی آبی آشناست (3)
ابن حسام خوسفی قهستانی (وفات 875 ه.ق)
از جمله شاعران مطرح و شناخته شده ی دوره ی مورد بحث، ابن حسام خوسفی است. عمده ترین علت شهرت ابن حسام، به جهت سروده های مذهبی، به ویژه منظومه ی خاوران نامه می باشد که در آن به ذکر جنگ های حضرت علی(ع) در سرزمین خاوران پرداخته است.این کتاب در واقع از عربی به نظم فارسی سروده شده است. از آنجا که موضوع کتاب جنگ ها و دلاوری های حضرت علی(ع) است، و شاعر مفتخر به این می باشد که نامه ی منظوم او به نام علی(ع) است؛ ولی شاهنامه بیش از همه بیانگر رزم آوری رستم می باشد، قسمت هایی از آن را مرور می کنیم:
... اگر طوسی از شاهنامه سخن
به آرایش رستم افکند بن
سخن در بلندی به جایی رساند
که اندیشه از درک آن بازماند
ولی نامه ی من به نام علی ست
می صافی من زجام علی ست
زهر نقش کاوردم اندر خیال
غرض زان خیالم علی بود و آل (4)
ابن حسام خوسفی در بخش های پایانی اثر خود ابیاتی را در ستایش رسول اکرم(ص) با عنوان «فرجامین سخن ابن حسام» سروده است.
ابیاتی از آن را که بیانگر باور عمیق وی به شفاعت ائمه ی اطهار(ع)- خاصّه پیامبراکرم(ص)- و اعتقاد به رستاخیز می باشد، اشاره می نماییم:
به شادی به پای آمد این داستان
که برخواندم از نامه ی باستان
سخن ختم شد بر سخای رسول
نی ام نا امید از عطای رسول
شفیعم بود روز فردای من
برآید ز لطفش تمنّای من
اگر باشد این دولتم رهنمای
همه کارم آید ز دولت به جای
خدایا! به اعزاز این پنج تن
نبی و وصی و دو فرزند و زن
که در دین و دنیا مرا پنج کار
بر آری به لطف خود ای کردگار!
یکی حاجتم را نمانی به کس
برآرنده ی آن تو باشی و بس
دوم روزی من ز جایی رسان
که منّت نباید کشید از کسان
سیم چون به مرگم اشارت بود
به «الا تخافوا» بشارت بود
چهارم چنانم سپاری به خاک
که باشم ز آلودگی گشته پاک
به پنجم چو تن بگسلاند کفن
رسانی تنم را بدین «پنج تن» (5)
پی نوشت ها :
1. ذبیح الله صفا، همان کتاب، جلد چهارم، ص57 .
2. محمدتقی بهار، سبک شناسی، جلد سوم، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1370، ص196 .
3. دیوان کاتبی نیشابوری(ترشیزی)، تصحیح تقی وحیدیان کامیار، انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی، مشهد، 1382، ص38 .
4. خاوران نامه ی ابن حسام خوسفی، تصحیح حمیدالله مرادی، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ اول، تهران، 1382، ص315 .
5. همان کتاب، صص314-313 .
محدثی خراسانی، زهرا؛ (1388)، شعر آیینی و تأثیر انقلاب اسلامی بر آن، تهران: مجتمع فرهنگی عاشورا