راه کارهای موفقیت تحصیلی
حتماً با این موضوع مواجه شده اید که حتی بهترین برنامه ها ممکن است اجرا نشوند. در واقع اغلب برنامه ها مشکل ندارند، بلکه نحوه ی اجرای آن ها اشکال دارد یا افراد آن برنامه را به صورت مداوم اجرا نمی کنند. اگر در اجرای برنامه ثبات ندارید، هویت، هدف گذاری و اولویت های خود را مرور کنید. با این پرسش ها برنامه ی خود و نحوه ی اجرای آن را ارزیابی کنید:
آیا ساعت ها و نوبت های درسی را درست انتخاب کرده اید؟
آیا برنامه شما با وظایف، انرژی و توان شما تناسب دارد؟
آیا خود را به موقع ارزیابی می کنید؟
آیا بازخورد لازم را به خود می دهید؟ یعنی اگر برنامه را اجرا نکردید، آیا دلیل را از خود می پرسید و رفع اشکال می کنید؟ و اگر برنامه را اجرا کردید تشویق و جایزه را در نظر می گیرید؟
آیا از روش پیش بینی برای به حداقل رساندن اهمال و مسامحه استفاده می کنید؟
آیا از روش علامت سؤال برای به حداکثر رساندن شرایط به نفع درس خواندن و به حداقل رساندن شرایط به ضرر درس خواندن استفاده می کنید؟
آیا از خود مراقبت می کنید؟ و مواظب روحیه و حال و حوصله خود هستید؟
آیا با عزیزان تان راجع به مشکلات درددل می کنید؟ آیا در مواقع لزوم با
افراد آگاه و باتجربه مشورت می کنید؟
آیا به خود دلداری می دهید و خود را می پذیرید؟
آیا از روش هایی مثل آرام سازی یا تکرار عبارت های تأکیدی مثبت استفاده می کنید؟
اگر در اجرای برنامه های تان باثبات هستید، بسیار خوب است، حتماً به خود بازخورد مثبت بدهید.
اگر در اجرای برنامه تان ثبات ندارید علت را پیدا کنید و در رفع آن بکوشید. یادتان باشد که معمولاً فقط بعضی از موارد اشکال دارند و ممکن است همه چیز، اشکال نداشته باشد و لازم نباشد از اول برنامه ریزی کنید. کافی است یک مشکل خاص را بیابید و آن را حل کنید.
کارهایی را که باید در روال جدید انجام بدهید دقیقاً مشخص کنید و همان کارها را طبق برنامه ی « پنج مرحله ای» اجرا کنید و آن قدر ادامه بدهید تا در انجام آن مسلط شوید. ممکن است در هر کدام از این مراحل یا موقعیت ها مشکل داشته باشید:
تعیین هویت، تعیین اولویت، مشخص کردن وضعیت، هدف گذاری و تعیین روال مناسب.
نداشتن حال و حوصله و روحیه، کم شدن انگیزه و میل به کار کردن، کاهش توجه و تمرکز.
نداشتن اعتماد به خود، سردرگمی، وجود عوامل استرس زای محیطی، نداشتن توانایی و مهارت حل مسئله، خستگی و ....
فرض کنیم بعد از مرور کردن علل بی ثباتی در اجرای برنامه، دریافتید که مشکل اصلی « ضعف روحیه» بوده است، پس قسمت های دیگر مسیر مشکلی ندارند، افزایش خلق را در اولویت کارهای خود قرار دهید، به عنوان مثال:
خود را بپذیرید و به ظاهرتان برسید.
موقعیت های لذت بخش بیشتری برای خود ایجاد کنید.
کارهای مورد علاقه تان را انجام بدهید تا خلق تان بهتر شود، سپس برای افزایش خلق به خود جایزه بدهید.
روش های دیگر مثل « تبدیل موقعیت B به C روش آرام سازی» و روش این جا و اکنون هم می توانند کمک کننده باشند.
زمان را مدیریت کنید.
یکی از عادلانه ترین دارایی های انسان وقت است و بهتر است به یادمان باشد که همه ی انسان ها در یک شبانه روز، 24 ساعت وقت دارند. چه انسان هایی که بسیار موفق و مسلط و کارآمدند چه آن هایی که ناموفق، نامسلط و ناکارآمد هستند.
حتماً کسانی را دیده اید که به خودشان می رسند، وقت کافی برای انجام دادن کارهایشان دارند و همیشه آرام و مسلط هستند؛ و برعکس کسانی را هم دیده اید که به خودشان نمی رسند، همیشه برای کارهایشان، وقت کم می آورند، آشفتهه و درهمند؛ و حتماً آدم هایی را هم با مدیریت های بینابین دیده اید. تا به حال فکر کرده اید چرا این طور است؟
توانایی مدیریت زمان، یکی از عملکردهای مهم مغز است و توسط مهم ترین مراکز مغز اجرا می شود و به تسلط بر عملکرد اجرایی نیاز دارد. به عنوان مثال یکی از شایع ترین اختلالات روانی که باعث می شود فرد نتواند به نحو مناسبی زمان را مدیریت کند، اختلال بیش فعالی/ کم توجهی ADHD است. اما در بسیاری از موارد افرادی که مدیریت زمان خوبی ندارند، به اختلال خاصی هم دچار نیستند و دلیل این عدم توانایی، زندگی کردن در محیطی ( خانواده ای) است که از ساختار زمانی مناسبی برخوردار نیست. یعنی فرد مهارت مدیریت زمان را نیاموخته و به کار نبرده است.
در محیطی که ساختار زمانی ندارد، هر فعالیتی ممکن است در هر زمانی اتفاق بیفتد، خوردن، خوابیدن، درس خواندن، تفریح کردن، تلفن زدن، استراحت کردن و ... شاید فقط زمان مدرسه یا دانشگاه رفتن، مهمترین عامل ساختار بخشیدن به زمان زندگی این گونه افراد باشد. معمولاً کسانی که در چنین محیطی زندگی می کنند، کمتر به مهارت های مدیریت زمان دست می یابند. یعنی مهم ترین سرنخ های محیطی برای مدیریت زمان، در دسترس این افراد نیست.
البته تأثیر محیط، صددرصد نیست. یعنی ممکن است فردی در خانواده ی منظمی رشد کرده باشد، اما از نظر شیوه ی زندگی و نحوه ی گذراندن وقت بی نظم باشد، یا برعکس در خانواده ی بی نظمی بزرگ شده باشد که از نظر وقت شناسی و قابل پیش بینی بودن فعالیت ها ضعیف است اما او بسیار وقت شناس و قابل پیش بینی باشد.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید یکی از علائم ابتلا به اختلال خلقی یا شخصیتی، به هم خوردن روال روزمره است و خود این به هم خوردگی روال، ممکن است با استرس هایی که به همراه دارد، در ابتلا به مشکلات خلقی و شخصیتی نقش داشته باشد.
برای مدیریت زمان:
- از موقعیتی که دارید استفاده کنید ( سر ساعت در کلاس حاضر شوید).
- مدت زمان حضور در کلاس را محاسبه کنید.
- مدت زمان لازم برای درس خواندن و انجام تکالیف را مشخص کنید.
- مدت زمان لازم برای رسیدگی به خود و رفع نیازهای اصلی تان را تعیین کنید. نیازهایی مثل خوردن، خوابیدن، حمام کردن، ورزش کردن و ...
- علائق عملی، موقعیت های لذت بخش و زمان استراحت را به یاد داشته باشید.
- به برنامه های امتحانی و حجم تکالیف توجه کنید.
- طوری زمان بندی کنید که برنامه ی تان تا جایی که امکان دارد ثابت و قابل پیش بینی باشد.
- تا جایی که امکان دارد به برنامه هایتان عمل کنید.
- به نیازهای اساسی خود برسید یعنی اولین زمانی که حذف می کنید ساعت خواب نباشد بلکه زمان های از دست رفته و تلف شده مثل لم دادن جلو تلویزیون، غلت زدن در بستر و ... را به حداقل برسانید.
- براساس روال ثابت و قابل پیش بینی رفتار کنید.
- لطفاً شب امتحانی نباشید! یعنی در طول دوره ی تحصیل درس های خود را مرور کنید و فقط شب امتحان را به درس خواندن اختصاص ندهید.
/ج