جلوه هایی از پشتکار و تلاش شهدا
در شرایط فعلی، اعتقادی به مرخصی ندارم
شهید محمد طرحچی طوسی
یکسال از حضور او در منطقه گذشت اما او به مرخصی نرفت. تا اینکه پیکر غرق به خونش را از جبهه به شهر بردند(1).
مرد کارهای بزرگ
شهید محمدتقی رضوی
رضوی توی هر قرارگاه دو تا مقرّ جهاد راه انداخت. قبل از عملیات، سیصد کیلومتر جاده زد که نیروها را مستقیم می رساند پشت خط دشمن. چند تا درمانگاه صحرایی ساخت. روی رودخانه ی اروند هم پل زد.
همه ی این کارها را یک ماه و نیمه کرد. عملیات هم که شد، بیشتر منطقه را خاکریز زد و سنگر ساخت.
بعد از عملیات هم برای تثبیت نیروها جایی درست کرد. تعمیرگاه، تدارکات، همه چیز سر جای خودش بود. کار بزرگ بود. رضوی هم مرد کارهای بزرگ بود. توی تمام این مدت نه خواب داشت نه خوراک درست و حسابی(2).
سیاه و روغنی شده بود
شهید مهدی عاصی تهرانی
روزی من با مهدی کاری داشتم. گفتند؛ در قسمت تصفیه خانه است. رفتم به آن جا، اما از او خبری نبود. به طرف یکی از کارگرها که حسابی سیاه و روغنی شده بود رفتم و پرسیدم؛ آقای تهرانی کجاست؟
او نگاهی به من کرد و خندید. آن وقت تازه فهمیدم که خودش است.
مهدی از دوستان نزدیک من بود؛ اما آن روز به قدری سیاه و روغنی شده بود که نتوانستم بشناسمش.(3)
روی پله ها، نشسته خوابید!
شهید محمود ایزدی
به سرعت رفتم لیوان را آب کردم و فوراً برگشتم؛ دیدم همان جا روی پله ها که نشسته، خوابش برده است.
وقتی بیدارش کردم، پرسید: « خیلی وقت است که خوابیده ام؟»
گفتم: نه، تازه خوابیدی. آب خورد و خداحافظی کرد و رفت(4).
چهار ساعت هم نمی خوابید!
شهید عباس کریمی
دلسوز و پرکار
شهید احمد پاسبان( رخشانی مند)
*
شهید پاسبان در اتحادیه ی انجمن های اسلامی دانش آموزان فعالیت داشت و چندین سال در انجمن اسلامی مدرسه ی راهنمایی و دبیرستان خود فعالیت فرهنگی داشت. ایشان در دفتر اتحادیه ی انجمن های اسلامی به عنوان یکی از اعضای شورای مرکزی اتحادیه مشغول فعالیت بود و مسئولیت امور اجتماعی اتحادیه را بر عهده داشت. مدتی در دبیرستان طالقانی زاهدان مسئول انجمن اسلامی بود و علاقه ی بسیار زیادی در کارهای جمعی و گروهی از خود نشان می داد. از روحیه ی اجتماعی بسیار بالایی برخوردار بود و در اکثر گردهمائی هایی که تشکیل می شد، شرکت می نمود. حتی زمانی که از جبهه های جنگ برمی گشت و در دوران مرخصی ها، فعّالانه در اردوهایی که تشکیل می شد شرکت می نمود. بسیاری از کارهای مدیریتی و برنامه ریزی در انجمن با ابتکار و خلاقیت این شهید صورت می پذیرفت، لذا در برنامه ریزی ها منشاء برکات زیادی بود. (6)
در سرمای زمستان، می خواست کار را جلو بیاندازد
شهید هادی شهابیان
پی نوشت ها :
1. سروهای سرخ، ص139.
2. یادگاران، ص 34.
3. دو مجاهد، صص 48-49.
4. افلاکیان خاکی، ص 15.
5. دجله در انتظار عباس، ص 44.
6. دریا تبار، صص 25-27.
7. بالابلندان، ص 110.
(1390)، سیره شهدای دفاع مقدس ( پشتکار و تلاش) ، تهران: موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول.