ترجمه و تألیف: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون
منبع:راسخون
یک مطالعهی جدید در مورد جرقهها بحث میکند که چه مقدار خرده سنگ در کوهپایهها، از طریقِ رعد و برقهای قدرتمند که از آسمان رها شده اند، منفجر میشوند.
یک تیم از دانشمندان میگوید: سنگهای شکسته شده در نوک چکش این زمین شناس دیده میشود که علامتِ نقطهای است که رعد و برق به تخته سنگ، اصابت کرده است. آنها در یک مطالعهی جدید نشان میدهند که حملاتِ رعد و برق ممکن است نقش قابل توجهی در تغییر شکل برخی از کوه ها بازی کنند.
هیچ شکی در این موضوع وجود ندارد که یخ میتواند شکلِ کوهها را تغییر دهد، محققان در آفریقای جنوبی، پیشنهاد اضافه کردن یک بازی کنِ اصلیِ دیگر را میدهند: رعد و برق.
آنها استدلال میکنند که گرمایِ شدید و لحظهای که رعد و برق تولید میکند، میتواند سطوح کوه را از هم جدا کند، که این عمل کم کم میتواند تکه سنگهایی را ایجاد کند که از سنگهای بزرگ جدا میشوند. برخی از محققان به هر حال این مسئله را به چالش کشیدهاند که آیا رعد و برق، واقعاً بیشتر از یک بازی کنِ بیتی، نقش دارد؟
جاسپر نایت واستفان گِرپ از دانشگاه کاردیف در ژوهانسبورگ این مسئله را مطرح کردند که رعد و برق ممکن است، یک بازسازندهی عمده از کوهها باشد، که این موضوعِ ژئومورفولوژی است. آنها این ادعا را کردند پس از این که یک پژوهشی در یک منطقهی ناهموار به نام "دراکنسبرگ" انجام دادند که یک منطقهی کوهستانی در لسوتو، کشوری در جنوب آفریقا است، در این مکان، مقدار قابل توجهی از بقایای سنگی در دامنهی کوه، یافت شد. در بسیاری از مناطق به خصوص در مناطق قطبی و در ارتفاعات بالا، یخچالهای طبیعی در قسمتهای خارجی از کوه، کنده کاری شده اند. همان طور که این رشته یخهای با طول عمر زیاد، جریان پیدا میکنند، در زیر سنگِ بسترهای انتهایی، خرد میشوند و این عمل میتواند تخته سنگهای سست را بشکند و پس از آن یخچالها با آنها، حمل میشوند. در طول راه یخچالهای طبیعی و تودههای صخرهای میتوانند با کندن صخرههای در سر راه خود، درّههای U شکل به وجود بیاورند.
یخ میتواند نقش بزرگی در تغییر شکل سنگها حتی در مناطق سرد و بدون یخچالهای طبیعی، بازی کند. در آن جا، آب در ترکها وشکافهای یخیِ موجود در سنگها، تراوش میکند و هنگامی که یخ میبندد، یخ گستردهتر میشود و این عمل، گاهی اوقات میتواند نیروی به اندازهی کافی بزرگی به سینهی سنگ اعمال کند که قطعات دندانه دار ایجاد گردند.
اما مجموعههای کوهستانی که نایت و گرپ، مورد مطالعه و تحقیق قرار داده بودند، به ندرت یخ زده بود. با این حال آنها به اطلاعاتِ زیادی در مورد طوفانها دست پیدا کردند. این به فکر محققان رسید که آیا رعد و برق در این مکان میتواند سنگها را منفجر کند و آنها را به قطعه سنگها مبدّل کند؟ از همهی اینها گذشته بعضی از مناطق میانهی راه بین قطب و مناطق استوایی ممکن است به 150 جرقهی رعد و برق در هر کیلومتر مربع در هر سال، برسند.(که این مقدار در حدود 390 اصابت در هر مایلِ مربع است.) در دامنهی کوه که در خلافِ جهت باد است، طوفان رایجتر است و در این مکان میزان رعد و برقها میتواند حتی بالاتر از میزان پیش بینی شده باشد. رعد و برق، بسیار قدرتمند است، یک جرقه میتواند هوای اطراف خودش را گرم کند و اگر به هر شیءی اصابت کند میتواند دمای آن را به 30000 درجهی سانتی گراد در یک میلی ثانیه (یک هزارم ثانیه) برساند، و این امر میتواند باعث شود که هر آبی روی سنگ، بخار شود. اگر آب در داخل سنگ باشد و یا در منافذ و شکافِ آن گیر کند، افزایش فشار چشمک میزند که بخار می تواند سنگ را خرد کند. یکی دیگر از عوارض جانبی، عبارت از این مسئله میباشد: گرمای شدید رعد و برق میتواند میدان مغناطیسی قفل شده در مواد معدنی مغناطیسی سنگ را باز یابی کند و باعث ایجاد آن شود. نایت و گرپ, در حال حاضر هر دو شواهدی د راکسبرگ را گزارش کرده اند.
شواهد نشستِ کوه
این جفت، سنگهای ناهموارِ دندانهدار در دهها مجموعه را موردِ مطالعه قرار داد. در ادامه آنها روی 8 مجموعه که در سراسرِ قلههای متمرکز پراکنده شده بودند، تمرکز کردند. همهی آنها در عرض یک کیلومتر از یک دیگر قرار داشتند. نایت اشاره کرد: در طولِ این مناطق، نشانههای بسیاری از حملات رعد و برق وجود داشت. به عنوان مثال، به نظر میرسید که بسیاری از سنگها تازه شکسته شدهاند. همچنین هیچ گل سنگی بر روی آنها رشد نکرده است. به گفتهی نایت این نکتهی آخر معقول است به دلیل این که رعد وبرق با درجه حرارتِ به اندازهی کافی بالا میتواند به سرعت هر چیزی که بر روی سنگ در حال رشد است را خاکستر کند. (گل سنگها، گیاه نمیباشند بلکه آمیزهای از قارچ و جلبک هستند، آنها دارای بسیاری از رنگها، شکلها و اندازههای مختلف هستند و آنها میتوانند در محیطهای خشن رشد کنند. ممکن است شما بیشتر با انواعِ زوائد و تزئیناتی که بر تنهی درخت، سنگ و سنگ قبرهای قدیمی رشد میکند، آشنا باشید.) این سطوح به ظاهر، سطوحِ تازه هستند و هم چنین سختتر از سنگهای مشابه در نزدیکیشان هستند. نایت اشاره میکند که: این پدیده، به خاطر این موضوع نیست که سنگها به دلیل رعد و برق "پخته" شده اند. این به این دلیل است که مواد شیمیایی موجود در هوا و یا محلول در آب باران میتوانند، سطوح سنگ در معرض را در طول زمان، نرم کنند. در نهایت، محققان، یک قطب نما در نزدیکیِ این سنگهای تازه شکسته شده، نگه داشتند. این نوعی قطب نما است که کوهنوردان و کاشفان از آن استفاده میکنند، و به یکباره سوزنِ آن تغییر مکان داد و این علامتِ این موضوع بود که سنگ در اطرافِ خودش دارای میدان مغناطیسی میباشد. قطب نما در نزدیکی مکانی که رعد و برق زده شده بود، نگه داشته شد، سوزن تغییر جهتِ بیشتری را نشان داد. نایت گفت: که این مسئله نشان میدهد که میدان مغناطیسی نزدیکِ محل اصابت با میدان مغناطیسی سنگهای اطراف آن متفاوت است. اولاو اسلایمیکر از دانشگاه بریتیش کلمبیا در ونکوور میگوید: یافتههای جدید، جالب توجه هستند. به عنوان یک ژئومورفولوژیست، او چشم اندازهای جدید و فرآیندهایی که آنها را شکل میدهند مورد مطالعه قرار داد. نایت و گرپ نشان دادند که بدونِ شک، حملات رعد و برق بر روی سنگها اثر میگذارند، اگرچه او اضافه کرد: هنوز بسیاری از سؤالات وجود دارند که باید پاسخ داده شوند. برای مثال، او اشاره میکند که رعدو برق در برخی از نقاط خیلی کم و به ندرت اتفاق میافتد درحالی که در بعضی مناطق دیگر رایجتر است. بنا بر این شاید منطقهی کوچکی که این تیم، آن را مورد مطالعه قرار دادند، غیر عادی است. وجود مطالعات بیشتر ممکن است نیاز باشد برای اطمینان از این که در این جا حملات رعد وبرق نسبت به دیگر مناطق چندان رایج نیست. با این حال، او استدلال میکند که شاید رعد و برقها آن قدر که اثر گذار و مهم هستند، جدی گرفته نمیشوند. شاید، اما زمین شناس دیگر یان میکلیجن، نتایج تحقیقات جدید را به هیچ بهایی نمیخرد. او در دانشگاه رودهز در گراهامستون آفریقای جنوبی کار میکند و او در منطقهی دراکسبرگ، سنگها را برای سالهای زیادی مورد مطالعه قرار داد. او استدلال میکند که فرسایش سادهی آب میتواند همان نتایج را تولید کند. او میگوید: نیازی نیست که به توضیحهای عجیب و غریب و نامفهوم تکیه کنیم در حالی که توضیحهای منظم کارآتر هستند.
علاوه بر اینها، نایت و گرپ روی بخشهای کوچک منطقهی دراکنسبرگ، تمرکز کردند تا بتوانند آن چه را که به طور کلی در این کوهها اتفاق میافتد توضیح دهند. در نهایت او معتقد است که گفتن این که رعد و برقهای اخیر سبب تغییر میدان مغناطیسی شده، سخت است و این مسئله چیزی است که قبلاً هم توسط نایت و گرپ، اشاره شده بود. در واقع تغییرات مغناطیسی میتواند بسیار بسیار قدیمی باشد و در صورتی که چنین باشد رعد و برق میتواند خیلی خیلی آهستهتر از آن چیزی که نایت و گرپ اشاره کرده اند، شکل کوهها را تغییر دهد. با توجه به همهی شواهد، میکلیجن میگوید" این خوب است که بگوییم که رعد و برق باعث میشود سنگهای این جا ناهموار شوند"، اما وقتی که بحثِ حجاری کوهها به میان میآید، او خاطر نشان میکند که اثر رعد و برق میتواند کوچک باشد.
هیچ شکی در این موضوع وجود ندارد که یخ میتواند شکلِ کوهها را تغییر دهد، محققان در آفریقای جنوبی، پیشنهاد اضافه کردن یک بازی کنِ اصلیِ دیگر را میدهند: رعد و برق.
آنها استدلال میکنند که گرمایِ شدید و لحظهای که رعد و برق تولید میکند، میتواند سطوح کوه را از هم جدا کند، که این عمل کم کم میتواند تکه سنگهایی را ایجاد کند که از سنگهای بزرگ جدا میشوند. برخی از محققان به هر حال این مسئله را به چالش کشیدهاند که آیا رعد و برق، واقعاً بیشتر از یک بازی کنِ بیتی، نقش دارد؟
جاسپر نایت واستفان گِرپ از دانشگاه کاردیف در ژوهانسبورگ این مسئله را مطرح کردند که رعد و برق ممکن است، یک بازسازندهی عمده از کوهها باشد، که این موضوعِ ژئومورفولوژی است. آنها این ادعا را کردند پس از این که یک پژوهشی در یک منطقهی ناهموار به نام "دراکنسبرگ" انجام دادند که یک منطقهی کوهستانی در لسوتو، کشوری در جنوب آفریقا است، در این مکان، مقدار قابل توجهی از بقایای سنگی در دامنهی کوه، یافت شد. در بسیاری از مناطق به خصوص در مناطق قطبی و در ارتفاعات بالا، یخچالهای طبیعی در قسمتهای خارجی از کوه، کنده کاری شده اند. همان طور که این رشته یخهای با طول عمر زیاد، جریان پیدا میکنند، در زیر سنگِ بسترهای انتهایی، خرد میشوند و این عمل میتواند تخته سنگهای سست را بشکند و پس از آن یخچالها با آنها، حمل میشوند. در طول راه یخچالهای طبیعی و تودههای صخرهای میتوانند با کندن صخرههای در سر راه خود، درّههای U شکل به وجود بیاورند.
یخ میتواند نقش بزرگی در تغییر شکل سنگها حتی در مناطق سرد و بدون یخچالهای طبیعی، بازی کند. در آن جا، آب در ترکها وشکافهای یخیِ موجود در سنگها، تراوش میکند و هنگامی که یخ میبندد، یخ گستردهتر میشود و این عمل، گاهی اوقات میتواند نیروی به اندازهی کافی بزرگی به سینهی سنگ اعمال کند که قطعات دندانه دار ایجاد گردند.
شواهد نشستِ کوه
این جفت، سنگهای ناهموارِ دندانهدار در دهها مجموعه را موردِ مطالعه قرار داد. در ادامه آنها روی 8 مجموعه که در سراسرِ قلههای متمرکز پراکنده شده بودند، تمرکز کردند. همهی آنها در عرض یک کیلومتر از یک دیگر قرار داشتند. نایت اشاره کرد: در طولِ این مناطق، نشانههای بسیاری از حملات رعد و برق وجود داشت. به عنوان مثال، به نظر میرسید که بسیاری از سنگها تازه شکسته شدهاند. همچنین هیچ گل سنگی بر روی آنها رشد نکرده است. به گفتهی نایت این نکتهی آخر معقول است به دلیل این که رعد وبرق با درجه حرارتِ به اندازهی کافی بالا میتواند به سرعت هر چیزی که بر روی سنگ در حال رشد است را خاکستر کند. (گل سنگها، گیاه نمیباشند بلکه آمیزهای از قارچ و جلبک هستند، آنها دارای بسیاری از رنگها، شکلها و اندازههای مختلف هستند و آنها میتوانند در محیطهای خشن رشد کنند. ممکن است شما بیشتر با انواعِ زوائد و تزئیناتی که بر تنهی درخت، سنگ و سنگ قبرهای قدیمی رشد میکند، آشنا باشید.) این سطوح به ظاهر، سطوحِ تازه هستند و هم چنین سختتر از سنگهای مشابه در نزدیکیشان هستند. نایت اشاره میکند که: این پدیده، به خاطر این موضوع نیست که سنگها به دلیل رعد و برق "پخته" شده اند. این به این دلیل است که مواد شیمیایی موجود در هوا و یا محلول در آب باران میتوانند، سطوح سنگ در معرض را در طول زمان، نرم کنند. در نهایت، محققان، یک قطب نما در نزدیکیِ این سنگهای تازه شکسته شده، نگه داشتند. این نوعی قطب نما است که کوهنوردان و کاشفان از آن استفاده میکنند، و به یکباره سوزنِ آن تغییر مکان داد و این علامتِ این موضوع بود که سنگ در اطرافِ خودش دارای میدان مغناطیسی میباشد. قطب نما در نزدیکی مکانی که رعد و برق زده شده بود، نگه داشته شد، سوزن تغییر جهتِ بیشتری را نشان داد. نایت گفت: که این مسئله نشان میدهد که میدان مغناطیسی نزدیکِ محل اصابت با میدان مغناطیسی سنگهای اطراف آن متفاوت است. اولاو اسلایمیکر از دانشگاه بریتیش کلمبیا در ونکوور میگوید: یافتههای جدید، جالب توجه هستند. به عنوان یک ژئومورفولوژیست، او چشم اندازهای جدید و فرآیندهایی که آنها را شکل میدهند مورد مطالعه قرار داد. نایت و گرپ نشان دادند که بدونِ شک، حملات رعد و برق بر روی سنگها اثر میگذارند، اگرچه او اضافه کرد: هنوز بسیاری از سؤالات وجود دارند که باید پاسخ داده شوند. برای مثال، او اشاره میکند که رعدو برق در برخی از نقاط خیلی کم و به ندرت اتفاق میافتد درحالی که در بعضی مناطق دیگر رایجتر است. بنا بر این شاید منطقهی کوچکی که این تیم، آن را مورد مطالعه قرار دادند، غیر عادی است. وجود مطالعات بیشتر ممکن است نیاز باشد برای اطمینان از این که در این جا حملات رعد وبرق نسبت به دیگر مناطق چندان رایج نیست. با این حال، او استدلال میکند که شاید رعد و برقها آن قدر که اثر گذار و مهم هستند، جدی گرفته نمیشوند. شاید، اما زمین شناس دیگر یان میکلیجن، نتایج تحقیقات جدید را به هیچ بهایی نمیخرد. او در دانشگاه رودهز در گراهامستون آفریقای جنوبی کار میکند و او در منطقهی دراکسبرگ، سنگها را برای سالهای زیادی مورد مطالعه قرار داد. او استدلال میکند که فرسایش سادهی آب میتواند همان نتایج را تولید کند. او میگوید: نیازی نیست که به توضیحهای عجیب و غریب و نامفهوم تکیه کنیم در حالی که توضیحهای منظم کارآتر هستند.
علاوه بر اینها، نایت و گرپ روی بخشهای کوچک منطقهی دراکنسبرگ، تمرکز کردند تا بتوانند آن چه را که به طور کلی در این کوهها اتفاق میافتد توضیح دهند. در نهایت او معتقد است که گفتن این که رعد و برقهای اخیر سبب تغییر میدان مغناطیسی شده، سخت است و این مسئله چیزی است که قبلاً هم توسط نایت و گرپ، اشاره شده بود. در واقع تغییرات مغناطیسی میتواند بسیار بسیار قدیمی باشد و در صورتی که چنین باشد رعد و برق میتواند خیلی خیلی آهستهتر از آن چیزی که نایت و گرپ اشاره کرده اند، شکل کوهها را تغییر دهد. با توجه به همهی شواهد، میکلیجن میگوید" این خوب است که بگوییم که رعد و برق باعث میشود سنگهای این جا ناهموار شوند"، اما وقتی که بحثِ حجاری کوهها به میان میآید، او خاطر نشان میکند که اثر رعد و برق میتواند کوچک باشد.
/ج