بررسی 25 قرن ضرب و کاربرد سکه های طلا در ایران

طلایه داران طلا

نخستین سکه ایرانی در واقع تداوم سکه هایی بود که در پادشاهی لودیه در غرب آسیای صغیر، ابداع شده بود. کوروش بزرگ که پس از فتح سارد- پایتخت لودیه- در سال 546 پ. م و پایان دادن به عمر این امپراطوری، بلافاصله به
چهارشنبه، 14 اسفند 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
طلایه داران طلا
طلایه داران طلا

 






 

زیرعنوان: بررسی 25 قرن ضرب و کاربرد سکه های طلا در ایران
نخستین سکه ایرانی در واقع تداوم سکه هایی بود که در پادشاهی لودیه در غرب آسیای صغیر، ابداع شده بود. کوروش بزرگ که پس از فتح سارد- پایتخت لودیه- در سال 546 پ. م و پایان دادن به عمر این امپراطوری، بلافاصله به اهمیت سکه های کروزوسی که در لودیه ضرب می شد پی برد. دستور داد که ضرب آنها در ضرابخانه سارد ادامه یابد. به این ترتیب، سکه هایی که کروزوس امپراطور بودیه ابداع کرده بود، به نخستین سکه های ایران بدل شد. چه بسا نقش روی این سکه- رودرویی شیر نر و گاو نر- که نقشی است بسیار ایرانی، در تصمیم کوروش تأثیرگذار بوده است.

هخامنشیان

آشنایی ایرانیانی با سکه، که شروع مهم ترین اتفاق در اقتصاد بود، زمانی رخ داد که کوروش اول سکه های لودیه را به ایران آورد. «استاتر» لای «کروزوسی» از قرارمعلوم عمدتاً برای پرداخت مواجب به کار می رفته، نه برای خرید و فروش اجناس. این سکه های طلا ارزش بسیار بالایی داشتند و یکی از آنها، تقریباً برابر مواجب سالانه یک مزدور و سرباز بوده و ارزشی معادل 4-3 تن گندم یا ده ها رأس گوسفند یا بز داشته است.
«دریک» از نوآوری های داریوش اول در اواخر قرن 6 پ م بود که تا حدود 330 پ. م و سقوط سلسله هخامنشی و حتی مدتی پس از آن، تا 323 پ. م و گسترش استاتر اسکندر مقدونی رواج داشت. بر خلاف تصور یونانیان که در نوشته هایشان واژه «دریک» را بر گرفته از نام داریوش دانسته اند، در واقع نام دریک یونانی شده نام ایرانی این سکه، یعنی «زریک» به معنی «طلایی» است. سکه شناسان سکه های دریک را به سه گونه اصلی تقسیم کرده اند: 1- نقش جنگاور/ شاهنشاه هخامنشی با کلاه/ تاج کنگره دار، در حالی که زانو زده، رویش به سمت راست است، با دست چپ کمانی را گرفته و در دست چپش زوبینی دارد؛ 2- مشابه نقش نوع اول، منتهی با تیر کشی بر روی شانه؛ 3- نخستین نمونه های دریک که فقط نیم تنه جنگاور/ شاهنشاه هخامنشی را بر خود دارد. بر پشت هر سه گونه از سکه های طلا (دریک) و همچنین بر پشت سکه های نقره که «سیگلوس» یا «شِکِل» نام داشتند، فرورفتگی هایی وجود دارد که نقش قالب های سکه سازی است.
وزن استاندارد دریک حدود 8/4 گرم و درجه خلوص آن 98-99 درصد بود. دریک به عنوان یک پول قوی شناخته می شد و مردم از هند تا جنوب اروپا آن را می پذیرفتند. نسبت دریک به شِکِل یا سیگلوس، 1به 20، یعنی 1 دریک معادل 20 شِکِل یا سیگلوس نقره بود. ظاهراً با گسترش و رونق یافتن این دو نوع سکه در زمان هخامنشی، ضرب سکه های «کروزوسی» رفته رفته متوقف شد.

اسکندر و سلوکیان

پیروزی اسکندر و سپاهیان مقدونی- یونانی او بر هخامنشیان، نقطه عطفی در تاریخ بود. اسکندر پاره ای از سنن یونانی را در ضرب سکه در خاور نزدیک باب کرد که تأثیری عمیق بر سکه های خاور نزدیک و فراتر از آن، سرزمین های آسیای میانه، آسیای مرکزی و آسیای جنوبی گذاشت. مهم ترین این خصوصیات عبارتند از: 1. ضرب نقش چهره فرمانروا یا یکی از خدایان بر روی سکه که همواره به سمت راست می نگرد. 2. ضرب نقوش گوناگون بر پشت سکه. 3. حک کتیبه ای بر پشت سکه که معمولاً نام فرمانروا را بیان می کرد. 4. ضرب سکه از فلزاتی به جز طلا و نقره؛ به ویژه مفرغ، در ارزش های گوناگون. 5. تغییر وزن سکه ها از استاندارد ایرانی، که از نظام بابلی اقتباس شده بود، به نظام آتیک.
امام مهم ترین اتفاق با آمدن اسکندر و سپس در زمان جانشینان او ( سلوکیان در بین النهرین، ایران و آسیای مرکزی، بطلمیوسیان در مصر و آنتیگونی ها در آسیای صغیر) این است که کاربرد سکه عمومیت یافت. به طوری که به جای عده ای معدود در غرب شاهنشاهی هخامنشی، از زمان اسکندر بسیاری از مردم از میانرودان (بین النحرین) تا فرارودان (ماوراء النهر) و هندوستان، به مسکوکات دسترسی یافتند.
اسکندر خود در دوره کوتاه سلطنتش (336 پ. م تا 320 پ. م) و با وجود این که بیشتر آن را بر پشت اسب و در حال لشکر کشی گذراند، سکه های طلای فراوانی در واحدهای گوناگون ضرب کرد که او را ابتدا به صورت عادی با سربند، بعد با نیم تاج یا کلاهخود و در نهایت با سربند و پوشش شیر نمه (جانور اساطیری) و در نهایت با شاخ قوچ «آمون»- از مهم ترین ایزدان مصر باستان- نشان می دهند. در خاور نزدیک شاخ نشان ایزدان بود و سکه های اواخر دوره سلطنت اسکندر و سکه هایی که در اوایل دوره سلوکی به نام اسکندر ضرب می شد، او را با شاخ نشان می دهد، چرا که مربوط به دوره ای در اواخر عمر اسکندر است که او را به تبعیت از سنت پادشاهان مصری ادعای خدایی کرد. سلوکیان نیز به تقلید از اسکندر با ضرب سکه های طلا به رونق اقتصادی امپراطوری خود کمک کردند.

اشکانیان

«ارشک» با غلبه بر سلوکیان، سلسله اشکانیان (250 پ.م تا 224 م) را بنیان نهاد. اشکانیان از نقره، مس و مفرغ سکه ضرب می کردند که نمونه های نخستین آن بسیار دقیق حکاکی شده اند، اما به مرور زمان از دقت و ظرافت آنها کاسته شد. از زمان اشکانیان هیچ سکه طلایی در دست نیست و گویا آنان سکه طلا ضرب نکرده اند. نمونه های طلایی سکه های اشکانی که برخی سکه شناسان را فریب داده، تقلبی هستند.

ساسانیان

اردشیر اول بنیانگذار سلسله ساسانی (224 تا 651 م) سنت ضرب سکه طلا را که در دوره اشکانیان از رونق افتاده بود، احیا کرد. اردشیر طی سلطنت خود انواع و اقسام سکه از مس، مفرغ، نقره و طلا را ضرب کرد، از جمله سکه هایی که روی آنها نقش اردشیر و بر پشت آنها نقش «بابک»- پدر اردشیر- به چشم می خورد، یا سکه دیگری از نقره که اردشیر و شاپور پسرش را در نوجوانی- زمانی که ولیعهد بود- رودرروی هم نشان می دهد. اردشیر چند نوع سکه طلا هم ضرب کرد، از جمله؛ سکه ای که روی آن نقش بالاتنه اردشیر در میان سالی و بر پشت آن نقش یک آتشدان به چشم می خورد.
شاپور اول (بزرگ- سلطنت از 242 تا 270 یا 272 م)، فرزند اردشیر بود و اقدامات پدرش را در تقویت و گسترش شاهنشاهی ساسانی ادامه داد. دینارهای طلای شاپور او را با موی بلند و انبوه، که در طرفین و بالای سر او جمع شده و تاج مجلل و شاخص نشان می دهد. بر پشت سکه، به پیروی از سکه های اردشیر، نقش آتشدانی به چشم می خورد، منتهی از زمان شاپور در کنار آتشدان دو فرد- احتمالاً خود شاه- در حال پاسداری از آتش دیده می شوند. بزرگ ترین پیروزی شاپور، شکست دادن والرین؛ امپراطور روم، و به اسارت گرفتن او بود که در نقش برجسته شاپور، در نقش رستم به تصویر درآمده و بر پشت سکه یک دیناری شاپور هم نقش بسته است. روی این سکه نقش شاپور با همان هیبت و بر پشت آن نقشی از شاپور سوار بر اسب در حالی که یک دست والرین را به نشانه اسارت گرفته و دست دیگر والرین به نشانه شکست پایین افتاده، به تصویر درآمده است. این سکه را می توان نخستین سکه یادگاری در تاریخ ایران شمرد؛ یعنی سکه ای که به مناسبتی خاص و مهم و به تعداد محدود ضرب می شود و اغلب گردش عمومی نمی یابد.
طلایه داران طلا
سکه ی ساسانی
ساسانیان عموماً نقش فرمانروا را روی سکه های خود می زدند. نمونه اش هم این سکه که متعلق به دوره ی شاهنشاهی شاپور اول ساسانی است و می توانید تصویر نیم رخ او را با تاج کنگره دار بر سر، روی سکه ببینید. در اطراف چهره ی او با خطوط پهلوی نام شاپور ثبت شده و بر پشت سکه نیز تصویری از یک آتشدان دیده می شود که در کنار آن دو نفر با نیزه ایستاده اند. در اطراف پشت سکه نیز کلماتی به خط پهلوی به معنی آتش شاپور نوشته شده است. این سکه ی طلا 7/50 گرم وزن دارد.
در زمان بهرام دوم (سلطنت از 273 تا 276 م)، که نوه شاپور اول (بزرگ) بود، سکه های گوناگونی به سنت متداول ساسانی ضرب شده که نقش او را با نیم تاجی بالدار، نماد «ورثرغنه» از ایزدان مورد علاقه او نشان می دهد. بر پشت این سکه، تصویر دو نجیب زاده ساسانی، یا احتمالاً خود شاهنشاه، به چشم می خورد که در طرفین آتشدانی و رو به آن ایستاده اند؛ یعنی بر خلاف سکه های قبلی که این دو فرد پشت به آتشدان و در حال پاسداری از آتش به تصویر در آمده بودند. یکی از جالب ترین سکه های تاریخ ایران هم در زمان بهرام دوم ضرب شده است؛ سکه یک دیناری طلا که بر روی آن، تصویر بهرام به همراه زنی که احتمالاً همسر و شهبانوی ایران است (اما متأسفانه نام او را نمی دانیم) و پسری جوان، احتمالاً ولیعهدش (شاید بهرام سوم)، نقش شده است. احتمالاً بهرام در ضرب این سکه از رومیان الهام گرفته که بین شان این گونه سکه ها متداول بود. این سکه طلا به وزن 7/25 گرم است و تصور می شود در ضرابخانه هگمتانه (همدان امروزی) ضرب شده است.
خسرو اول انوشیروان (سلطنت از 531 تا 579 م) بسیاری از پژوهشگران او را بزرگ ترین شاهنشاهی ساسانی می دانند. او بازرگانی داخلی و خارجی را تقویت کرد و به همین دلیل در کاوش ها سکه های طلا و نقره خسرو از اندونزی تا بالکان یافت شده اند. سکه یک درهم طلای خسرو، او را نه به سنت متداول ساسانی یعنی حالت نیم رخ، بلکه تمام رخ نشان می دهد. این سکه در زمان خود به دلیل خلوص بالای طلای آن، خواهان فراوانی داشت.
خسرو دوم پرویز (سلطنت از 590 تا 628 م)، سنت نقش برجسته تراشی را که تقریباً از اوایل دوره ساسانی متروک شده بود، احیا کرد که با شکوه ترین نمونه آن طاق بستان در کرمانشاه است که علاقه وافر او را به ایزد بانو؛ آناهیتا نشان می دهد. مانند سکه ای که روی آن نقش خسرو و بر پشت آن نقش ایزد بانو آناهیتا به چشم می خورد.
پوراندخت (630 تا 631 م) از دختران خسرو دوم پرویز بود که در سال های هرج و مرج پس از قتل خسرو به سلطنت رسید. او و خواهرش آذرمیدخت تنها زنانی بودند که- ولو برای مدتی کوتاه- بر تخت سلطنت شاهنشاهی ساسانی تکیه زدند. یکی از اقدامات پوراندخت برای احیاء اقتصاد شاهنشاهی ساسانی، ضرب سکه های جدید بود. سکه های پوراندخت تنها سکه های طلا در تاریخ ایران به شمار می روند که یک فرمانروای زن دستور به ضرب آنها داده است.

صدر اسلام

پس از 18 سال جنگ و گریز، در سال 651 م، با کشته شدن یزدگرد سوم، سلسله ساسانی عملاً پایان یافت. مسلمانان فاتح که با ضرب سکه ناآشنا بودند تا مدتی از سکه های ساسانی و بیزانسی متصرفات خود استفاده کردند تا این که خلفای اموی اقدام به ضرب سکه کردند. سکه های صدر اسلام را در ایران به دو مرحله می توان تقسیم کرد: 1. وقتی مسلمانان وارد ایران شدند به زودی به اهمیت مسکوکات پی برده و به ضربخانه ها دستور دادند که با ضرب سکه های یزدگرد سوم ادامه دهند. در هیمن حال، تعداد زیادی سکه از زمان خسرو دوم پرویز و تعداد کمتری سکه های شهبانو پوراندخت در گردش بود، اما اکثریت قریب به اتفاق این سکه ها نقره ای (درهم) یا مِسین (پشیز) بودند. 2. با کشته شدن یزدگرد سوم در سال 651 م، به دستور فاتحان، عبارت کوتاهی به عربی مانند « بسم الله» یا «بسم الله و الملک» به حاشیه سکه اضافه شد. این سکه ها هنوز نام یزدگرد سوم یا در مواردی نام خسرو پرویز و تمثال آنان را برخود داشتند، اما روی تعدادی از آنها هم تمثال شاهنشاهان ساسانی به همراه کتیبه ای به عربی به نام عبدالله بن عمر، فاتح و فرماندار جنوب و شرق ایران، به چشم می خورد.
سکه های کاملاً اسلامی از دهه 690 م ظاهر شدند. نخستین آنها که در حد فاصل سال های 692 تا 699 م ظاهر شد، سکه ای بود ضرب دمشق که روی آن نقش سه مرد دیده می شود که دستان خود را به نشانه دعا بلند کرده اند. دو نظریه در مورد این سه مرد وجود دارد؛ این که نفر وسط حضرت محمد(ص)، نفر سمت چپ ابوبکر و نفر سمت راست «عبدالملک بن مروان» (685 تا 705 م)، پنجمین خلیفه اموی است که این سکه در زمان او ضرب شده. نظر دیگر حاکی از آن است که نفر وسط عبدالملک بن مروان و افراد طرفین او صدر اعظم و مفتی اعظم زمان او هستند. بر پشت سکه هم ستونی بر روی چهار پله به چشم می خورد. شباهت فراوان این سکه به سکه هایی که در همین زمان با نقش حضرت عیسی(ع) بر رو و نقش صلیب بر پشت، در امپراطوری بیزانس ضرب می شدند، بعضی از کارشناسان را بر آن داشته که این سکه را عرب- بیزانسی یا حتی نسخه «مسیحی زدایی شده» (dechristianized) بخوانند. در کنار آنها، سکه هایی هم ظاهر شد که بر رو و پشت آنها شهادتین به طور کامل و نام و القاب خلیفه و علامت اختصاری ضرابخانه و سال ضرب سکه به چشم می خورد. این سکه در دمشق و در نزدیک به 30 ضرابخانه در ایران ضرب می شد. در نهایت، از سال 74 هجری، عبدالملک بن مروان طی اصلاحات و سازماندهی امپراطوری وسیع اسلامی، که در این زمان از آسیای مرکزی تا شمال آفریقا گسترده شده بود، به تقلید از سکه های بیزانسی سکه طلایی ضرب کرد که روی آن نقش او دست به قبضه شمشیر و کتیبه ای با نام او، به دور سکه به چشم می خورد. ضرب این نوع سکه، احتمالاً به دلیل مخالفت با نقش تصویر انسانی، بعد از خلافت عبدالملک متوقف شد و سکه با کتیبه عربی در حکم سکه استاندار اسلامی ادامه یافت که عموماً آیه 33 سوره توبه را بر خود داشت.

اولین میان پرده ایرانی

در زمانی که امویان (661 تا 750 م) و سپس عباسیان (750 تا 1285 م) داعیه خلافت بر سرزمین های اسلامی را داشتند، مرحله ای در تاریخ خاور نزدیک آغاز شد که آن را «میان پرده ایرانی» (Iranian Intermezzo) نامیده اند. این دوره حد فاصل بین آغاز دوره اسلامی در ایران تا به قدرت رسیدن سلسله های ترک نژاد (غزنویان و سلجوقیان) است که طی آن چند سلسله ایرانی تبار موفق شدند تا حد زیادی قدرت سیاسی و حاکمیت بر ایران را به دست بگیرند. البته تمامی این سلسله ها سکه طلا ضرب نکرده اند، زیرا یا از نظر مالی بضاعت آن را نداشتند، یا این که هنوز به طور کامل احساس استقلال سیاسی از خلفای اموی یا عباسی نمی کردند که دست به این ریسک سیاسی بزنند. اسامی بعضی از این سلسله ها در ادامه آمده است.

امرای طبرستان:

سابقه بعضی از حکام آنان به پیش از اسلام باز می گشت. بیشتر سکه های آنان از نقره بود و این را می توان به تهیدستی آنان و محاصره طبرستان از سوی اعراب نسبت داد که راه ورود طلا به این خطه را مسدود کرده بودند. با این حال، چند تن از فرمانروایان علوی- سلسله ای مهم از این خاندان- سکه طلا ضرب کرده اند.

زیاریان (928 تا 1077 م):

به همراه آل جستان، آل الیاس و آل بویه، از خاندان های بزرگ دیلمیان بودند که سکه طلا ضرب کرده اند. یکی از نمونه های آن، سکه طلای ضرب بصره در سال 931 م است که 3/8 گرم وزن دارد.

طاهریان (821 تا 873 م):

مسلمانان ایرانی تبار ساکن خطه خراسان. طاهر بن حسین- بنیانگذار سلسله طاهریان- به خاطر وفاداری به خلافت عباسی، از ضرب سکه طلا خودداری کرد، اما پسر او عبدالله بن طاهر به نام خود سکه طلا ضرب کرد.

آل بویه (932 تا 1055م):

از خاندان های بزرگ دیلمی که به ضرب سکه هم پرداختند. نمونه آن دینار طلای عمادالدوله دیلمی به سال 948 م و وزن آن 3/88 گرم است.

سامانیان (819 تا 999 م):

سلسله ای ایرانی در آسیای مرکزی که سکه طلا هم ضرب کرده اند.

غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان

«ابو منصور سبکتکین» بنیانگذار سلسله غزنویان (998 تا 1160 م) بود که قلمروی وسیعی را به سلطه خود درآورد و خلیفه عباسی در بغداد هم حکومت او را به رسمیت شناخت. بعضی از جانشینان ابومنصور، به خصوص سلطان محمود غزنوی به نام خود سکه های طلا ضرب کرده اند. این سکه هم مانند همه سکه های دوره پس از اسلام، با کتیبه عربی و به همان صورت سکه استاندارد اسلامی ضرب می شد.
سلجوقیان (1038 تا 1194 م) نیز چون غزنویان ترک نژاد بودند. بنیانگذار این سلسله، «سلجوق بیگ» بود که نوادگانش غزنویان را شکست داده و بغداد را تصرف کردند. نمونه سکه طلا در این دوره، دینار ملک شاه سلجوقی است که به سال 1090 م در اصفهان ضرب شده و 3/36 گرم وزن دارد.
خوارزمشاهیان (1098 تا 1219 م)، دست پرورده سلجوقیان بودند که به مرور حکومت سلجوقیان را برانداختند. یکی از نمونه سکه های طلا در این دوره، سکه ای است با نام «اتسز» سلطان خوارزمشاهی که به وزن 4/40 گرم ضرب شده است.

ایلخانیان

چنگیز خان مغول به عمر سلسله خوارزمشاهیان پایان داد و تمام شهرهای مهم آسیای مرکزی و ایران را تصرف کرد. اما تأسیس سلسله ایلخانان مغول و تشکیل امپراطوری ایلخانی کار هولاکوخان، نوه چنگیز خان بود. ایخانان مغول در زمان غازان خان (1295 تا 1304 م) به اسلام گرویدند. سکه های طلای دوره ایلخانی هم به سبک استاندارد سکه های اسلامی ولی به مرور با اندکی تغییر در نقش حاشیه ای آن ضرب می شد. یکی از نمونه های آن در زمان حکمفرمایی هولاکوخان، دیناری است به وزن 5 گرم که نام هولاکو روی آن ضرب شده. در دوره فرمانروایی سلطان محمد خدابنده (اُلجایتو)، دینار طلای سنگینی به وزن 12/6 گرم ضرب شده که نقش حاشیه خط ها در رو و پشت سکه با سکه های متداول ضرب شده در دوران اسلامی متفاوت است. این تغییر در نقش و نگار حاشیه، در سکه های طلای امرای بعدی ایلخانی همچون غازان محمود و سلطان ابوسعید هم به چشم می خورد.

دومین میان پرده ایرانی

حد فاصل بین افول قدرت ایلخانان در 1335 م و روی کارآمدن تیمور لنگ در سال 1370 م، دوره مشابهی با «میان پرده ایرانی» که پیش تر درباره اش گفتیم، وجود دارد که چند سلسله ایرانی یا ایرانی- مغولی، در گوشه و کنار ایران پیدا شدند. حکومت های «دومین میان پرده ایرانی» نقش مهمی در حفظ فرهنگ و تمدن ایرانی و انتقال آن به دوره های بعد داشتند که ضرب سکه های طلا از جمله آنها بود.

نصریان (1029 تا 1225 م) و مهربانیان (1236 تا 1537 م):

برای مدتی طولانی بر ولایت سیستان (نیمروز)، سلسله های ایرانی مجزایی حکومت می کردند که از اعقاب خاندان صفاریان (861 تا 1002 م) بودند؛ یعنی خاندانی که یکی از نخستین سلسله های ایرانی را بر پا کرده و به نام خود سکه ضرب کردند. اولین سلسله، نصریان نام داشت که به دست خوارزمشاهیان برافتادند. پس از آن سلسله مهربانیان پایه گذاری شد که سرانجام توسط صفویان پایان یافت. دینار طلا به نام قطب الدین محمد بن شمس الدین شاه علی مهربانی که به تاریخ تقریبی 1410 م ضرب شده 5/50 گرم وزن دارد.

کرتیان (1231 تا 1383 م) و مظفریان (1314 تا 1393 م):

کار این دو سلسله توسط تیمور لنگ به پایان رسید. کرتیان، شیعه مذهب بودند و تحت لوای ایلخانان مغول، از پایتخت شان در هرات، بر خراسان و سیستان حکومت می کردند. خاندان مظفریان هم از زمانی که خراسان به تصرف مسلمانان درآمد، در آنجا مستقر شدند تا این که در زمان حمله مغول به یزد گریختند و علم استقلال برافراشتند.
قتل طغای تیمور، آخرین مدعی تاج و تخت ایلخانی، به دست سربداران در سال 1353 م به کار ایلخانان پایان داد. سلسله ی سربداران (1337تا 1386م) پس از مدتی مذهب رسمی را شیعه اعلام و به نام حضرت علی (ع) سکه ی طلا ضرب کرد که نمونه اش را در تصویر بالا می بینید. بر روی این سکه ی طلا که 2 گرم وزن دارد، (الله محمد علی) و بر پشت آن «ضرب سبزوار سنه 763» دیده می شود.
طلایه داران طلا
سکه ی زندیه
گرچه پس از نادرشاه، کریم خان نخستین کسی بود که توانست دوباره تمام خاک ایران را تحت لوای حکومت مرکزی متحد کند، اما هرگز حاضر به پذیرفتن عنوان شاه نشد و این نکته یکی از ویژگی های ضرب سکه در زمان او هم هست. نمونه اش همین سکه ی طلا که در سال 1766 م ضرب شده و 3/8 گرم وزن دارد. بر روی سکه «یا کریم/ ضرب دارالعلم شیراز 1180[ه.ق]» نوشته شده و بر پشت سکه هم عبارت «لا اله الا الله/ محمد رسول الله/ علی ولی الله» به چشم می خورد.

چوپانیان (1327 تا 1357 م)، جلایریان (1335 تا 1432 م) و اینجوئیان (1335 تا 1357 م):

این سلسله ها توسط مغول های ایرانی مآب پایه گذاری شد. امرای چوپانی از نوادگان طایفه مغول بودند که با فتح ایران در آذربایجان مستقر و تحت لوای ایلخانان حکومت کردند. جلایریان گروهی دیگر از مغولان ایرانی مآب بودند که با فروپاشی امپراطوری ایلخانیان اعلان استقلال کردند و پایتخت خود را در بغداد قرار دادند. اینجوئیان هم گروهی دیگر از مغولان مسلمان و ایرانی مآب بودند که در سال 1304 م و آغاز حکومت ایلخان محمد خدابنده (اُلجایتو) حکومت بخش هایی از مرکز ایران به خصوص فارس را در دست گرفتند. دینار طلای به جای مانده از دوره ابواسحاق بن محمد اینجوئی، 8/62 گرم وزن دارد و در سال 1349 م در اصفهان ضرب شده است.

سربداران (1337 تا 1386 م):

گروهی بودند که در اواسط قرن 14 میلادی از اضمحلال امپراطوری ایلخانی استفاده کرده و در مرکز فلات ایران به مرکزیت سبزوار، حکومتی تشکیل دادند. البته مذهب رسمی شان بعدها شیعه اعلام شد. نام حضرت علی(ع) در نمونه هایی از سکه های به جا مانده از این دوره دیده می شود.

تیموریان

هنوز ایران از خرابی های ناشی از هجوم مغولان کمر راست نکرده بود که امیر تیمور از سال 1360 م دوره جدیدی از لشکرکشی ها را آغاز کرد. تیمور به خود لقب «سیف الاسلام» داده بود و یکی از نمونه سکه های طلای به جا مانده از این دوره، دینار طلای امیر تیمور است که 1/16 گرم وزن دارد و به سال 1379 م در خوارزم ضرب شده است.

صفویان

تاریخ صفویان با تشکیل فرقه ای به همت شیخ صفی الدین اردبیلی (1252 تا 1334 م) آغاز شد و سریعاً در اردبیل و مناطق اطرافش گسترش یافت. در زمان رهبری «شیخ جنید» این فرقه با «جهان شاه قره قویونلو» که سکه طلا به نام خود ضرب کرده درگیر و به دربار «اوزون حسن آق قویونلو» که او نیز سکه طلا ضرب کرده، پناه می برد و با خواهر او ازدواج می کند. نوه جید از این ازدواج که اسماعیل نام دارد، بنیانگذار سلسله صفویان (1501 تا 1736 م) از مهم ترین سلسله های ایران در دوران اسلامی می شود. سلسله ای که مذهب شیعه اثنی عشری را به مذهب رسمی ایران تبدیل کردند. نمونه سکه های طلایی که در زمان او ضرب شده، به سبک سکه های استاندارد اسلامی است و روی آن نام شاه و بر پشت آن نام خدا و حضرت محمد(ص) آمده، با این تفاوت که نام دوازده امام(ع) هم ذکر شده است.
شاه طهماسب اول، جانشین پدرش، شاه اسماعیل شد. در بعضی سکه های طلای به جا مانده از زمان او، جمله ی «السلطان العادل شاه طهماسب» به جای نوشته طولانی دوره شاه اسماعیل یعنی «السلطان العادل الکامل الهادی الوالی ابوالمظفر شاه اسماعیل بهادر خان الصفوی خلدالله ملکه و سلطانه» نشسته است.
دوره سلطنت شاه عباس (1587 تا 1629 م) اوج قدرت و شکوه امپراطوری صفوی بود. شاه عباس وضع اقتصادی امپراطوری صفوی را متحول کرد که این امر از سکه های به جا مانده از زمان او نیز به چشم می خورد. دو اشرفی طلای شاه عباس بزرگ که در سال 1588 م در اصفهان ضرب شده، 9/34 گرم وزن دارد. سکه های طلای این دوره که «شاهنشاه» نام داشت، هنگام جلوس شاه بر تخت سلطنت و به مناسبت جشن نوروز ضرب می شدند. این سکه ها در میان مردم رواج نداشتند و به دلیل بهای زیادشان ، «اشرافی» هم نامیده می شدند.
با درگذشت شاه عباس بزرگ، افول تدریجی صفویان هم آغاز شد. در زمان شاه سلطان حسین، بحران به اوج خود رسید. سکه هایی که از زمان او به ما رسیده، نقش جانورانی چون طاووس یا شیر و خورشید بر خود دارند. شورش افاغنه در همین زمان رخ داد و دیری نگذشت که محمود و اشرف – از فرمانروایان سلسله هوتکی افغانستان- به ایران تاخته، پایتخت صفویان را تصرف و در اصفهان برای خود سکه طلا ضرب کردند. اشرف افغان ثبت نام الله را روی سکه گناه می دانست، زیرا معتقد بود هر دستی به آن می خورد و هر جایی قرار می گیرد. پس روی سکه های طلایش که البته بر پشت بعضی از آنها «لا اله الا الله/ محمد رسول الله» نقش شده، نوشته است: «دست رد بر جلاله بود گناه/ داد تغییر سکه اشرف شاه». سلسله افاغنه را شاه طهماسب دوم صفوی، به یاری سردار جنگجویش، نادرقلی میرزا از ایران بیرون راند، همو که چندی بعد خود سلسله افشاریه را بنیان نهاد.

افشاریان

سلسله افشاریان (1736 تا 1796 م) به همت بزرگ ترین فرمانروایش نادر قلی میرزا (نادر شاه افشار) برپا شد. نادر پس از آنکه بر تخت سلطنت نشست بیشتر عمر خود را بر زین اسب و به کشور گشایی گذراند و وسعت ایران را بسیار گسترش داد. او به نام خود سکه طلا ضرب کرد که نمونه اش دینار طلای نادرشاه است که در اصفهان ضرب شده و 2/65 گرم وزن دارد. روی این سکه شعری به این مضمون به چشم می خورد: «هست سلطان بر سلاطین جهان/ شاه شاهان نادر صاحبقران».
سال ها پس از درگذشت نادر، شاهرخ- نوه او- که نابینا بود، در سال 1748 م بر تخت سلطنت نشست. نخستین سکه های شاهرخ با اشاره به نام نادر شاه ضرب شد: «سکه زد از سعی نادر ثانی صاحبقران/ کلب سلطان خراسان شاهرخ شاه جهان». شاهرخ در نهایت در سال 1796 م زیر شکنجه آقا محمد خان قاجار برای افشای محل اختفای گنجینه افسانه ای نادر شاه کشته شد و عمر سلسله افشاریان به پایان رسید.

زندیه

کریم خان زند- بنیانگذار سلسله زندیه- از فرماندهان سپاه نادر شاه بود. کریم خان تمام خاک ایران را تحت لوای حکومت زندیه متحد کرد. پس از او، افراد ضعیفی بر تخت سلطنت زندیه نشستند و در نهایت ایل قاجار، سلسله زندیه را برانداخت. سکه های دوره کریم خان در ثبت نام «شاه» با دوره های تاریخی پیشین تفاوت دارند، چرا که کریم خان هرگز خود را شاه نخواند و به جای عنوان «شاه» یا «شاهنشاه» از عنوان «وکیل الرعایا» استفاده می کرد. کریم خان همچنین سکه هایی به نام امام زمان(عج) ضرب کرد و این شعر را بر آنها نقش زد: «شد آفتاب و ماه زر و سیم در جهان/ از سکه امام بحق صاحب الزمان».

قاجاریان

سلسله قاجار (1794 تا 1925 م) را آقا محمد خان قاجار بنیاد نهاد و قریه ای به نام تهران را به پایتختی برگزید. او مایل به نوشتن نام خود روی سکه ها نبود و عموماً «لا اله الا الله/ محمد رسول الله/ علی ولی الله» روی سکه هایش دیده می شود. روی تومان طلایی که آقا محمد خان یک سال پس از بر تخت نشستن اش در رشت ضرب کرد، این شعر آمده: « به زر سکه از میمنت زد قضا/ به نام علی بن موسی الرضا».
پس از به قتل رسیدن آقا محمد خان، برادر زاده او «بابا خان» با عنوان فتحعلی شاه به جای او نشست. او در اوایل حکومت، نام خود را روی سکه: «السطلان بابا خان» و بعدها فتحعلی شاه می نوشت. در دوره او نقش فرمانروا هم دوباره روی سکه رواج یافت. در تومان طلایی که در سال 1929 م در اصفهان ضرب شده، تصویر او نشسته بر تخت طاووس نقش شده که زیر آن عبارت «فتحعلی شاه 1248 [ه. ق]» نوشته شده است.
سلطنت 50 ساله ناصر الدین شاه، برهه ای مهم در تاریخ ایران بود. ناصر الدین شاه چند بار به اروپا سفر کرد و شاهد پیشرفت کشورهای غربی بود. در حالی که سکه های مسی، مفرغی و نقره ای برای مصرف روزمره، کما فی السابق با کتیبه های متداول ضرب می شد. ناصر الدین شاه با دستگاه جدید ضرب سکه که از فرانسه وارد کرده بود، به ضرب سکه های یادگاری طلا روی آورد. این سکه ها نسبت به سکه های پیش از خود عیب و ایراد کمتری داشتند و به این ترتیب ضرابخانه های شهرهای مختلف تعطیل شدند و فقط ضرابخانه تهران به ضرب سکه ادامه داد.
همین سنت را جانشینان ناصر الدین شاه نیز ادامه دادند تا دوره پهلوی که سکه های نقره و مسین هم کاملاً از گردش خارج شدند. سکه هایی که برای مصرف روزانه مردم کوچه و بازار ضرب می شد به شیوه جدید غربی از آلیاژ فلزاتی چون روی، نیکل و کروم بود و طلا فقط برای ضرب سکه هایی استفاده می شد که به مناسبت رویدادی مهم یا برای انباشت ثروت ضرب شده بودند.
منبع مقاله: ماهنامه ایران شناسی سرزمین من، بهمن 1391



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.