زمینه پیدایش
«روزی به غرور جوانی، سخت رانده بودم و شبانگاه به پای گریوهای سست مانده. پیرمردی ضعیف از پس کاروان همی آمد و گفت: چه خُسبی که نه جای خفتن است؟! گفتم: چون روم که نه پای رفتن است. گفت: این نشنیدی که صاحبدلان گفتهاند: رفتن و نشستن به که دویدن و گسستن».(1)پیامها
شتابزدگی و سراسیمگی در کارها موجب به سرانجام نرسیدن آنها میشود؛ یکی از عوامل مهم موفقیت در کارها، پیوستگی و تداوم در آن کار است. کاربرد: برای تشویق و اهمیت تداوم و پیوستگی در کارها به کار میرود.ضرب المثل های هم مضمون
آشِ مردان دیر میپزد؛ آهسته برو همیشه برو؛ دیر آی و شیر آی؛ ذره ذره پشم، قالی میشود؛ صبر آرد آرزو را نی شتاب؛ یواشتر برو، زودتر میرسی.(2)اشعار هم مضمون
مشو سوی رودی که نایی به در * به یک ماه د آی و بر پل گذر(3) (اسدی)یدریشه های قرآنی حدیثی
رسول خدا(صلی الله علیه وآله): «مَن تَأَنّی اَصابَ اَوکادَ؛ هرکه درنگ کند، به هدف میرسد یا به آن نزدیک میشود».(4)
لغات
گریوهای: کوه پست،گردنه همی آمد: میآمد
خسبی: خوابیدی
رانده بودم: دویده بودم
پینوشتها:
1. حسن ذوالفقاری، داستانهای امثال، تهران، مازیار، 1385، چ 2، ص 540.
2. غلامرضا حیدری ابهری، حکمتنامه پارسیان، قم، نشر جمال، 1385، چ 1، ص 476.
3. همان.
4. متقی هندی، کنز العمال، ترجمه: صفوۀ السقا، بیروت، مؤسسه الرسالۀ، 1389 هـ.ق، چ 1، ح 5678.
/م