ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون
منبع:راسخون
هنگامی که فردی عمیقاً به فکر فرو میرود، مغز خون بیشتری به سمت خود کشیده و اندکی سنگینتر میشود
Angelo Mosso دانشمندی ایتالیایی، در قرن نوزدهم این اختراع را به کار گرفت تا نشان دهد که تفکر عمیق موجب سنگینتر شدن سر انسان میشود.
در اواخر دههی 1880 دانشمندی ایتالیایی گزارش داد که فکر کردن میتواند باعث سنگینتر شدن مغز انسان شود – البته فقط برای مدتی کوتاه. این دانشمند (Angelo Mosso)، بدن داوطلبان را در توازنی شبیه الا کنگ قرار داد. سپس از آنها خواست که بر روی موضوعی تمرکز کنند و مشاهده نمود که سر داوطلبان ناگهان سنگینتر میشود.
دانشمندان به تازگی نسخهای پیش رفته از این آزمون را اجرا کرده و دریافتند که یافتههای ظاهرا خرافاتی Mosso صحت دارند. David Field و Laura Inman در دانشگاه ریدینگ انگلستان کار میکنند. آنها به عنوان دانشمندان علوم اعصاب، مغز و نحوهی عمل کرد آن را مورد مطالعه قرار میدهند. Field در کلاسی مشغول تدریس تجسم مغز بود که او و برخی از دانش جویانش تصمیم گرفتند ادعای Mosso را مورد آزمون قرار دهند.
Field در اخبار علمی عنوان داشت: "صادقانه بگویم، این ایده کمی عجیب و غریب بود".
در مدل تعادل Mosso، یک فرد به گونهای دراز میکشید که مرکز ثقل بدنش به روی تکیه گاه باشد. و صفحهی مورد نظر در صورت تغییر وزن پاها یا سر همانند یک الا کلنگ زمین بازی، کج میشد.
Field و Inman تصمیم گرفتند که از دستگاهی مشابه استفاده کنند. اما دستگاه آنها به جای کج شدن، در قسمتی که سر در آن قرار میگرفت ابزار سنجشی داشت. ایدهی آنها از این قرار بود که در صورت انجام تفکر عمیق توسط فرد، خون بیشتری به سمت مغز جریان مییابد. این افزایش خون در قسمت بالای بدن فرد داوطلب، توسط افزایش سنجش ثبت میشد.
سپس دانشمندان چهار ده نفر داوطلب را برای دراز کشیدن در دستگاه انتخاب کردند. همهی این افراد پس از قرار گرفتن در دستگاه به موسیقی گوش داده و برخی هم زمان یک فیلم ویدئویی را تماشا میکردند. Field در اخبار علمی عنوان داشت که ایدهی آنها این بود که در صورت ترکیب اطلاعات صوتی و بصری بخش بزرگتری از مغز فعال خواهد شد.
بلافاصله پس از خواندن عددی که مقیاس سنجش نشان میداد، قطعهای از موسیقی برای فرد پخش شد، چند ثانیه بعد ابزار سنجش نشان داد که خون بیشتری به سمت مغز جریان یافته و خلاصه اینکه مغز سنگینتر شده است. تغییرات در جریان خون افرادی که هم زمان با شنیدن موسیقی، فیلم تماشا کردند شدیدتر بود.
میزان افزایش مذکور بسیار کم بود اما اندازهی آن برای اثبات فرضیهی موجود کافی بود. Field و Inman یافتههای خود را در نهم ژانویه در journalBrain منتشر نمودند.
یافتههای جدید، آنچه را Mosso برای اولین بار ادعا کرده بود تأیید کردند: تأثیر فعالیتهای ذهنی سخت به مراتب بیشتر از فعالیتهای آسانتر است. به عنوان مثال خواندن مقالهای در روزنامه، در مقایسه با خواندن یک مقالهی ریاضی اثر کمتری دارد.
Stefano Sandrone، عصب شناسی در کالج کینگز لندن اخیراً به آزمون Mosso توجه نشان داده است. او شرحی از آزمایش قدیمی Mosso را در منابع موجود کشف کرده و سال گذشته آن را در مجلهی journalBrain منتشر نمود.
Sandrone به اخبار علمی عنوان داشت: "ما سالهای متمادی از Mosso و تلاشش غافل بودیم. خوب است که شخصی به دنبال علایق خود، مقالات و دست نوشتههای او را زیر و رو کرده است".
دانشمندان به تازگی نسخهای پیش رفته از این آزمون را اجرا کرده و دریافتند که یافتههای ظاهرا خرافاتی Mosso صحت دارند. David Field و Laura Inman در دانشگاه ریدینگ انگلستان کار میکنند. آنها به عنوان دانشمندان علوم اعصاب، مغز و نحوهی عمل کرد آن را مورد مطالعه قرار میدهند. Field در کلاسی مشغول تدریس تجسم مغز بود که او و برخی از دانش جویانش تصمیم گرفتند ادعای Mosso را مورد آزمون قرار دهند.
Field در اخبار علمی عنوان داشت: "صادقانه بگویم، این ایده کمی عجیب و غریب بود".
در مدل تعادل Mosso، یک فرد به گونهای دراز میکشید که مرکز ثقل بدنش به روی تکیه گاه باشد. و صفحهی مورد نظر در صورت تغییر وزن پاها یا سر همانند یک الا کلنگ زمین بازی، کج میشد.
Field و Inman تصمیم گرفتند که از دستگاهی مشابه استفاده کنند. اما دستگاه آنها به جای کج شدن، در قسمتی که سر در آن قرار میگرفت ابزار سنجشی داشت. ایدهی آنها از این قرار بود که در صورت انجام تفکر عمیق توسط فرد، خون بیشتری به سمت مغز جریان مییابد. این افزایش خون در قسمت بالای بدن فرد داوطلب، توسط افزایش سنجش ثبت میشد.
سپس دانشمندان چهار ده نفر داوطلب را برای دراز کشیدن در دستگاه انتخاب کردند. همهی این افراد پس از قرار گرفتن در دستگاه به موسیقی گوش داده و برخی هم زمان یک فیلم ویدئویی را تماشا میکردند. Field در اخبار علمی عنوان داشت که ایدهی آنها این بود که در صورت ترکیب اطلاعات صوتی و بصری بخش بزرگتری از مغز فعال خواهد شد.
بلافاصله پس از خواندن عددی که مقیاس سنجش نشان میداد، قطعهای از موسیقی برای فرد پخش شد، چند ثانیه بعد ابزار سنجش نشان داد که خون بیشتری به سمت مغز جریان یافته و خلاصه اینکه مغز سنگینتر شده است. تغییرات در جریان خون افرادی که هم زمان با شنیدن موسیقی، فیلم تماشا کردند شدیدتر بود.
میزان افزایش مذکور بسیار کم بود اما اندازهی آن برای اثبات فرضیهی موجود کافی بود. Field و Inman یافتههای خود را در نهم ژانویه در journalBrain منتشر نمودند.
یافتههای جدید، آنچه را Mosso برای اولین بار ادعا کرده بود تأیید کردند: تأثیر فعالیتهای ذهنی سخت به مراتب بیشتر از فعالیتهای آسانتر است. به عنوان مثال خواندن مقالهای در روزنامه، در مقایسه با خواندن یک مقالهی ریاضی اثر کمتری دارد.
Stefano Sandrone، عصب شناسی در کالج کینگز لندن اخیراً به آزمون Mosso توجه نشان داده است. او شرحی از آزمایش قدیمی Mosso را در منابع موجود کشف کرده و سال گذشته آن را در مجلهی journalBrain منتشر نمود.
Sandrone به اخبار علمی عنوان داشت: "ما سالهای متمادی از Mosso و تلاشش غافل بودیم. خوب است که شخصی به دنبال علایق خود، مقالات و دست نوشتههای او را زیر و رو کرده است".
/ج