زندگی تنهایی یا زندگی اجتماعی داشتن؟

آدمی بهتر است که برون گرا، پر جوش و خروش و سازگار با محیط اجتماعی باشد؛ چرا که طبیعت او بر همین بنیاد شکل گرفته است. در واقع انسان سالم روحیه ی قوی اجتماعی دارد و عرصه فعالیت هایش نیز گستره طبیعت و میدان پر فراز و
شنبه، 23 فروردين 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زندگی تنهایی یا زندگی اجتماعی داشتن؟
زندگی تنهایی یا زندگی اجتماعی داشتن؟

 






 

آدمی بهتر است که برون گرا، پر جوش و خروش و سازگار با محیط اجتماعی باشد؛ چرا که طبیعت او بر همین بنیاد شکل گرفته است. در واقع انسان سالم روحیه ی قوی اجتماعی دارد و عرصه فعالیت هایش نیز گستره طبیعت و میدان پر فراز و فرود اجتماع است تا بدین رو از تجربه دیگران سود برد و به آنان نیز سود رساند. بی گمان بسیاری از عوامل رشد شخصیتی آدمی در پیوند با اجتماع شکوفا می گردد. البته نباید از این نکته غفلت ورزید که زیست اجتماعی می تواند بستر ساز بسیاری از انحرافات و گناهان نیز باشد.
بنابراین صرفِ زیست اجتماعی و با دیگران بودن نمی تواند برای آدمی هدف نهایی باشد و به طور مطلق ارزشمند محسوب گردد، بلکه زندگی اجتماعی برای انسان در حکم ابزاری است که می تواند دارای دو نقش مثبت و منفی باشد.

نگاه دینی به ارزش زیست اجتماعی

با نگاهی گذرا به متون دینی می توان دریافت که با ارزش ترین نوع همبستگی، ایجاد روابط اجتماعی بر اساس معیارهای دین و مصالح معنوی است. به همین رو در اسلام به جامعه گرایی و برقراری پیوند اجتماعی سفارش بسیار شده و بر موضوع تشکیل امت واحد نیز تأکید رفته است.
در کلام پیامبر (ص) به صراحت بدین موضوع اشاره شده است:
پراکنده می شوید که برکت همراه با جماعت است.(1)
هر کس از جماعت جدایی گزیند، به رسم جاهلیت مرده است.(2)
هر کس یک وجب از جماعت دور شود، خداوند طوق مسلمانی را از گردن وی بر می دارد.(3)
هر کس [خود را] از مردم پنهان و دور کند، از جهنم در امان نماند.(4)
اسلام زندگی اجتماعی را هدف نهایی ندانسته و برای آن، ارزشی مطلق درنظر نگرفته، بلکه آن را روشی برای تأمین ارزش های والای انسانی شمرده است. با توجه به این نگرش، هر گاه در جامعه ای ارزش های انسانی در معرض تهدید قرار گیرد، موضوع جامعه گریزی ارزش می یابد که نمونه بارز آن را می توان در جریان حضرت ابراهیم (ع) و اصحاب کهف یافت. در برخی روایات نیز بر قطع ارتباط تاکید شده است:
چه بسیار پیوند و ارتباطی که قطع آن ارتباط بهتر است.(5)
تنهایی فرد برای او بهتر از همنشین بد است.(6)
تنهایی از همنشین بد بهتر است و همنشین شایسته [نیز] از تنهایی بهتر است.(7)
با نگاهی جامع نگر به آموزه های دینی می توان نتیجه گرفت که اسلام در زمینه روابط اجتماعی، بر ارتباط با مردم و برون گرایی انگشت نهاده، از این سو کناره گیری از جامعه را ناصواب می شمارد، مگر آنکه انسان نتواند در جامعه مفید باشد و از روابط اجتماعی نیز تنها به گناه افتد که در این صورت ضرورتاً می باید از جامعه کناره گیرد.
با این بیان می توان دو گونه تنهایی را بر شمرد.

1. تنهایی معمولی:

فرد بدون هیچ گونه دلیل خاصی یا به دلایل غیر منطقی و یا به ظاهر معقول ـ مانند سیرو سلوک ـ از پیوند با دیگران دوری می جوید. اسلام این گونه انزوا را نکوهیده است.

2. تنهایی متعالی:

فرد به دلایل عقلی و شرعی مانند دوری از گناه و سقوط انسانی، رشد خویش را منحصر در تنهایی می یابد که اسلام آن را با شرایط خاصی پذیرفته است.

پی‌نوشت‌ها:

1- ابوالقاسم پاینده، نهج الفصاحه، ح 2180.
2- همان، ح 2855.
3- همان، ح 2769.
4- همان، ح 2974.
5- تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 437، ح 10017.
6- همان، ص 432، ح 9842.
7- ابوالقاسم پاینده، نهج الفصاحه، ح 3194.

منبع مقاله: نورمحمدی، غلامرضا؛ (1390)، مهارت های زندگی اجتماعی، قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، دفتر نشر معارف، چاپ دوم.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.