اجماع فقها در مسئله رجعت

قبل از ذکر اقوال بزرگان درباره اجماع نسبت به مسأله رجعت، لازم دانستم که معنای اجماع را از حیث لغت و اصطلاح به طور خلاصه اشاره کنم.
سه‌شنبه، 9 ارديبهشت 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اجماع فقها در مسئله رجعت
 اجماع فقها در مسئله رجعت

 

نویسنده: محمد عظیم محسنی دایکندی




 

قبل از ذکر اقوال بزرگان درباره اجماع نسبت به مسأله رجعت، لازم دانستم که معنای اجماع را از حیث لغت و اصطلاح به طور خلاصه اشاره کنم.
صاحب معالم، مرحوم شهید ثانی می نویسد:
الأجماع یطلق لغة علی المعنیین احدهما العزم و ثانیهما الاتّفاق و قد نقل فی الاصطلاح إلی اتّفاق خاص...(1)؛
اجماع در لغت به دو معنی عزم و اتّفاق استعمال می شود، امّا در اصطلاح، به اتّفاق خاص گویند؛ که در هر دوره ای، فقهای آن زمان بر یکی از مسائل دینی اتّفاق نظر داشته باشند که اتّفاق آنها، کاشف از رأی معصوم باشد. چنین اتّفاق و هم رأیی از جمله دلایلی است که برای اثبات حکم شرعی به کار می رود؛ «بنابر مذهب امامیه، اجماع از ادلّه سمعیه قطعیه می باشد.(2)
به همین جهت از دیدگاه شیعه، اجماع، ادلّه ظنّیه است و از باب طریقیت، حجّت است. پس اجماع، خود به خود حجّت نیست؛ بلکه آن را در صورتی حجّت می دانند که کاشف از قول معصوم یا رضایت او باشد. پس حجّیت اجماع، به این اعتبار است که جزئی از سنّت می باشد، به اصطلاح منطقیون، قِسم سنّت است؛ برخلاف اهل سنّت و جماعت که اجماع را به خودی خود، حجّت می دانند و آن را، قسم سنّت می شناسند.
در مورد مسأله رجعت، با دلالت ظاهر آیات قرآن و احادیث که از طرق معصومان وارد شده دیگر نیازی به اقامه اجماع نیست؛ چون گفتیم اجماع، در صورتی دلیل می شود که کاشف از قول معصوم باشد و در مورد رجعت، متن قول معصوم را در اختیار داریم.
ولی برای آنکه سیر عقاید علمای قرون مختلف در این باره روشن شود، در این مقاله، گفتار چند تن از مشاهیر دانشمندان اسلامی را یادآور می شویم، تا معلوم شود که در بین مسائل ضروری اسلامی کمتر مسأله ای است که مانند اصل مسأله رجعت، همگی در آن این گونه همرأیی نشان داده باشند.

رجعت از دیدگاه علمای شیعه

رجعت در این جا، عبارت است از باور به این که گروهی از نیکان خالص و ناپاکان، قبل از قیامت کبرا زنده شده و به دنیا باز می گردند، این عقیده، شیعه را از دیگر فرق متمایز می سازد.
بزرگانی هم چون: سیّد مرتضی، سیّد بن طاووس، شیخ طبرسی، شیخ مفید، شیخ صدوق، علّامه مجلسی و حرّ عاملی و...بر صحّت اجماع آن اتفّاق داشته اند.
بسیاری از محدّثان شیعه، در این خصوص کتاب های مستقل نوشته اند و روایات رجعت را در نوشته های خود آورده اند. سلیم بن قیس هلالی، روایات مربوط به رجعت را نقل کرده است. او از یاران بزرگ امیرالمؤمنین (علیه السّلام) است و محضر امام حسن و امام حسین و امام سجاد (علیه السّلام) را نیز درک کرده است. ائمّه (علیهم السّلام) روایت او را به طور صریح و روشن تأیید کرده اند. کتاب او یکی از بهترین کتاب های حدیثی است. علامه مجلسی در جلد سوّم، ص 122 بحارالأنوار می نویسد: مسأله رجعت، به تواتر در ضمن حدود دویست حدیث صریح از ائمّه اطهار (علیهم السّلام) نقل شده و توسط چهل نفر از راویان مورد وثوق، روایت شده است و علمای بزرگوار هم آن ها را در بیشتر از پنجاه جلد کتاب مطرح کرده اند.
سپس اسامی راویان و مؤلفان کتاب ها را با اسم کتاب هایشان آورده است.
مرحوم شیخ مفید چنین گفته است:
اتّفقت الامامیه علی وجوب رجعة کثیر من الأموات إلی الدّنیا قبل یوم القیامة (3)؛
شیعه امامیه، بر وجوب برگشت عدّه زیادی از مردگان به سوی دنیا قبل از روز قیامت اتّفاق دارند.
سید مرتضی می فرماید:
قد اجتمعت الإمامیة علی أنّ الله تعالی عِند ظُهورِ القائم صاحب الزّمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یعید قوما من أولیائه لنصرته و الابتهاج بدولته، و قوما من أعدائه لیفعل بهم ما یستحق من العذاب. و إجماع هذه الطّائفة حجّة، لأنّ المعصوم فیهم، فیجب القطع علی ثبوت الرّجعة(4)
شیعه امامیه، اجماع دارد که خداوند به هنگام ظهور قائم صاحب الزّمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عده ای از دوستان خود را برای یاری دادن او و شادمانی از دولتش و عدّه ای از دشمنانش را هم برای عذابی که مستحق آن هستند، به دنیا باز می گرداند و اجماع علمای شیعه، حجّت است؛ زیرا امام معصوم در آنها است؛ پس اعتقاد به رجعت واجب است.
مرحوم مجلسی در بحارالأنوار به نقل از سید مرتضی می فرماید:
... اذا ثَبَت جَواز الرّجعة و دخوله تحت المقدور، فالطّریق إلی اثباتها اجماع الإمامیة علی وقوعها، فإنّهم لا یختلفون فی ذلک واجماعهم حجّة قد بیّنا فی مواضع من کتابنا لدخول قول الامام فیه و ما یشتمل علی قول المعصوم من الاقوال لا بدّ فیه من کونه صوابا...(5)؛
وقتی جواز رجعت ثابت شد که محال نیست، پس راه اثبات وقوع آنها، اجماع امامیه است؛ زیرا آن ها در وقوع رجعت اختلاف ندارند و اجماع امامیه هم به سبب متضمن بودن گفتار امام معصوم (علیه السّلام) حجّت است. این مطلب را در چند جای از کتابم بیان کرده ام و هر کلام که قول معصوم در آن باشد، قطعاً حق و صواب است.
تقی بن نجم الحلبی معروف به ابو صلاح از شاگردان سید مرتضی، در الکافی فی الفقه، می نویسد:
و أجمعت الفرقة المحقة علی إعادة من محض الکفر أو الإیمان من أمتنا فی دولة المهدی (علیه السّلام) (6)
گروه حق مدار شیعه، بر بازگشت هر کس از امّت ما که کفر یا ایمان خود را خالص کرده است، در دولت مهدی (علیه السّلام) اجماع دارد.
مرحوم طبرسی، در ذیل آیه 83، سوره نمل در مجمع البیان می نویسد:
... و لِاَنّ الرّجعة لَم تَثبُت بِظَواهِر الأَخبار اَلمَنقُولة فیتطرّقُ التّأویلُ عَلیها، وَ إنّما المُعوّل فی ذلک عَلی اجماع الشّیعة الامامیه وَ إن کانَت الاخبار تعَضدُه و تُؤَیدُه؛
... و برای این که رجعت، تنها به ظواهر اخبار منقوله اثبات نشده؛ تا تأویل در آن راه پیدا کند، زیرا در اثبات رجعت، تکیه بر اجماع شیعیان امامیه است. اگر چه اخبار و روایات این باب نیز، آن را تأیید و یاری می کند.
شیخ حرّ عاملی در این باره فرموده است:
قد ثَبت اَنّ الرَّجعه حَقّ بتصریح الایات الکثیره و تصریح الاحادیث المتواتره، بل المتجاوز حدّ التّواتر و باجماع الامامیه؛
حقّانیت رجعت، به تصریح آیات زیاد و احادیث متواتر، بلکه متجاوز از حدّ تواتر و اجماعی امامیه، ثابت است.(7)
7.مرحوم مجلسی رحمه الله می نویسد:
اجتمعت الشّیعه علی الرّجعة فی جمیع الاعصار؛ شیعه اجماع بر رجعت در جمیع زمان های گذشته دارند.(8)
8.مرحوم شبّر نیز فرموده است:
اعلم ان ثبوت الرّجعة مما اجتمعت علیه الشیعة الحقة؛ بدان رجعت، از چیزهایی است که شیعه امامیه بر آن اجماع دارند.(9)
9. مرحوم شهید مطهّری می فرماید:
البتّه شاید در علمای شیعه یک نفر، دو نفر هم نمی شود پیدا کرد که رجعت را انکار کنند.(10)
برای اختصار، به همین مقدار اکتفا می شود. اگر کسی بخواهد به پژوهش ادامه دهد، به صدها مورد بر می خورد که علمای شیعه در اعصار مختلف به پیروی از ائمّه (علیهم السّلام) بر حقّانیت آن اصرار ورزیده و کتاب ها نوشته و ادّعای اجماع کردند.

پی نوشت ها :

1.معالم، ص 174؛ قوانین، ص 364.
2.گوهر مراد، ص 402.
3.الفصول المختاره، ص 46؛ اوایل المقالات، ص 48.
4.رسائل المترضی، ج3، ص 136.
5. بحارالأنوار، ج53، ص138.
6.الکافی فی الفقه، ص 487.
7.الإیقاظ، ص 406.
8.بحارالأنوار، ج53، ص122.
9.حق الیقین فی معرفة اصول الدین، ج2، ص 5.
10.مجموعه آثار، ج4، ص 660. البتّه ایشان در کیفیت رجعت نظر مشخصی ارائه نمی کند بلکه ابتدا نظریه کسانی را می آورد که قائل به بدن مثالی هستند سپس نظریه قائلان به بدن مادی را ذکر می کند و در آخر می گوید:« بعید نیست که به این شکل باشد.»

منبع مقاله :
محسنی دایکندی، محمدعظیم، (1389)، رجعت در عصر ظهور، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، مرکز تخصصی مهدویّت، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.