نویسنده: بهاء الدین خرمشاهی
در قرآن کریم به صراحت آمده است که آفرینش آسمان ها از آفرینش انسان ها، عظیم تر است.(1) سپس خورشید و ماه با زیباترین تعبیرات توصیف هایی شده اند. به این صورت که این دو پدیده شگرف الهی، وقت نما و منشأ شمار و حساب [و تقویم] هستند(2) و از پیاپی آمدن روز و شب و کاستن از یکی و افزوده شدن بر دیگری، از اینکه خیمه و خرگاه آسمان های بلند بالا و ستارگان بدوی ستون های مرئی یا با ستون های نامرئی برپا داشته شده است،(3) و ستارگان [علاوه بر نقش علمی و اصلی شان] همچون زیور آسمان فرودین ( آسمان بالای سر بشر و زمین)(4)، چراغ (5) و مایه راهنمایی و رهیابی در ظلمات شب ها [ بویژه در سفرهای دریایی] هستند.(6)
اگر در قرآن به آسمان ها و زمین های هفتگانه اشاره شده است، لزوماً دال بر تأیید هیئت بطلمیوسی و زمین تمرکزی نیست، به سه دلیل: نخست اینکه، هفت مانند هفتاد در فرهنگ و زبان عربی که خداوند قطاعی از آن را برای گنجاندن بحر حکمت خود در کوزه افهام و ذهن و زبان بشری برگرفته، حاکی از کثرت و تعدد است. دوم اینکه، خداوند گاه طبیعت و عوارض طبیعی را از منظر الوهی و به عنوان آیه و پدیده شگفتی نما- که سرانجام، همچون برهان نظم و اتقان صنع(7) در اقناع انسان به حساب و کتاب داشتن « این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود»(8) است- می نمایاند و گاه از افق فهم و فرهنگ زمانه و از دید انسانی؛ چنانکه اگر کسی ظاهربین باشد و به ظاهر معنا و الفاظ اکتفا کند، تصور می کند که به گفته قرآن کریم ستارگان صرفاً زینت افزای آسمان دنیاست، که پیشتر به آن اشاره شد، یا در داستان ذوالقرنین می فرماید که در سیر و سفر خود چندان پیش رفت که چنین یافت که خورشید در چشمه ای گرم فرو می رود(9) سوم آنکه، قرآن به تعابیر مختلف هر ستاره و سیاره ای را در فلکی شناور می شمارد که اعتبار علمی امروزین هم دارد.(10)
از آنجا که نجوم، جغرافیا و علم کائنات با هم همانندی ها و فصول مشترک دارند، می توان اشاره به ابر، رعد، برق، باد، باران، تگرگ، طلوع، غروب، روز، شب [و اینکه اگر یکی از آنها همچنان- به نحو سرمدی- ادامه داشته، بشر بیچاره و نابود می شد.(11)]، مشارق، مغارب و اعلام نجومی دیگر چون ثریا ( در آغاز سوره نجم) و شعری ( نجم، 49) را نیز به همین رشته مربوط دانست و مورخان علم پیشرفت شگرف مسلمانان را در هیئت و نجوم، باید ناشی از اشارات مکرر و متنوع قرآنی به پدیده های نجومی بدانند و می دانند.(12)
پی نوشت ها :
1. غافر، 57.
2. بقره، 189؛ یونس، 5.
3. رعد، 2؛ لقمان، 10.
4. صافات، 6؛ فصلت، 12؛ ملک، 5؛ حجر، 16؛ «ق»، 6.
5. فصلت، 12؛ ملک، 5.
6. انعام، 96؛ نحل، 16.
7. argument from design
8. مصرع اول از این بیت سعدی است:
این همه نقش عجب بر دی و دیوار وجود
هرکه حیرت نکند نقش بود بر دیوار
9. کهف، 86.
10. انبیاء، 33؛ «یس»، 40.
11. قصص، 71-72.
12. قرآن شناخت، پیشگفته، ص 23-26؛ « نجوم در قرآن»، نوشته محسن معینی، د. ق. ق.
خرمشاهی، بهاء الدین؛ ( 1390)،قرآن در زندگی و فرهنگ عامه، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول