نویسنده: جواد محمودی قرائی
یکی از موضوعات مطرح در این باره چگونگی استفاده از تجربیات بزرگ ترهاست. معمولاً والدین خواستار به کارگیری تجربیات شان از سوی نوجوان در تصمیم گیری ها هستند. برخی از نوجوانان این موضوع را می پذیرند و برخی نوجوانان نیز این را نمی پذیرند. استدلال والدین این است که استفاده از تجربیات آن ها می تواند باعث شود که نوجوان کم تر با مشکلات رو به رو شود و نوجوان نیز این استدلال را دارد که زمانه عوض شده و نوجوانی او با نوجوانی والدینش متفاوت است. مثلاً در آن دوران رایانه و اینترنت و... وجود نداشته و شرایط به گونه ای دیگر بوده است. شاید هر دو عقیده درست باشد. بی شک استفاده از تجربه ی والدین سودمند است و تردیدی هم نیست که شرایط برای دو نفر یکسان نیست. این بدین معنا نیست که نباید از تجربه ی والدین استفاده کرد یا این که حتماً باید به همان شکل آن تجربه را به کار گرفت. در غالب اوقات آن چه که نوجوان را نگران می کند استفاده از تجربه نیست؛ بلکه بیشترین نگرانی اش از این است که شرایط فعلی او مورد توجه قرار نگیرد.
برای استفاده از یک تجربه باید اول دید آن تجربه راجع به چه موضوعی است. مسلماً رانندگی با سرعت غیرمجاز در بزرگراه اشتباه است و لازم نیست حتماً تصادف با این سرعت را تجربه کنیم تا به اشتباه مان پی ببریم. در این موارد می توان از دیگران عبرت گرفت، در این گونه وضعیت های آسیب زا نوجوانان می بایست حتی از تجربیات دیگران استفاده کنند. در برخی مواقع نیز می توان به تناسب شرایط تجربه را به کار گرفت؛ یعنی می توان به تناسب توانمندی ها و رشد شناختی در صورتی که خطر چندان نوجوان را تهدید نمی کند به او اجازه ی آزمون و خطا به شکل محدود بدهیم. در این شرایط باید قبل از به کارگیری تجربیات، شرایط را بررسی کنیم و آن طور به موقعیت نگاه کنیم که نوجوان نگاه می کند و از تجربیات به نحوی استفاده کنیم که در عین حال تأمین کننده ی نیازهای ذاتی نوجوان هم باشد.
منبع مقاله :
محمودی قرائی، جواد؛ (1388)، نیاز نوجوان به استقلال،(چگونه به این نیاز پاسخ دهیم)، تهران، نشر قطره