ج: وسیله ی سواری:
1- وسیله ی سواری امام علی علیه السلام
وسیله ی سواری برای هر کسی ضروری است،و هرچه دارای کیفیّت بهتری باشد خوب است،
که در روایات آمده است، از سعادت مؤمن، اسب خوب است.(1)
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام دارای:
یک شتر سواری،
یک اسب
و یک قاطر سفید بود.
که آن را (دُلدُل) می گفتند، و در روز جنگ حنین سوار بر قاطر شد.
به امام علی علیه السلام گفتند:
بر اسب سوار شو که چابک و گریزنده تر است.
حضرت فرمود:
اَلخَیلُ لِطَّلَبِ وَ الهَرَب، وَ لَستُ مُدبِراً و لَا اَنصَرِفُ عَن مُقبِلٍ
***
(اسب برای گرفتن فراری، و گریز از میدان است، در صورتی که من نه فراری را تعقیب می کنم و نه خود از میدان می گریزم)(2)
***
یعنی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در انتخاب وسیله ی سواری نیز اهداف بلند دفاعی و نظامی را در نظر دارد و وسیله ی سواری را منطق با اهداف ارزشی خود انتخاب می فرمود.
2- مسابقات اسب سواری
بر اساس ضرورت های دفاعی، اسب سواری، یکی از ورزش های ارزشمند بوده و خواهد بود.با اینکه بُرد و باخت در بسیاری از کارها حرام است، و حکم قماربازی را دارد،
امّا در تیراندازی،
شنا
و اسب سواری
اشکالی ندارد،
تا چابک سواران رزمنده، همواره آماده ی دفاع باشند.
آنگاه که امام علی علیه السلام در جنگ ذات السّلاسل، ناگهان سواره بر لشگر دشمن تاختن آغاز کرد که سُم اسب هایشان بر سنگ های بیابان می خورد و جرقّه های امید می جهید،
قرآن به آن اسب ها، و برخورد سُم هایشان و جهیدن جرقّه های آتش زا در سوره ی «والعادیات» سوگند یاد می کرد، که فرمود:
وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحًا «1» فَالْمُورِیَاتِ قَدْحًا «2» فَالْمُغِیرَاتِ صُبْحًا «3» فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا «4» فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا «5» إِنَّ الْإِنْسَانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ «6» وَإِنَّهُ عَلَى ذَلِکَ لَشَهِیدٌ «7» وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ «8» أَفَلَا یَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِی الْقُبُورِ «9» وَحُصِّلَ مَا فِی الصُّدُورِ «10» إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ یَوْمَئِذٍ لَخَبِیرٌ «11»
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سوگند به اسبان دونده(مجاهدان) در حالی که نفس زنان به پیش می رفتند، «1» و سوگند به افروزندگان جرقه ی آتش (در برخورد با سمهایشان با سنگ های بیابان)، «2» و سوگند به هجوم آوران سپیده دم «3» که گرد و غبار به هر سو پراکندند، «4» و (ناگهان) در میان دشمن ظاهر شدند، «5» که انسان در برابر نعمت های پروردگارش بسیار ناسپاس و بخیل است؛ «6» و او خود (نیز) بر این معنی گواه است! «7» و او علاقه ی شدید به مال دارد!«8» آیا نمی داند در آن روز که تمام کسانی که در قبرها هستند برانگیخته می شوند، «9» و آنچه در درون سینه هاست آشکار می گردد، «10» در آن روز پروردگارشان از آنها کاملاً باخبر است!«11»
***
مسابقات اسب سواری، هم مقدّمه دفاع است،
و هم از تفریحات سالم به حساب می آید.
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در کودکی آنچنان چالاک و تند و سریع حرکت می کرد که اسبان راهوار را در حال دویدن می گرفت و بر پشت آنان سوار می شد.(3)
د: قبول هدایای دوستان
1- قبول هدیه ی حلوا و شوخی کردن
روزی یکی از دوستان امام حلوائی تهیه کرد و از آن حضرت خواست تا تناول فرماید.امام علی علیه السلام فرمود:
مناسبت آن کدام است؟
جواب داد:
امروز نوروز است. (روز عید است)
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از آن حلوا میل فرمود و خندید و چنین شوخی کرد که:
اگر می توانی همه روز را نوروز قرار ده!!(4)
اینکه در نهج البلاغه در خطبه ی 224 نقل فرمود که شخصی برای امام علی علیه السلام حلوا آورد و حضرت نپذیرفت، و فرمود:
وَأَعْجَبُ مِنْ ذلِکَ طَارِقٌ طَرَقَنَا بِمَلْفَوفَةٍ فِی وِعَائِهَا، وَمَعْجُونَةٍ شَنِئْتُهَا، کَأَنَّمَا عُجِنَتْ بِرِیقِ حَیَّةٍ أَوْ قَیْئِهَا،
فَقُلْتُ: أَصِلَةٌ، أَمْ زَکَاةٌ، أَمْ صَدَقَةٌ؟ فَذلِکَ مُحَرَّمٌ عَلَیْنَا أَهْلَ الْبَیْتِ!
فَقَالَ: لاَ ذَا وَلاَ ذَاکَ، وَلکِنَّهَا هَدِیَّةٌ.
فَقُلْتُ: هَبِلَتْکَ الْهَبُولُ ! أَعَنْ دِینِ اللهِ أَتَیْتَنِی لِتَخْدَعَنِی؟ أَمُخْتَبِطٌ أَنْتَ أَمْ ذُوجِنَّة، أَمْ تَهْجُرُ؟ وَاللهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلاَکِهَا، عَلَی أَنْ أَعْصِیَ اللهَ فِی نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جِلْبَ شَعِیرَةٍ مَا فَعَلْتُهُ، وَإِنَّ دُنْیَاکُمْ عِنْدِی لَأَهْوَنُ مِنْ وَرَقَةٍ فِی فَمِ جَرَادَةٍ تَقْضَمُهَا.
مَا لِعَلِیّ وَلِنَعِیمٍ یَفْنَی، وَلَذَّةٍ لاَ تَبْقَی! نَعُوذُ بِاللهِ مِنْ سُبَاتِ الْعَقْلِ، وَقُبْحِ الزَّلَلِ، وَبِهِ نَسْتَعِینُ.
***
«و از این حادثه شگفت آورتر اینکه شب هنگام کسی به دیدار ما آمد(5) و ظرفی سرپوشیده پر از حلوا داشت، معجونی در آن ظرف بود که از آن تنفّر داشتم، گویا آن را با آب دهان مار سمّی، یا قی کرده ی آن مخلوط کردند، به او گفتم: هدیه است؟ یا زکات یا صدقه؟ که این دو بر ما اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حرام است.
گفت نه، نه زکات است نه صدقه، بلکه هدیه است.
گفتم: زنان بچّه مرده بر تو بگریند، آیا از راه دین وارد شدی که مرا بفریبی؟ یا عقلت آشفته شده یا جن زده شدی؟ یا هذیان می گویی؟
بخدا سوگند! اگر هفت اقلیم را با آن چه در زیر آسمان هاست به من دهند تا خدا را نافرمانی کنم که پوست جوای را از مورچه ای ناروا بگیرم، چنین نخواهم کرد، و همانا این دنیای آلوده ی شما نزد من از برگ جویده شده ی دهان ملخ پَست تر است.
علی را با نعمت های فناپذیر، و لذّت های ناپایدار چه کار؟!!
بخدا پناه می بریم از خفتن عقل، و زشتی لغزش ها، و از او یاری می جوییم.»(6)
***
در آنجا «اشعث بن قیس» چون فردا در دادگاه برای مسئله ای می بایست محاکمه شود، شب هنگام حلوا را به بهانه ی هدیه بُرد تا حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را به خیال واهی خود جذب کند که آن حضرت نپذیرفت و هدیه ی او را ردّ کرد.
نه اینکه حضرت غذائی نمی خورد یا هدیه و دعوت دوستان را ردّ می کرد.
گرچه امام علی علیه السلام نسبت به قبول هدایا احتیاط می کرد و هدایای مردم مدائن را در سر راه صفّین نپذیرفت و فرمود:
هرچه به سپاهیان یا اسبان ما می دهند، باید قیمت عادلانه را بگیرند.
***
از حضرت پرسیدند:
برخی از مردم مدائن با بعضی از سربازان خویشاوند می باشند که برای آنها هدایایی آورده اند.
امام علی علیه السلام فرمود:
مانعی ندارد.
***
امیرالمؤمنین علیه السلام به کارگزاران نظام هشدار می دهد که از راه پذیرش هدایا به رشوه خواری مبتلا نگردند و یکی از دغدغه های آن حضرت یکی دانستن هدیه و رشوه بود. که در خطبه ی 155 فرمود:
«یَا عَلِیُّ، إِنَّ أُمَّتِی سَیُفْتَنُونَ مِنْ بَعْدِی».
فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ، أَوَلَیْسَ قَدْ قُلْتَ لِی یَوْمَ أُحُدٍ حَیْثُ اسْتُشْهِدَ مَنِ اسْتُشْهِدَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ، وَحِیزَتْ عَنِّی الشَّهَادَةُ، فَشَقَّ ذلِکَ عَلَیَّ، فَقُلْتَ لِی:
«أَبْشِرْ، فَإِنَّ الشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِکَ»؟
فَقَالَ لی: «إِنَّ ذلِکَ لَکَذلِکَ، فَکَیْفَ صَبْرُکَ إِذَنْ»؟
فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ، لَیسَ هذَا مِنْ مَوَاطِنِ الصَّبْرِ، وَلکِنْ مِنْ مَوَاطِنِ الْبُشْرَی وَالشُّکُرِ.
وَقَالَ:
«یَا عَلِیُّ، إِنَّ الْقَوْمَ سَیُفْتَنُونَ بِأَمْوَالِهمْ، وَیَمُنُّونَ بِدِینِهِم عَلَی رَبِّهِمْ، وَیَتَمَنَّوْنَ رَحْمَتَهُ، وَیَأْمَنُونَ سَطْوَتَهُ، وَیَسْتَحِلُّونَ حَرَامَهُ بِالشُّبُهَاتِ الْکَاذِبَةِ، وَ الْأَهْوَاءِ السَّاهِیَةِ، فَیَسْتَحِلُّونَ الْخَمْرَ بِالنَّبِیذِ، وَالسُّحْتَ بِالْهَدِیَّةِ، وَالرِّبَا بِالْبَیْعِ».
قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ، فَبِأَیِّ الْمَنَازِلِ أُنْزِلُهُمْ عِنْدَ ذلِکَ؟ أَبِمَنْزِلَةِ رِدَّةِ، أَمْ بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ؟ فَقَالَ:
«بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ».
***
«ای علی! پس از من امّت اسلامی به فتنه و آزمون دچار می گردند.
گفتم:
ای رسول خدا مگر جز این است که در روز «اُحُد» که گروهی از مسلمانان به شهادت رسیدند، و شهادت نصیب من نشد و سخت بر من گران آمد، تو به من فرمودی، ای علی! مژده باد تو را که شهادت در پی تو خواهد آمد.
پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم به من فرمود:
(همانا این بشارت تحقّق می پذیرد، در آن هنگام صبر تو چگونه است؟)
گفتم:
ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین موردی جای صبر و شکیبایی نیست بلکه جای مژده شنیدن و شکرگذاری است.
و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
(ای علی! همانا این مردم به زودی با اموالشان دچار فتنه و آزمایش می شوند، و در دینداری بر خدا منّت می گذارند، با این حال انتظار رحمت او را دارند، و از قدرت و خشم خدا، خود را ایمن می پندارند، حرام خدا را با شبهات دروغین، و هوسهای غفلت زا، حلال می کنند، «شراب» را به بهانه اینکه «آب انگور» است و رشوه را که «هدیه» است و ربا را که «نوعی معامله» است حلال می شمارند.)
گفتم:
ای رسول خدا، در آن زمان مردم را در چه پایه ای بدانم؟
آیا در پایه ی ارتداد؟
یا فتنه و آزمایش؟
پاسخ فرمود:
(در پایه ای از فتنه و آزمایش)(7)
***
2- پذیرش میهمانی ها
امام علی علیه السلام با اینکه دارای مسئولیّت های گوناگون و مهم بود،و بر بسیاری از امور کشور نظارت مستقیم داشت که تمام اوقات شب و روز حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را پر می کرد،
امّا به روحیّات اجتماعی و عاطفی دوستان و فرزندان و خویشاوندان نیز توجّه داشت.
* مهمانی دخترانش را می پذیرفت،
* به میهمانی می رفت،
* دعوت دوستان را قبول می کرد، (8)
* در برخی از میهمانی ها شرکت می کرد،
* و دیگران را بر سر سفره ی خود میهمان می کرد.
که در شب 19 ماه مبارک رمضان «شب ضربت خوردن» میهمان دخترش حضرت رقیّه بود.
3- شرائط پذیرش مهمانی
شخصی امام علی علیه السلام را به مهمانی دعوت می کرد،حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
سه شرط دارد اگر قبول می کنی می پذیرم، آن شخص گفت شرائط کدامند؟
امام علی علیه السلام فرمود:
1- از بیرون چیزی تهیّه ننمائی، هرچه هست بیاوری.
2- آنچه در منزل داری از ما دریغ نکنی.
3- به زن و بچّه هایت سخت نگیری.
آن شخص گفت:
هر سه شرط را قبول دارم.
و امام نیز مهمانی او را پذیرفت.(9)
قبول مهمانی
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام دعوت خویشاوندان، فرزندان، و دختران خود را می پذیرفت.در شهر بصره دعوت میهمانی علاء بن زیاد را پذیرفت. و در شهر مدینه حتّی دعوت میهمانی دوستان غیر عرب، از نژادهای گوناگون، و ایرانیان را رد نمی کرد،
روزی پس از قبول مهمانی یک مسلمان ایرانی و صَرف حلوای نوع ایرانی، علّت آن را پرسید.
به امام علی علیه السلام گفته شد که؛
به مناسبت عید نوروز این حلوای ایرانی تهیّه شد.
امام علی علیه السلام به مزاح فرمود:
آیا نمی شود، هر روز، نوروز باشد؟(10)
پی نوشت ها :
1- بحارالانوار ج64 ص 171 ح 19
2- ناسخ التّواریخ ص 710، و عیون اخبار الرّضا ج2، و بحارالانوار ج9
3- سفینة البحار، مادّه ی قوا
4- شرح ابن ابی الحدید ج11 ص 274
5- نوشتند که اشعث بن قیس بود.
6- خطبه ی 224 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، که برخی از اسناد آن به این شرح است:
(1)- کتاب امالی ص 496 و 497 مجلس 90 ح 70: شیخ صدوق(متوفای 381هـ)
(2)- تذکرة الخواص ص 143: ابن جوزی حنفی (متوفای 654 هـ)
(3)- ربیع الابرار ص 230 و ج 3 ص 319 ح 61 ب 48: زمخشری معتزلی (متوفای 538 هـ)
(4)- کتاب مناقب ج2 ص 109: ابن شهرآشوب(متوفای 588 هـ)
(5)- کتاب اربعین ص 377 تا 380: مجلسی (متوفای 1110 هـ)
(6)- منهاج البراعة ج2 ص 390: ابن راوندی (متوفای 573هـ)
7- خطبه ی 14/155 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف
8- برخی از میهمانی ها و شرط امام برای پذیرش مهمانی را در همین مجموعه جلد1، اخلاق فردی آوردیم، برای اطلّاع بیشتر مراجعه فرمائید.
9- خصال ج 1 ص 188
10- شرح ابن ابی الحدید، ج11 ص 274
دشتی، محمد، (1379)، امام علی(ع) و تفریحات سالم(الگوهای رفتاری 15)، قم: انتشارات امیرالمؤمنین علیه السلام، چاپ سوم