جهانی شدن و تأثیر آن بر حوزه فرهنگی شهر با تأکید بر اخلاق شهروندی

انسان ها در دنیایی زندگی می کنند که هر روز و هر لحظه، پدیده ای جدید، روابط و مناسبات زندگی آنها را دستخوش تغییراتی اساسی می کند. دنیای پیچیده انسان ها در فضایی معین به نام شهر- که تجمع دائمی انبوه عظیمی از انسان ها
يکشنبه، 18 خرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جهانی شدن و تأثیر آن بر حوزه فرهنگی شهر با تأکید بر اخلاق شهروندی
جهانی شدن و تأثیر آن بر حوزه فرهنگی شهر با تأکید بر اخلاق شهروندی

 

نویسنده: دکتر مهرداد نوابخش (1)




 

مقدمه

انسان ها در دنیایی زندگی می کنند که هر روز و هر لحظه، پدیده ای جدید، روابط و مناسبات زندگی آنها را دستخوش تغییراتی اساسی می کند. دنیای پیچیده انسان ها در فضایی معین به نام شهر- که تجمع دائمی انبوه عظیمی از انسان ها است- شکل می گیرد؛ به بیان دیگر، محیط و فضایی که به صورت مرکز زندگی اجتماعی بسیار پیچیده درآمده و نشانگر نوع خاصی از سازمان یافتگی زندگی انسان ها در انطباق با فضا است. فضایی به نام شهر که اساساً برای توصیف پدیده های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است؛ پدیده ای که شرط لازم آن تراکم نفوس و جمعیت است. دورکیم شهرها را با تراکم فیزیکی (نسبت جمعیت به مساحت) که نتیجه تراکمی اخلاقی است، توصیف می کند. وی ملاک درجه مشارکت عمومی را در قواعد و ارزش های مشترک قرار داده و معتقد است: تراکم فیزیکی نهایتاً به تراکم اخلاقی می انجامد. علاوه بر جمعیت، از دیگر ویژگی های شهر می توان به جنبه اقتصادی آن اشاره کرد. به قول مارکس پیدایش شهرها در نتیجه توزیع ارزش اضافی تولید کشاورزی بوده است. پس شهرها یکی از عوامل نوآوری اقتصادی و زمینه ساز مناسبی برای پولی شدن اقتصاد و جامعه است. شهرها تناسب میان عرضه و تقاضای نیروی انسانی ماهر را فراهم نموده و باعث گسترش بازارهای تولیدات کشاورزی و صنعتی شده است. سومین ویژگی شهر را می توان فرهنگ شهرنشینی دانست. شهرها تولید کننده فرهنگ ها یا خرده فرهنگ های شهری هستند. شهرها الگوهای رفتاری مبتنی بر تفریحات و اوقات فراغت را برای شهروندان خود فراهم کرده و الگوها و مدل های مورد پسند را تعریف نموده اند. البته شهر می تواند قالب ویژه ای برای شهروندان تدارک دیده و آن را به یک روحیه مبدل سازد؛ روحیه و منشی که شیوه های زیستن، کارکردن، مصرف کردن و تعامل با دیگران را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیستی، فرهنگی و سیاسی- که به اخلاق شهروندی اطلاق می شود- تبیین کند. تونیس شهرنشینی را مرحله گذار از اجتماع (گمین شافت) با الگوهای مبتنی بر حلقه های خونی به جامعه (گزل شافت) با الگوهای سازمان یافته ارگانیکی مبتنی بر قرارداد و عقلانیت می داند. از طرفی زیمل نیز در شهر و شهرنشینی از فرآیند جامعه زدایی سخن می گوید؛ فرآیندی که افراد را از محیط عاطفی جامعه پذیری جدا می کند و با الگوها و شیوه های فرهنگ دیگری آشنا می سازد. به زعم وبر، الگوهای جدید شهری، انسان را از جامعه ای مبتنی بر همبستگی موروثی و احساس تعلق مشترک به جامعه ای کم و بیش شهری مبتنی بر قرارداد و هماهنگی منافع عقلانی که با حقوق مکتوب و غیرشخصی اداره می شود، رهنمون می سازد. به هر ترتیب از ویژگی های اصلی شهر می توان به انبوه جمعیت، تراکم و تمرکز زیاد و ناهمگنی در فضای محدود شهری، همچنین سازمان اجتماعی و نوع روابط متقابل و پیچیده بین افراد، گروه ها و نهادها اشاره کرد. روابطی که زندگی شهری، طبیعت و ماهیت آن را دگرگون ساخته و روحیه و واقعیت دیگری را در قالب فرهنگ شهرنشینی (تبدیل اخلاق احساسی و عاطفی به اخلاق شهروندی) القا می کند. این روابط، سبک و الگوی زندگی، شیوه اندیشه، تفکر و ابراز احساسات و عواطف متنوع و متغیری را به وجود آورده؛ به طوری که ویژگی های خاص و منحصر به فردی را به زندگی شهرنشینی بخشیده است. روابطی که بر شهرها حاکم است، روابطی پچیده، عقلایی و مبتنی بر عقل و منطق مناسبات انسان ها و قرارداد اجتماعی و اصولی که بر آن حاکم است (تقسیم کار اجتماعی و ایجاد تخصص ها) نحوه زندگی شهری و رفتار افراد را تغییر داده و موجب شکل گیری اخلاق شهروندی می شود که خود تابع فضای شهر و روح اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی حاکم بر آن است؛ به طوری که ابن خلدون زندگی شهری را قطب مقابل زندگی بادیه نشینی می داند. او معتقد است شهرنشینان برخلاف بیابان گردها و بادیه نشینان، گرفتار نیازهای ساده و ابتدایی نیستند، بلکه نیازهای پیچیده تری در جهت راحت طلبی و تجمل پرستی دارند. به نظر زیمل نیز گروه های اجتماعی پس از رسیدن به حد و اندازه معینی، رشد وتوسعه خود را از درون یک گروه، آزاد نموده و به جمع گروه های بزرگتر می پیوندند. زیمل در اثر مشهور خود تحت عنوان «فلسفه پول» به گرایش هایی چون تفرد و تقویت احساس خاص بودن، تکثر سبک ها و روابط اجتماعی، ابداع و نوآوری ناشی از آنها، رشد خرده فرهنگ ها و ضد فرهنگ ها و پیدایش احساسات جدید زیباشناختی در الگوهای معرفی شهرها می پردازد. وی تلاش می کند تأثیر شهر را بر روانشناسی جمعی جمعیت نشان دهد و تأکید او بر به وجود آمدن «فرد و فردیت» در شهر است. او معتقد است برخی از سطوح تعلق با ورود به شهرها از بین می رود و فرد در شهر زیر فشار نیروهای مختلفی قرار می گیرد که در وی احساس نامطبوعی ایجاد کرده، او را به گوشه گیری و انزوا وا می دارد و موجبات فاصله گیری از دیگران را فراهم می آورد و بدین وسیله فرد گرایی در شهر متداول می شود. وی اشاره می کند: انسان در کلان شهرها اسیر دست مصنوعات و ساخته های خویش می شود، در این کلان شهرهای مدرن شخصیت انسان از سوی فرهنگی پیچیده مورد تهاجم قرار می گیرد و افراد در انطباق با نیروهای بیرونی، وضعیت روانی خاصی پیدا می کنند. او تأکید دارد در این کلان شهرهای مدرن، انسان باید دارای ذهن حسابگری باشد و به محاسبه دقیق زندگی و تبدیل کیفیت به کمیت بپردازد.
زیمل معتقد است: انسان در کلان شهرهای مدرن به دلیل حضور جمعیت عظیم و متراکم، متحمل فشار زیادی می شود که این فشار ناشی از ازدحام، هویت فردی را به خطر می افکند و سبب انزوای فرد مقیم شهر می شود؛ هرچند کلان شهرها به دلیل گستردگی فرصت ها و منابع، زمینه و بستر لازم را در بروز خلاقیت و نوآوری در اختیار ساکنان قرار می دهند. در شهر تحت تأثیر تحرک بالا، فضای شهر و محرک های زیستی، اجتماعی، اقتصادی و روانی، خصایص تازه ای بروز می دهند که شخصیتی نو را شکل می دهد. سیطره اقتصاد پولی در کلان شهر که بر معامله، محاسبه، عقلانیت و حسابگری بنا شده است، این خصایص افراد را مستقل می کند. تکیه بر اقتصاد پولی، جهان را کمیت گرا و آدمیان را وقت شناس، حسابگرمی کند تا بر اساس دقایق و میلی مترها زندگی کنند.
در شهرها تقسیم کار به حد اعلاء رسیده و تخصصی شدن باعث تمایزات افراد و از خود بیگانگی آنها می شود. فرد در کلان شهر استقلال جدیدی به دست می آورد و تولدی دوباره می یابد. وقت شناسی، تسلط روحیه حسابگری، پیدایش روحیه دوگانه بی تفاوتی و آزادی، کاهش نظارت های سنتی و توسعه وسایل کنترل رسمی، تسلط روحیه فردگرایی و از خودبیگانگی باعث فراهم شدن زمینه بروز آسیب های اجتماعی- روانی و عامل شکل گیری اخلاق شهروندی- تابع مقررات و قضایای شهری- می شود؛ به طوری که اخلاق شهروندی مناسبات پیچیده ای با مسائل شهرنشینی دارد و خرده فرهنگ ها به نمودی برجسته از رفتار شهروندی مبدل شده است. به عبارتی در شهرها انسان های بی شماری هستند که به بی قانونی دیگران انتقاد می کنند، در عین حال خودگاهی خلاف رویه های قانونی عمل می کنند. در اینجاست که می بینیم شهرهای تقریباً مدرن گرفتار پدیده ای شده اند که اندیشمندان اجتماعی عمدتاً از آن با نام اخلاق فردگرایانه و خودمدارانه از آن یاد می کنند. لذا اگوئیسم و خودمداری را می توان به وضوح در بسیاری از مسائل شهری شاهد بود. همان طور که اشاره شد، در اخلاق شهروندی، فردگرایی وجود دارد، اما فردگرایی در چارچوب قانون و منابع جمعی معنا پیدا می کند. هرچند در برخی موارد، فردگراییِ خودخواهانه و خود محور نیز حاکم است.
با توجه به مطالب فوق مهم ترین و برترین مسأله شهری را می توان خودخواهی و فردگرایی نامید که در زندگی اجتماعی انسان ها رسوخ کرده است و در مقابل شکل گیری اخلاق شهروندی مقاومت می کند. به عنوان مثال بی نظمی در رعایت برخی از مسائل شهری را می توان علاوه بر دیدگاه جامعه شناختی، از دیدگاه های فردی، روان شناختی و مدیریت شهری نیز مورد بررسی قرار داد. از دیدگاه فردی و روانشناختی مسأله این گونه تحلیل می شود که به طور مثال آدم ها باید آگاهی کافی از مسأله ای داشته باشند و آموزش لازم را دیده باشند، اما از دیدگاه مدیریت شهری مسأله این است که به لحاظ ساختاری و مدیریت شهری، کدام نقص موجب شده که آدم منظم به آدم بی نظم تبدیل شود. به طور کلی ساختار خاصی که در شهرها وجود دارد، موجب شکل گیری آدم های خاصی می شود. چنانچه صف های طولانی پشت چراغ قرمزها و یا برآوردن احتیاجات روزمره باعث تحریک افراد شده و ناخودآگاه افراد را مضطرب نشان می دهد. این افراد اگر بدانند که بدون دغدغه نیازشان برآورده خواهد شد، برای تضییع حقوق دیگران نوعی کنش عقلانی از خود بروز نمی دهند و بهترین راه را انتخاب می کنند.
مسأله اخلاق شهروندی این سؤال را در ذهن ایجاد می کند که نظام شهری تا چه اندازه شهروندپرور است و تا چه اندازه تلاش می کند به مردمان شهر شخصیت داده شود. گاهی اوقات فضاهای شهری به گونه ای است که شخصیت و کرامت انسان ها خدشه دار می شود و در عوض شخصیت پرخاشگر، خودخواه و عصبی پرورش می دهد. بنابراین ساختار شهری، فضاهای شهری، امکانات شهری نقش زیادی در فرآیند شهروندی دارند. برای حل این گونه مسائل و نهادینه شدن اخلاقِ شهروندی مدیران شهری باید نکات زیر توجه نماید:

- برقراری عدالت اجتماعی در شهر و فضای شهری؛
- برنامه ریزی دقیق ساختار شهری، فضاهای شهری و تقسیم عادلانه امکانات شهری؛
- ممانعت از مسائلی که باعث اضطراب و استرس در شهروندان می شود؛
- هویت بخشیدن به شهروندان و اهمیت دادن به مسائل و مشکلات شهروندان؛
- توسعه فضای مدرن شهر و فراهم نمودن تسهیلات لازم جهت ممانعت از به وجود آمدن صف های طولانی در ایستگاه اتوبوس و مکان های دیگر؛
- برقراری امنیت اجتماعی در شهر برای شهروندان؛
- پرورش شخصیت اجتماعی و شهرنشینی با استفاده از آموزش و بالا بردن سطح آگاهی مردم؛
- مشارکت عمومی در ساخت فضاهای شهری باعث نهادینه شدن اخلاق شهروندی می شود؛
- برنامه ریزی دقیق در حمل و نقل کلان شهرها؛
- برقراری امنیت، اعطای آزادی مدنی، هویت بخشیدن به حقوق شهروندی، بالابردن سطح کیفیت زندگی شهری، بسط مشارکت، بسط آموزش استفاده از وسایل ارتباط جمعی و برقراری نظم اجتماعی.

1- مبانی نظری

شهر بستر تمام نمای تغییرات و تحولات اجتماعی محسوب می شود. تغییرات تکنولوژیکی و تحولات ناشی از عصر اطلاعات و ارتباطات نیز حوزه فرهنگی شهر و شهرنشینی را دگرگون می کند. ژان بودریار معتقد است که در عصر حاضر به طور فزاینده ای با نشانه ها و سمبل هایی مواجه هستیم که همچون زبان گویا برای جامعه امروز عمل می نمایند.
بودریار موضوع فرهنگ مصرفی و جامعه مصرفی را مطرح نموده و معتقد است: جامعه مصرفی، فرهنگ انبوه معاصر و رسانه های گروهی بسیار گسترده است. او بر این اعتقاد است: «مصرف به هیچ وجه قادر به برآوردن نیازهای واقعی یا کاذب انسان نیست، با این حال به عنوان فرهنگ مسلط زندگی شهری درآمده است؛ به طوری که در وهله اول، مصرف و تکیه بر تولید نیازها و خواسته ها امری محوری قلمداد می شود. در این روند همه چیز کالا می شود، این فرآیند با تبلیغات تلویزیونی پیوسته تقویت می گردد و بودجه ای مناسب برای تأمین سبک زندگی مصرفی، همراه با اوقات فراغت و رواج آن مسلم گرفته می شود و در مرحله دوم شهر هنوز محل تغییرات فرهنگی است. در مناطق شهری، تغییر از امور اقتصادی و کارکردی به مسائل فرهنگی و زیباشناختی به روشنی دیده می شود. در مرحله سوم فرهنگ مصرفی را می توان با دیگر پدیده های فرهنگی کلان تر ربط داد؛ یعنی نه تنها کالاهای هنری و مصرفی بلکه کالاهای فکری نیز مشمول بازار می شوند» (لایون، 1380: 102).
پیر بوردیو بر این باور است که در دنیای کنونی سرمایه های نمادین بیش از پیش به کار می آیند. در این بین چگونه وسایل ارتباط جمعی و نشانه های تصویری تسهیل کننده سرمایه نمادین می باشند. «سرمایه نمادین، سرمایه ای است که ریشه معرفتی دارد و متکی به شناخته شدن و به رسمیت شناختن است. هر سرمایه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، دینی و آموزشی که عینیت را وارد جهان ذهنیات کند؛ یعنی اعتباری نمادین به همراه داشته باشد، سرمایه نمادین نامیده می شود» (توسلی، 1383: 12). در چنین شرایطی فرهنگ شهرنشینی و نهادینه شدن اخلاق شهروندی به طرز چشم گیری وارد زندگی شهری می شود؛ حتی کنشگران بر اساس نوع ارتباط و فرهنگ شهرنشینی شان، خود را طبقه بندی می کنند و لذا «سرمایه فرهنگی» در برخی شرایط به سرمایه اقتصادی تبدیل می شود.
گیدنز نیز تغییرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ناشی از جهانی شدن را مورد بررسی قرار داده و معتقد است که جهانی شدن با تحول فضا و زمان، «کنش از راه دور» را ممکن ساخته است. «جغرافیا، سیاست و فرهنگ همواره مهم ترین عوامل مرزآفرین در برابر گسترش طلبی و جهان گرایی اجتماعی بوده و روابط اجتماعی را در قلمروهای محلی و ملی محصور کرده اند». جهانی شدن با فشردگی زمان و مکان، نه تنها جغرافیا، سیاست و اقتصاد را متأثر ساخته است، بلکه فرهنگ را نیز به چالش کشیده است. در جهانی شدن فرهنگی، همگون سازی در عرصه های اجتماعی- فرهنگی روی می دهد و همزمان با آن جهانگیرشدن فرهنگ شهرنشینی پدیدار می شود.
مانوئل کاستلز معتقد است تحت تأثیر پارادایم تکنولوژی اطلاعات- همچنان که زمان و فضای مجازی جریان ها شکل می گیرد- فرهنگ واقعیت مجازی(2) نیز نمایان می شود، که فرهنگ عصر اطلاعات است و در چارچوب انتقال نمادها به وسیله واسطه های الکترونیک شکل می گیرد. این واسطه های متنوع با مخاطبان گوناگون سر و کار دارند و مجموعه های غنی از حیث محتوای نمادین در قالب متون الکترونیک در اختیارشان قرار می دهند (کاستلز، 1380: 17).

2- زندگی شهری و فرهنگ شهرنشینی

زندگی شهری امروزه مورد توجه بسیاری از محققان قرار دارد؛ به طوری که با توسعه شهرها و افزایش شهرنشینی، ویژگی های زندگی شهری بیش از گذشته مورد تحقق و بررسی قرار گرفته است. «توسعه شهرهای امروزی تأثیر بسیار زیادی نه تنها بر عادات و شیوه های رفتاری افراد بلکه بر الگوهای اندیشه و احساس آنها داشته است»(گیدنز، 1379: 604).
زندگی شهری با تراکم جمعیت، ناهمگنی گروه های موجود، تقسیم کار، شلوغی و گمنامی، روابط ثانویه و صوری شهروندان، استفاده گسترده از وسایل ارتباط جمعی، تخصصی شدن و سازماندهی عقلانیت، حضور تکنولوژی های پیشرفته با عنایت به امکانات و تسهیلات موجود در شهرها همراه بوده است؛ چنان که آسیب ها و مشکلات موجود در شهرها مانع از مهاجرت گسترده به شهر نشده است و همچنان افزایش شهرنشینی روی می دهد.
زندگی شهری، امروز با حضور تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، رنگ و بوی متفاوتی از گذشته به خود گرفته است؛ چرا که شهر محل استقرار تکنولوژی است و جهانی شدن خیلی سریع پیام ها را با مرز زدایی خود صادر و وارد می کند. بنابراین از آنجایی که فرهنگ و آگاهی از خصیصه های مهم شهر به شمار می آیند، با تغییرات زیادی مواجه می شود.
فرهنگ در نگاه بوردیو به عرصه مبارزه اجتماعی نیز وارد شده است. در واقع با استفاده از ابزارهای فرهنگی گروه های مسلط سلطه خود را حفظ می کنند. بدین ترتیب فرهنگ یک نظام معانی متدرج و سلسله مراتبی است و از طریق آن کسانی که زیر سلطه هستند، در پذیرش و استمرار سلطه مشارکت می کنند... بنابراین فرهنگ سرمایه ای نمادین است که در عرصه خاص اجتماعی تولید شده است (توسلی، 1383: 16). جهانی شدن، حوزه فرهنگی شهرها را تحت الشعاع قرار داده و نشانه ها و نمادهای فرهنگ جهانی را در شهرهای امروز کم و بیش هویدا کرده است.

3- حوزه فضایی- مکانی شهرها

تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات عامل دگرگونی حوزه فضایی- مکانی شهرها شده است. با ورود کامپیوتر و سیستم های مخابراتی پیشرفته، فاصله ها برداشته شده و در نتیجه زمان دچار انقباض چشمگیری شده است. بنابراین شهروندان شهرهای امروزی می توانند بابهره گیری از تکنولوژی، برنامه ریزی متفاوتی نسبت به گذشته داشته باشند. گیدنز معتقد است جهانی شدن از طریق بازسازی فضا و زمان و نفوذناپذیر ساختن مرزها و گسترش فضای اجتماعی، کنش از راه دور را ممکن ساخته است، همچنین موجب از جاکندگی و بازاندیشی شده که در جدایی زمان و مکان بیشتر نمایان می شود.
- جدایی زمان و مکان: شرط فاصله گیری وسیع زمانی، فراهم شدن وسایل منطقه بندی دقیق زمانی و مکانی است.
- تحول در مکانیسم های از جاکندگی: فعالیت، اجتماعی را از زمینه های محلی «وا می کند» و روابط اجتماعی را در پهنه فاصله های بزرگ زمانی و مکانی تجدید سازمان می دهد.
- تخصیص بازاندیشانه دانش: تولید دانش در خصوص زندگی اجتماعی، به بخش جدایی ناپذیر بازتولید نظام تبدیل می شود و زندگی اجتماعی را از قطعیت های سنت رها می سازد (گیدنز، 1377: 64).
به اعتقاد کاستلز، مکان و فضا تجلیات جامعه هستند و از آنجا که جوامع دستخوش دگرگونی های ساختاری شده اند، می توان به شکل منطقی فرض کرد که شکل ها و فرآیندهای فضایی جدیدی نیز در حال پدیدار شدن هستند. به طور کلی شکل ها و فرآیندهای فضایی را دینامیسم ساختار کلی جامعه ایجاد می کند. بنابراین «شهر» یا «منطقه» در سازمان جامعه تجاری یا صنعتی صورتی از فضا می شود. پیوند مکانی کارکردهای مسلط جوامع ما در شبکه تعامل هایی رخ می دهد که ابزارهای تکنولوژی اطلاعات، آن را ممکن ساخته اند. در این شبکه هیچ مکانی به خودی خود وجود ندارد، زیرا جایگاه ها به وسیله جریان ها تعریف می شود. بنابراین شبکه ارتباطی پیکربندی اصلی فضایی است. همچنین مکان ها از بین نمی رود بلکه منطق و معنای آنها در شبکه جذب می شود و زیرساخت تکنولوژی که شبکه را ایجاد می کند، فضای جدید را تعریف می کند (کاستلز، 1380: 478).
دگرگون شدن حوزه فضایی- مکانی شهرها نیز برحوزه فرهنگی آن تأثیرگذار است که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.

4- حوزه فرهنگی- هنری شهرها

جهانی شدن موجب تغییرات اساسی و افزایش پیچیدگی ها در دنیا در این راستا فرهنگ از جمله مقولاتی است که پرداختن به آن بسیار مهم می باشد؛ چرا که از طریق فرهنگ مفاهیم مشترک، توسعه می یابد و حافظه جمعی تقویت می شود. پرتوهای شتابان جهانی شدن، فرهنگ را نیز به چالش کشیده است. اطلاعات، اندیشه ها، ایدئولوژی و دانش ها، در حقیقت در رده نمادها (سمبل ها)، نشانه ها و فرآورده ها (برخی از افراد یا گروه ها) هستند که در جامعه جریان دارند (توسط افراد و گروه ها) و مورد مصرف قرار می گیرند (محسنی، 1380: 121).
بنابراین نمادهای فرهنگی در قالب محصولات فرهنگی عرضه می شوند. نمادهای فرهنگی دیگر مختص یک شهر و از آن حافظه جمعی یک منطقه نیست، بلکه ممکن است از ورای فاصله های درهم و شکسته، آمده و حاوی سمبل هایی باشد که گویای فرهنگ دیگری هستند. بنابراین تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات بر حوزه فرهنگی- هنری شهرها نیز نفوذ و تأثیر زیادی داشته و این قضیه تنها از طریق امواج تکنولوژی های جدید قابل دریافت است.
امروزه، افراد خواسته و ناخواسته در معرض بمباران اطلاعات هستند و «اساس زندگی در جهان تا حد زیادی نتیجه برد بین المللی رسانه های ارتباطی است... اکنون یک نظام جهانی اطلاعاتی، نظام بین المللی تولید، توزیع و مصرف کالاهای اطلاعاتی به وجود آمده است»(گیدنز، 1377: 598) در فضای جدید نشانه ها و نمادها بیش از پیش به کار می آیند و همچون زبان گویا عمل می کنند. ورود تکنولوژی های جدید موجب دیجیتال شدن زندگی امروز شده است و این قضیه در حوزه های فرهنگی- هنری مانند شبیه سازی، مونتاژ دیجیتالی، فیلم ها، انیمیشن ها، موسیقی نقاشی، معماری، طراحی و تبلیغات و غیره بیشتر نمایان است.
ژان بودریار از جمله اندیشمندانی است که به مطالعه برجسته شدن نشانه ها و تصاویر در این دوره می پردازد. او معتقد است: «سیطره نشانه ها، ایماژها و بازنمایی ها در دنیای معاصر آنچنان گسترده و فراگیر است که امر واقعی به طور جدی محو شده است و مرجع حقیقت و علل عینی، دیگر وجود خارجی ندارد (نوذری، 1379: 250).
امروزه مردم توسط نشانه ها و سمبل ها احاطه شده اند، نشانه هایی که ساخته عصر اطلاعات هستند. تبلیغات های متنوع و رنگی، بیلبوردهای بزرگ و تمامی تصاویر ارسالی به ذهن ما این پیام را می دهند که «در نشانه های باشکوه، اغراق آینه و زیباشناختی که همان مجتمع های عظیم صنایع هستند، نظیر برج هایی با چهارصد متر ارتفاع یا رازهای عددی تولید ناخالص ملی ستایش شوند»(کهون، 1381: 479).
بنابراین شهرها متأثر از فناوری های جدید، با معماری های نوین سر و کار دارند؛ به طوری که طراحی و جنبه زیباشناختی آن بسیار حائز اهمیت است. در این زندگی شهری، شهرنشین بیش از پیش علاقمند به مصرف است تا نشانه و مهر تأییدی بر بودن خود گذارد. فرهنگ مصرف گرایی از ویژگی های اصلی زندگی شهرنشین های امروز است. «جامعه مصرفی و فرهنگ مصرفی نوعی نظام رمز (کد) همگانی یا نظام قابلیت مبادله پذیری میان کالاها و اقلام مادی و اقتصادی ایجاد می کند. میل مصرف کننده آن است که به هر طریق که شده خود را وارد کل نظام مصرفی سازد و جایی برای خود در درون نظام مذکور دست و پا کند.» (نوذری، 1379: 248).
رسانه های متعدد، شبکه های ماهواره ای، اینترنت و تصاویر رنگی تابلوها و بیلبوردها، شهر را عرصه جولان نشانه ها و سمبل ها ساخته اند. سالن های مد، طراحی و دکوراسیون همگی در شهر متمرکز شده اند و کلان شهرها بیش از پیش نقش صادرکننده عناصر زیباشناختی فصلی را عهده دار هستند. تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات(3) موجب شده است تا در هر جای دنیا که ساکن هستید، با هر فاصله مکانی- زمانی باز هم توانایی سرزدن به تمام بازارها و سالن ها را داشته باشید. شما می توانید به صورت آنلاین خرید کنید و فارغ از فاصله مکان و زمان به مطلوبیت های مدنظر خود دسترسی داشته باشید. شما حتی می توانید در کلاس های متعدد و مورد علاقه خود ثبت نام کنید. آموزش الکترونیک این مجال را به شما می دهد تا احساس محرومیت نکنید، چرا که هر فرد در عرصه ICT یک شهروند جهانی خواهد بود که میل به مصرف در او روز به روز بیشتر می شود.

5- فرهنگ مصرفی در جامعه مصرفی

بودریار معتقد است: «تلاش در جهت قرارگرفتن در نظام مصرفی، در حقیقت ابزار نیرومندی برای نظارت اجتماعی است. همچنین بسط و گسترش منطقی و ضرورت روند عقلانی شدن و حصول عقلانیت، ابزار تولید محسوب می گردد» (همان).
شهرهای امروزی حامل نشانه ها، مارک ها و تصاویری هستند که مشوق تغییر سبک زندگی شهروندان هستند. سالن های مد و طراحی در کنار حوزه های تبلیغاتی، مجال نه گفتن را گرفته و میل به تنوع و خرید افراد را تا حدی که اقتصاد مالی آنها جوابگو باشد، به وجود آورده است.
«خواه به دلیل انبوه مراکز خرید که مثل قارچ از زمین می رویند، یا محوله های پستی تبلیغاتی که روز به روز هدفدارتر می شوند و یا به علت تبلیغات تجاری بدآهنگ تلویزیونی، شمار اندکی از مردم جوامع پیشرفته ممکن است از این امر بی خبر باشند که ما در فرهنگ مصرفی زندگی می کنیم»(لایون، 1380: 102). امروزه نه تنها در رسانه های داخلی، بلکه هنگام چک کردن نامه های الکترونیک خود با تبلیغات و آگهی های تجاری مواجه می شویم که به دنبال مقتصد کردن توجه کاربران هستند.
شهر بستر تغییر و تحولات می باشد، «شهرها در عین حال جاهایی هستند که تغییرهای اجتماعی در آنها نمایش داده می شوند. مکان هایی که تبلیغات و آگهی های تجاری بیشترین شدت را دارند و در آن اعمال نمایشی مصرف، معنادارترین اعمال هستند.»(همان: 105). در شهر افراد مختلف با توان مالی متفاوتی زندگی می کنند، بنابراین تمام ساکنان شهر در معرض نمادها و نشانه ها قرار می گیرند. طبیعی است که مصرف گرایی توان تبدیل عادت زندگی همه افراد را ندارد، بدین ترتیب شاید همه مصرف نکنند، اما فرهنگ مصرف بر همه تأثیر می گذارد و لذا تلاش آنهایی که در چرخه مصرفی قرار نگرفته اند، این است که بتوانند خوب کار کنند تا آن طوری که می خواهند مصرف نمایند.

6- نتیجه گیری

نهایتاً می توان اذعان داشت که پدیده جهانی شدن همراه با تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات موجب تغییرات و تحولات بسیار در جوامع و زندگی بشری شده است. شهر تمام اینها را به وضوح نمایش می دهد و به راستی یارای سخن گفتن با هر تازه وارد تیزبین را که بر آن شهر قدم می گذارد، دارد. امروز همه شهرها کم و بیش متأثر از امواج جهانی شدن و تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات هستند و این امر منجر به دگرگونی در حوزه فرهنگی شهرها شده است. نمادها، نشانه ها، تصاویر و نورپردازی های متنوع چشم افراد را با تمام دغدغه های شان نوازش می دهد و آنها را به سمت خود می خواند. اکنون فرهنگ مصرفی در شهرها شکل گرفته؛ به طوری که خرید و یا تماشای کالا و اجناس بعد از تماشای تلویزیون به یک فعالیت فرهنگی و اوقات فراغت تبدیل شده است.
به اعتقاد بوردیو فرهنگ مجموعه ای از طرح های مفهومی است که توسط کسانی که سرمایه های فرهنگی را در اختیار دارند، فراهم می شود (مانند روزنامه های معروف، بنگاه های خبرپراکنی، سایت های اینترنتی). پس ابتدا گروه های کوچک، تولیدِ کالاهای فرهنگی می کنند، اما انتقال آن به جامعه به خودی خود صورت نمی گیرد، بلکه فرهنگ یک طبقه به شکل فرهنگ رسمی خود را تحمیل می کند و مشروع جلوه می دهد... بنابراین به شکل گیری سرمایه های نمادین صورت جدی تری می بخشد(توسلی، 1383: 16).
تردیدی نیست که کلان شهرها نسبت به شهرهای دیگر بیشتر در معرفی بمباران اطلاعات و نمادها هستند اما با توجه به نفوذپذیری مرزها و گسترش وسایل ارتباط جمعی، تحول شهری به طور گسترده ای اتفاق افتاده است. بنابراین بار فرهنگی شهرها دیگر مختص خود آنها نیست، بلکه در گردونه جهانی شدن قرار گرفته و به صورت کالای مصرفی در اختیار سایر شهروندان قرار گرفته است. از آنجایی که وسایل ارتباط جمعی نوین حامل پیام هستند، نمی توان مانع از ورود آنها شد، اما می توان تلاش کرد تا جهانی شدن را در فرهنگ بومی و محلی شهر خود نشان داد.
«افزایش شعبه های مک دونالد در سراسر جهان نمونه ای از جهانی شدن است، در حالی که رستوران های چین در تلاش هستند تا آن را در بشقاب های محلی خود سرو کنند»(Raimi,2006: 1).
از آنجایی که کوشش در جهت تلفیق نمادهای جهانی شدن با فرهنگ های بومی و محلی است، به کارگیری راهکارهای تلفیقی کمک شایانی به حفظ بار فرهنگی شهر می کند؛ مسلماً با بازاندیشی آگاهانه- که هر شهروند امروزی از سبک زندگی شهری خود داشته باشد- می توان به مرور فرهنگ مصرفی را ساماندهی و تعدیل کرد تا جامعه هم در بزرگراه های اطلاعاتی و جهانی قدم بردارد و هم در گزینش ایستگاه ها انتخاب گر باشد.

پی‌نوشت‌ها:

1. دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات.
2. Culture of virtual reality
3. ICT

فهرست منابع:
1. بهرامپور، شعبانعلی، «انسجام اجتماعی در جامعه اطلاعاتی: نیم نگاهی به وضعیت ایران»، سمینار ایران و جامعه اطلاعاتی، 1383.
2. پاستر، مارک، عصر دوم رسانه ها، ترجمه غلامحسین صالحیار، مؤسسه ایران، 1377.
3. توسلی، غلامعباس، بوردیو، نامه علوم اجتماعی، شماره 23، خرداد 1383.
4. حری، عباس، «اطلاعات، جامعه اطلاعاتی و ساختارهای معرفتی»، گفتگو با دکتر عباس حری در خصوص ویژگی ها و مقتضیات جامعه اطلاعاتی، 1383.
5. رابرتسون، رونالد، جهانی شدن، ترجمه کمال پولادی، تهران: نشر ثالث و مرکز بین المللی گفتگوی تمدن ها، 1380.
6. سعیدی، رحمان، «جامعه اطلاعاتی، چالش ها و فرصت ها»، سمینار ایران و جامعه اطلاعاتی، 1383.
7. کاستلز، مانوئل، عصر اطلاعات، ظهور جامعه شبکه ای، ترجمه احمد علیقلیان، احمد خاکباز، تهران: طرح نو، 1380.
8. کاستلز، مانوئل، عصر اطلاعات؛ پایان هزاره؛ ترجمه احمد علیقلیان و افشین خاکباز، تهران: انتشارات طرح نو، 1380.
9. کاستلز، مانوئل، عصر اطلاعات، قدرت هویت، ترجمه حسن چاووشیان، تهران: انتشارات طرح نو، 1380.
10. کهون، لارنس، از مدرنیسم تا پست مدرنیسم، عبدالکریم رشیدیان، تهران: نشر نی، 1381.
11. گیدنز، آنتونی، جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نشرنو، 1379.
12. گیدنز، آنتونی، پیامدهای مدرنیت، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: نشرمرکز، 1377.
13. لایون، دیوید، پسامدرنیته، ترجمه محسن حکیمی، تهران: انتشارات آشیان، 1380.
14. محسنی، منوچهر، جامعه شناسی اطلاعاتی، تهران: نشر دیدار، 1380.
15. معتمدنژاد، کاظم، «ایران و اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی».
16. نوذری، حسینعلی، صورتبندی مدرنیته و پست مدرنیته، تهران: انتشارات نقش جهان، 1379.
17. وبستر، فرانک، نظریه های جامعه اطلاعاتی، ترجمه اسماعیل قدیمی، تهران، انتشارات قصیده سرا، 1380.
18. Raimi, steven, glocalization,www.searchio.com,2006.


منبع مقاله:
زیرنظر رضا صالحی امیری؛ (1389)، مجموعه مقالات مدیریت و برنامه ریزی شهری، تهران: مجمع تشخیص مصلحت نظام، مرکز تحقیقات استراتژیک، چاپ نخست.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.