صنايع دستي ايران

هنر ساخت عود و دوتار در ايران

عود از سازهاي خوش صداي ايراني است که در حال حاضر بيشتر در کشورهاي عربي مورد استفاده دارد. در حال حاضر از اين ساز به تعدادي محدود به وسيله هنرمندي جوان به نام محمدرفيع اشعري توليد مي شود که برطبق گفته وي
شنبه، 4 مرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هنر ساخت عود و دوتار در ايران
 هنر ساخت عود و دوتار در ايران

 

نويسنده: پريسا سيد اخلاقي




 

صنايع دستي ايران

عود از سازهاي خوش صداي ايراني است که در حال حاضر بيشتر در کشورهاي عربي مورد استفاده دارد. در حال حاضر از اين ساز به تعدادي محدود به وسيله هنرمندي جوان به نام محمدرفيع اشعري توليد مي شود که برطبق گفته وي به تهران و ديگر شهرستان ها و کشورهاي حاشيه خليج فارس صادر مي شود.
از آنجا که پيشينه اين ساز به 1970 سال پيش از ميلاد مسيح باز مي گردد، مي توان آن را از اصيل ترين سازهاي موسيقي ايران زمين به شمار آورد. آثار باستاني ميان رودان متعلق به هزاره دوم پيش از ميلاد، نگاره مردي ايستاده را نشان مي دهد که به نواختن بربط مشغول است.
درحقيقت سومري هاي باستان نخستين مردمي هستند که در آثار به جاي مانده از آن ها ردپايي از اين ساز ديده مي شود. ساز عود در ايران پيش از اسلام به نام بربط شناخته مي شد و پس از سومري ها و در دوران هخامنشيان رواج داشته است. اين ساز در عهد ساساني بيش از همه ادوار رواج داشته است.
گويا در اوايل اسلام به کشورهاي عربي راه يافته و جانشين سازي به نام «مزهر» شده است. بر پايه ي برخي از اسناد «ابن سريح ايراني نژاد» نخستين کسي است که در عربستان و در قرن يک هجري عود فارسي يا بربط را نواخته و نوازندگي آن را آموزش داده است. الاغاني مي گويد: آشنايي او با عود از آنجا شروع شد که «عبدالله ابن زبير»جمعي از ايرانيان را به مکه دعوت کرده بود تا خانه کعبه را تعمير کنند. ديوارگران ايراني عود مي زدند و اهل مکه از ساز و موسيقي ايشان لذت مي برند و آن را تحسين مي کردند، ابن سريح به عود زدن پرداخت و در اين صنعت سرآمد هنرمندان زمان گشت.

و اما عود

در دربار اندلس چون سطح ساز بربط از چوب پوشيده شده بود، اعراب آن را عود ناميدند (العود در زبان عربي به معناي چوب است). بربط امروزه نقش بسيار کمتري در موسيقي ايراني دارد. عود عربي برخلاف بربط ايراني از اصلي ترين سازهاي موسيقي عربي است. اين ساز پس از اينکه به اروپا برده شد، نام لوت بر آن نهادند. واژه لوت از نگارش کلمه ي العود به وجود آمده و به تدريج به لوت تبديل شده است. ابن خلدون در قرن 8 هجري قمري آن را به ترکه هاي چوبيني که انعطاف پذير است معني کرده است.
خود کلمه ي بربط در واقع از دو کلمه ي «بر» و «بط» ساخته شده يعني «مانند بط» و بط به معني مرغابي است. در کل شکل اين ساز به مرغابي تشبيه شده چون سينه ي جلو داده و گردن کوچکي دارد.
اصولاً بربط يا همان عود در اندازه هاي مختلف ساخته مي شود که اندازه متداول و معمول همان عودهاي ساخت ايران است. نمونه هاي ساخت کشورهاي عربي داراي کاسه اي بزرگ و عودهاي ترکيه کوچک و عودهاي ايراني متوسط است.

انواع بربط

در قديم بربط را دو نوع به حساب مي آورند: يک ربط با کاسه بزرگ و دسته کوتاه و ديگري با کاسه کوچک اما دسته بزرگ. امروزه به اشتباه ساز دسته بلند را بربط و ساز دسته کوچک را عود مي نامند در حالي که اين گونه نيست و بر اساس تحقيقات انجام شده توسط اساتيد هر دو، عود يا همان بربط هستند و از يک ساختمان صدايي برخوردارند.

ساختار بربط

شکم اين ساز بسيار بزرگ و گلابي شکل و دسته آن بسيار کوتاه است. به طوري که قسمت اعظم طول سيم ها در امتداد شکم قرار گرفته است. سطح رويي شکم از جنس چوب است که بر آن پنجره هايي مشبک ايجاد شده است. عود فاقد «دستان» است و خرک ساز کوتاه و تا اندازه اي کشيده است. عود داراي ده سيم يا 5 سيک جفتي است البته در برخي مواقع استادان قالب شکني کرده و دو يا يک سيم در قسمت پايين قبل از سيم دو به ساز اضافه مي کنند که اين سيم ها فا زير کوک مي شود. سيم هاي جفت با هم همصدا (کوک) مي شوند و هر يک از سيم هاي دهگانه، يک گوشي مخصوص به خود دارد؛ گوشي ها در دو طرف جعبه گوشي (سر ساز) قرار گرفته اند.
عود بم ترين ساز بين سازهاي زهي است. نت نويسي آن با کليد سل است (در واقع نت نويسي آن با توجه به وسعت و بمي صداي ساز بر اساس کليد فا است که براي سهولت نت خواني و نوازندگي يک اکتاو بالاتر نوشته مي شود) که جمعاً دو اکتاو است. «اکتاو» بم تر از نت نوشته شده حاصل مي شود. سيم بم (سل پايين) معمولاً نقش «واخوان» دارد و گاه اين سيم جفت نيست. صداي عود به نحوي است که با صداي اکتاو چهارم پيانو از راست به چپ برابري دارد و در اصل بايد عود را با کليد «فا» نواخت يعني صداي اصلي عود يک اکتاو پايين تر از آن است که امروزه متداول شده است.
مضراب عود از پر مرغ (يا پر طاووس و شاه پر عقاب و حتي پر لاشخور) تهيه شده است و گاه نيز نوازنده با مضراب ديگري ساز را مي نوازد. نوازنده هاي امروزي از مضراب هاي پلاستيکي استفاده مي کنند.
صداي عود بم، نرم و در عين حال گرم و جذاب و نسبتاً قوي است. اين ساز نقش تک نواز و هم نواز هر دو را به خوبي مي تواند ايفا کند. اين ساز نقش تک نواز و هم نواز هر دو را به خوبي مي تواند ايفا کند. همان گونه که مستحضريد بربط صدايي بم و تا حدودي تو دماغي دارد که دليل آن نوع زه (سيم) ساز و عدم وجود پرده بندي (مانند ويلن) روي دسته ي ساز است. پرده بندي موسيقي ايراني به خوبي روي اين ساز قابل بيان است.

احياي عود (عود معاصر)

با تشکيل هنرستان عالي موسيقي در پنجاه سال پيش، استاداني چون اکبر محسني، قاموسي و منصور نريمان که اکثرشان سه تار مي نواختند، سعي کردند. با تهيه عود و همنوايي آهنگ هاي پخش شده از راديوهاي عربي، شيوه صحيح نواختن عود را ياد بگيرند و به اين ترتيب عود در عصر معاصر دوباره احيا شد.

عود سازان ايران

محمد رفيع اشعري هم اکنون بهترين عود ساز ايران است و به اعتقاد بسياري بهترين عودنواز ايران، البته عود سازاني مانند برادران محمدي، محمد اژدري، عرفاتي، ماني جفرودي، عابديني، ملکشاهي و نريمان آبنوسي نيز در ساخت عود تبحر دارند و باعث رواج بيشتر اين ساز اصالتاً ايراني شده اند. بهاي اين ساز در سال 1387(2008ميلادي) بين 250000 تومان (280دلار آمريکا) تا 700000 (750دلار) بوده است.
همچنين ابراهيم قنبري مهر با ايجاد تغييراتي در ساختار عود عربي از جمله کوچک تر کردن کاسه و بلندتر کردن دسته به قالب جديدي دست يافته و نام آن را بربت گذاشته است. اين تغييرات مورد استقبال نوازندگاني چون حسين بهروزي نيا قرار گرفته است.
بسياري از ديگر سازندگان اين ساز نيز به تجربياتي در تغيير ساختار فيزيکي عود رسيده اند.

دوتار

دوتار يکي از سازهاي مضرابي موسيقي ايراني است. همان گونه که از نام آن بر مي آيد، داراي 2 سيک (تار) است. اين ساز را معولاً با مضراب نمي نوازند و با ناخن، زخمه مي زنند.
دو تار پيشينه اي چند هزار ساله دارد و مي توان آن را مادر تنبور و سه تار محسوب کرد. در ايران، نواختن اين ساز در شمال، شرق و جنوب خراسان، در نواحي سکونت ترکمن ها در استان گلستان و همچنين در جنوب شرقي ايران متداول است.

ساختمان ساز

دوتار داراي کاسه گلابي شکل و دسته اي نسبتاً دراز و 2 رشته سيم (تار) است. طول دسته آن حدود 60 سانتي متر و کل ساز حدود 1 متر است. قسمت گلابي شکل اين ساز از چوب درخت شاه توت و دسته آن از چوب زردآلو يا درخت گردو ساخته مي شود. بيشتر براي ساخت زه هاي اين ساز روده حيوانات استفاده مي شد ولي امروزه آن را با استفاده از نايلون يا سيم هاي فولادي مي سازند.
استفاده ازتارهاي ابريشمي به جاي سيم فلزي نيز در شمال خراسان و در نواحي ترکمن نشين رايج بوده است.
منبع مقاله :
سيد اخلاقي؛ پريسا، (1389)، دانشنامه کوچک صنايع دستي ايران، تهران: قصيده، چاپ دوم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط