نويسنده: آنتوني گيدنز
مترجم: منوچهر صبوري
مترجم: منوچهر صبوري
از آنجا که محيط فرهنگي که ما در آن متولد مي شويم و رشد مي کنيم بر رفتار ما تأثير مي گذارد، ممکن است به نظر برسد که هيچ گونه فرديت يا اراده ي آزادي براي ما باقي نمي ماند. ممکن است به نظر برسد که به قالبهاي پيش ساخته اي که جامعه برايمان فراهم کرده ريخته مي شويم. بعضي جامعه شناسان معمولاً درباره ي اجتماعي شدن- و حتي به طور کلي تر درباره ي جامعه شناسي!- چنان مي نويسند که گويي همين گونه است، اما چنين نظري اساساً نادرست است. اين واقعيت که ما از تولد تا مرگ در کنش متقابل با ديگران هستيم، مسلماً شخصيت ما ارزشهايي که داريم، و رفتارهايي را که مي کنيم مشروط مي سازد. اما اجتماعي شدن مبناي فرديت و آزادي ما نيز هست. در جريان اجتماعي شدن هر يک از ما يک حس هويت شخصي(1)، و توانايي انديشه و عمل مستقل پيدا مي کند.
اين نکته با مثال يادگيري زبان به آساني روشن مي شود. هيچ يک از ما زباني را که در کودکي ياد مي گيريم ابداع نمي کند. و همه ي ما مجبور به استفاده از قواعد ثابت کاربرد زبان هستيم. اما، در عين حال فهميدن يک زبان يکي از عوامل اساسي است که خودآگاهي و خلاقيت ما را ممکن مي سازد. بدون زبان، ما موجودات خودآگاه نمي بوديم، و کم و بيش به طور کامل در زمان حال زندگي مي کرديم. تسلط بر زبان براي غناي نمادي زندگي انساني، براي آگاهي از ويژگيهاي مشخص فردي ما و براي تسلط عملي ما بر محيط ضروري است.
پينوشت:
1. self-identity
منبع مقاله:گيدنز، آنتوني، (1376)، جامعه شناسي، ترجمه ي منوچهر صبوري، تهران: نشر ني، چاپ بيست و هفتم: 1391.
/م