مسيحيان در لبنان

هر چند مسيحيت بسياري، پيش از ايجاد سرزميني که امروزه لبنان خوانده مي شود، به اين سرزمين راه يافت، با وجود اين، بيشتر جوامع مسيحي فعلي لبنان از خارج به اين کشور آمده اند؛ البته در اين ميان استثناهايي نيز وجود دارد،
يکشنبه، 9 شهريور 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مسيحيان در لبنان
 مسيحيان در لبنان

 

نويسنده: سيد نادر علوي




 

هر چند مسيحيت بسياري، پيش از ايجاد سرزميني که امروزه لبنان خوانده مي شود، به اين سرزمين راه يافت، با وجود اين، بيشتر جوامع مسيحي فعلي لبنان از خارج به اين کشور آمده اند؛ البته در اين ميان استثناهايي نيز وجود دارد، مانند روستاييان ارتدکس سرياني که در شمال لبنان زندگي مي کنند. مسيحياني نيز که از خارج به لبنان آمده اند، عمدتاً تحت فشارهاي سياسي و ديني، اين ناحيه را به عنوان نواحي امن و دور از دست رس حاکمان براي سکونت انتخاب کرده اند؛ براي مثال، نخستين گروه از مسيحيان پس از آخرين شکست صليبيان که يونيان از آنان حمايت کرده بودند، بر اثر آزار و اذيت هايي که بر آنها روا مي شد، از سوريه و فلسطين به لبنان پناهنده شدند، و يا در طي قرن هجدهم، آزار و اذيت کاتوليک ها به دست ارتدکس هاي يوناني، بسياري از کاتوليک ها به ترک حلب و ديگر شهرهايي وادار شدند که سوريه امروزي را به وجود آورده است. ظهور مهاجمان وهابي در سوريه در سال هاي(1805م) تا شکست آنان در سال (1818م) منجر به مهاجرت هاي بيشتر هر دو جامعه کاتوليک و ارتدکس يوناني به مناطق لبنان شد. (1)
حتي مي توان گفت که جامعه اصلي مسيحيان در لبنان، يعني ماروني ها نيز به عنوان پناهنده به لبنان وارد شدند. در قرن هفدهم، ماروني ها در منطقه اي که امروزه مي توان آن را سوريه، عراق شمالي و ترکيه جنوبي ناميد، به صورت گسترده اي پراکنده بودند؛ در عين حال، تجمع آنان در امتداد « نهر العاصي » و در « حلب » و « اورفه » بيشتر بود، اما عقيده آنان در مورد « اراده مسيح »، سبب نزاع آنان با کليساي سرياني شد که در آن زمان در نواحي « نهرالعاصي » بسيار قوي تر بود و همين امر به مهاجرت پراکنده آنان به جبل لبنان منجر شد.
اما چهار فرقه اصلي مسيحيت در لبنان به شرح زير هستند:

ماروني ها

مسيحيان ماروني نام خود را از يک راهب مرتاض به نام « مارمارون » زاهد که در قرن پنجم ميلادي در شرق انطاکيه زندگي مي کرد و به سال (410م) فوت کرد، گرفته اند. ماروني ها با تمسک به اعتقاد به مونوتليسم (2) از کليساي جهاني رم منشعب شده و تحت نظارت پاتريارک انطاکيه قرار گرفتند. (3)
در قرن هفتم ميلادي، ماروني ها در نتيجه زجر و شکنجه و آزاري که در موطن خود، يعني سوريه شمالي مي ديدند، ناگزير به جلاي وطن شده و به قسمت هاي شمالي جبل لبنان روي آوردند و مستقر شدند. در سال هاي متمادي حيات ماروني ها در جبل لبنان، به دليل انجام فعاليت هاي اقتصادي و اجتماعي فراوان، قبايل ماروني نشين گسترش پيدا کردند و به طرف جنوب نيز گسترش يافتند، به طوري که از مناطق شيعه نشين در نزديکي جبل و ارتفاعات شوف دروزي نيز گذشتند. امروزه دهکده هاي ماروني نشين، حتي در جنوبي ترين قسمت لبنان، يعني در شمال مرز فلسطين اشغالي نيز وجود دارد. ماروني ها در بيشتر مناطق لبنان پراکنده اند، اما تجمع اصلي آنان در جبل لبنان، به خصوص در مناطق ميان طرابلس و بيروت بوده است. (4)

مسيحيان ارتدکس يوناني

ارتدکس به معناي صاحبان رأي درست و صحيح است. پيروان ارتدکس يوناني مجموعه اي از مسيحيان شرقي هستند که به عقايد متخذه در « مجامع مسکوني هفتم » تمسک مي جويند و در حقيقت، کليساي ارتدکس ها که به آن کليساي شرق نيز مي گويند زماني که به واسطه اختلاف ميان رم و بيزانس ( قسطنطنيه ) در پايتخت رم غربي و شرقي به دو بلوک تقسيم شد، به وجود آمد. (5)
رهبران کليساي شرق که اعضاي آن نوعاً از طبقه روشن فکر، دانشمند و آزادمنش بوده اند، به مخالفت با بسياري از اعتقادات کليساي کاتوليک پرداختند، از جمله معصوم بودن پاپ و مصونيت او از گناه و خطا را به شدّت رد مي کردند.
اين مسيحيان که به نام مسيحيان کليساي ارتدکس يوناني معروف شدند، در ميان جوامع مسيحي لبناني پس از ماروني ها تقريباً بيشترين تعداد مسيحيان را شامل مي شوند. آنان به صورت تجّار و پيشه وران متموّل، هر چند برخي از آنان روستايي اند، بيشتر در شهرها يا روستاهاي بزرگ تر کشور جمع شده اند. حدود بيست در صد از کل اين جامعه در بيروت زندگي مي کنند، پايتختي که يازده در صد جمعيت آن را ارتدکس هاي يوناني تشکيل مي دهند.
جمعيت مسيحيان ارتدکس، به خصوص در مناطق سنتي ماروني فراوان است، اما شماري ازآنان هم در مناطق تحت نفوذ سني ها، يعني شمال غربي کشور، بخش جنوبي البقاع و حتي در وادي اليتم زندگي مي کنند.

مسيحيان کاتوليک يوناني

کاتوليک از کلمه لاتين و يوناني کاتوليکوس به معناي عام و جامع مشتق شده است. (6) به همين دليل، کليساي کاتوليک، مرکزي عمومي است که ديگر کليساها از آن منشعب است. مسيحيان کاتوليک يوناني در لبنان که امروزه به نام ملکيّون يا سلطنت طلبان خوانده مي شوند، ابتدا تحت نفوذ کليساي ارتدکس و مبلغان يسوعي بودند، اما در سال (1683م) از آنها جدا شدند و به کليساي رم پيوستند. (7)
اين مسيحيان لبناني که عمدتاً از کشاورزان و روستاييان تشکيل مي شوند، بيشتر در امتداد دامنه هاي رشته جبال لبنان شرقي، واقع در بخش شمالي بعلبک و در اطراف شهرستان زحله حضور دارند، شمار اندکي از آنان در ميان ماروني ها در جبل لبنان زندگي مي کنند، اما در شهر عکّار نشاني از آنان وجود ندارد. (8)

مسيحيان ارمني

از جمله مسيحيان لبنان ارامنه هستند. کليساي ارامنه مستقل و قديمي ترين کليساهاي ملي است. (9) رئيس آن عنوان « جاثليق » دارد که مقرّ او در اچمپادزين، مرکز ديني ارامنه جهان است. زبان ديني اين فرقه، ارمني قديم است و به دليل اين که به زباني غير از عربي صحبت مي کنند، از بقيه جمعيت مسيحيان متفاوت مي شوند.
بيشتر ارامنه لبنان به کليساي گريگوري تعلّق دارند، اما شمار اندکي از آنها به کليساي کاتوليک ارمني وابسته اند که از کليساي گريگوري جدا شد و در سال (1740م) به کليساي رم پيوست، اگرچه برخي ارامنه حداقل از قرن هجدهم در لبنان شناخته شده هستند، اکثريت آنان پس از جنگ جهاني اول به صورت پناهنده از نواحي درياي اژه و جنوب شرقي ترکيه به لبنان آمدند. (10) از سال (1939م) که سنجاق ( ايالت ) اسکندرون به ترکيه واگذار شد و دوباره در سال هاي (1946م) و (1947م) ، بر اثر مداخله روس ها در جمهوري ارمنستان، شمار ارمني هاي پناهنده افزايش يافت.
پناهندگان ارمني عمدتاً در حاشيه شرقي بيروت، جايي که تقريباً 24درصد جمعيت شهر را تشکيل مي دهند، به خصوص در محله اي به نام مدّور، واقع در پشت لنگرگاه ها سکنا گزيدند. سکونت گاه هاي اوليه ارامنه لبنان شهرک هاي کوچکي بود که نام آن يادآور شهر و ديار آنان در ترکيه بود، اما با پيش رفت موقعيت ارامنه در تجارت و مشاغلي که عهده دار بودند، شهرک ها به تدريج چهره ديگري به خود گرفت. گروه هاي کوچک تري از ارمني ها در نواحي زحله و صور حضور دارند که در گذشته اردوگاه هاي پناهندگان در آن جا مستقر بود. (11)

پي نوشت ها :

1. لوتسکي، و، تاريخ عرب در قرون جديد، ترجمه پرويز بابايي، ص181-207
2. مونوتليسم(monothelism) اعتقاد به اين است که در مسيح يک عنصر واحد وجود داشت.
3. هاگوپيان، همان، ص6.
4. پيتربيومونت و ديگران، همان، ص477-480
5. جان، ناس، تاريخ جامع اديان از آغاز تا امروز، ترجمه علي اصغر حکمت، ص433.
6. جان ناس همان، ص419، لغت پاپ(pope) از کلمه پاپا، يعني « پدر » اشتقاق يافته است.
7. علي اکبر ترابي، نظري در تاريخ اديان، ص323.
8. محمد جواد شکور، خلاصه اديان در تاريخ دين هاي بزرگ، ص176.
9. غلامحسين مصاحب، دائره المعارف فارسي، ج1، ص153.
10. عبدالحسين سعيديان، دائرة المعارف مردمان جهان، ص173.
11. پيتربيومونت و ديگران، همان، ص480-484.

منبع مقاله :
پزشکي؛ محمد، (1387)، انديشه سياسي شرف الدين، قم: مؤسسه بوستان کتاب ( مرکز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم )، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط