زندگينامه ميرزاي قمي

ميرزا ابوالقاسم گيلاني فرزند آخوند ملامحسن (محمد حسن) معروف به ميرزاي قمي اصالتاً اهل شفت گيلان بود. پدر وي از شفت به جاپلق بروجرد رفته، در آن جا ازدواج کرد و ميرزا در ميانه ي قرن دوازدهم در سال 1151 ق در آن جا
يکشنبه، 9 شهريور 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زندگينامه ميرزاي قمي
 زندگينامه ميرزاي قمي

 

نويسنده: سيد رضا مهدي نژاد




 

1. ولادت

ميرزا ابوالقاسم گيلاني فرزند آخوند ملامحسن (محمد حسن) معروف به ميرزاي قمي اصالتاً اهل شفت گيلان بود. پدر وي از شفت به جاپلق بروجرد رفته، در آن جا ازدواج کرد و ميرزا در ميانه ي قرن دوازدهم در سال 1151 ق در آن جا متولد شد. (1) پدر ميرزا، حسن بن نظر علي کيخي رشتي، خود مردي فاضل بود و کتاب «کأس السائلين» را به روش کشکول نگاشته است. (2) مادر ميرزا هم دختر استاد پدرش ميرزا هدايت الله و از خانواده ي علم و فضيلت بود و در عفت و پاکي بانويي نمونه و زيرنظر پدرش پرورش يافته بود. (3)

2. زندگي علمي

ميرزاي قمي زندگي علمي خويش را ابتدا نزد پدرش که مرد فاضلي بود، آغاز نمود و به تحصيل علوم ديني پرداخت، سپس به خوانسار رفت و نزد استاداني همچون سيدحسين خوانساري به ادامه ي تحصيل پرداخت، پس از آن به عتبات عاليات رهسپار شد و از محضر اساتيد بزرگي از جمله استاد الاساتيد آقا محمدباقر بهبهاني بهره هاي فراوان جست و در فقه و اصول به مقامي والا رسيد. پس از بازگشت از عراق ابتدا به چاپلق (4) رفت، اما بر اثر مشکلاتي که در آن جا براي وي پيش آمد، به ناچار از آن جا مهاجرت کرد و به اصفهان رفت و به تدريس فقه و اصول مشغول شده تا اين که بر اثر حسادت برخي افراد کوته بين، به ناچار به شيراز هجرت نمود. اين زمان مصادف با سلطنت کريم خان زند بود و ميرزا مدت دو سال و اندي در آن جا ماند. پس از آن با کمک يکي از علماي آن ديار دوباره به اصفهان برگشت و به خريد برخي کتاب ها اقدام نمود. پس از مدتي دوباره به روستاي بابو که در نزديکي جاپلق قرار داشت، برگشت و به تدريس و تربيت طلاب مشغول شد، اما به دلايلي و بنابر قولي به دعوت مردم، به آن جا مسافرت نمود و تا آخر عمر در آن جا ماند. (5) به دليل همين توقف طولاني در قم، وي در بين مردم به «ميرزاي قمي» و در بين علما نيز به «محقق قمي» و «فاضل قمي» معروف گرديد.

نقش ميرزاي قمي در تجديد حيات حوزه ي علميه قم

حوزه ي علميه ي قم در سده ي دوازدهم هجري به دليل صدماتي که اين شهر ديده بود، رونق چنداني نداشت. ليکن به مروز اهميتي فراوان يافت و ميرزا که فقيهي نامور بود، در اين رواج و رونق نقش به سزايي داشت. ميرزاي قمي را بايد حلقه ي اتصال حوزه ي علميه عتيق با حوزه ي عمليه ي عصر جديد قم دانست. وي مرجعيت قم را احيا کرد و زمينه را براي تجديد حوزه ي فقاهت قم، پس از دوره هاي آغازين اسلام فراهم ساخت. آوازه ي دانش و تبحّر از اوايل قرن سيزدهم به مرور گسترش يافت و به خصوص پس از نگارش «قوانين الاصول» که در روزگار خود شاهکاري در اين دانش شمرده مي شد، دامنه دارتر شد و مورد توجه عام و خاص قرار گرفت.
ميرزا در سال 1232 رحلت کرد و در قبرستان شيخان قم دفن گرديد.

مقام علمي ميرزاي قمي

ميرزاي قمي فقيه و مجتهدي برجسته، اصولي اي سترگ، از برجسته ترين علماي شيعه و به تعبير اعيان الشيعه «کاوش گري عميق و کثيرالاطلاع» بود. در اعيان الشيعه چنين آمده است: «کان مجتهداً محققاً موفقاً فقيهاً اصولياً علامة رئيساً مبرزاً...» (6) او از وزنه هاي سنگيني است، که معادله اصولي و اخباري را به نفع اصوليون چرخانده است. کتاب جاويد «قوانين» وي شخصيت علمي او را جاودان کرده است. ميرزاي قمي در زهد و ورع و علميت و فقاهت مقدم بر تمام اهل زمان خود بود. صاحب روضات مي گويد:
شأن مولاي ما ميرزا بالاتر از آن است که با بيان و تقرير توصيف شود و دقيق تر از آن است که به بيان تحرير شناخته شود. در ميان طبقات علماي اسلام، ابوالقاسم نامي را غيز ار او سراغ ندارم که در علم و عمل به پايه ي ميرزا برسد تا او را هم رديف وي قرار دهم. (7)
در اين جا بيش از اين مجال پرداختن به اين موضوع نيست، اما به هر حال ميرزا در زمان خود از برجسته ترين علماي شيعه به شمار مي رفت و مرجعيت شيعه در ايران بر عهده ي وي بوده است. ميرزاي قمي علاوه بر فقه و اصول، در علوم ديگر نظير حديث، تاريخ، کلام، رجال، فلسفه، اخلاق، سياست مدن و آداب مملکت داري نيز تبحّر داشته است.

اساتيد و مشايخ اجازه ي ميرزاي قمي

ميرزاي قمي از محضر اساتيد زيادي بهره جسته است.
1. اولين استاد وي، پدر بزرگوارش ملامحمدحسين گيلاني بود.
2. آية الله حسين خوانساري.
اما مهم ترين اساتيد وي که در عتبات عاليات از محضر آنها استفاده ها کرد و از آنها «اجازه اجتهاد» نيز گرفت. عبارت اند از:
3. استادکل آقا محمدباقر بهبهاني معروف به «وحيد بهبهاني» که به جهت برجستگي علمي به ويژه در علم اصول يکي از مهم ترين وزنه هاي اصوليون در مقابل حرکت اخباري گري به شمار مي رفت. ميرزاي قمي از محضر اين استاد بهره هاي فراوان برده و در نهايت، به کسب اجازه نامه از وي نائل شد. احترام ميرزاي قمي به اين استاد به اندازه اي بود که وقتي براي زيارت عتبات عاليات به کربلا مشرف شد، ابتدا قبر استادش را زيارت کرد و سپس به زيارت حضرت سيدالشهداء عليه السلام رفت. ايشان در بيان علت اين عمل مي گويد: «من معرفت کامل به حضرت سيدالشهداء را در مکتب اين استاد آموخته ام.» (8)
4. آقا محمدباقر هزارجريبي؛
5. شيخ محمدمهدي فتوني.

شاگردان

يکي از خدمات بزرگ و فعاليت هاي ارزنده ي اين شخصيت علمي، تربيت شاگردان ممتازي بود که هر يک از آنها مشعل داران علم و فقاهت و از شخصيت هاي برجسته علمي به شمار مي آمدند، از جمله برجسته ترين آنها مي توان به افراد زير اشاره کرد:
1. آقا سيدمحمدباقر شفتي معروف به حجة الاسلام شفتي صاحب کتاب مطالع الانوار. (9)
2. حاج محمدابراهيم کلباسي از مفاخر علما و مجتهدان اماميه که در زهد و تقوا زبان زد است. وي صاحب آثار متعددي مي باشد. (10)
3. آقا محمد علي هزار جريبي که مهارت خاص در علوم عقلي و نقلي داشت و صاحب آثار مختلفي در تفسير، رجال و کلام است. (11)
4. سيدمحمدمهدي خراساني، نوه ي آقا حسين خوانساري که بيشتر مراتب علمي را در محضر ميرزاي قمي کسب نمود و ميرزاي قمي هم علاقه فراواني به او داشت. وي در علم رجال و بازشناسي راويان هم نام مهارت خاصي داشت.
5. ميرزا ابوطالب قمي که مورد اعتماد فراوان ميرزاي قمي بود، به گونه اي که بسياري از امور ديني را به ايشان ارجاع مي داد.
6. سيدعبدالله کاظميني که داراي ده ها اثر در ابواب مختلف است.
7. آقا سيدمهدي خوانساري؛
8. سيدجواد عاملي صاحب مفتاح الکرامه؛
9. سيدابوالقاسم خوانساري؛
10. سيدعلي خوانساري؛
11. شيخ اسدالله شوشتري صاحب مقابيس؛
12. ميرزا عليرضا قمي؛
13. سيداسماعيل قمي؛
14. آقا احمد کرمانشاهي؛
15. حاج ملا اسدالله بروجردي؛
16. سيدمحسن اعرجي(12)؛
17. و ... .

تأليفات

ميرزاي قمي در اکثر علوم اسلامي همانند فقه، اصول، کلام، معاني و بيان و برخي علوم ديگر تصنيفات و تأليفات ارزنده و بي سابقه اي از خود به يادگار گذاشته است که هر يک از آنها بيان گر نبوغ فکري و احاطه ي علمي حسن سليقه ي اوست. اين محقق عالي در اکثر آثار علمي خود را در دوران سکونت در قم تأليف کرده است، (13) اما آغاز فعاليت تأليفي و تصنيفي وي به دوران جواني که در حوزه علميه خوانسار در محضر آقاحسين خوانساري به تحصيل مشغول بوده است برمي گردد، زيرا به طوري که آقا بزرگ تهراني مي نويسد: منظومه اي که ايشان در علم بيان تصنيف کرده است، در ربيع الثاني سال 1173 در 22 سالگي و در خوانسار پايان يافته است. (14) هم چنين از تأليف کتاب «مجموعه فوائد و بعض رسائل»، در محرم 1175 در اوايل تحصيل در کربلا (در 24 سالگي) فارغ شده است. (15) تأليفات و تصنيفات اين مجتهد برجسته بر اساس موضوع به قرار زير است:

الف) اصول

1. قوانين الاصول:
مهم ترين و مشهورترين اثر ميرزاي قمي، قوانين الاصول است که در سال 1205 به زبان عربي نوشته شده است. اين کتاب يک دوره ي کامل مباحث الفاظ و عقلي در علم اصول است که به مباني اصول فقه تکامل بخشيد و به گونه ي چشم گيري آن را پايدار ساخت و در نوع خود از لحاظ جامعيت، ترتيب و دسته بندي موضوعات کم نظير است. اين کتاب ارزنده سال ها جزء مهم ترين کتب درسي حوزه هاي علميه در علم اصول، و مورد عنايت فقهاي شيعه بوده و متجاوز از چهل شرح بر آن نوشته شده است که معروف ترين آنها شرح شيخ مرتضي انصاري و شرح مرحوم ميرزا محمد تقي طباطبائي است. (16) سيد صدرالدين موسوي عاملي در مورد اين کتاب گفته است: «ليت ابن سينا أدري اذ جاء مفتخراً باسم الرئيس بتصنيف القانون، أن الاشارات و القانون قد جمع مع الشفا في مضامين القوانين.» (17) ميرزاي قمي به خاطر وجود همين اثر ارزنده است که در بين اصحاب علم به «صاحب قوانين» شهرت يافته است.
2. حاشيه بر قوانين:
در اين کتاب به ايرادهاي وارد شده بر قوانين پاسخ داده شده است.
3. حاشيه بر زبدة الاصول شيخ بهايي.
4. حاشيه بر تهذيب الاصول علامه ي حلّي.
5. حاشيه بر شرح مختصر ابن حاجب عضدي.

ب) فقه

1. جامع الشتات(18):
نام اصلي اين کتاب، «السؤال و الجواب» يا «اجوبة المسائل» است. اين کتاب حاوي يک دوره فقه از طهارت تا ديات است که در پاسخ به پرسشهاي مختلف بيان شده است و اهميت آن تا به اندازه اي است که ساير رساله هاي پرسش و پاسخ را تحت الشعاع خود قرار داده است. اين رساله نمايان گر احاطه ي کامل ميرزاي قمي بر دقايق فقه اجتهادي است و از زمان تأليف تاکنون مورد توجه فقها بوده است. اين کتاب به عنوان يکي از بزرگ ترين آثار مکتوب فقه به زبان فارسي به شما رمي آيد و شامل دو بخش است: در بخش اول احکام فقهي بيان شده و بخش ديگر در عقايد ديني و مسالک کلامي است که ضمن آن، رساله اي در ردّ صوفيه آمده است. (19)
ميرزاي قمي در اين کتاب در پاسخ به سؤال هاي متعدد مردم در ابواب مختلف مرتبط با سياست و حکومت، از جمله در کتاب «جهاد» و بحث «خراج» بخش اعظم انديشه هاي سياسي خود را بيان کرده است.
2. غنائم الايام في مسائل الحلال و الحرام (20)
(فقه استدلالي در ابواب عبادات).
3. مناهج الاحکام (21)
(در طهارت، صلاة و ابواب معاملات).
4. معين الخواص:
رساله علميه ي عربي است که ميرزا براي مقلّدين عرب خود نگاشته است و شامل فقه عبادات است.
5. مرشد العوام:
رساله ي عمليه فارسي است که ميرزا براي مقلدين فارسي زبان خود نگاشته است.
6. رساله در عموميت حرمت ربا در تمام معاوضات.
7. رساله پيرامون موضوع و حکم غنا.
8. رساله ي الزکاة و الخمس
که نسخه ي خطي آن موجود است.
9. جوامع المسائل في تحقيق مسائل الفروع و الاصول بالدلائل:
اين کتاب در مورد فقه و اصول است که در آن مجموعاً هفده رساله آمده است.
10. رساله ي تحفه ي عباسيّه:
اين کتاب در پاسخ به درخواست عباس ميرزا در باب جهاد به رشته ي تحرير درآمده است.
علاوه بر موارد مذکور، ميرزاي قمي رساله هاي بسيار متعددي در فقه و اصول نگاشته است که تعداد آنها مشخص نيست. برخي مجموعه آثار وي را بالغ بر هزار برشمرده اند که بخش اعظم آنها رساله هاي وي است. برخي از اين رساله ها در پايان کتاب جامع الشتات و نيز غنائم الايام آمده است و برخي از آنها نيز به صورت نسخ خطي در کتاب خانه هاي شخصي و عمومي موجود است. (22)

ج) کلام

1. رساله اصول دين.
2. فتحيه:
اين کتاب در علم کلام و در پاسخ به سؤال فتحعلي شاه به نگارش درآمده است.
3. رسالة في الرد علي الصوفيه و الغلاة.
4. رساله ي اعجاز قرآن:
اين رساله در ردّ پادري نصراني نوشته شده و ناتمام است.
5. رساله در شرح روايت سوم«باب المشية و الاردة» کتاب اصول کافي.

د) معاني و بيان

1. منظومه در معاني و بيان:
(منظومه اي در علم بديع در 140 بيت و منظومه اي در علم بيان).

هـ) شعر

1. ديوان شعر که قريب به پنج هزار بيت است و به زبان فارسي و عربي نگاشته شده است.

و) نامه ها

ميرزاي قمي مکاتبات زيادي با شاهان قاجار به ويژه فتحعلي شاه داشته است، اما متأسفانه تنها تعداد بسيار اندکي از اين نامه ها موجود است. از جمله مهم ترين آنها عبارتند از:
1. ارشادنامه:
نامه اي است نصيحت آميز (به سياق نصيحة الملوک غزالي و نظير آن) که خطاب به شاه قاجار به نگارش درآمده است. طبق شواهد و قراين مخاطب اين نامه آغامحمدخان قاجار مي باشد، (23) اگر چه برخي فتحعلي شاه را مخاطب آن دانسته اند. اين نامه حاوي بخشي از انديشه سياسي ميرزاي قمي است.
2. نامه ميرزاي قمي به فتحعلي شاه:
اين نامه در پاسخ به درخواست فتحعلي شاه مبني بر اظهار نظر در مورد رساله ي ميرزا عبدالوهاب منشي الممالک و بيان صحت و بطلان آن نوشته شده که در آن عقايد اين گروه (صوفيه) را کاملاً باطل دانسته و شاه به دوري گزيدن از فرقه صوفيه توصيه شده است.

پي نوشت ها :
 

1. سيدمحسن امين، اعيان الشيعه، ج2، ص 411، و نيز محمدعلي مدرس، ريحانة الادب، ج6، ص 68 و 71. سال تولد ميرزا بين سال هاي 1156 تا 1160 نيز نقل شده است.
2. سيدمحمد شفيع جاپلقي، الروضة البهيه في طرق الشفيعيّه، ص 25-26.
3. سيدمحسن امين، اعيان الشيعه، ج2، ص 481.
4. جاپلق در گذشته از توابع بروجرد به شمار مي رفته است.
5. همان، ص 412 و محمدعلي مدرسي، همان.
6. همان، ج2، ص 412.
7. محمدباقر موسوي خوانساري، روضات الجنات، ص 370-371
8. ابوالقاسم يعقوبي، داستاني از محمدحسين کمپاني و ميرزاي قمي پيرامون احترام به استاد، مجله حوزه ي، ش68، مرداد 1373، ص 29.
9. شيخ آقا بزرگ تهراني، الکرام البرره، ج1، ص 192 و 194.
10. همان، ص 14.
11. اعيان الشيعه، ج10، ص 26.
12. در اين مورد ر.ک: شيخ آقا بزرگ تهراني، الکرام البررة، ج1، سيدمحسن امين، اعيان الشيعه، ج10، محمدباقر موسوي خوانساري، روضات الجنات.
13. همان، ج2، ص 421.
14. شيخ آقا بزرگ تهراني، الذريعه الي تصانيف الشيعه، ج23، ص 124.
15. همان، ج20، ص 94.
16. حسين قاضي طباطبايي، ارشاد نامه ميرزاي قمي، ص 366، نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني تبريز: ش 20، 1348.
17. محمدرضا آزمو، «ميرزاي قمي»، ماهنامه کوثر، ش 5: «اي کاش ابن سينا که به سبب نگارش کتاب قانون به شيخ الرئيس معروف شد مي دانست که کتاب اشارات و قانون و شفاء هر سه در مضامين کتاب قوانين الاصول ميرزاي قمي جمع شده اند.»
18. اين اثر تاکنون به صورت چاپ سنگي وجود داشته و اخيراً توسط انتشارات کيهان، بخشي از آن تصحيح به چاپ رسيده است.
19. الذريعة الي تصانيف الشيعه، ج5، ص 59- 60.
20. اين کتاب توسط دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم به چاپ رسيده است.
21. اين کتاب توسط انتشارات جامعه مدرسين حوزه ي علميه قم به چاپ رسيده است.
22. در مورد آثار ميرزاي قمي، ر.ک: محمدباقر موسوي خوانساري، روضات الجنات، ج5، ص 373؛ ريحانة الادب، ج6، ص 69-71؛ الذريعه، ج16، ص 60 و 63 و 111، ج19، ص 301، ج21، ص 303، ج23، ص 19 و 124، ج25، ص 226 و هم چنين فهرست هاي نسخه هاي خطي
23. از آن جا که ميرزا در سال 1151 متولد شده و نامه طبق متن آن در حدود 50 سالگي ميرزا نوشته شده است و از سوي ديگر در اين زمان يعني حدود سال 1200 آغامحمدخان حاکم ايران بوده است، پس به ناچار مخاطب نامه آغامحمدخان مي باشد.

منبع مقاله :
مهدي نژاد، سيد رضا؛ (1387)، انديشه سياسي ميرزاي قمي، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ دوم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.