نهادهاي مالي در اقتصاد امريکا

فرض کنيد که شما اخيراً از دانشگاه فارغ التحصيل شده ايد ( البته در رشته ی اقتصاد ) و قصد داريد فعاليت هاي کاري خود را با يک بنگاه پيش بيني اقتصادي آغاز کنيد. قبل از آن که شما از فروش پيش بيني هاي خود کسب درآمد کنيد، مجبور به
جمعه، 28 شهريور 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نهادهاي مالي در اقتصاد امريکا
نهادهاي مالي در اقتصاد امريکا

 

نويسنده: گريگوري منکيو
مترجم: حميدرضا ارباب



 

فرض کنيد که شما اخيراً از دانشگاه فارغ التحصيل شده ايد ( البته در رشته ی اقتصاد ) و قصد داريد فعاليت هاي کاري خود را با يک بنگاه پيش بيني اقتصادي آغاز کنيد. قبل از آن که شما از فروش پيش بيني هاي خود کسب درآمد کنيد، مجبور به پرداخت هزينه هاي ثبت، تاسيس، و راه اندازي شرکت خود هستيد. شما ناگزيريد براي انجام پيش بيني هاي خود رايانه بخريد، علاوه بر اين بايد براي دفتر کار خود ميز، صندلي، قفسه، فايل، و ساير لوازم ضروري را خريداري کنيد. هر يک از اين اقلام نوعي سرمايه است که شرکت شما با استفاده از آن ها به توليد و فروش خدمات مي پردازد.
اعتبار مالي سرمايه گذاري در اين کالاهاي سرمايه اي را از چه منبعي تأمين مي کنيد؟ شايد شما قادر به پرداخت اين هزينه ها از محل پس اندازهاي قبلي خود باشيد. ولي به احتمال زياد شما هم مثل بسياري از افراد پول کافي براي تأسيس اعتبار مالي در آغاز فعاليت هاي بازرگاني خود نداريد. در نتيجه بايد پول مورد نياز خود را از ساير منابع مالي تأمين کنيد.
راه هاي مختلفي براي تأمین مالي سرمايه گذاري وجود دارند. شما مي توانيد پول مورد نياز خود را از يک بانک، يک دولت، يا يک خويشاوند قرض کنيد. در اين حالت شما نه تنها بايد اصل پول را در تاريخي معين پرداخت کنيد بلکه بهره ی پول استقراض را نيز بايد بپردازيد. از سوي ديگر شما بايد شخص ثالث را متقاعد کنيد که پول مورد نياز شما را به ازاي سودي که در آينده به دست مي آورد در اختيار شما بگذارد. در هر صورت شما براي خريد تجهيزات رايانه اي و ساير وسايل به استفاده از پس انداز ساير افراد نياز داريد.
نظام مالي شامل نهادهاي اقتصادي است که پول پس اندازکنندگان را در اختيار سرمايه گذاران قرار مي دهد. پس انداز و سرمايه گذاري اجزاي مهم و کليدي رشد اقتصادي بلند مدت اند: وقتي يک کشور بخش بزرگ تري از GDP خود را پس انداز مي کند، منابع بيش تري جهت سرمايه گذاري فراهم مي آورد و افزايش سرمايه باعث افزايش بهره وري و سطح استاندارد زندگي خواهد شد. به هر حال قبلاً درباره ی ارتباط بين پس انداز و سرمايه گذاري در اقتصاد چندان صحبت نکرديم. در هر لحظه از زمان برخي از مردم تمايل دارند تا بخشي از درآمد خود را پس انداز کنند و ساير مردم نيز تمايل دارند تا براي تأمین مالي فعاليت هاي سرمايه گذاري و ياد شده فعاليت هاي بازرگاني خود استقراض کنند. چه چيزي اين دو گروه را با هم رو به رو مي کند؟ چه چيزي برابري عرضه ی اعتبارات از سوي پس انداز کنندگان و تقاضاي اعتبار از سوي سرمايه گذاران را تضمين مي کند.

نهادهاي مالي در اقتصاد امريکا

از ديدگاه کلانِ نظام مالي، منابع کمياب اقتصاد را از سوي پس اندازکنندگان ( مردمي که تمامي درآمد خود را مصرف نمي کنند ) به سمت وام گيرندگان ( مردم که بيش از درآمد خود خرج مي کنند ) هدايت مي کنند. پس انداز کنندگان به دلايل مختلف پس انداز مي کنند: براي مخارج دانشگاه فرزندان خود در سال هاي بعد يا زندگي راحت پس از بازنشستگي. وام گيرندگان نيز به دلايل مختلف پول قرض مي کنند: براي خريد خانه يا آغاز کسب و کار در آغاز زندگي. پس انداز کنندگان پول خود را به اميد دريافت سود در يک سررسيد معين به نظام مالي مي دهند. وام گيرندگان نيز با آگاهي از اين مسئله که بايد بهره ی قرض خود را در سر رسيد خاص پرداخت کنند، اقدام به دريافت مي کنند.
نظام مالي از نهادهايي مختلف تشکيل شده است که به هماهنگي دو گروه پس اندازکنندگان و وام گيرندگان کمک مي کند. براي بررسي نيروهاي اقتصادي، که نظام مالي را هدايت مي کنند، لازم است درباره ی مهم ترين نهادهاي مالي صحبت کنيم. نهادهاي مالي را مي توانيم در دو گروه طبقه بندي کنيم: بازارهاي مالي و واسطه هاي مالي. حال به بررسي اين دو نهاد مي پردازيم.

بازارهاي مالي

بازارهاي مالي نهادهايي هستند که شخص پس انداز کننده مي تواند از طريق آن ها به طور مستقيم سرمايه ی مالي مورد نياز يک وام گيرنده را فراهم کند. مهم ترين بازارهاي مالي در اقتصاد عبارت اند از بازار اوراق قرضه و بازار سهام.

بازار اوراق قرضه ( مشارکت )

وقتي شرکت « اينِتل » (1)، يکي از بزرگ ترين شرکت هاي سازنده ی قطعات رايانه، براي تاسيس يک کارخانه نياز به استقراض و دريافت وام داشته باشد مي تواند مبلغ موردنياز خود را به طور مستقيم از مردم تهيه کند. اين کار با فروش اوراق ( اوراق مشارکت ) انجام مي شود. يک ورقه ی قرضه گواهي ديِني ( بدهي ) است که در آن تعهدات قرض گيرنده نسبت به قرض دهنده يا صاحب ورقه ی قرضه مشخص شده است. هر ورقه ی قرضه داراي يک سررسيد است. سررسيد زماني است که ورقه ی قرضه بازخريد مي شود، يا مبلغ اسمي ورقه ی قرضه به صاحب آن پرداخت مي شود. تا زمان سررسيد در دوره هاي زماني مشخص بهره به صاحب ورقه پرداخت مي شود. خريداران قرضه پول خود را به اميد دريافت بهره در اختيار شرکت « اينتل » مي گذارند. و در زمان سررسيد اصل پول خود را نيز دريافت مي کنند. خريداران اوراق قرضه ( اوراق مشارکت ) مي توانند اين اوراق را تا سررسيد آن نزد خود نگه دارند يا قبل از سررسيد به شخصي ديگر بفروشند.
در اقتصاد امريکا انواع اوراق قرضه ( اوراق مشارکت ) وجود دارد. وقتي شرکت هاي بزرگ، دولت مرکي يا دولت هاي ايالتي براي تأسيس يک کارخانه جديد، احداث مدرسه، و ... به پول احتياج دارند معمولاً از طريق انتشار اوراق مشارکت ( اوراق قرضه ) به تأمین مالي اعتبار موردنياز اقدام مي کنند. هر چند ماهيت اوراق قرضه متفاوت است ولي سه ويژگي مشترک بسيار مهم دارند.
نخستين ويژگي اوراق مشارکت دوره ی زماني آن است. طول زمان انتشار تا سررسيد را دوره ی زماني مي ناميم. سررسيد برخي از اوراق، کوتاه مدت يا چند ماهه است ( دولت انگليس نوعي اوراق قرضه منتشر مي کند که سررسيدي معين ندارند و به آن ها اوراق مادام العمر مي گوييم. به اين اوراق که سررسيد نامحدود دارند براي هميشه بهره تعلق مي گيرد ولي اصل پول هيچ گاه باز پرداخت نمي شود. بهره ی پرداختي به اوراق مشارکت به دوره ی زماني يا زمان سررسيد آن بستگي دارد. مخاطره يا ريسک اوراق قرضه ( اوراق مشارکت ) بلند مدت بيش از اوراق قرضه کوتاه مدت است زيرا صاحبان اين اوراق بايد مدت زمان طولاني تر تا سررسيد و دريافت اصل پول خود انتظار بکشند. اگر مالک ورقه ی قرضه قبل از سررسيد به پول خود نياز داشته باشد ممکن است آن را به مبلغي کم تر به شخص ديگر بفروشد. براي جبران اين مخاطره، به اوراق قرضه بلند مدت بيش تر بهره پرداخت مي شود.
دومين ويژگي اوراق قرضه مخاطره ی بازخريد است مخاطره ی بازخريد احتمال عدم توانايي قرض گيرنده در پرداخت بهره و اصل پول در سررسيد است. اين ناتواني را نکول ( يا عدم پرداخت وجه ورقه ی قرضه ) مي ناميم. وام گيرندگان مي توانند ( در برخي مواقع اين کار را مي کنند ) با اعلام ورشکستگي اوراق قرضه را بازخريد نکنند. وقتي خريداران، با احتمال زياد، نکول اوراق قرضه را پيش بيني کنند، آن گاه نرخ بالاتري براي جبران مخاطره درخواست خواهند کرد.
سومين ويژگي اوراق قرضه ( مشارکت ) معافيت مالياتي است. به عبارت ديگر سومين ويژگي مربوط به رفتار نظام مالياتي با سود يا عايدي اوراق قرضه است. سود يا درآمد ( عايدي ) اوراق قرضه معمولاً مشمول ماليات بر درآمد است. به طوري که دارنده ی اوراق قرضه مجبور است بخشي از درآمد خود را به صورت ماليات بردرآمد به دولت پرداخت کند. (2)
بازار سهام. روش ديگر براي تأمین مالي يا افزايش سرمايه هاي شرکت « اينتل » جهت تأسيس يک کارخانه ی توليد قطعات نيمه هادي رايانه ها، فروش سهام شرکت است. سهام نشان دهنده ی مالکيت در شرکت است، بنابراين دارنده ی آن حق دريافت سود از شرکت را دارد. مثلاً اگر شرکت « اينتل » 1000000 سهم منتشر کند، آن گاه هر سهم نشان دهنده ینهادهاي مالي در اقتصاد امريکا از مالکيت شرکت است.
فروش سهام به منظور به دست آوردن پول يا افزايش سرمايه ی شرکت را تأمین مالي از طريق سهام داران مي ناميم در حالي که فروش اوراق قرضه، تأمین مالي از طريق استقراض نام دارد. هر چند شرکت ها از هر دو روش انتشار سهام و اوراق مشارکت براي تأمین اعتبار مالي سرمايه گذاري هاي جديد خود استفاده مي کنند ولي ماهيت سهام و اوراق قرضه ( مشارکت ) بسيار متفاوت است. دارنده ی سهام شرکت « اينتل » مالک بخشي از شرکت است، در حالي که دارنده ی يک ورقه ی قرضه يا ورقه ی مشارکت فقط يک طلبکار ( بستانکار ) شرکت « اينتل » محسوب مي شود. اگر شرکت « اينتل » به سوددهي بسيار زيادي برسد، سهام داران از دريافت سودِ سهام خود بسيار خشنود خواهند شد، در حالي که صاحبان اوراق مشارکت منتشر شده از سوي « اينتل » فقط بهره يا سود تعيين شده را دريافت خواهند کرد. برعکس اگر شرکت « اينتل » با مشکلاتي رو به رو شود و سود نداشته باشد، بهره يا سود مربوط به اوراق مشارکت به دارندگان آن پرداخت مي شود در حالي که سهام داران چيزي دريافت نخواهند کرد. در مقايسه با اوراق مشارکت بايد بگوييم که سهام، هم داراي مخاطره اي بالاتر است و هم سود يا درآمدي بيش تر عايد دارنده ی آن خواهد کرد. پس از آن که شرکت سهام خود را با فروش به عموم مردم منتشر مي کند، اين سهام در بازار بورس بين سهام داران قابل مبادله است. در اين حالت وقتي مبادله يا نقل و انتقال سهام انجام مي شود، شرکت هيچ پولي بابت اين جابه جايي دريافت نمي کند. مهم ترين بازارهاي بورس سهام در اقتصاد امريکا بازار بورس نيويورک وNASDAQ (3 ) است. بيش تر کشورهاي جهان بازار بورس سهام دارند که در آن سهام شرکت هاي محلي مورد مبادله و خريد و فروش قرار مي گيرند.
قيمت هايي که سهام بورس در آن قيمت ها خريد و فروش مي شوند توسط عرضه و تقاضاي سهام شرکت ها تعيين می شوند از آن جا که سهام، حاکي از حق مالکيت در بنگاه است، بنابراين تقاضا براي سهام نشان دهنده ی پيش بيني مردم درباره ی سودآوري آتي بنگاه است. وقتي مردم نسبت به وضعيت آتي بنگاه خوشبين باشند تقاضا براي سهام اين شرکت افزايش مي يابد و از اين رو قيمت هر واحد سهم شرکت نيز رشد مي کند. برعکس وقتي مردم پيش بيني مي کنند که سود بنگاه در آينده اندک خواهد بود يا حتي ممکن است ضرر کند، آن گاه قيمت سهام اين بنگاه کاهش مي يابد.
شاخص هاي مختلفي براي بررسي و نظارت بر قيمت سهام وجود دارند. يک شاخص سهام از متوسط قیمت گروهی از سهام به دست می آید. مهم ترین و معروف ترین شاخص سهام، شاخص داو- جونز است که از سال 1896 به طور مرتب محاسبه مي شود. در حال حاضر اين شاخص با استفاده از قيمت هاي سهام 30 شرکت بزرگ امريکا مانند جنرال موتورز، جنرال الکتريک، مايکروسافت، کوکاکولا،AT&T وIBM محاسبه مي شود. يک شاخص مهم ديگر سهام، شاخص 500 است که با استفاده از قيمت هاي 500 شرکت بزرگ به دست مي آيد. از آن جا که قيمت سهام منعکس کننده سودآوري مورد انتظار است اين شاخص هاي سهام نشان دهنده ی وضعيت اقتصادي احتمالي اين بنگاه ها در آينده هستند.

مؤسسات واسطه ی مالي

مؤسسات واسطه ی مالي نهادها و سازمان هايي هستند که از طريق آن ها پس اندازکنندگان مي توانند به طور غيرمستقيم منابع اعتباري وام گيرندگان را فراهم کنند. واژه ی مؤسسات واسطه نشان دهنده ی نقش اين نهادها در ايجاد ارتباط و پيوند ميان پس انداز کنندگان و وام گيرندگان ( سرمايه گذاران ) است. در ادامه به بررسي دو نوع از مهم ترين مؤسسات واسطه ی مالي معين، بانک ها و شرکت هاي سرمايه گذاري مشترک، مي پردازيم.

بانک ها

اگر مالک يک مغازه ی بقالي کوچک بخواهد براي گسترش کسب و کار خود وام بگيرد، قطعاً راهبردي متفاوت از راهبرد وام گيري شرکت « اينتل » انتخاب مي کند. برخلاف شرکت « اينتل » بقالي کوچک ما به سختي مي تواند اعتبار مالي موردنياز خود را از طريق بازارهاي سهام و اوراق مشارکت تأمین کند. اکثر خريداران سهام و اوراق قرضه ترجيح مي دهند تا سهام منتشر شده از سوي شرکت هاي بزرگ و معروف را خریداري کنند. بنابراين بقالي کوچک ما به احتمال زياد براي تأمین مالي گسترش کسب وکار خود از يک بانک محلي وام خواهد گرفت.
بانک ها نوعي مؤسسات واسطه ی مالي هستند که براي اکثر مردم آشنا و شناخته شده اند. يکي از وظايف اوليه ی هر بانک افتتاح انواع حساب هاي سپرده براي مردمي است که قصد پس انداز کردن پول دارند، بانک ها از همين پس اندازها براي وام دادن به ساير مردم استفاده مي کنند. بانک ها به سپرده هاي سپرده گذاران بهره پرداخت مي کنند و از وام گيرندگان نيز بهره اي بيش از بهره ی پرداختي به پس اندازکنندگان دريافت مي کنند. اختلاف بين نرخ بهره ی پرداختي و دريافتي، هم هزينه هاي بانک را جبران و هم براي صاحبان بانک درآمد و سود ايجاد مي کند. علاوه بر نقش نخست يا واسطه گري بانک ها، آن ها يک وظيفه ی مهم ديگر نيز در اقتصاد بر عهده دارند: با افتتاح نوعي حساب سپرده ی ديداري تسهيلاتي براي مردم فراهم مي کنند تا کالاها و خدمات موردنياز خود را با چک خريداري کنند. به عبارت ديگر بانک ها به خلق نوعي سرمايه مي پردازند که مردم از آن به عنوان وسيله ی مبادله استفاده مي کنند. نقش بانک ها در ايجاد وسيله ی مبادله نقش و وظيفه ی آن ها را از ساير مؤسسات مالي متمايز مي کند. سهام و اوراق بهادار ( مشارکت ) همانند سپرده هاي بانکي وسيله ی حفظ ارزش و ذخيره ی ثروت و دارايي مردم اند، که از گذشته تا زمان حال پس انداز کرده اند، اما امکان استفاده از اين ثروت مانند صدور يک چک، آسان، ارزان، و سريع نيست.

شرکت هاي سرمايه گذاري مشترک

شرکت سرمايه گذاري نوعي نهاد مالي است که سهام خود را به عمومي مردم عرضه مي کند و آن ها را به فروش مي رساند، آن گاه سرمايه هاي به دست آمده از محل فروش سهام را براي خريد انواع سهام، اوراق قرضه ( مشارکت )، و به طور کلي سرمايه گذاري در سبدي از دارايي ها به کار مي برد. صاحبان سهام شرکت هاي سرمايه گذاري، تمامي مخاطرات مربوط به اين نوع سرمايه گذاري در انواع دارايي ها را مي پذيرند. اگر ارزش سبد دارايي ( سهام، اوراق مشارکت، و... ) افزايش يابد، سهام داران سود مي برند و اگر ارزش سبد دارايي ها کاهش يابد، سهام داران زيان خواهند ديد.
نخستين منفعت شرکت هاي سرمايه گذاري مشترک اين است که مردم امکان استفاده از پس اندازهاي اندک خود را در انواع سرمايه گذاري ها دارند. خريداران سهام و اوراق قرضه ( مشارکت ) از اين نصيحت به خوبي استفاده مي کنند: « هرگز همه ی تخم مرغ هاي خود را در يک سبد نگذاريد ». از آن جا که ارزش هر سهام يا اوراق قرضه ( مشارکت ) به آينده ی يک شرکت گره خورده است، با خريداري يک نوع سهام يا اوراق قرقضه خود را با ريسک يا مخاطره اي بسيار بالا رو به رو کرده ايم. برعکس مردمي که يک سبد متنوع از دارايي ها مانند سهام و اوراق مشارکت را خريداري مي کنند با مخاطره اي کم تر رو به رو هستند زيرا در هر شرکت سهمي اندک دارند. شرکت هاي سرمايه گذاري مشترک به خوبي می توانند اين تنوع را ايجاد کنند. هر شخص با صرف فقط چند دلار مي تواند در يک شرکت سرمايه گذاري مشترک سهيم شود و به طور غيرمستقيم مالک يا سهام دار صدها شرکت بزرگ باشد. در ازاي اين خدمت، شرکت هاي سرمايه گذاري مشترک معمولاً بهره اي معادل 0/5 تا 2 درصد دارايي هاي اشخاص در سال را دريافت مي کنند.
دومين فايده ی شرکت هاي سرمايه گذاري مشترک اين است که شرکت هاي فوق مهارت های مديران مالي متخصص و کارآزموده را در اختيار مردم عادي قرار مي دهند. مديران شرکت هاي سرمايه گذاري مشترک توجه زيادي به توسعه و رونق شرکت ها دارند. مديران اين شرکت ها براي خريد سهام اقدام به خريد سهام شرکت هايي مي کنند که در آينده سودآوری دارند و متقابلاً سهام شرکت هايي را که چشم انداز آتي خوبي ندارند به فروش مي رسانند. به نظر مي رسد که با وجود مديران متخصص در شرکت هاي سرمايه گذاري مشترک منافع سپرده گذاران و پس انداز کنندگان به خوبي تأمین مي شود.
اقتصاددانان امور مالي نسبت به اين نظريه ( فايده ی دوم شرکت هاي سرمايه گذاري مشترک ) ترديد دارند. هزاران مدير متخصص در امور مالي، همگي توجه خاص به فعاليت هاي اقتصادي شرکت ها دارند و قيمت سهام شرکت ها نشان دهنده ی ارزش واقعي آن شرکت است. در نتيجه امکان ندارد که همه ی شرکت هاي سرمايه گذاري بتوانند سهام خوب را خريداري و سهام بد را در بازار به فروش برسانند. در واقع شرکت هاي سرمايه گذاري مشترک را شرکت هاي شاخص نيز مي ناميم زيرا سهام را با توجه به شاخص قيمت سهام خريداري مي کنند و اين کار قدري بهتر از اقدام مديران فعال و متخصص در خريد سهام است. حسن استفاده از شرکت هاي شاخص اين است که خريدوفروش کم تر و با عدم پرداخت حقوق به مديران متخصص در امور مالي، هزينه هاي کم تر دارند.

جمع بندي

اقتصاد امريکا شامل نهادهاي مالي متنوعي است. علاوه بر بازار اوراق قرضه ( مشارکت )، بازار سهام، بانک ها و شرکت هاي سرمايه گذاري مشترک، صندوق هاي بازنشستگي، تعاوني هاي اعتبار، شرکت هاي بيمه، و شرکت هاي محلي تأمین اعتبار نيز وجود دارند. اين نهادها از جنبه هاي مختلف، متفاوت اند. وقتي نقش نظام مالي را در اقتصاد کلان بررسي مي کرديم، گفتيم که نقاط اشتراک و مشابهت اين نهادها بيش از تفاوت آن ها اهميت دارند. اين نهادهای مالي همگي داراي يک هدف هستند، هدايت منابع از سوي پس اندازکنندگان به سمت وام گيرندگان ( سرمايه گذاران ).

پي نوشت ها :

1-Intel
2-نوعي اوراق قرضه که توسط دولت هاي محلي و ايالتي امريکا منتشر مي شود، اوراق قرضه ی شهرداري نام دارد که معاف از پرداخت ماليات بر درآمد به دولت مرکزي است، ولي بهره ی کم تري در مقايسه با اوراق قرضه ی منتشر شده از سوي شرکت ها و دولت مرکزي به آن تعلق مي گيرد.
3-National Association of Securities Dealers Automated Quotation System

منبع مقاله :
منکيو، گريگوري، (1391) ، کليات علم اقتصاد، ترجمه: حميدرضا ارباب، تهران: نشرني، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.