تلويزيون در آمريکاي لاتين (2)

اواخر دهه ي 1960 و دهه ي 1970 نه تنها زمان تلاش هاي ناموفق در زمينه پي چويي بديل هايي براي تلويزيون تجاري، بلکه ضمناً سال هاي بلوغ تدريجي بخش خصوصي، و سرانجام تثبيت آن، نيز بود. اين زماني بود که طي آن ساختار سه
جمعه، 4 مهر 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تلويزيون در آمريکاي لاتين (2)
تلويزيون در آمريکاي لاتين (2)

 

نويسنده: سيلويو وايسبرد *




 

شرکت هاي تلويزيوني و تثبيت توليد منطقه اي

اواخر دهه ي 1960 و دهه ي 1970 نه تنها زمان تلاش هاي ناموفق در زمينه پي چويي بديل هايي براي تلويزيون تجاري، بلکه ضمناً سال هاي بلوغ تدريجي بخش خصوصي، و سرانجام تثبيت آن، نيز بود. اين زماني بود که طي آن ساختار سه طبقه اي تلويزيون امريکاي لاتين شروع به شکل گيري کرد. شرکت هاي تلويزيوني را مي توان در سه گروه طبقه بندي کرد: 1- توليدکنندگان عمده و صادر کنندگان منطقه اي و جهاني محصولات تلويزيوني که در بزرگ ترين کشورهاي منطقه ( برزيل و مکزيک ) مستقرند؛ 2- توليدکنندگان و صادرکنندگان جزء که پايگاهشان در کشورهاي متوسط از نظر وسعت، قرار دارد ( آرژانتين، شيلي، کلمبيا، پرو و ونزوئلا )؛ و 3 - شرکت هاي کوچک در کشورهاي کوچک ( بوليوي، اکوادُر، پاراگوئه، اوروگوئه، و نيز در امريکاي مرکزي ) که توليدکننده برنامه هاي کوچک اند و اساساً از برنامه هاي امريکايي و منطقه اي تغذيه مي شوند.
گروه اول با تله ويزاي مکزيک و گلوبوي برزيل مشخص مي شوند. اين دو، بر صنايع تلويزيون کشور خود مسلط اند. و برنامه هاي تلويزيون را از بيش از يک دهه گذشته، با محصولات خانگي پرساخته و يک تنه تله نوولاها را به کالاهاي جهاني و اشکال فرهنگي مبدل کرده اند. مطالعات تطبيقي در مورد اين دو شرکت موجود نيست، اما خط سير تاريخي و نيز عمليات آنها در حال حاضر، نشان دهنده تشابه هاي مهمي است. مي گويند که آنها به فرمولي دست يافته اند که راهبردهاي مديريتي و بازاريابي امريکايي، سرمايه گذاري سنگين در فناوري، و توليدات منطبق با فرهنگ هاي مردم پسند و مصرف کنندگان را که همه تحت نظارت نيرومند خانواده هاي آزکاراگا (1) در مکزيک و مارينهو (2) در برزيل است، با يکديگر ترکيب مي کند. ظهور و پيشرفت شهاب گونه هر دو شرکت در فلک رسانه هاي منطقه اي و جهاني، با تحولات ذيل ميسر و هموار شده است. نخست اين که، تله ويزا و گلوبو همزمان با هنگامي که تعداد کل گيرنده ها و بينندگان در بزرگ ترين بازارهاي تلويزيوني منطقه به حد انفجار رسيد، تثبيت موقعيت خانگي خود را آغاز کردند. با بالا رفتن تعداد گيرنده ها و بينندگان، بازار تلويزيون به شکلي فزاينده سرمايه هاي بزرگ تبليغاتي را جذب کرد و اين سرمايه ها به نوبه خود به تسخير شبکه هاي رو به رونق تلويزيوني درآمدند.
دوم، متحد و متفق شدن با دولت هاي اقتدارگرا براي توسعه پوياي هر دو شرکت جنبه ي بنيادي داشت. موارد برزيل و مکزيک نشان مي دهند که حکومت و شرکت هاي خصوصي در دو طرف متقابل نبوده، بلکه اغلب براي بهره وري متقابل، با يکديگر همکاري کرده اند. دست بر قضا تولد تله ويزا اصلاً به دليل واکنش عاملان قدرتمند پخش تلويزيوني در برابر سياست هاي دولت در اوايل دهه 1970 بود. سه ايستگاه خصوصي اصلي در مکزيکوسيتي تصميم گرفتند براي مقابله با فشارهاي دولت اِچه وريا و سياست هاي طرفداري از حکومت او، با يکديگر ائتلاف کنند. اما قبل و بعد از آن دوره، شريکان تله ويزا با قطعيت تمام حمايت خود را از حزب پارتيدو رِوولوسيوناريو انيستيتوسيونال ( پي.آر.آي )(3) که در هفتاد سال گذشته بر مکزيک حکمراني مي کرد، اعلام داشتند. اميليو آزکاراگا، رئيس تله ويزا و سهامدار عمده اين شرکت تأکيد کرده بود: « ما جزو پي.آر. آي هستيم و هميشه جزو پي.آر.اي بوده ايم. ما نمي توانيم از نامزدهاي انتخاباتي حزب ديگري پشتيباني کنيم. و به عنوان اعضاي حزب، از هيچ اقدام ممکني براي برنده شدن کانديداي خودمان کوتاهي نمي کنيم ». منافع تله ويزا غالباً با حکومت/ دولت / پي.آر.آي همگرايي داشت. مثلاً پروژه ماهواره داخلي موسوم به سيستما مورلوس(4) را در نظر بگيريد که ابتدا از آن به عنوان پروژه اي براي توسعه ارتباطات ملي استقبال شده بود و معتقد بودند که مي تواند وابستگي مکزيک به ماهواره هاي تحت نظارت غرب را کاهش دهد. تله ويزا با تمام امکانات و از صميم قلب از اين پروژه پشتيباني کرد چرا که مي توانست ( و در حقيقت توانست ) بلندپروازي هاي اين شرکت را در به وجود آوردن يک شبکه ملي بدون اتکا به فناور هاي مايکروويو سهولت بخشد.
گلوبو نيز به طريق مشابه و به واسطه پشتيباني از حکومت اقتدارگرايي که در سال 1964 به قدرت رسيد، و منافع عظيمي را درو کرد. اين شرکت بلندپرواز، از برنامه توسعه فني در سراسر سرزمين پهناور برزيل که به رهبري دولت انجام مي گرفت، و نيز اعمال محدوديت بر مالکيت خارجي در صنايع رسانه ها، و تبليغات تلويزيوني رو به افزايش از سوي دولت، بهره برداري کرد. گلوبو به لطف اين سياست ها و با راه اندازي يک رشته ايستگاه در بزرگ ترين بازارهاي تلويزيوني مناطق شهري، توانست چهارمين شبکه بزرگ جهان را ايجاد کند. در مقابل، گلوبو هم به نشانه سپاس از سخاوت مقامات دولت، با رفتن به زير عَلَم پيام خوش بينانه حکومت در مورد « معجزه برزيلي » و حمايت از ساکت کردن نارضايتي ها و سرکوب، دين خود را ادا کرد. اين رابطه در اواسط و اواخر دهه 1970، چرخشي نامنتظره در پيش گرفت. در آن هنگام، ارتش که نگران قدرت فوق العاده و غير قابل کنترل گلوبو بود، سياست هايي را در جهت تشويق رقابت و برپايي شبکه هاي تلويزيوني به اجرا گذاشت.
سوم آن که، هر دو شرکت گلوبو و تله ويستا در کشور خود موقعيت هاي تقريباً انحصارگرايانه اي را اختيار کرده بودند. موقعيت تله ويستا در اين ميان مسلماً بي نظير است، زيرا اين شرکت از نظر تاريخي نود درصد بينندگان داخل و هشتاد درصد تبليغات تلويزيوني را به سوي خود جلب کرده است که اين رقم، به ويژه با در نظر گرفتن اين که تلويزيون مکزيک شصت و هفت درصد از هزينه هاي 1/8 ميليارد دلاري تبليغات را به خود اختصاص مي دهد، رقم بسيار چشمگيري است. رقابت در بخش خصوصي تنها پس از فروش شبکه دولتي مؤسسه تلويزيون مکزيک در سال 1993 آغاز شد. گروپو الکترا (5) (بزرگ ترين فروشنده لوازم الکتريکي و خانگي مکزيک) جئوکنسرسيوم (6)، گروهي قدرتمند و صاحب سهم در فعاليت هاي اقتصادي مختلف، همراه با پشتيباني پارامونت و کاپيتال سيتيز/ اي.بي.سي، و همکاري مشترک عاملان پخش تلويزيوني که از پيش در صحنه حضور داشتند، به زنجيره نهادهاي متعلق به دولت پيشنهاد قيمت دادند. پس از تأملات فراوان، سرانجام گروپوالکترا، علي رغم پيش بيني هايي که مي گفت يکي از رقيبان آن با توجه به اعتبار و امتيازاتش- از جمله قابليت هاي مالي و فني شرکت هاي رسانه اي امريکايي- مورد توجه بيشتري است، برگزيده شد. در طول دهه 1990، شبکه جديد تلويزيون آزتکا (7) کانون اتهام هايي بود که برادر رئيس جمهور وقت کارلوس ساليناس دِگورتاري (8) را نيز درگير کرده بود. برادر گورتاري ظاهراً مظنون به اخذ وامي غيرقانوني و استفاده موفقيت آميز از آن براي گروه ساليناس پليگو (9) و در جهت پيشنهاد قيمت براي پروانه پخش تلويزيوني بود. تلويزيون آزتکا سهم تله ويزا را به هفتاد و پنج درصد رساند، که اين اتفاق در کشوري که نام تله ويزا براي چندين دهه متوالي مترادف با تلويزيون بود، خالي از اهميت نيست. از نظر بسياري از ناظران، موفقيت سريع تله ويزا تا حدودي مديون راهبرد برنامه هايي بود که بيشتر شبيه هم هستند (تله نوولاها، برنامه هاي ورزشي، برنامه هاي جوانان) و فقط اندکي با هم تفاوت دارند. تله ويزا حتي هفت تله نوولا را در برنامه روزانه خود گذاشته بود که سريال هاي وارداتي موفق از آرژانتين و کلمبيا و نيز توليدات خانگي درگير با موضوع هاي حساس ( فساد و مواد مخدر ) که تله ويزا از نظر تاريخي هميشه از طرح آنها پرهيز داشت، در زمره اين برنامه ها بودند.
در برزيل، گلوبو علي رغم وجود شبکه هاي ديگر، از موقعيتي چالش ناپذير برخوردار بود. تنها در اواخر دهه ي 1980 بود که شبکه هاي تازه وارد سيستما برازيلريو دِ تلويزيون ( اس.بي.تي )(10) و مانکته (11) توانستند در حداقل ممکن براي دسترسي به ببنندگان و پول هاي تبليغات رقابت کنند و با عرضه مجله هاي خبري جنجال انگيز مثل آکويي اگورا (12)، نمايش هاي واريته، برنامه هاي اشک انگيز مکزيکي و آرژانتيني، و تله نوولاهاي خانگي مثل پانتانال (13)، که از خط قرمز موضوع هاي ممنوع عبور کرد و بودجه هاي توليد بزرگ تر و صحنه هاي طبيعي باشکوه را در تصاوير خود جاي داد، توانست انحصار و نظارت گلوبو را بشکند. اس.بي.تي براي توسعه توليد در رويارويي با گلوبو و بزرگنمايي حضور بين المللي خود، اخيراً يکصد ميليون دلار براي استوديوهاي بسيار پيشرفته خود سرمايه گذاري کرده است. سهم هفتاد درصدي گلوبو هنوز در برابر سهم اس.بي.تي، و سهام يک رقمي مانکته و بانديرانتس (14) از بازار تلويزيوني، هنوز بسيار عظيم است.
چهارم، تله ويزا گلوبو فقط شرکت هاي تلويزيوني نيستند، بلکه، چه به طور افقي و چه به طور عمودي، شرکت هاي متحده اي هستند که منافع وسيعي در صنايع رسانه ها و صنايع ديگر دارند. تله ويزا داراي منافعي در صنايع فيلم، تبليغات در فضاهاي باز، تلفن و چاپ و انتشارات، چه در مکزيک و چه در صحنه بين المللي است. اين مؤسسه بزرگ اقتصادي ضمناً مالکيت مشترک ماهواره پَن اَم (15) و شرکت هاي تلويزيوني مختلف، از جمله شبکه يوني ويژن در امريکا، مگاويژن در شيلي، شرکت انتشارات راديويي پرو را دارد، و توافق هاي پخش با ايستگاه هايي در اوروگوئه و ونزوئلا را نيز در زمره امکانات خود گنجانده است.
گلوبو هم منافعي در ايستگاه هاي راديو و تلويزيون، چاپ و انتشارات، موسيقي ضبط شده، دامپروري، بيمه، تجهيزات ارتباطات دور، بانکداري و سرمايه گذاري دارد. نظارت بر بازارهاي داخلي براي هر دو شرکت تله ويزا و گلوبو مبناي شروع عمليات بين المللي آنها بوده است. با آن که توانايي اقتصادي و شبکه هاي توزيع جهاني اين دو شرکت، در مقايسه با غول هاي رسانه اي جهان توسعه يافته، هنوز کم رنگ به نظر مي رسد، ولي اينها، به هر حال، در بازار جهاني تلويزيون جاي پاي محکمي پيدا کرده اند. در طول دهه هاي گذشته اين شرکت ها از طريق فروش برنامه، شرکت در توليدات مشترک، و سرمايه گذاري مستقيم در مالکيت رسانه ها در سطح بين المللي توسعه يافته اند. تله ويزا سالانه تقريباً بيست و نه هزار ساعت توليد برنامه دارد، به بيش از يکصد کشور برنامه صادر مي کند و تعداد بينندگان اسپانيولي زبان آن در سراسر جهان سر به سيصدوچهل ميليون نفر مي زند. گلوبو هم موفقيت جهاني مشابه داشته، و به يکصد و بيست کشور برنامه صادر مي کند، با آن که تله نوولاها نود و پنج درصد فروش بين المللي گلوبو را تشکيل مي دهند، ولي اين شرکت برنامه هاي کودکان، ورزشي، سريال، نمايش هاي موزيکال، و حتي برنامه بسيار موفق خود، تصميم با توست (16) را هم فروخته است.
گروهي از شرکت هاي تلويزيوني کوچک تر، با هدف دنبال کردن آن مسير جهاني موفق که غول هاي رسانه اي برزيلي و مکزيکي آن را تابان نموده بودند، با يورش هايي کوچک، اما موفق، به بازارهاي بين المللي وارد شدند، برخلاف دهه 1960 که برنامه هاي وارداتي از امريکا بر تلويزيون استيلا داشت، يا در اواخر دهه 1970 و اوايل دهه 1980 که توليدات گلوبو و تله ويزا منطقه را در مي نورديد، الگوي ترافيک تلويزيوني شکل دهنده چيزي است که جان سينکلر (17)، يکي از پژوهشگران اين زمينه، آن را « لحاف چهل تکه » مي نامد: بدين معنا که تأمين برنامه هاي تلويزيوني نه از يک راه، که از بسيار راه ها و مسيرهاي فراوان صورت مي گيرد. توليدات امريکاي لاتين، در سراسر منطقه و در بازارهاي جهاني توزيع مي شود. بسياري از اين توليدات در يونان، اندونزي، ايتاليا، اسرائيل، ليتوافي، فيليپين، پرتغال، روسيه، و اسپانيا جزو پربيننده ترين برنامه هاي تلويزيوني هستند.
در دهه هاي گذشته، دو شرکت ونزوئلاي وِنِه ويژن (18) و تلويزيون راديو کاراکاس ده ها سريال بسيار موفق تله نوولا به کشورهاي امريکاي لاتين و جنوب اروپا صادر کرده، و اخيراً حدود هشتصد- نهصد ساعت برنامه از اين گونه را پشت سر هم و در ظرف يک سال توليد کرده اند. در آرژانتين تله فه (19) پس از موفقيت در مزايده فروش يکي از ايستگاه هاي تلويزيوني که سابقا در مالکيت دولت بود، بر توليد و توزيع بين المللي تأکيد گذاشته است. تله فه اخيراً سالانه چهارصد ساعت برنامه توليد کرده و هم توليدات داخلي و هم توليدات مشترک با شبکه اس.بي.تي برزيل و غول اقتصادي ايتاليا، يعني سيلويو برلوسکوني (20)، را صادر کرده است. همزمان با تله فه، تعدادي از توليدکنندگان مستقل آرژانتين نيز برنامه هايي به کشورهاي مختلف جهان مي فروشند. رونق توليد تلويزيوني موجب ترميم و بازسازي استوديوهاي قديمي اي شده که در سال هاي طلايي صنعت فيلمسازي داخلي در دهه هاي 1940 و 1950 استفاده مي شدند ولي به علت رکود شديد صنعت فيلم در دهه هاي گذشته، عملاً متروک افتاده بودند. قدرتمندترين شرکت رسانه اي پرو، يعني پان امريکانا دِ تلويزيون (21) صادر کننده نمايش هاي تلويزيوني و گرداننده سبکه کابلي منطقه اي سيستما اونيدودِ راديو ديفوزيون ( سور ) (22) است که برنامه هاي خبري و سرگرمي از دوازده عامل پخش تلويزيوني در امريکاي لاتين را در زمره جدول برنامه اي خود دارد. توسعه منابع تأمين برنامه نه شامل توليدات همه کشورها، بلکه شامل توليداتي از بزرگ ترين شرکت هاي واقع در طبقه يا مرتبه دوم بازار تلويزيوني مي شود.
تثبيت توليدات محلي در منطقه هيچ چالشي در برابر پخش تجاري نيست، بلکه برعکس، جست و جوي بازارهاي فراملي، منافع، و بينندگان اصلاً توليد و راهبردهاي توزيع بين المللي را به کار مي اندازد. در تعبير عنوان کتاب مؤثر جِرِمي تانستال (23)، بايد گفت که بالاگرفتن کار توليدات داخلي نشان دهنده اين است که، در امريکاي لاتين، « رسانه ها امريکايي نيستند »؛ اين در حالي است که منظور ما از امريکايي، مليت صاحبان رسانه ها و مبدأ اصلي برنامه باشد. اما اگر امريکايي مشخصاً اشاره به الگوي تجاري تلويزيوني داشته باشد که بيش از پيش از سوي مجتمع هاي رسانه اي بزرگ، چه از نظر افقي و چه از نظر عمودي، بر آنها نظارت مي شود، آن وقت تجربه هاي تلويزيون در امريکاي لاتين مؤيد همان نتيجه اي است که تانستال به آن رسيد، يعني اين که رسانه ها، به راستي امريکايي اند.

يورش به سوي فناوري هاي جديد

توسعه ي فناوري هاي جديد توزيع برنامه هاي تلويزيوني به همراه رشد اقتصادي معتدل و تغييرات در سياست هاي قانون گذاري که سرمايه گذاري هاي خارجي را سهولت مي بخشد، از جمله تحولاتي هستند که مرحله تازه اي در تاريخ تلويزيون منطقه گشوده اند.
صنعت تلويزيون کابلي در طول دهه 1990 پيوسته در حال رشد بوده است. تعداد سيستم هاي کابلي و مشتريان آنها در تمامي منطقه با رونق قرين بوده است. شمار کل چهارده ميليون مشترک ( تقريباً هجده درصد خانواده هاي تلويزيون دار) در امريکاي لاتين، هنوز در مقايسه با کشورهاي غربي که تلويزيون کابلي در آنها رواج بساير دارد، اندک است. با اين حال دسترسي محدود، شرکت هاي بين المللي و منطقه اي را که طرح هاي جسورانه تلويزيون کابلي را به اجر درآورده و يا در آنها سرمايه گذاري کرده اند، دلسرد نکرده است. وجود شمار کوچکي از بيندگان مرفه همراه با نشانه هاي ثبات اقتصادي پس از يک دوره طولاني، تورم توأم با رکود، علاقه به آينده تلويزيون پولي ( آبونماني ) را تقويت کرده است. همان گونه که انتظار مي رفت، اين پديده در تمامي گروه هاي اجتماعي شايع نبوده است.در منطقه اي با نابرابري هاي اجتماعي ماندگار، بينندگان تلويزيون کابلي عمدتاً در ميان گروه هاي بالا دست از نظر طبقاتي، متمرکز شده اند. چهل درصد از کل مشترکان تلويزيون کابلي منطقه در آرژانتين، و يک چهارم آن ها در مکزيک هستند. در آرژانتين 4/9 ميليون مشترک تلويزيون کابلي وجود دارد که تقريباً نيمي از خانه هاي تلويزيون دار اين کشور را تشکيل مي دهند و از يکهزار و يکصد سيستم کابلي خدمات مي گيرند. بازار تلويزيون کابلي برزيل پيوسته در حال رشد بوده و ارقام جاري 1/2 ميليون مشترک از کل سي و چهار ميليون خانوار تلويزيوني را شامل مي شود.
توسعه ي تلويزيون امريکاي لاتين علاقه بسياري از کنسرسيوم هاي بين المللي را که به در اختيار گرفتن بخشي از هشتاد ميليون خانوار تلويزيوني منطقه اميدوارند، به شدت برانگيخته است. توزيع برنامه از طريق ماهواره هاي اينتل پن ام، و ماهواره هاي داخلي در برزيل، مکزيک و اخيراً آرژانتين انجام گرفته است. دو سوم درآمدهاي امريکاي لاتيني پن ام سَت از اجازه ترانسپاندر پخش تلويزيوني تأمين مي شود. صاحبان منافع در تلويزيون کابلي امريکا به دنبال مذاکرات تجاري که محدوديت هاي مالکيت خارجي را حذف کرد، به سرعت از سمت جنوب توسعه يافتند و اين به ويژه در حالي بود که بازار تلويزيون کابلي آمريکا روند کندي را در پيش گرفته بود شرکت تله کاميونيکيشن (24)، نهادهاي ذينفع در تلويزيون کابلي، و گروه هاي سرمايه گذار، اخيراً در شرکت هاي تلويزيوني صاحب سهام شده اند. تعدادي از شبکه هاي عامل تأمين برنامه مثل ديسکاوري، ئي.اس.پي.ان، فاکس، اچ، بي.اُ، ام.تي.وي و تي .ان.تي شعبه هاي امريکاي لاتيني خود را به وجود آورده اند. شبکه هاي امريکايي در سرمايه گذاري مشترک با سه نهاد پخش منطقه اي در جهت تأمين سرويس هايي براي يک ميليون مشترک تلويزيون کابلي شرکت کرده اند. سينه کانال، که يک کانال ويژه پخش فيلم هاي سينمايي در منطقه است، خود حاصل اتفاق استوديوهاي هاليوود و شرکت هاي تلويزيون کابلي با شرکت هاي ذينفع در برزيل، شيلي، مکزيک و ونزوئلاست. سي.ان.ان و سي.بي.اس. اخيراً سرويس هاي بيست و چهار ساعته خبري به زبان اسپانيولي را راه اندازي کرده اند. افزون بر اين، تأمين برنامه تلويزيون کابلي، شامل سرويس هاي بين المللي آر.تي.وي.ئي، آر.اي.آي، بي.بي.سي، و دويچه وله (25) از اروپا، و ئي.سي.اُُ ( تله ويزا ) تي.وي.ان شيلي، و مانکته برزيل از امريکاي لاتين مي شود.
آخرين تحول، يورش به سوي تلويزيون ماهواره ي بوده است. اشاعه ي نسبتاً اندک تلويزيون کابلي، که به استثناي مورد آرژانتين، بيش از پانزده درصد نيست، شرکت هاي منطقه اي و بين المللي را به وسوسه توسل به تلويزيون ماهواره اي « مستقيم به خانه » انداخته است. تعدادي از شرکت ها اخيراً براي سلطه بر بازار پنج ميليوني خانوارها تا سال 2000 (براساس گمانه زني هاي اخير) در تلاش و تقلا بوده اند. دو مورد از بلندپروازانه ترين پروژه ها توسط شرکت گالاکسي لاتين امريکا (26)، يکي از شريکان مجتمع رسانه اي هيوز (27)، گروه سينه روسِ (28) ونزوئلا، آبريل (29) برزيل، مالتي ويژن مکزيک، و اسکاي امريکاي لاتين که به نوبه خود با شرکت هاي نيوزکورپوريشن، تي.سي.آي، تله ويزا و گلوبو هم گروه شده اند، راه اندازي گرديده است.
اين اتحاد و اتفاق ها نشان دهنده اين حقيقت است که آينده صنعت تلويزيون در اين منطقه از وضع تقابلي « امريکاي لاتين رو در روي امريکا » کنار مي کشد و در عوض، از شراکت بين غو ل هاي رسانه اي جهان که منابع بي پايان، آرشيوهاي پربار ويديويي و روابط بين المللي را با خود مي آورند از يک سو، و کانون هاي نيرومند امريکاي لاتين از سوي ديگر، برخوردار مي شود، که اساساً مواضع مسلط، قابليت هاي توليد، و دانش گسترده تلويزيون در منطقه ارائه مي کنند.

تلويزيون و فرهنگ هاي ملي در عصر جهاني شدن

شايد آخرين مرحله جهاني شدن تلويزيون لرزه بر اندم بسياري از نهادهاي پخش تلويزيوني و دولت هاي اروپا و آسيا انداخته باشد، اما جهاني شدن تلويزيون فقط چند تار موي امريکاي لاتين را آشفته کرده است. گذشت آن روزهايي که سيل خروشان تلويزيون امريکا لعن و اعتراض هاي پرشوري برمي انگيخت و خواهان اقدامات متقابل مي شد. در منطقه اي که از نظر تاريخي هميشه نگراني هايي در مورد جريان بين المللي نامتعادل اطلاعات وجود داشته است، [تقريباً] نبود ترس و نگراني از تأثير فرهنگي تلويزيون جهاني، نکته قابل توجهي است. اکنون روشنفکران و سياستگذاران، حتي آنها که در خط اول جبهه بحث و مناظرات ان.دبليو.آي.سي.اُ در دو دهه قبل قرار داشتند، به ندرت در مورد برنامه هاي وارداتي اظهار نگراني مي کنند. اگرچه بعضي از دولت ها تدابير و اقدامات حمايتي خاص را در پيش گرفته اند، اما مقررات به ندرت نظارت يا اعمال مي شود. هيچ گونه طرح يا تدبير منطقه اي براي تقويت صنايع شنيداري و ديداري و تشويق مبادلات در زمينه تأمين برنامه وجود ندارد. هيچ يک از دو توافق تجاري که اخيراً در منطقه در حال اجراست نتوانسته وضع صنايع فرهنگي را به صورت ريشه اي دگرگون سازد. توافقنامه تجارت آزاد امريکاي شمالي ( ان.اي.اف.تي.اي ) (30) مقررات از پيش موجودي را که تصريح داشت فقط مکزيکي ها مي توانند پروانه سخن و تصويرپراکني در اين کشور را داشته باشند، تغيير نداد؛ اما شرکت خارجي ها در پروژه هاي تلويزيون کابلي در مکزيک را مجاز دانست و محدوديت هاي مالکيت رسانه ها در مرز امريکا و مکزيک را از ميان برداشت. مسئله عمده ديگر، اعمال قانون کپي رايت و حقوق معنوي بود. توافق اتحاد اقتصادي بين کشورهاي آرژانتين، برزيل، پاراگوئه و اروگوئه (31) با صنايع سنتي سرو کار داشت و مسائل رسانه ها را در دستور کار خود قرار نداده بود. اين مثال ها تصويرگر يک دگرگوني عمده است: نگراني درباره ي پيامدهاي جهاني شدن صنايع رسانه ها و هويت فرهنگي، به تصور و تفکر کاري ندارد و هم چون گذشته بر برنامه هاي سياسي امريکاي لاتين استيلا دارد. پس اين تغيير چشمگير از کجا آمده است؟
تغيير و چرخش در روح زمانه سخن و تصويرپراکني، به ويژه بازتاب مسير و تاريخ سياسي تلويزيون در منطقه است. از بسياري جهات، جهاني شدن تلويزيون خبر کهنه اي است. حتي پيش از آن که خصوصي شدن و مقررات زدايي به صورت سياست روز درآيد، تکامل تلويزيون از پويايي جهاني شدن رسانه ها جدايي ناپذير بود. از همان آغاز، تاريخ تلويزيون امريکاي لاتين تنها در ارتباط با توسعه جهاني منافع بين المللي و به ويژه منافع امريکا و در پاسخ به چنين ارتباطي معنا و مفهوم داشته است. از اين لحاظ، امريکاي لاتين از پيش سعي کرده بود با تقويت نقش حکومت در حمايت از فرهنگ هاي ملي با جهاني شدن مقابله کند. بدنامي تجربيات گذشته در زمينه تلويزيون دولتي، به هر حال، امکان در نظر داشتن حتي عادي ترين بديل ها را در برابر توسعه جهاني قدرت هاي رسانه اي منتفي مي سازد. هر گونه پيشنهاد سياستگذاري در جهت گريز از موج اخير تلويزيون جهاني و تقويت فرهنگ هاي محلي، ناگزير گوش به نغمه دخالت حکومت خواهد سپرد. تلويزيون دولتي در امريکاي لاتين، بوي اقتدارگرايي و بوي حکومت هاي نظامي ( و نيز چند دولت غيرنظامي ) را مي دهد که عملاً از تلويزيون دولتي به عنوان غنيمت جنگي و تبليغات رسمي استفاده مي کردند؛ بوي تصوري انعطاف ناپذير از هويت ملي که تکثر و مناقشه فرهنگي را منتفي ساخت ( و سرکوب کرده ) است. آن تجربه ها ضمناً با موج رفيع احساسات و سياست هاي ضدامپرياليستي، که با کنار گذاشتن نهضت هاي چپ ملي- مردمي عملاً از صحنه محو شده بود، نيز مرتبط است.
گذشته از تغيير در حال و هواي سياسي و فکري، وضعيت کنوني تلويزيون امريکاي لاتين دلايل کمتري براي نگراني درباره فقدان هويت هاي ملي در عصر جهاني شدن، نشان مي دهد. محبوبيت معمول توليدات داخلي و منطقه اي جاي نگراني چنداني در مورد « محتواي ملي » تلويزيون باقي نمي گذارد در سال 1993 برنامه هاي محلي جزو پنج نمايش اول تلويزيون از لحاظ تعداد بينندگان بودند: از اين پنج برنامه يکي در بوليوي ( دو برنامه منطقه اي )، چهار برنامه در آرژانتين، و هر پنج برنامه در برزيل عرضه شدند. جداول برنامه هاي تلويزيون و تعداد بينندگان آنها تأييدي بر اين حقيقت است که تلويزيون محلي، هر وقت که وجود داشته باشد، توليدات امريکايي را، به ويژه از جدول ساعات پربيننده کنار مي گذارد و حاکم بر ترجيحات تماشاگران است.
اين تغيير و جابه جايي در تأمين برنامه امکانات تازه اي را در برابر تلويزيون گشوده است، امکاناتي که تلويزيون را در گفت و گوي نزديک و دائمي با تصويرسازي فرهنگي از جوامع امريکاي لاتين قرار مي دهد. تلويزيون در رابطه اي پيچيده و چندگانه با تنوع تجليات فرهنگي درگير است. اخبار تلويزيوني اغلب به عنوان منبع الهام نويسندگان سريال هاي تله نوولا عمل مي کند. سريال هايي مثل امپراتريز (32)، و پر استاس کالس (33)، اشاراتي غيرقابل اشتباه به فساد سياسي و فقر در ونزوئلا دارند. سريال هاي سلسته (34)، آنتونلا (35) و پرلانگري (36) به مسائلي هم چون ايدز، اهداي اعضا، سرطان، و جنسيت و ديگر مسائل مربوط به آن مي پردازند که بر اخبار آرژانتين در اوايل دهه 1990 چيرگي دارد. سريال بسيار موفق کلمبيايي به نام کافه تاريخ هاي منطقه، فرهنگ هاي ملي، و مکان هاي جهاني را درنورديد. به جز در مورد تله نوولاي برزيلي، جهاني شدن تلويزيون امريکاي لاتين به ضعف يا رقيق شدن محتواي محلي نينجاميده است. بازار خانگي/ داخلي هم چنان عامل اقتصادي مسلط است. ضمناً، برنامه هاي ورزشي تلويزيون هم چنان در ساخت و بازآفريني هويت هاي ملي مهم جلوه مي کنند و شايد حتي در تقويت حس مليت و تفاوت فرهنگي هم نقشي داشته باشند. در امريکاي لاتين، پخش تلويزيوني مسابقات فوتبال بين تيم هاي ملي، به ناچار برنامه هاي عادي را قطع مي کند و دستگاه هاي تلويزيون را به صورت محل هاي گردهمايي درمي آورد. پخش تلويزيوني مسابقات المپيک تقريباً به طور اختصاصي بر تيم هاي ملي و تيم هايي که بالقوه يا بالفعل برنده مي شوند، تمرکز دارد.
گذشته از برنامه هاي سرگرم کننده، اخبار تلويزيوني، اغلب تمامي کشورهاي منطقه را به وجد مي آورد و مهري پاک نشدني بر خاطره رويدادهايي مي زند که تاريخ سياسي و فرهنگي اين کشورها را ساخته اند. در آرژانتين، پخش زنده محاکمه سران حکومت نظامي و کساني که مظنون به قتل يک دختر دانش آموز بودند، ابعاد اين رويدادها را براي هميشه تغيير داد. پوشش تلويزيوني عمليات چريکي تصرف سفارت ژاپن در پرو و سرانجام خشونتبار آن در واقع زمان بندي عمليات را شکل داد و پرويي ها را در برابر تلويزيون هايشان ميخکوب کرد. پخش تلويزيوني کودتاي نافرجام نظاميان ونزوئلا در سال 1992، سروان رهبر شورشيان را يک شبه به يک چهره سياسي ملي مبدل کرد.
رسوايي بر سر سرازير کردن پول هاي قاچاق مواد مخدر به مبارزات انتخاباتي رئيس جمهور کلمبيا ارنستو سامپر (37)، به محض آن که يکي از مشاوران نزديک و وزير دفاع سابق او اقدام به تشکيل يک کنفرانس مطبوعاتي و تلويزيوني کرد، شدت گرفت.
منظور از آوردن اين نمونه ها ستايش از تلويزيون معاصر به عنوان آيينه دمکراتيک فرهنگ هاي ملي در امريکاي لاتين نيست. مشت به سينه کوبيدن هاي ملي گرايانه غول هاي تلويزيوني و مسئولان دولتي، که اذعان دارند رشد توليد تلويزيوني در منطقه حاکي از تأييد فرهنگ هاي ملي است، از اين حقيقت غافل است که فزوني برنامه هاي محلي ( توليد شده در محل ) در تمامي منطقه يکسان صورت نگرفته، و اصولاً زمين تک محصول آن را ناديده مي انگارند. تلويزيون با خصوصيت چند فرهنگي منطقه به کفايت طرف نمي شود و هنوز عمدتاً تمرکزگرا است و اغلب، تصاوير زندگي طبقه متوسط را منتشر مي کند و اخبار شهرهاي بزرگ را به مخاطبان کل کشور مي رساند. مردمان ناپيدا، فقير، غيرسفيدپوست و بومي فقط در حد برنامه هاي جنگ و مسابقات تلويزيوني مطرح اند. تلويزيون غالباً فرمول هاي آزمايش شده، تجارت گرايي تمام عيار، تيپ هاي باسمه اي از نظر نژاد، جنس و جنجال آفريني را ترجيح مي دهد. با اين همه، ذکر اين نکته مهم است که علي رغم اين کاستي ها، تلويزيون از زماني که تعداد بسيار کمي گيرنده، بيننده، و برنامه هاي محلي داشت، راه درازي را طي کرده است و اغلب، در عين ارائه ميداني براي بازنمايي و تغيير مليت در عصر جهاني شدن، تخيل ملي را به شدت جولان داده است.

پي نوشت ها :

* سيلويو وايسبرد ( Silvio Waisbord ) استاديار دانشکده ارتباطات دانشگاه « راتگرز » امريکاست. حوزه هاي پژوهشي مورد توجه او رسانه ها، دمکراسي و هويت هاي فرهنگي در امريکاي لاتين است. او نويسنده اثري درباره مبارزات انتخاباتي و رسانه هاي همگاني در آرژانتين است که با اين عنوان به چاپ رسيده است El Gran Desfile
1- Azcarraga
2- Marinho
3- Partido Revolurionario Institucional (PRI)
4- Sistema Morelos
5-Grupo Elektra
6- Geo Consortium
7- Television Azteca
8- Carlos Salinas de Gortari
9- Salinas Pliego
10- Sistema Brasilerio de Television
11-Manchete
Aqui Agora-12
13- Pantanal
14- Bandeirantes
15- Panam Sat
16- Voce decide
17- john Sinclair
18- Venevision
19-Telefe
20- Silvio Berlusconi
21- Panamericana de Television
22- Sistema Unido de Radiodifusion (Sur)
23- Jeremy Tunstall
25- Tele-Communication Inc
26- Deutsche-welle (سازمان سخن و تصويرپراکني آلمان )
26- Galaxy Latin America
27- Hughes
28- Cineros
29- Abrill
30-North American Free Trade Agreement
31- Mercosur
32-Emperatriz
33- Por estas Calles
34- Celeste
35- Antonella
36- Perla Negri
37-Ernesto Samper

منبع مقاله :
اسمیت، آنتونی؛ پاترسون، ریچارد (1389)، تلویزیون در جهان، ترجمه: مسعود اوحدی، تهران: سروش (انتشارات صدا و سیما)، چاپ دوم.



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما