تعریف استرس
استرس یک واکنش طبیعی بیولوژیکی به یک وضعیت بالقوه خطرناک است. هنگامی که با استرس ناگهانی روبرو میشوید، مغز، بدن را سرشار از مواد شیمیایی و هورمونهایی مانند آدرنالین و کورتیزول میکند.این کار مغز باعث میشود، قلب شما با سرعت بیشتری ضربان داشته باشد و خون را به عضلات و اندامهای مهم بفرستد. در این حالت، بدن دچار افزایش انرژی میشود و مغز هوشیاری بیشتری پیدا میکند تا بتواند بر نیازهای فوری بدن متمرکز شود. واکنشها و پاسخهای استرسی دارای مراحل مختلف هستند و نحوه سازگاری افراد با آنها ممکن است، متفاوت باشد.
استرس یا فشار روانی به چهار دسته تقسیم می شود، که عبارتند از: استرس حاد، استرس حاد دوره ای، استرس مزمن و استرس آسیب زا.
استرس حاد:
شایع ترین نوع استرس است. وقتی فرد برای مدت زمان کوتاهی تحت فشار روانی قرار گیرد، در این صورت می گوییم استرس حاد را تجربه می کند. این نوع استرس زودگذر می باشد، اما به علت شدید بودن معمولاً دیگران به راحتی متوجه آن می شوند.از آنجایی که عوامل ایجاد کننده این نوع استرس مقطعی هستند، با از بین رفتن عوامل ایجاد کننده، استرس نیز به سرعت از بین می رود و معمولاً آسیب چندانی ایجاد نمی شود.
عمده ترین عوامل ایجاد کننده استرس حاد عبارتند از:
سخنرانی یا صحبت در جمع، شرکت در جلسه ی امتحان یا مصاحبه برای استخدام شدن در یک شرکت، تصادف کردن، در معرض سر و صدا بودن در زمانی کوتاه، گیر کردن در راه بندان، گرسنگی، ابتلا به یک بیماری زودگذر مانند آنفلوآنزا و ...به یک مثال از فرد مبتلا به استرس حاد توجه کنید:
لیلا دانشجوی رشته ی تاریخ است. استادش از او خواست خود را برای ارائه ی کنفرانسی در رابطه با ایران باستان آماده کند. لیلا در این زمینه مطالعاتی انجام داده بود و مطالب خوبی تهیه کرده بود، اما فکر صحبت جلوی جمع آن هم جمعی که عده ی زیادی از دانشجویان و حتی برخی اساتید در آن بودند، برایش اضطراب برانگیز بود. اما هر طور بود خود را قانع کرد که کنفرانس را ارائه دهد.
قبل از سخنرانی، لیلا به شدت دچار اضطراب و تنش شده بود. به طوری که احساس می کرد قلبش می خواهد از جا کنده شود، صورتش داغ شده بود، دست هایش می لرزید، به شدت عرق کرده بود و احساس می کرد که زبانش بند آمده است و نمی تواند صحبت کند. این حالت ها در چند دقیقه ی اول سخنرانی بسیار شدید بودند اما به تدریج از شدت آن ها کاسته شد.
همان طور که گفتیم علائم و نشانه های استرس حاد تنها در شرایط استرس زای خاص تجربه می شود. چنانچه لیلا که به اضطراب صحبت در جلوی جمع دچار بود فقط در آن شرایط دچار استرس می شد.
گاهی استرس و آوارش بر آدمیزاد بسیار زیاد است
گرچه این نوع استرس زودگذر است، اما گاهی اوقات شدت آن به حدی می شود که ممکن است برای جسم و روان مضر باشد. بنابراین لازم است که فرد برای مقابله با آثار زیان بار آن به مهارت هایی از جمله مهارت تنفس عمیق، مهارت آرمیدگی و مهارت های حل مسئله و حل تعارض آشنا باشد. چرا که توانایی در مقابله با عوامل ایجاد کننده ی استرس حاد می تواند سبب مزمن شدن استرس گردد.استرس حاد دوره ای:
این نوع استرس بیشتر با مسائل شخصیتی در ارتباط است. خصوصیات شخصیتی برخی افراد آن ها را مستعد تجربه ی فشار روانی می سازد. به همین دلیل این افراد به صورت دوره ای ( در زمان ها، شرایط و مکان های مختلف ) ممکن است تحت فشار روانی قرار بگیرند.افرادی که به صورت دوره ای استرس یا فشار روانی شدید را تجربه می کنند، از ویژگی های زیر برخوردارند:
بیش از اندازه خود را در کار غرق می کنند، به فعالیت های لذت بخش نمی پردازند، کمال گرا هستند، از خود توقع زیادی دارند و انتظار دارند که هرگز اشتباه نکنند، به تغذیه و خواب خود توجه کافی ندارند و ارزشمندی خود را به کارشان ربط می دهند. به یک نمونه توجه نمایید:
مینا، خانمی است 32 ساله که به عنوان کارمندی بسیار دقیق، وقت شناس، وسواسی و پرتلاش شناخته شده است. او همواره در پی این است که کار خود را به بهترین نحو انجام دهد و هرگز اشتباهی نداشته باشد.
به همین دلیل معمولاً فعالیت های اداری خود را طوری ارائه می دهد که ایراد و اشکالی در آن نباشد. اما گاهی مواردی پیش می اید که مورد انتقاد رئیس خود قرار می گیرد. در این شرایط خود را بسیار اذیت می کند و حرص می خورد. چون نمی تواند بپذیرد که اشتباه کرده است.
ناراحتی و تنش ذهنی ناشی از خودخوری و نیز سرزنش خود، بر روی خواب و تغذیه ی او تأثیر می گذارد. به طوری که حداقل برای دو سه روز، میل به غذا را از دست می دهد، خواب او به هم می خورد، سردرد می گیرد و حتی ممکن است به اسهال و استفراغ دچار شود.
و به مرور پس از گذشت چند روز به حالت طبیعی بر می گردد. مینا به دلیل احساس کمال گرایی هر چند وقت یک بار، این حالت ها را تجربه می کند.
آیا استرس برای ما تبدیل به یک عادت شده است ؟
از آن جایی که علل استرس در این دسته از افراد مربوط به شخصیت و سبک زندگی آنان است، به آن عادت می کنند. بنابراین تا زمانی که سبک زندگی و الگوهای شخصیتی آنان تغییر نکند، از استرس آن ها کاسته نمی شود.اکثر این افراد معمولاً زمانی به فکر درمان و تغییر رفتار می افتند که به دلیل استرس دچار مشکلات جسمانی شدید شده اند. مانند: بیماری های قلبی، زخم معده، فشارخون و ... .
گرچه تکنیک های ارائه شده در این کتاب می تواند برای کاهش استرس این دسته از افراد هم مفید باشد، اما آن ها برای تغییر الگوهای شخصیتی به روان درمانی احتیاج دارند.
یکی از شخصیت هایی که به دلیل ویژگی های خاص خود بیش از بقیه در معرض این نوع استرس قرار دارد، شخصیت سنخ الف می باشد.
ویژگی های رفتاری سنخ الف عبارتند از:
- دو کار را هم زمان با هم انجام می دهد یا هم زمان به دو چیز فکر می کند.
- پیوسته برای زمانی کوتاه فعالیت زیادی تدارک می بینند.
- فرصتی برای توجه یا لذت بردن از چیزهای زیبا و جالب در پیرامون خود پیدا نمی کند.
- وسط حرف دیگران می پرد.
- از این که در صف به انتظار بایستد یا به دنبال اتومبیلی رانندگی کند که به نظرش کند حرکت می کند، بسیار خشمگین می شود.
- فرد معتقد است که کار، زمانی نتیجه ی خوب می دهد که خودش آن را انجام بدهد.
- در سخن گفتن سر و دستش را تکان می دهد.
- عادت دارد پایش را تکان دهد یا با انگشتان دست ضرب بگیرد.
- در گفت و گو با دیگران زود از کوره درمی رود یا بسیار بد دهان است.
- به شدت وقت شناس است.
- برایش سخت است که بنشیند و کاری انجام ندهد.
- در همه ی بازی ها تنها هدفش این است که برنده باشد، حتی وقتی با بچه ها بازی می کند.
- پیشرفت های خود و دیگران را با اعداد و ارقام بیان می کند ( مانند تعداد بیمارانی که به وی مراجعه کرده اند و ... )
- هنگام سخن گفتن سرش را تکان می دهد، دستش را روی میز می کوبد یا نفس نفس می زند.
- وقتی دیگری کاری در دست دارد که به گمان او خودش آن را بهتر یا تندتر انجام می دهد، بی تاب می شود.
- پیوسته پلک می زند یا بی اراده ابرو بالا می برد.
در مقابل سنخ الف، سنخ ب قرار دارد
افراد با سنخ ب کسانی اند که ویژگی های سنخ الف را از خود نشان نمی دهند. این افراد بدون احساس گناه می آرامند و بدون احساس ناآرامی کار می کنند. حساسیت به فوریت های زمانی و ناشکیبایی همراه آن، در آنان دیده نمی شود.خشم و خصومت در آنان به آسانی برانگیخته نمی شود و چندان نیازی به نمایش پیشرفت های خود یا گفت و گو درباره ی آن نشان نمی دهند.
بررسی ها نشان داده است که افراد سنخ الف استرس بیشتری تجربه می کنند. چرا که در شرایط عادی نیز چنان رفتار می کنند که گویی خطر بزرگی آن ها را تهدید می نماید و باید در حالت آماده باش باشند.
ترشح زیاد هورمون کورتیزول و اپی نفرین می تواند سبب ایجاد چربی زیاد در خون آن ها شود؛ این چربی به تدریج در اطراف قلب جمع می شود و فرد را آماده ی بیماری قلبی می کند.
استرس مزمن
استرس مزمن فشار روانی خفیفی است که فرد برای مدت زمان طولانی یعنی ماه ها یا سال ها آن را تجربه می کند
گرچه فشار روانی وارده به شدت فشار روانی حاد یا دوره ای نیست، اما چون استرس برای مدت زمانی طولانی وجود دارد، برای سلامت جسمانی و روانی فرد بسیار زیان بار است.در استرس مزمن دستگاه عصبی خود مختار، برای مدت زمانی طولانی بی وقفه فعالیت می کند، بعالیت بیش از اندازه ی دستگاه عصبی خودمختار به اختلالاتی مانند زخم های گوارشی، افزایش فشارخون، بیماری های قلبی- عروقی و ... منجر می شود.
فشار روانی مزمن و شدید با تحت تأثیر قرار دادن نظام عصبی- هورمونی تعادل هورمونی فرد را بر هم می زند و بیماری هایی مانند: میگرن، ناراحتی قلبی- عروقی، مشکلات پوستی، تومور، ناراحتی های هورمونی ( دیابت، کم کاری یا پرکاری تیروئید، نازایی و ... ) ایجاد می نماید.
علل شایع ایجاد کننده ی استرس مزمن عبارتند از:
- مشکلات اقتصادی و فقر
- ابتلا به یک بیماری مزمن ( مانند: رماتیسم قلبی- ضعف بینایی و ... )
- روابط خانوادگی آشفته
- مراقبت از یک بیمار مزمن در خانواده
- زندگی در منطقه ی جنگی یا شاهد خشونت بودن
- خصوصیات شخصیتی
- یکی از جنبه های خطرناک استرس مزمن این است که فرد به آن عادت می کند و آن را به عنوان بخشی از زندگی اش می پذیرد؛ نسبت به آن بی توجه می شود و اصلاً فراموش می کند که چنین فشار روانی را تجربه می کند.
به همین دلیل خیلی کم پیش می آید که این افراد برای درمان اقدام کنند.
در این رابطه به یک مثال توجه نمایید.
فاطمه که 10 سال از آغاز زندگی مشترک او می گذرد مادر سه فرزند است. در طول این سال ها او کم و بیش با مشکلاتی مواجه بوده است که گرچه خیلی شدید نبوده اند ولی در مجموع کاسه ی صبر او را لبریز کرده اند.
درآمد همسرش ناچیز است و او همیشه مجبور بوده که از خواسته های خود و فرزندانش بگذرد و به نحوی با این شرایط کنار آید.
از طرفی خانواده همسرش افرادی مداخله جو بودند و از همان روزهای اول ازدواج تاکنون کم و بیش حضور منفی خود را در زندگی او حفظ کرده اند و به نوعی در زندگی خصوصی او دخالت می کنند.
مراقبت از سه فرزند، درآمد پایین، اسباب کشی سالانه و مداخله های خانواده همسر در طول این سال ها برای فاطمه استرس زیادی ایجاد کرده است.
او در این چند سال اخیر معمولاً از سردرد، کمردرد و ناراحتی معده رنج برده است و خودش هم باور دارد که مشکلات او به دلیل فشارهایی است که در زندگی متحمل آن ها بوده است و به قول خودش اکنون دیگر بریده و نمی کشد.
استرس آسیب زا
احساس فشار روانی شدید می تواند به دلیل رویارویی با یک واقعه ی فاجعه آمیز باشدبه عبارتی رویارویی با رویدادهای هولناک و فاجعه آمیز، شدیدترین فشار روانی را بر فرد وارد می سازند. این رویدادها می توانند بلایای طبیعی مانند سیل، زلزله، آتشفشان، طوفان و یا فجایع انسانی مانند: جنگ، شکنجه، تصادف، صدمه ی جنسی یا حملات تروریستی باشند.
گرچه فشار روانی تجربه شده ناشی از بلایای طبیعی خیلی شدید است، اما فشار روانی ناشی از رویارویی با بلایا و فجایع انسانی به مراتب شدیدتر و وخیم تر می باشد. قربانیان بلایای طبیعی و انسانی ابتدا دچار شوک می شوند و پس از برطرف شدن شوک اولیه به تدریج بهبود می یابند.
اما علائم جسمانی و روان شناختی ناشی از این نوع ضربه های روانی در برخی افراد هرگز بهبود نمی یابد. به عبارتی بدن این دسته از افراد هرگز تعادل خود را به دست نمی آورد و به حال عادی بر نمی گردد. در این شرایط می گویند که این افراد به اختلال استرس پس از سانحه دچار شده اند.
نویسنده:
شهربانو قهاری
منبع مقاله:
قهاری، شهربانو؛ (1391)، زندگی بدون استرس ( راهنمایی برای مقابله با استرس )، تهران: نشر قطره، چاپ چهارم.