مفهوم پول

وقتي براي خوردن غذا به سمت رستوراني حرکت مي کنيد به فکر ارزش يا هزينه ي سير کردن خود هستيد. براي پرداخت هزينه ي غذا به صاحب رستوران از تکه کاغذهايي به نام اسکناس استفاده مي کنيد، کاغذهايي که با نمادهاي
سه‌شنبه، 22 مهر 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مفهوم پول
مفهوم پول

 

نويسنده: گريگوري منکيو
مترجم: دکتر حميدرضا ارباب





 

وقتي براي خوردن غذا به سمت رستوراني حرکت مي کنيد به فکر ارزش يا هزينه ي سير کردن خود هستيد. براي پرداخت هزينه ي غذا به صاحب رستوران از تکه کاغذهايي به نام اسکناس استفاده مي کنيد، کاغذهايي که با نمادهاي مختلف مانند ساختمان هايي دولتي و چهره ي افراد مشهوري که فوت کرده اند، تزيين شده اند. يا ممکن است براي پرداخت ارزش غذا از چک بانکي استفاده کنيد. آيا پرداخت قيمت کالا به صورت نقد يا چک اثري بر رفتار صاحب رستوران براي جلب رضايت بيش تر شما دارد؟
براي تمامي کساني که در دنيايي با يک اقتصاد جديد زندگي مي کنند در نهايت پول نقد يا چک يکسان است. اگرچه پول کاغذي (چک) ارزش ذاتي ندارد، با وجود اين صاحب رستوران به آن اعتماد دارد و از آن براي پرداخت هاي خود به اشخاص ثالث استفاده مي کند. شخص سوم نيز با اعتماد به اين نوع پول (چک يا پول کاغذي) آن را قبول مي کند و براي خريدهاي خود از فرد چهارم از آن استفاده مي کند. براي صاحب رستوران و ساير مردم جامعه، پول نقد يا چک شما نشان دهنده ي مطالبه ي کالا و خدمات در آينده است.
عادت مردم به استفاده از پول در معاملات فوايد بسيار زيادي در يک جامعه ي بزرگ و پيچيده دارد. براي يک لحظه تصور کنيد که هيچ وسيله يا ابزار مورد قبولي براي انجام معاملات کالا و خدمات در اقتصاد وجود ندارد. مردم مجبور خواهند شد تا معاملات پاياپاي ( تهاتري ) انجام دهند.
( يک کالا يا خدمت را با ساير کالاها و خدمات براي به دست آوردن چيزهاي مورد نياز خود مبادله مي کنند). مثلاً براي خوردن غذا در رستوران بايد به صاحب رستوران پيشنهاد شستن ظرف هاي رستوران يا شستن خودروي صاحب رستوران را بدهيد، يا روش پخت خاص خانوادگي خود را به او بياموزيد! اقتصاد تهاتري (پاياپاي) با شکل تخصيص بهينه و کارآمد منابع کمياب روبه روست. در چنين اقتصادي مبادله مستلزم تطابق نيازهاي طرفين معامله است، اين وضعيت به ندرت ديده مي شود.
وجود پول باعث تسريع مبادلات مي شود. صاحب رستوران به اين مسئله که شما چه کالا يا خدمت مفيدي براي او فراهم مي کنيد اهميتي نمي دهد. او از دريافت پول راضي است زيرا مي داند ساير مردم نيز آن را مي پذيرند. اختراع پول باعث شد تا معاملات آسان تر انجام شود.
پول چيست؟ اين پرسش ممکن است پرسشي بي معنا به نظر برسد. وقتي شما در روزنامه مي خوانيد که بيل گيتس پول زيادي دارد معناي اين خبر چيست: اين شخص آن قدر پول دارد که مي تواند هر چيزي که بخواهد بخرد. از اين جنبه، واژه ی پول به معناي ثروت است. در هر صورت اقتصاددانان از واژه ی پول در موارد خاص نيز استفاده مي کنند: پول مجموعه اي از دارايي هاي اقتصادي است که مردم معمولاً براي خريد کالاها و خدمات مورد نياز خود از ساير افراد از آن استفاده مي کنند.
وجه نقد موجود در کيف شما «پول» است، زيرا با استفاده از آن مي توانيد در رستوران غذا بخوريد يا لباس مورد نياز خود را خريداري کنيد. اگر شما به جاي بيل گيتس مالک شرکت مايکروسافت باشيد، بسيار ثروتمند هستيد ولي اين دارايي نوعي پول به حساب نمي آيد. شما با داشتن اين دارايي نمي توانيد در رستوران غذا بخوريد يا لباس بخريد، شما بايد حتماً پول نقد داشته باشيد! طبق تعريف اقتصاددانان پول به انواعي از دارايي يا ثروت گفته مي شود که معمولاً از سوي فروشندگان کالاها و خدمات پذيرفته مي شود.
وظايف پول
پول سه وظيفه ی اصلي در اقتصاد دارد: پول وسيله ی مبادله، وسيله ی سنجش، و وسيله ی حفظ ارزش است.
اين سه وظيفه ی پول با يکديگر مفهوم پول را از ساير دارايي ها مانند سهام، اوراق قرضه، و امثال آن متمايز مي کنند. حال به توضيح بيش تر در مورد وظايف سه گانه ی پول مي پردازيم.
پول وسيله ی مبادله است. پول وسيله ی مبادله است زيرا خريداران براي خريد کالاها و خدمات ضروري خود آن را به فروشنده مي دهند. وقتي شما پوشاک مي خريد، فروشنده لباس را به شما مي دهد و شما در مقابل به فروشنده پول مي دهيد. اين انتقال پول از خريدار به فروشنده امکان انجام معامله را فراهم مي کند شما قدم زنان به يک فروشگاه مي رويد و اطمينان داريد که آن فروشگاه پول شما را براي کالاهاي فروخته شده مي پذيرد زيرا اين پول در همه جا به عنوان وسيله ی مبادله ی کالاها و خدمات پذيرفته شده است.
پول وسيله ی سنجش ارزش است. به عبارت ديگر به وسيله ی پول مي توانيم ارزش هر کالا را مورد سنجش قرار دهيم. وقتي شما به يک فروشگاه مي رويد متوجه مي شويد که قيمت يک تي شرت 20 دلار و قيمت يک همبرگر 2 دلار است. هر چند با داشتن اين اطلاعات مي توانيد دقيقاً بگوييد که قيمت تي شرت 10 برابر قيمت همبرگر و قيمت همبرگر 1/10 قيمت تي شرت است ولي قيمت ها را هيچ گاه به اين روش اعلام نمي کنيم. به طور مشابه اگر شما از بانکي وام دريافت کنيد، مقدار پولي که در آينده براي بازپرداخت بدهي خود به بانک خواهيد پرداخت فقط برحسب دلار اندازه گيري مي شود و هرگز بر حسب کالا يا خدمات سنجش نخواهد شد. بنابراين وقتي مي خواهيد ارزش اقتصادي هر چيز را محاسبه و ثبت کنيد از پول به عنوان وسيله ی سنجش ارزش استفاده مي کنيد.
پول وسيله ی حفظ ارزش است. مردم مي توانند با توجه به اين وظيفه ی پول، قدرت خريد خود را از زمان حال به آينده منتقل کنند. وقتي يک فروشنده در مقابل فروش کالا يا خدمات در يک زمان ديگر حال پولي را دريافت مي کند، مي تواند با نگهداري اين پول به يک خريدار کالا يا خدمات در يک زمان ديگر تبديل شود. واژه ی ثروت به مجموع تمامي ذخاير ارزش مانند پول و دارايي هاي غيرپولي اطلاق مي شود.
اقتصاددانان از واژه ی نقدينگي براي امکان تبديل پول به وسيله ی مبادله استفاده مي کنند. از آن جا که پول يک وسيله ی مبادله است، پس نقدترين دارايي ممکن به شمار مي آيد. ساير انواع دارايي قابليت نقدينگي يا نقدشوندگي متفاوتي دارند. انواع سهام و اوراق قرضه را مي توانيم به آساني و با هزينه ی بسيار کم به فروش برسانيم. بنابراين سهام و اوراق قرضه دارايي هايي نسبتاً نقدشونده هستند. برعکس فروش يک دارايي مانند خانه مشکل است، بنابراين اين نوع دارايي قابليت نقدشوندگي کمي دارد.
مردم هنگام تصميم گيري در مورد نحوه ی نگهداري ثروت خود معمولاً بين نقدينگي ( درجه ی نقدشوندگي ) دارايي ها و ذخيره ی ارزش آن ها توازن برقرار مي کنند. هر چند پول بيش ترين درجه ی نقدينگي را دارد ولي يک وسيله ی بي عيب براي حفظ ارزش به حساب نمي آيد. به عبارت ديگر با گران شدن کالاها و خدمات، ارزش هر دلار پول کاهش مي يابد. ارتباط بين سطح قيمت و ارزش پول موضوعي مهم براي درک چگونگي تأثير پول بر اقتصاد است.
انواع پول
وقتي پول به صورت يک کالا با ارزش ذاتي درمي آيد آن را پول کالايي مي ناميم. ارزش ذاتي به اين معناست که يک کالا صرف نظر از نقش آن به عنوان پول، داراي ارزش است. يک مثال خوب درباره ی پول کالايي، طلاست. طلا داراي ارزش ذاتي است زيرا از آن در صنعت و ساخت زينت ها و جواهرات استفاده مي شود. هر چند امروزه ديگر از طلا به عنوان پول استفاده نمي شود ولي از نظر تاريخي يکي از انواع پول بوده است زيرا حمل آن نسبتاً آسان است، قابل اندازه گيري است، و تقلبي بودن آن را نيز مي توانيم به سهولت بررسي کنيم. هر اقتصادي که از طلا به عنوان پول استفاده کند (يا پول کاغذي با قابليت تبديل به طلا را به کار ببرد) گفته مي شود که از نظام استاندارد طلا پيروي مي کند.
سيگار نيز مثالي ديگر از پول کالايي است. در زندان هاي جنگ جهاني دوم زندانيان براي مبادله ی کالاها و خدمات با يکديگر از سيگار به عنوان ذخيره ی ارزش، واحد شمار (وسيله ی سنجش ارزش)، و وسيله ی مبادله استفاده مي کردند. هنگام فروپاشي اتحاد جماهير شوروي سابق در اواخر دهه ی 80 در مسکو، سيگار به صورت پول کالايي جانشين روبل (واحد پول شوروي) شد. در هر دو وضعيت حتي افراد غيرسيگاري از دريافت سيگار در يک مبادله راضي بودند زيرا مي توانستند از اين سيگارها براي خريد کالاها و خدمات مورد نياز خود استفاده کنند.
پول بدون ارزش ذاتي را پول بدون پشتوانه يا پول غيراعتباري مي ناميم. پول بدون پشتوانه فقط بر اساس اراده و دستور دولت منتشر مي شود. مثلاً دلارهاي موجود در کيف پول خود را (که دولت چاپ و منتشر شده) با دلارهاي کاغذي، که يک شرکت براي بازي کودکان چاپ کرده است، مقايسه کنيد. به چه دليل شما مي توانيد از دلارهاي نوع نخست براي پرداخت هزينه هاي خوردن غذا در رستوران استفاده کنيد ولي دلارهاي نوع دوم غيرقابل استفاده هستند؟ پاسخ اين است که دولت امريکا پرداخت بهاي اين دلارها را ضمانت کرده است. هر ورقه ی دلار در کيف شما مي گويد: «اين برگه يک ورقه ی قانوني براي پرداخت تمامي بدهي هاي عمومي و خصوصي است.»
هر چند دولت نقش اساسي در ايجاد و قانوني کردن نظام پول بدون پشتوانه (پول دستوري با غيراعتباري) دارد، اما عوامل ديگري نيز براي موفقيت اين نظام پولي وجود دارد. پذيرش و مقبوليت پول بدون پشتوانه (پول دستوري) تا حد زيادي به انتظارات و روابط اجتماعي نيز بستگي دارد. دولت اتحاد جماهير شوروي سابق در دهه ی 80 همواره از روبل به عنوان يک پول رسمي حمايت مي کرد. ولي با وجود اين مردم مسکو ترجيح مي دادند به جاي روبل، سيگار (يا حتي دلارهاي امريکايي) را در مبادلات کالاها و خدمات به کار برند زيرا به اين نوع پول اعتماد بيش تري داشتند.
پول در اقتصاد
همان طور که ملاحظه کرديد مقدار پول در گردش در اقتصاد را حجم پول مي ناميم؛ حجم پول تأثير بسيار زيادي بر بيش تر متغيرهاي اقتصادي دارد. اما قبل از آن که به بررسي اين مسئله بپردازيم لازم است به يک پرسش مهم پاسخ دهيم: حجم پول چيست؟ فرض کنيد به شما مأموريت داده شده است تا مقدار پول موجود در اقتصاد را اندازه گيري کنيد. چه چيزهايي را اندازه گيري خواهيد کرد؟
مهم ترين جزء دارايي ( حجم پول ) اسکناس و سکه در دست مردم است. اسکناس و سکه را همه ی مردم به عنوان وسيله ی مبادله در اقتصاد به کار مي برند. بنابراين جزءِ مهمي از حجم پول را تشکيل مي دهند.
البته اسکناس يا سکه تنها نوع دارايي (يا حجم پول) نيست که مردم براي خريد کالاها و خدمات از آن استفاده مي کنند. مردم در معاملات خود به جاي پول نقد از چک نيز استفاده مي کنند. در مقايسه با پول نقد (اسکناس و سکه) مردم از حساب هاي جاري و دسته چک هاي خود بيش تر استفاده مي کنند. براي اندازه گيري حجم پول بايد حساب هاي جاري (حساب هاي ديداري) را نيز مورد محاسبه قرار دهيم. ساير حساب هاي بانکي عبارت اند از حساب هاي پس انداز (کوتاه مدت و بلندمدت). هر چند در حساب هاي پس انداز هنگام معاملات به راحتي حساب هاي ديداري (چک) نمي توانيم استفاده کنيم ولي مي توانيم پول موجود در اين حساب ها را به حساب هاي پس انداز منتقل و سپس با استفاده از چک به انجام معاملات کالا و خدمات بپردازيم. بنابراين درجه ی نقدشوندگي (يا نقدينگي) اين حساب ها در مقايسه با پول نقد (اسکناس و سکه) و حساب هاي جاري کم تر است؛ از اين رو به آن ها شبه پول مي گوييم.
چک پول+ سپرده هاي ديداري+ اسکناس و سکه = حجم پول
حساب هاي پس انداز بلندمدت+ حساب هاي پس انداز کوتاه مدت= شبه پول
شبه پول+ حجم پول= نقديندگي

مطالعه ی موردي: پول ها کجاست؟
يک معما در مورد ذخاير پولي. اقتصاد امريکا (حجم پول امريکا) مقدار پول اين کشور است. در سال 1998 مقدار پول منتشر شده ی امريکا حدود 460 ميليارد دلار بوده است. اگر اين مقدار پول را بر جمعيت 205 ميليون نفري امريکا (تعداد بزرگسالان يا افراد بالاتر از 16 سال) تقسيم کنيم، مي توانيم نتيجه بگيريم که در کيف پول هر فرد به طور متوسط 2240 دلار پول وجود خواهد داشت. بيش تر مردم وقتي مطلع مي شوند که اين قدر پول در اقتصاد امريکا وجود دارد متعجب خواهند شد زيرا هر يک از آن ها در کيف پول خود کم تر از اين مبلغ را دارد.
اين مقدار پول نزد چه کسي است؟ هيچ کس به درستي نمي داند ولي دو تفسير قابل قبول وجود دارد.
نخستين تفسير اين است که بخش زيادي از پول ها در خارج از امريکاست. ساير کشورهايي که فاقد نظام پولي با ثبات هستند ترجيح مي دهند تا دارايي هاي داخلي خود را به صورت دلار نگهداري کنند. در واقع تعجبي ندارد اگر ملاحظه مي کنيد که دلار در ساير کشورها به عنوان وسيله ی مبادله، وسيله ی سنجش ارزش، و وسيله ی حفظ ارزش به کار مي رود.
دومين تفسير اين است که بخش زيادي از اين پول ها نيز در دست قاچاقچيان مواد مخدر، متخلفان مالياتي و ساير بزهکاران و مجرمين است. براي اکثر مردم امريکا، جمع آوري پول (ارز) راه مناسبي براي حفظ و نگهداري دارايي ها نيست. نه فقط پول مورد دستبرد و دزدي قرار مي گيرد بلکه با نگهداري پول بهره اي به آن تعلق نمي گيرد (در حالي که بانک ها به سپرده هاي بانکي بهره پرداخت مي کنند). بنابراين بيش تر مردم مقدار کمي پول نزد خود نگهداري مي کنند. برعکس مجرمان و خلافکاران از سپردن پول خود به بانک خودداري مي کنند زيرا با افتتاح سپرده هاي بانکي پليس در جريان فعاليت هاي غيرقانوني اشخاص قرار مي گيرد. براي خلافکاران نگهداري پول و ارز بهترين روش حفظ ارزش است.

جدول 1 دو معيار اندازه گيري ذخاير پولي در اقتصاد آمريکا.
مهم ترين شاخص هاي اندازه گيري ذخاير پولي عبارتند از M_1 و M_2.

مقدار در سال 1998

شاخص

 

اسکناس و مسکوکات
چک پول
سپرده های دیداری
سایر سپرده های جاری
شامل  و
سپرده های پس انداز
سپرده های کوتاه مدت و بلندمدت
سایر حساب ها

1092 میلیارد دلار

 

4412 میلیارد دلار

M1

 

M2

منبع: Federal Reserve

 

 

منبع مقاله :
منکيو، گريگوري، (1391)، کليات علم اقتصاد، ترجمه: حميدرضا ارباب، تهران: نشرني، چاپ اول.



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط