کتابی که هر کسی یک بار باید آن را بخواند.

« تاریخ تکرار می‌شود ». این جمله را بارها شنیده‌اید حتما. تکرار تاریخ، صورت‌های مختلفی دارد. همیشه واقعه‌ی تاریخی، به شکلِ اصلی‌اش به زمانه‌ی ما باز نمی‌گردد؛ اما رشحه‌ای و نفحه‌ای از آن ممکن است برای هر کسی ملموس
پنجشنبه، 15 آبان 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کتابی که هر کسی یک بار باید آن را بخواند.
کتابی که هر کسی یک بار باید آن را بخواند.

 






 

« تاریخ تکرار می‌شود ». این جمله را بارها شنیده‌اید حتما. تکرار تاریخ، صورت‌های مختلفی دارد. همیشه واقعه‌ی تاریخی، به شکلِ اصلی‌اش به زمانه‌ی ما باز نمی‌گردد؛ اما رشحه‌ای و نفحه‌ای از آن ممکن است برای هر کسی ملموس باشد. اصلا چرا قصه را پیچیده می‌کنم... بگذارید این‌طور بنویسم: موضوعِ این روایت، اصلا فلسفی نیست. اصلِ قصه، قصه یک زن است. زنی که تنها یک تجلی است از زینبِ کبری. این، مقدمه‌ی یادداشت است. دقیق‌ترش را در سطورِ بعدی می‌نویسم.

بعد از واقعه عاشورا، زنان حرم را به اسارت می‌برند. این را حتما شنیده‌اید. اما شنیدنِ این فاجعه با تجربه‌اش متفاوت است. در پیشانیِ زنانِ اهلِ حرم، انوارِ قدسی حق تابیده است. علیامخدراتِ کربلایی، گرچه همه در پرده‌ی حجب‌اند،‌ گرچه در ذات‌شان، حیای فاطمی موج می‌زند، اما همه‌گی، نوادگان حیدرند. «مردی» و «مردانگی» جزو اولین خصائص و خصلت‌هاشان است. پس، حالا که اسیرند، حالا که در متن فاجعه خیمه زده‌اند، قرار نیست عرصه را به دشمن واگذارند. مردانه می‌ایستند. مانند مردهاشان. اینطور می‌شود که زینبِ اسیر در مجلسِ بزمِ یزدیان، خطبه‌ای قرائت می‌کند که انگار از حنجره‌ی مردی پیروزِ جنگ قرائت می‌شود، نه زنی اسیر. وجه ممتازکننده واقعه عاشورا همین است شاید.

تاریخ تکرار می‌شود . قرن‌ها بعد، در جنگی نابرابر که هر قدرتی، به دشمنِ خونخوار چیزی هبه می‌کند تا تیغ‌ِ آخته‌اش را روی مردمانِ سرزمینی مجروح از ظلم‌های ستبرِ تاریخی تیزتر کند، زنِ جوانی اسیرِ دشمن می‌شود. زنی که تکه آینه‌ی کوچکِ شکسته‌ای است که در مقابلِ بزرگیِ زینبِ کبری گرفته‌اند. زن، مثل زینبِ کبری که کودکانِ یتیمِ مردانِ کشته‌شده در واقعه کربلا را تیمار می‌کرد، قرار بود زیرِ بال و پر قربانیانِ این جنگ نابرابر را بگیرد. زن درست مثل زینبِ کبری، قرار نبود لباس رزم بپوشد و نبرد کند. زن، قرار نبود نیروی جنگی باشد، قرار نبود آموزشِ نظامی ببیند، قرار نبود تیغ و تیر بر روی کسی فروآورد. او، شبیه به زینب می‌خواست پرچم حق‌طلبی را بلند نگاه دارد. تنها و تنها قرار بود به ریسمانِ بلندِ انسانیت چنگ بزند. قرار بود نجات دهنده‌ی انسان‌های دیگر باشد. انسان‌هایی که زخم‌های جنگِ نابرابر، تن و روان‌شان را فرسوده کرده بود.

تاریخ تکرار می‌شود . در جاده ماهشهر به آبادان، زنِ جوانی از نیروهای هلال‌احمر اسیرِ افسرانِ حزبِ بعث می‌شود. کتک می‌خورد، تحقیر می‌شود، نگاه‌های طمع‌کارِ دشمن را روی خودش تحمل می‌کند. می‌ایستد اما. هرگز کوتاه نمی‌آید. شناعت دشمن را که می‌بیند، طوری رفتار می‌کند که انگار نه انگار نیروی هلال احمر بوده که به چنگ دشمن افتاده؛ بلکه گویی یک ژنرالِ ایرانی است که عملیات‌های بزرگ را پیش از این پی ریزی می‌کرده است؛ با زنِ اسیرِ این روایت طوری رفتار می‌شود که انگار حضورِ او در مناطقِ جنگ‌زده و کمک‌هایش به قربانیانِ جنگی، ضربه‌های مهلکی را به دشمن نواخته است. زنِ اسیرِ روایتِ ما، شبیه به زینب کبری است. یک جلوه‌ی کوتاه از بزرگی اوست شاید. پرطمطراق صحبت می‌کند، کوتاه نمی‌آید، تسلیم نمی‌شود، آزادیِ او در مقابل اندیشه‌هایش قیمتی ندارد. پس محکم‌تر از قبل روی نظراتش می‌ایستد... اسیر است، اما مثل قهرمان‌ها صحبت می‌کند. اسیر است، اما در دلِ دشمن، در مقرِ فرماندهیِ او، معادله را به نفع خود و اندیشه‌های متعالیِ خود تغییر می‌دهد.

از واقعه‌ی کربلا در کتاب‌های مختلفِ تاریخی، روایت‌های متعددی موجود است. دامن این واقعه بزرگ آنقدرها بلند است که هرکسی، از ظن خود یار کربلا و کربلائیان می‌شود و همراه این قافله ازلی و ابدی، سیر آفاقی و انفسی می‌کند. اما از زنِ جوانِ روایتِ ما،‌ در یک کتاب، تنها در یک کتاب و آن‌هم به قلم خودش، شرحِ چهار سال اسارتش در چنگالِ مزدوران عراقی روایت می‌کند. کتابی مستطاب به نام «من زنده‌ام» که به قلم معصومه آباد تالیف و به همت انتشارات بروج روی پیشخوان کتابفروشی‌ها نشسته است.
من زنده‌ام، تنها یک روایت تاریخی نیست. مانیفست و مرامِ زنانِ این مُلک است بی‌تردید. زنانی که از پیچ و خم حوادثی که قرن‌ها بر روی سرشان سایه‌ انداخته، سربلند گذشته‌اند. زنانی که سیاوش‌وار، از آتش حقد و حسد و کینه، با تمسک به مسلکِ زینبی، آسوده سر برون آورده‌اند. موضوع، اصل فلسفی نیست. فقط تکرار تاریخ است. تکرارِ اسارتِ زنی در چنگالِ دشمنی اهریمنی. شاید از همین روست که کتابِ «من زنده‌ام» را هرکسی باید یک بار در زندگی‌اش بخواند...
منبع مقاله : فارس



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
خلاصه دیدار پرسپولیس ۱ - چادرملو صفر
play_arrow
خلاصه دیدار پرسپولیس ۱ - چادرملو صفر
خلاصه دیدار هوادار ۱ - استقلال ۲
play_arrow
خلاصه دیدار هوادار ۱ - استقلال ۲
ایران با حمله خود نشان داد با هیچ کسی شوخی ندارد!
play_arrow
ایران با حمله خود نشان داد با هیچ کسی شوخی ندارد!
توضیحات سخنگوی قوهٔ‌قضائیه دربارهٔ دستگیری وکلای کلاهبردار
play_arrow
توضیحات سخنگوی قوهٔ‌قضائیه دربارهٔ دستگیری وکلای کلاهبردار
200 موشک ایران به قلب اسرائیل برخورد کرد!
play_arrow
200 موشک ایران به قلب اسرائیل برخورد کرد!
توضیحات جهانگیر درباره اخاذی با جعل عناوین دولتی
play_arrow
توضیحات جهانگیر درباره اخاذی با جعل عناوین دولتی
اظهارات عراقچی درباره آتش‌بس در لبنان و غزه
play_arrow
اظهارات عراقچی درباره آتش‌بس در لبنان و غزه
ایران چگونه و با چه موشکی اسرائیل را هدف قرار داد؟
play_arrow
ایران چگونه و با چه موشکی اسرائیل را هدف قرار داد؟
پاسخ عجیب بایدن به خوشامدگویی یک خبرنگار
play_arrow
پاسخ عجیب بایدن به خوشامدگویی یک خبرنگار
نامه جعلی به رئیس کل بانک مرکزی برای واریز ۱۰۰ هزار میلیارد تومان
play_arrow
نامه جعلی به رئیس کل بانک مرکزی برای واریز ۱۰۰ هزار میلیارد تومان
عطوان: سیدعلی خامنه‌ای در اوج قدرت و ابتکار ظاهر شد
play_arrow
عطوان: سیدعلی خامنه‌ای در اوج قدرت و ابتکار ظاهر شد
رهبر انقلاب: کار درخشان نیروهای مسلح ما کاملا قانونی بود
play_arrow
رهبر انقلاب: کار درخشان نیروهای مسلح ما کاملا قانونی بود
خاطره شنیدنی سردار حاجی‌زاده از اصرار رهبر انقلاب برای نخریدن موشک‌های شوروی سابق در زمان فروپاشی‌اش
play_arrow
خاطره شنیدنی سردار حاجی‌زاده از اصرار رهبر انقلاب برای نخریدن موشک‌های شوروی سابق در زمان فروپاشی‌اش
ایران نبود، لبنان سال‌ها پیش به اشغال اسرائیل درآمده بود!
play_arrow
ایران نبود، لبنان سال‌ها پیش به اشغال اسرائیل درآمده بود!
خطوط به کار رفته در هنرهای عاشورایی
خطوط به کار رفته در هنرهای عاشورایی