ی

مادر و پسر

سلام .تروخدا کمکم کنید هرروز دارم عذاب میکشم .خیلی حساسم رو خانوادم .من فرزند اولم . خودم خیلی وقتا از مادرم خیانت میدیم ولی جرات نداشتم بگم . برادرم 15 سالش بود ک یه روز زودتر اومده بود و منم نمیدونم چی شده بود ک از اون روز با مامانم حرف نمیزنه . از غذا هم ک میپزه نمیخوره .الان یکسالی میشه .مامانمم ب رو نمیاره اصلا .ما4 تا فرزندیم این برادرم ک راجع بهش گفتم فرزند اخره . این درد رو دلم سنگینه هرروز گریه میکنم چون واقعا راهشو نمیدونم با کسی هم نمیتونم در میون بزارم .تروخدا کمکم کنید .
چهارشنبه، 20 ارديبهشت 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ی

مادر و پسر

ی ( تحصیلات : لیسانس ، 25 ساله )

سلام .تروخدا کمکم کنید هرروز دارم عذاب میکشم .خیلی حساسم رو خانوادم .من فرزند اولم .
خودم خیلی وقتا از مادرم خیانت میدیم ولی جرات نداشتم بگم .
برادرم 15 سالش بود ک یه روز زودتر اومده بود و منم نمیدونم چی شده بود ک از اون روز با مامانم حرف نمیزنه . از غذا هم ک میپزه نمیخوره .الان یکسالی میشه .مامانمم ب رو نمیاره اصلا .ما4 تا فرزندیم این برادرم ک راجع بهش گفتم فرزند اخره .
این درد رو دلم سنگینه هرروز گریه میکنم چون واقعا راهشو نمیدونم با کسی هم نمیتونم در میون بزارم .تروخدا کمکم کنید .


مشاور: خانم طیبه قاسمی

با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ،به هیچ وجه مساله را با پدر و دیگران مطرح نکنید. این ممکن است مساله را پیچیده تر کند و عواقب بدی داشته باشد. از آنجا که مادرتان دست به این کار زدند احتمال مشکلاتی در روابط جنسی و عاطفی والدین شما وجود دارد. فاش شدن این مساله عواقب خوبی ندارد. شاید اگر مادر متوجه شوند که شما در جریان هستید ارتباط را قطع کند و آسیب های بعدی کمتر بشود. بهتر است از مادر بخواهید برای مشکلاتش به روانشناس مراجعه کند.در عین حال شما به عنوان فرزند بهتر است از بعضی مشکلات خصوصا مسایل ارتباطی و نزدیک آنها فاصله بگیرید و خود را در این مسایل قاطی نکنید. حتی اگر به نحوی پدر یا اطرافیان در جریان قرار گرفتند شما باز هم در حد امکان سعی کنید زیاد درگیر این مساله نشوید…چون این مساله رازی است که شما حمل می کنید و همین راز و اینکه شما نمی توانید آن را با دیگران مطرح کنید شما را تحت فشار و استرس قرار می دهد ضمن این که طبیعی است که در این رابطه هیجانات منفی و تعارضانی را نسبت به مادر و حتی پدر احساس می کنید که بیان آنها در فضای امن روانشناسی کمک بزرگی به کاهش فشارها خواهد کرد و جلوی آسیب های احتمالی بعدی را خواهد گرفت. درست است که برخی از خانواده ها ارزشهای اخلاقی شایسته ای را به فرزندان منتقل نمی کنند اما واقعیت این است که فرزندان راه خودشان را می روند. یعنی فرزندان درباره چگونگی برخورد با هر یک از ارزشهای خانوادگی، خودشان تصمیم می گیرندو ممکن است فرزندی یک ارزش را بپذیرد و فرزندی دیگر آن را اصلا مورد توجه قرار ندهد. به هر حال هر کس خودش تصمیم می گیرد که چه چیزخانواده برای او مهم است.اگر می بینید وفاداری در خانه شما پایمال شده است پس شما به عنوان فرزند خانواده، تصمیم بگیرید این ضد ارزش را نیاموزید و با آن مقابله کنید.ضمن اینکه همیشه به خاطر داشته باشید که یکی از خصوصی ترین و محرمانه ترین روابط، رابطه زن و شوهری است که هیچکس نباید در آن دخالت داشته باشد مگر با اجازه خود زوجین.در اکثریت غریب به اتفاق خیانتها وبی وفایی ها هر دو طرف متوجه اتفاق روی داده هستند اما بنا به برخی از مصلحتهای درست یا نادرست، برخورد جدی با آن نمی کنند لذا شما هم بهتر است در روابط خصوصی والدین خود تجسس نکنید. احساساتتان را در دفتری یادداشت کنید. نوشتن راه بسیار خوبی برای کنار آمدن با احساسات و خالی کردن استرس است. قرار نیست نوشته‌هایتان را کسی ببیند یا بخواند چون اینها دغدغه‌های بسیار خصوصی شما هستند. با این روش می‌توانید احساساتتان را ارزیابی کرده و خودتان را برای حرف زدن با مادرتان آماده کنید. و سپس برگه را پاره کرده و درآب جاری رها سازید تا تبدیل به انرژی مثبت برای شما شود.شما جای پدر یا مادرتان که خیانت کرده است نیستید و این احتمال وجود دارد که از کل ماجرا باخبر نباشید. ازدواج مسئله‌ای بسیار چالش‌انگیز است و هر دو طرف در موفقیت آن سهیم هستند. ممکن است مشکلی وجود داشته باشد که شما چیزی از آن نمی‌دانید. زود نتیجه‌گیری کردن درمورد اتفاقی که افتاده است کمکی به رابطه شما با والدینتان نمی‌کند. ممکن است وسوسه شوید که شواهد و مدارکی علیه مادرتان که خیانت می‌کند پیدا کنید ولی این کار هیچ ارتباطی به شما ندارد و وظیفه شما نیست. این ازدواج شما نیست که احساس کنید به شما خیانت شده است. شما فرزند آن خانواده هستید. با این وسوسه مقابله کنید و سعی نکنید موبایل یا ایمیل او را چک کنید. به برادرتان رسیدگی کنید. اگر برادرتان هم از موضوع باخبر هستند، از اوضاع و احوال آن باخبر شوید. سعی کنید به به مسائل او برسید. مثلاً او را برای پیاده‌روی بیرون ببرید تا بتوانید خصوصی با هم حرف بزنید. درمورد احساساتشان و کنار آمدن به آن با او صحبت کنید.توقع نداشته باشید این حادثه از ذهن شما و برادرتان به سرعت پاک شود . به طور کلی خاطراتی که در ذهن ثبت شده است چه شیرین و تلخ منشأ بسیاری رفتارهای آینده می شود در بعضی مواقع این خاطرات بسیار مفید و سبب حفظ جان و پاکی افراد می شوند.بسیاری از خاطرات دوران زندگی منشأ رفتارهای دوره های بعدی هستند که بصورت ناهشیار در شخصیت انسان وجود دارند. این اتفاق میتواند درس عبرت و یک هشیاری و آگاهی برای آینده باشد.معمولاً انسان ها از خاطرات خوب خود در صورت (سلامت روان) لذت برده و از خاطرات منفی فرار می کنند. هر فردی خاطرات منفی خود را که باعث یاد آوری و احساس ناخوشایند می شود را می شناسد. با توجه به مقدمه مذکور افراد باید تمرین کنند که هنگام هجوم خاطرات بد و منفی گذشته یکی از کارهای زیر را انجام دهند و هرروز آن را تمرین کنند:عدم پرورش افکار منفی و تغییر موقعیت فیزیکی و قطع سریع افکار ،فریاد زدن واژه بس کن بصورت ذهنی باز خورد منفی افکار و ایجاد حالت تنبیه برای افکار که آمار ورود به ذهن را به شدت کاهش می دهند.جایگزین فکر منفی با مثبت ،اهمیت ندادن و عدم دقت به افکار منفی، از بین بردن تمام آثار بیرونی از آن خاطره و یا پنهان کردن آن حتی عدم عبور از مکانی که آن خاطره را زنده می کند تا مدتی .برای اینکه بتوانید قدرت تمرکز شما و اینکه بتوانید به راحتی تمرکز و توجه خود را از فکر و خاطره منفی به خاطره مثبت انتقال دهید باید این مهارت را تمرین و آموزش ببینید:ابتدا یک تابلو نقاشی یا یک شمع روشن را در یک ساعتی که آرام هستید و سرتان خلوت هست، جلوی خود قرار دهید بعد دقیقاً آنچه را که می بینید روی دفترچه بنویسید از تمام جزییات حتی نوع درختی که بطور مثال در تابلو می بینید این کار را هر روز نیم ساعت تا یک ساعت تمرین کنید تا مهارت کنترل ذهن را یاد بگیریید و از این مهارت برای کنترل فکر هر موقع که بخواهید استفاده کنید. . به برادر خود نیز آموزش دهید . مطمئن باشید اگر کوله باری از خاطرات گذشته را حمل کنید هیچوقت خوشحال نخواهید بود. هر چه که هست، باید فراموش کنید. حالا دیگر هیچ کاری نمی‌شود برای امور گذشته کرد به قول معروف گذشته ها گذشته الان باید برای زمان حال خود انرژی بگذارید و به آن تمرکز کنید.مهم نیست در چه شرایط بدی هستید این مهم است که برای هر کاری انتخابی آزادانه داشته باشید. مردم می‌توانند شما را آزار بدهند، اما این انتخاب با شماست که چگونه در قبال رفتار آنها عکس العمل نشان دهید. روابط بیشتر موجب شادی بیشتر می شود .شادی حقیقی زندگی در دوستی هایی که در طول زندگی می سازیم، یافت می شود .برای داشتن یک زندگی رضایت بخش، باید هدف زندگی تان را بیابید و با صداقت تمام آن را دنبال کنید. ببینید چه چیزهایی برای شما مهم است و جرات پیگیری از آنها را برای خود فراهم سازید.شادی هرگز به سمت افرادی که حاضر به تشکر کردن از آنچه دارند، نیستند؛ نمی آید.شما چشم خود را از خوبی های زندگی بسته اید و تنها یک مسئله که قابل حل است مانع شادی شما و رضایت از زندگی شده .این کاملا اشتباه است .دیدن چیزهایی که نداریم برای همه آسان تر از چیزهایی است که داریم. بعضی وقتها همه ما احتیاج به ضرری داریم که یادمان بیفتد برای آنچه که داریم سپاس گوییم. به آنچه که دارید بنگرید، به زودی متوجه می‌شوید که چیزهای زیادی برای خوشبختی دارید.نه مکان و نه شرایط تاثیری بر شادی ندارد اما ذهن به تنهایی هم می تواند خوشبختی بیاورد و هم بدبختی .انسان‌های خوشحال می‌دانند که ذهن شان را چطور کنترل کنند. آنها هیچوقت اجازه نمی دهند تا افکار منفی وارد ذهن شان شوند. افراد شاد به وضعیت بد با افکار مثبت می نگرند. آنها همیشه در این باورند که حتی در بدترین شرایط می‌توان نکته مثبتی از همان وضعیت بد دریافت کرد.در همین شرایط هم خنده و انرژی مثبت دادن به برادرتان . در کل فضای خانواده را فراموش نکنید! ما در قبال همه انسان های کره زمین مسوولیم! اگر اطرافیان ناامیدانه سرشان را پایین انداختند شما با روحیه قوی نگذارید آنها جلوی مشکلات زانو بزنند! توجه به کمک گرفتن از خداوند و برقراری پیوند عمیق با خداوند و یاداو و فانی بودن دنیا ،مشکلات در نظر انسان بسیار حقیر و بی اهمیت جلوه میکنند . با آرزوی آرامش و سعادت در زندگی برای شما



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.