با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیز ،خدمت شما عرض کنم گفتن تجارب گذشته که در حال حاضر با توبه و ندامت و انجام ندادن و ترک گناه پاک شده است، طبق نظر مراجع و فقها جایز نیست و وقتی که خداوند فرموده کسی که گناه کرده و پشیمان شده و در حال حاضر پاک است مانند کسی است که هیچ گناهی ندارد؛ پس خداوند این تشبیه را بی هدف انجام نداده و واقعا مانند کسی است که گناه نکرده است. پس فرض ما این است که تجارب گذشته نباید گفته بشود البته بعد از توبه، چون این گناهان پاک شده است.( البته اگر پرده بکارت آسیب دیده باشد ، حق فسخ عقد پیش میآید، واگر عقد مشروط به باکره بودن زن خوانده شده باشد ) از طرفی گفتن تجارب گذشته و فاش کردن کردن خویش هیچ فایده عقلایی ندارد چون اگر این فاش شدن زمان خواستگاری باشد که فرد تا ابد الدهر باید مجرد باشد و اگر بعد از خواستگاری باشد و دو نفر همدیگر را بخواهند بعد این موضوع فاش شود چیز جز به هم ریختگی اعصاب طرف مقابل ، بدبینی ، تنفر و وسواس فکری و در عین حال سر دوراهی ماندن ثمره دیگری ندارد. جز راست نباید گفت*هر راست نشاید گفت، دروغ گفتن جایز نیست ولی راست گفتن واجب نیست خیلی وقتها سکوت و یا بعضی اوقات دروغی که باعث جلوگیری از متلاشی شدن یک زندگی و روان و ذهن یک فرد باشد خیلی بهتر از راستی است که فرد نه تنها از همسر خودش بلکه که از همه خانم ها و یا آقایان متنفر می شود. در حال حاضر وظیفه شما حفظ آرامش هم در خودتان و هم در نامزدتان میباشد . خیانت و بی اعتمادی به نقطه ی تیره ی زندگی خیلی از زوج ها تبدیل می شود و بازگرداندن اعتماد همسرشان و فراموش کردن این خیانت آرزویی است که شاید براورده کردنش خیلی سخت باشد. اعتماد اساس روابط است. بی اعتمادی می تواند یک رابطه را به کل از بین ببرد، اثری از عشق نگذارد و محبت و دوست داشتن را سرد کند. بی اعتمادی حتی می تواند فرد را دچار خشم های درونی . میل به خشونت و گرایش به مواد و الکل و حتی خیانت جنسی کند. در حال حاضر درست است که گفتن تمام حقیقت نه تنها سخت است که حتی می تواند مخرب هم باشد.اما در همین حال صداقت اولین قدمی است که برای بازگرداندن اعتماد مخاطبتان باید انجام دهید. شما می توانید به جای گفتن همه ی حقیقت روی جزئیات آن کمی سرپوش بگذارید. کلیات کاری که انجام داده اید را خلاصه و کامل تعریف کنید و اجازه دهید چیزی بین شما نماند. انتظار نداشته باشید این ترفند به سرعت کار کند حتی ممکن است در ابتدا مخاطب تان عصبانی هم بشود اما به مرور صداقت کارخود را خواهد کرد.شما اگر در حالت دفاعی باشید یا به خود حق بدهید کمتر فرصت خواهید کرد حرف هایی که همسرتان دارد را بشنوید. او حتما از دست شما آزرده شده و حرف های زیادی دارد اما در صورتی که مدام حق را به خود بدهید و از خود حرف بزنید او هیچگاه فرصت نخواهد کرد آن چه در دلش مانده به شما بگوید. این حرف های نگفته خود اولین دلیل دوری شما در طولانی مدت خواهند بود.حتما همسر شما مدام از خود می پرسد که چه دلیلی داشته که شما این کار را کردید؟!. او مدام خود را سرزنش می کند و حتی ممکن است اعتماد به نفس خود را از دست بدهد. همین کلافکی و ناآگاهی و شک می تواند او را روز به روز سرخورده تر و یا خشمگین تر کند. دیگر روی موبایل تان رمز نگذارید. قرار های مشکوک نداشته باشید. به همسرتان اجازه بدهید از همه چیز خبر داشته باشد. خودتان متن مسیج هایی که دریافت می کنید را بلند بخوانید و برنامه روزان تان را با او درمیان بگذارید. این کار نه تنها بهانه ای برای حرف زدن و بهتر کردن رابطه تان به شما می دهد بلکه دلیلی برای شک برای به همسرتان نمی گذارد.عهد خود را تجدید کنید و از او بخوایهد به شما اعتماد کند.به یاد بیاورید که به او چه قول هایی داد اید و هم اکنون آن ها را زیر پا گذاشته اید. پیش او و یا دوستانی که از اوضاعتان اطلاع دارند بگویید که می خواهید باز هم به او قول بدهید که خوب بمانید و این بار هرگز قول تان را نخواهید شکست. شاید مدت ها طول بکشد تا دوباره اعتماد همسرتان را باز پس بگیرید و حتی شاید هرگز شبیه گذشته نشوید اما لازم است تمام این کار ها را برای التیام قلب شکسته ی همسرتان انجام دهید و صبور باشید تا او دوباره آرامش خود را پیدا کند.باید به او فرصت دهید که با خودش خلوت کند و در مورد اتفاقات فکر کند تا گذر زمان یک التیام برای این موضوع باشد. هرگز دیگر راجع به آن مردی که با او رابطه جنسی داشته اید صحبت نکنید ،این آتش انتقام را در شوهر شما شعله ور میکند و این مسئله ممکن است زمینه بروز اظهار خشم و پرخاشگری و حتی زدوخورد فیزیکی و یا در مرحله بالاتر زمینه قتل را ایجاد کند که این امر با عدم تحریکات شما خاموش خواهد شد. سعی کنید اشتباهات گذشته خود را تکرار نکنید و پیگیری این جریان و یا مزاحمت های ان مرد را به قانون بسپارید و یا اگر تنها تلفنی از شما دارند ،خط خود را عوض کنید .خواهر عزیزم اگر زندگی خود را دوست دارید سعی کنید به وظایف همسر داری خود رسیدگی کنید و آرامش خود را حفظ کنید و مدام از گذشته صحبت نکنید .سعی نکنید جزیئات را به خاطر آورید . آن را بازگو نکنید . نوشخوار فکری داشتن و از گذشته گفتن ،زندگی را هم به کام شما تلخ خواهد کرد هم همسرتان .حداقل تا 6 ماه باید به همسرتان وقت بدهید که خود را بازیابد ...وظیفه شما در این شرایط و بعد از آن بسیار حساس است و باید آمادگی این را داشته باشید که حتی اگر زندگی شما ادامه یافت گاهی در زندگی سر بعضی مسائل این اتفاق و این خیانت شما از طرف شوهرتان بازگو شود .که اینجا مهارت بالای صبوری و مدارا هم از طف شما و هم از طرف همسرتان نیاز میباشد . پس با امید و افزایش ظرفیت خود و گذشت زمان و مدیریت جریان ،به مرور شرایط شما بهتر خواهد شد .برای همسرتان نامه ای بنویسید تا او باور کند که شما او را با عشق و علاقه انتخاب کردید و از بودن در کنار او احساس افتخار میکنید . به او احساس قدرت و توانمند بودن در امور بدهید و با او مشورت کنید تا ضربه روحی حاصل از این اتفاق برای او به مرور کم تر شود . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما