ن

خانوادگی

سلام خسته نباشید ..من با شوهرم هیچ مشکلی ندارم مشکل اصلی من مادر شوهرم است ..از اولین روز عقدم اذیتم میکنه بخاطر اینکه میخواسته دختر خواهرشا واسه شوهرم بگیره بعد از عقدمون با دختر خواهرش اذیتم میکردن یا میگفت فامیل میگند چشمات ریزه یا همش عیب رو میزاشت منم چیزی بهش نمیگفتم تا اینکه از بس حرصم داد معده ام حرصی شد و زخم معده گرفتم بازم سر کفت میزاشت که تو مریضی اومدی به پسرم مدام اذیتم میکرد… بعد عروسیم وقتی زایمان کردم یکبار بیشتر برای دیدنم نیومد حتی وقتی پسرم را ختنه کردم برای دیدنش نیومد… خلاصه خیلی دلم ازش پره… بعد یک سال جاریم زایمان کرد وقتی رفتم برای دیدنش دیدم مادر شوهرم یه هفته است اونجاست ازش مراقبت میکنه بازم دلم شکست… من دیدم رفتاراش ازارم میده یکسال نرفتم خونشون… من یه خواهره تحصیل کرده ومومن تو خونه دارم که پسر همسایه شوهرم اومد خواستگاریش خدایش موقعیتش خوب بود ولی مادر شوهر رفت بهشون گفت ادمای خوبی نیستن اینا دخترش یکسال نیومده خونمون اونا هم گفتن دیگه دخترتونا نمیخوایم دیگه خسته شدم شاید طلاق بگیرم کمکم کنید
دوشنبه، 16 مرداد 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ن

خانوادگی

ن ( تحصیلات : لیسانس ، 28 ساله )

سلام خسته نباشید ..من با شوهرم هیچ مشکلی ندارم مشکل اصلی من مادر شوهرم است ..از اولین روز عقدم اذیتم میکنه بخاطر اینکه میخواسته دختر خواهرشا واسه شوهرم بگیره بعد از عقدمون با دختر خواهرش اذیتم میکردن یا میگفت فامیل میگند چشمات ریزه یا همش عیب رو میزاشت منم چیزی بهش نمیگفتم تا اینکه از بس حرصم داد معده ام حرصی شد و زخم معده گرفتم بازم سر کفت میزاشت که تو مریضی اومدی به پسرم مدام اذیتم میکرد… بعد عروسیم وقتی زایمان کردم یکبار بیشتر برای دیدنم نیومد حتی وقتی پسرم را ختنه کردم برای دیدنش نیومد… خلاصه خیلی دلم ازش پره… بعد یک سال جاریم زایمان کرد وقتی رفتم برای دیدنش دیدم مادر شوهرم یه هفته است اونجاست ازش مراقبت میکنه بازم دلم شکست… من دیدم رفتاراش ازارم میده یکسال نرفتم خونشون… من یه خواهره تحصیل کرده ومومن تو خونه دارم که پسر همسایه شوهرم اومد خواستگاریش خدایش موقعیتش خوب بود ولی مادر شوهر رفت بهشون گفت ادمای خوبی نیستن اینا دخترش یکسال نیومده خونمون اونا هم گفتن دیگه دخترتونا نمیخوایم دیگه خسته شدم شاید طلاق بگیرم کمکم کنید


مشاور: خانم مولوی زاده

با سلام به شما خواهر گرامی دوست خوبم؛ درست است که مادر شوهر شما نسبت به شما کم لطفی داشته و البته تحمل یکسری از این ناملایمات در روابط شما امری سخت و دشوار می باشد. ولی شما دوست عزیز با توجه به علت کم لطفی های ایشان (تمایل به ازدواج پسرشان با دخترخواهر) و شناخت دقیق از این مسئله بهتر بود بجای لجاجت و خودخوری که هر دو بیشتر از آنکه ایشان را دچار آسیب سازد شما را به بیماری مبتلا نموده و آغاز زندگی شما را با چالش و سختی مواجه نموده است. در صورتی که چنانچه شما با بردباری و سعه صدر و ابراز رفتارهای مهرآمیز و محترمانه با ایشان برخورد می نمودید جای خود را در دل ایشان باز کرده و ایشان را نسبت به عروس وارد شده به خانواده خوشبین می نمودید. در موارد بسیاری عروس باب میل مادر شوهر خویش نبوده و مادر شوهر به اجبار و با اکراه او را به همسری پسر خویش درآورده و عروس زیرک و باهوش با رفتار احترام آمیز و محبت آمیز خود در مادر شوهر خود نفوذ کرده و جایگاه ارزشمندی نیز در خانواده شوهر از آنِ خود کرده است. به نظر می رسد که شما نیز به مخالفت ایشان دامن زده و با لجاجت های خود اسباب بیشتر آزار ایشان را فراهم نموده اید و جنگ و نبردی سرسخت را در زندگی به راه انداخته اید. اخیرا نیز با امتناع از رفت و آمد به خانه مادر شوهر موجبات طرد خواستگار مناسب خواهر خود را فراهم ساخته اید که البته باید انتظار این مسئله را نیز داشتید. در اینجا به شما دوست عزیز توصیه می گردد در درجه اول به خاطر حفظ آرامش خود و زندگی مشترکتان در روش خود تجدید نظر نموده و به جای طلاق و جدایی که زندگی شما را با سختی ها و دشواریهای فراوانی مواجه خواهد ساخت به فکر ترمیم و اصلاح روابط و بهبود شرایط در زندگی خانوادگی خود با خانواده همسرتان باشید. شما اکنون به جای ماندن در میدان و جنگیدن با زندگی(و نه با افراد) و یافتن بهترین روش برای بهبود آن ، تصمیم به اقدامی اجتنابی گرفته و با فرار از میدان سعی در تغییر شرایط دارید. تغییری که با توجه به داشتن یک فرزند به هیچ عنوان به نفع شما نبوده و اوضاع زندگی شما را هزار مرتبه وخیم تر می سازد. بازگشت شما به خانه پدری نیز مشکلات فراوانی برای شما به همراه داشته، ضمن اینکه شما جایگاه سابق را در آن خانه نداشته و با شما در آن خانه مانند سابق رفتار نخواهد گردید. و از طرفی تشکیل زندگی مستقل یک زن جوان در جامعه پرآسیب کنونی زندگی را به مراتب از این که هست طاقت فرساتر خواهد ساخت. بنابراین توصیه به شما دوست عزیز این است که به جای فکرهای نادرست و غیر منطقی به فکر اصلاح روابط بوده و با داشتن انعطاف بیشتر در روابط با خانواده همسرتان سعی در بهبود شرایط و شیرین تر شدن روابط بنمایید. با آرزوی موفقیت و بهروزی برای شما دوست عزیز



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.