ناشناس

بی انگیزه شدن

با سلام ماسه سال ازدواج کردیم و الان یک دختر سه ماهه داریم هرچی که میگذره نسبت به زندگیم سردتر میشم ما همدیگه رو دوست داریم اما حس می کنم همسرم با معیارهای من فاصله گرفته همسرم از خانواده مذهبی هست درسته مثل خانواده اش خیلی مذهبی نبود اما نمازش رو می خوند حتی خیلی وقتا واسه نماز صبح به مسجد می رفت اما حالا خیلی عوض شده دیگه نماز نمی خونه و به نظرش این ها تعصب افراطیه ناگفته نمونه که از دوستا و همکاراش خیلی تاثیر می گیره باهاشون بیرون میره سیگار می کشه و اگه تو جمعی مشروب بخورن واسه کم نیاوردن میخوره تو دوران بارداریم بهم خیانت کرد وقتی من فهمیدم قسم خورد که تکرار نمی کنه اماهنوزم با خانم ها خیلی گرم می گیرهمن چادر میذاشتم به خاطرش چادرم رو برداشتم ولی نمی تونم نسبت به کارهاش بیتفاوت باشم و یا مثل خودش برخورد کنم فکر می کنم اگر من در رابطه با نامحرم انقدر رعایت میکنم پس می تونم انتظار داشته باشم اون هم مثل من باشه ولی اون فکر می کنه من زیادی حساسم حتی توی دخل و خرج هم باهم تفاهم نداریم من همش سعی می کنم قناعت کنم اما اون بی حساب خرج می کنه و میگه واسه روابط کاری حفظ ظاهر خیلی تاثیرگذاره مثلا به هر بهانه ای به دوستاش شام میده و میگه روابط کاریه در حالی که از مادر من پول قرض می گیره اما کامل پس نمیده و میگه خانواده هامون دارن نمیگم ادم بی قیدیه اما حس می کنم ما خیلی باهم تفاوت داریم نسبت به من و دخترش خیلی مهربونه اما گاهی اوقات فکر می کنم وقتی چیزی بهم کادو میده واسه اینه که بهم باج بده که ترکش نکنم از همه بدتر اینه که خودش هم دیگه متوجه شده من به زندگیمون سرد شدم بارها به شوخی جلوی دیگران گفته که خانومم اگه برگرده عقب دیگه منو انتخاب نمی کنه همه این ها رو می دونه ولی کاری واسه درست شدن خودش نمی کنه من دارم از درون داغون میشم حس می کنم تمام دلخوشی هام تو زندگیش نابود شده از فداکاری کردن خسته شدم از اینکه تمام این سه سال حتی پیش یک نفر از زندگیم گله نکردم و ظاهر زندگیم رو خوب نشون دادم نمی خوام یه ادم افسرده باشم اما هربار تصمیم می گیرم که از نو شروع کنم یه مشکل جدید درست میکنه بعدش انکار میکنه یا در موردش دروغ میگه که من پیگیر نشم بعد از خیانت ازش خواستم بریم پیش مشاوره اما قبول نکرد دیگه نمی دونم چطور ادامه بدم
يکشنبه، 22 مرداد 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

بی انگیزه شدن

ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 30 ساله )

با سلام ماسه سال ازدواج کردیم و الان یک دختر سه ماهه داریم هرچی که میگذره نسبت به زندگیم سردتر میشم ما همدیگه رو دوست داریم اما حس می کنم همسرم با معیارهای من فاصله گرفته همسرم از خانواده مذهبی هست درسته مثل خانواده اش خیلی مذهبی نبود اما نمازش رو می خوند حتی خیلی وقتا واسه نماز صبح به مسجد می رفت اما حالا خیلی عوض شده دیگه نماز نمی خونه و به نظرش این ها تعصب افراطیه ناگفته نمونه که از دوستا و همکاراش خیلی تاثیر می گیره باهاشون بیرون میره سیگار می کشه و اگه تو جمعی مشروب بخورن واسه کم نیاوردن میخوره تو دوران بارداریم بهم خیانت کرد وقتی من فهمیدم قسم خورد که تکرار نمی کنه اماهنوزم با خانم ها خیلی گرم می گیرهمن چادر میذاشتم به خاطرش چادرم رو برداشتم ولی نمی تونم نسبت به کارهاش بیتفاوت باشم و یا مثل خودش برخورد کنم فکر می کنم اگر من در رابطه با نامحرم انقدر رعایت میکنم پس می تونم انتظار داشته باشم اون هم مثل من باشه ولی اون فکر می کنه من زیادی حساسم حتی توی دخل و خرج هم باهم تفاهم نداریم من همش سعی می کنم قناعت کنم اما اون بی حساب خرج می کنه و میگه واسه روابط کاری حفظ ظاهر خیلی تاثیرگذاره مثلا به هر بهانه ای به دوستاش شام میده و میگه روابط کاریه در حالی که از مادر من پول قرض می گیره اما کامل پس نمیده و میگه خانواده هامون دارن نمیگم ادم بی قیدیه اما حس می کنم ما خیلی باهم تفاوت داریم نسبت به من و دخترش خیلی مهربونه اما گاهی اوقات فکر می کنم وقتی چیزی بهم کادو میده واسه اینه که بهم باج بده که ترکش نکنم از همه بدتر اینه که خودش هم دیگه متوجه شده من به زندگیمون سرد شدم بارها به شوخی جلوی دیگران گفته که خانومم اگه برگرده عقب دیگه منو انتخاب نمی کنه همه این ها رو می دونه ولی کاری واسه درست شدن خودش نمی کنه من دارم از درون داغون میشم حس می کنم تمام دلخوشی هام تو زندگیش نابود شده از فداکاری کردن خسته شدم از اینکه تمام این سه سال حتی پیش یک نفر از زندگیم گله نکردم و ظاهر زندگیم رو خوب نشون دادم نمی خوام یه ادم افسرده باشم اما هربار تصمیم می گیرم که از نو شروع کنم یه مشکل جدید درست میکنه بعدش انکار میکنه یا در موردش دروغ میگه که من پیگیر نشم بعد از خیانت ازش خواستم بریم پیش مشاوره اما قبول نکرد دیگه نمی دونم چطور ادامه بدم


مشاور: خانم طیبه قاسمی

با عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ، ذهنیت شما در ارتباط با همسرتان شرایط را بدتر خواهد کرد ، قطعا رابطه شما قبل از اینکه با تجسس رابطه عاطفی بین همسرتان و شخص دیگر پی ببرید ،بهتر و صمیمی تر بوده ، به هر حال بعد از این ماجرا باید بپذیرید که ایشان میتوانست با شما زندگی نکند ولی شما را برای زندگی انتخاب کرده است و اگرهم در حاشیه با کسی بوده در رتبه دوم قرار داشته و شما باز نسبت به آن نزد همسرتان در الویت بودید . پس ذهنیت منفی خود را نسبت به آن اتفاق اگرچه سخت است ولی اصلاح کنید چرا که اگر با همین ذهنیت بخواهید به رابطه خود ادامه دهید قطعا شرایطتان سخت تر خواهد شد و شوهرتان بییشتر از شما فاصله میگیرد و آینده رابطه خودتان را به خاطر گذشته از دست خواهید داد .معمولا همه انسان ها در مسیر رشد و تکامل شخصیتی خود سطوحی از فاصله گیری از مسیر درست و الهی را دارند و بر عملکرد فردی و روابط بین فردی آن ها تاثیر می گذارد.این افراد از درون بسیار آسیب پذیر و نیازمند هستند. شجاعت ظاهری این افراد ریشه در فقدان اعتماد به نفس و احساس ناامنی آن ها دارد. همین حس ناامنی است که باعث می شود این افراد همیشه به دنبال جلب توجه و قدرت نمایی باشند. خواهر عزیزم با توجه به مشکلاتی که در زندگی شما پیش آمده ایشان خلآ بزرگی در شخصیت خود احساس میکند و رفتارهای شما این خلآ را پررنگ تر خواهد کرد ، چرا که احساس میکند محبوبیتی نزد شما ندارد و این محبوبیت را در اجتماع و روابط بیرون جستجو میکند ، شما ندانسته او را از خود دور کرده اید و بدانید تا وقتی که برای ایشان وقت اختصاصی نگذارید ،روابط شما اصلاح نخواهد شد ، حق شوهر شما از فرزند شما بیشتر است و قطعا ارتباط خوب شما در تربیت فرزندتان نقش بیشتری خواهد داشت ، توصیه بنده به شما این است که در هفته تفریحات دو نفره بدون حضور بچه را برای خودتان ترتیب دهید ،در آن زمان فرزندتان را به یکی از نزدیکان قابل اعتماد بسپارید و به تفریح و روابط جنسی خود اهمیت دوباره بدهید . خواهر عزیزم ،شوهر شما متوجه ابراز عاطفه تصنعی و از روی اجبار شما میشود ،پس خالصانه و واقعی محبت خود را نثار همسر خود که پدر فرزندتان میباشد و در آینده حتی بعد از ازدواج فرزندان در کنار ایشان خواهید بود ، سازید .شما در ابتدا زندگی خوبی داشتید.پس وقتی همسرتان از محبت شما سیراب شود قطعا محبت دو چندان خود را به شما و فرزندتان خواهد داشت .وگرنه قید همه چیز را میزند و احساس میکند در این زندگی بی ارزش است و تنها به عنوان ابزار به او نگاه میشود . بنابراین، توصیه می‌کنیم کمی تأمل کرده و عاقلانه برخورد کنید. با بی‌توجهی و غلبه بر افکار منفی و بی‌اساس، می‌توانید خودتان حلال مشکلات زندگی مشترکتان باشید. تلاش کنید آرامش را به زندگی خود و همسرتان برگردانید تا به واسطه آن بتوانید با حفظ ارزش خود و کسی که او را دوست می‌دارید، پایداری زندگی مشترکتان را تضمین کنید. بدانید روابط هر روز نیاز به آبیاری دارند و بی توجهی به این مسئله شما را روز به روز از یک دیگر دورتر خواهد ساخت .گاهی لازم است که انسان خودش خودش را مجبور به کار یا رفتاری بکند.افرادی که در وضعیت شما قرار دارند به هیچ وجه نقاط منفی و بدی ها و آسیب هایی که از طرف مقابل متحمل شدند را نمی بینند و به همین دلیل علاقه و وابستگی آنها ثابت می ماند. شما با تهیه لیستی از نقاط مثبت همسرتان (مطئنا همه ما آدمها هم نقاط مثبت داریم و هم نقاط منفی) آن را هر روز مرور کنید تا نگرشتان نسبت به ایشان منطقی تر شده و احساس بهتری پیدا کنید. انجام کارهایی مانند ورزش های دست جمعی، تعاملات اجتماعی، سرگرمی و تفریح و پرهیز از تنهایی بسیار مفید هستند . به تغذیه ( نه كم خوری و نه پرخوری، استفاده بیشتر از ویتامینها(میوه)، و خواب خود اهمیت بدهید ( متوسط ۷ ساعت، حذف خواب روزانه و مبادرت به خواب سرشب ).با افکار منفی و مأیوس کننده مبارزه کنید و پیش بینی منفی نسبت به آینده نداشته باشید. موفقیتهای خویش را كه در واقع نعمتهای الهی هستند را به صورت روزانه بنویسد . بنابراين در حال حاضر به نظر مي رسد توجه به ويژگي هاي مثبت شخصيتي همسرتان به شما اين فرصت را مي دهد تا علاقه مندي با ثباتي را نسبت به همسرتان تجربه کنيد. از بحث و جدل هاي بي فايده كه ثمره اي جز بي احترامي به يكديگر و بسته شدن راههاي ديگر ندارد جداً خودارى كنيد. هر شخصى يك نقطه پذيرش و به قول معروف «رگ خوابى» دارد، سعى كنيد اين رگ خواب و نقطه پذيرش را به دست آوريد و از اين كانال وارد شويد و هدف خود را تعقيب كنيد و لذا به صرف اين كه بايد شخصى را هدايت كرد بسنده نكنيد بلكه با مطالعه بر روى خصوصيات وى ؛ راه نفوذ در او و جلب نظر او را به دست آوريد سپس زير بناهاى فكرى وي را مورد بررسى قرار داده و در اصلاح آن بكوشيد. ديدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستى، انسان، معاد و امورى است كه داراى نتيجه مستقيم بر عملكرد افراد مي باشد. پس بايد به تقويت و اصلاح اين مبانى كوشيد.بهترين روشي كه از سوي معصومين عليهم السلام براي جذب ديگران به راه خدا معرفي شده اين است كه خودمان با اشتياق و علاقه به احكام دينى اسلام عمل كنيم و هميشه به دستورات دينى پايبند باشيم و در واقع با عمل خود ديگران را به دستور دينى دعوت كنيم به عبارت ديگر احكام دينى را با عمل خود تبليغ كنيم. سعى كنيد افرادى كه صحبت آنها بر روى وي نافذ است، پيدا كنيد و از آنان بخواهيد كه با مهارت و شگرد شايسته‏اى، با او درباره نماز صحبت كنند. اين كار را مى‏توان از طريق جلسه ميهمانى يا در طول مسافرت به انجام رساند.مجددا تكرار مى كنيم كه دادن اين اطلاعات و تصحيح انديشه همسرتان درباره نماز ضرورى است و بايد انجام گيرد تا به كمك يك نيروى درونى و انگيزه شخصى در پى آن باشد . هرگز وى را سرزنش نكنيد و از طريق نكوهش و سرزنش نخواسته باشيد افكار و انديشه هاى خود را به وى منتقل و يا تحميل كنيد.از سخت گيري و زياده روي پرهيز نموده و نماز را سهل و آسان جلوه دهيد و به او متذكر شويد كه ميزان وقتي كه انسان در طول 24 ساعت روز ، براي نماز صرف مي نمايد در مقايسه با وقتي كه انسان براي خواب و خوراك و حتي ديدن فيلم و يا اينترنت مي گذارد چيزي نيست. در هيچ يك از مراحل گفته شده از برخورد نيك و ملاطفت آميز و احترام نهادن دور نشويد. اين را بدانيد كه با فشار و اجبار كسى را نمى توان هدايت نمود و چه بسا تأثير منفى آن بيشتر از هدايت گردد. اگر رابطه شما با همسرتان اكنون به جبهه گيرى و حساسيت نشان دادن و صف آرايى منتهى شده است براى مدتى سكوت كرده و حرفى به او نگوييد و به دنبال اجراى روش غيرمستقيم باشيد و به شكلى از همكارى افراد ديگر بهره مند شويد.همسر شما و همچنین خود شما در حال امتحان الهی هستید و باید میزان پایبندی خود را به احکام و مسائل عبادی نشان دهید اگر هم، همسر شما در این موارد به دلیل مسلط شدن نفس اماره بر ایشان ، کوتاهی میکنند ، وظیفه از شما ساقط نمیشود و اینجا تبعیت از شوهر جایگاهی ندارد ، طبیعی میباشد که بی نمازی سبب زدودن محبت ها از دل ها خواهد شد و تا وقتی که نماز دررفتارشخصی ساطع نشود ، نور از چهره او برداشته خواهد شد ولی وظیفه شما در قبال ایشان صبوری و ملاطفت و هدایتگری غیر مستقیم میباشد چرا که هنر زوج ها این نیست که همیشه در شرایط خوب و خوش در کنار هم باشند بلکه وظیفه دارند در شرایط بد و مسلط شدن شیطان نیز ، دلسوز همسر و همراه زندگی خود و شوهر خود باشند ، ما به شخصی که به او پیمان زناشویی بسته ایم مسئول خواهیم بود .در حین آرامش و مدارا ، همسرتان را به سمت تقیدهای اولیه ببرید . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما درکنار همسر و فرزند دلبندتان .



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.