ناشناس

اگر فاطمه س معصوم است پس چرا با امام علی دعوا می کند؟

طبق خطبه فدکیه، حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از بازگشت از مسجد و ایراد خطبه در آنجا به علی رضی الله عنه اعتراض کردند که شما مانند جنین در خانه نشسته ای و آن ها حق من و تو را غصب کردند. مگر شما معتقد نیستید که فاطمه زهرا معصوم است،اگر فاطمه معصوم است پس چرا با امام علی دعوا می کند؟
چهارشنبه، 25 بهمن 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: محمد دهقان
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

اگر فاطمه س معصوم است پس چرا با امام علی دعوا می کند؟

ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 35 ساله )

طبق خطبه فدکیه، حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از بازگشت از مسجد و ایراد خطبه در آنجا به علی رضی الله عنه اعتراض کردند که شما مانند جنین در خانه نشسته ای و آن ها حق من و تو را غصب کردند. مگر شما معتقد نیستید که فاطمه زهرا معصوم است،اگر فاطمه معصوم است پس چرا با امام علی دعوا می کند؟


مشاور: محمد علی رضایی

با سلام و احترام
پرسشگر گرامی: روایات دال بر اعتراض حضرت فاطمه(علیهاالسلام) به امام علی از باب کنایه است و مراد از آن آگاه کردن مردم است نه تنها این روش کنایه برای روشن کردن مردم در کلام معصومین(علیهم‌السلام) بلکه بین عموم مردم هم رواج دارد، کما اینکه در زبان فارسی گفته می شود «به در میگه تا دیوار بشنوه» و در همین معنا عبارت «ایاک اعنی واسمعی یا جارة» در اصل ضرب‌المثلی قدیمی عرب است، تا آنجا خود قرآن نیز با همین کنایه مطالب عمیق را به مخاطبین خود متذکر می شود چنانکه  امام جعفر صادق(علیه‌السلام) فرمود: «قرآن به روش : (ایّاک أعنى واسمعى یا جاره)  نازل شد یعنی؛ تو را قصد دارم، که بشنو اى همسایه!».[کافی، ج‏4، ص 677] لذا بر مبنای کنایه بودن این گونه روایات علما ذیل همین حدیث این‌گونه پاسخ داده اند که: حضرت زهرا(علیها السلام) می خواستند کارهای زشت غاصبان حکومت را برای مخاطبین مجسم کنند و بفهمانند که این ها چه ستم هایی روا داشته اند، در حقیقت تندی حضرت به خاطر این مصلحت بوده است؛ زیرا گاهی انسان می خواهد عظمت مطلبی را به کسی به فهماند، او را مورد خطاب و عتاب قرار می دهد، در حالی که مقصودش تندی به آن شخص نیست؛ این مسأله در گفتگوها مرسوم و معمول است؛ مثلا فرض کنید: پادشاه یا حاکم یک مملکت، هنگامی که مشاهده می کند بعضی از مردم کار خلافی مرتکب شده اند، برای این که اهمیت کارِ خلاف آنان را بفهماند، برخی از کارگذارانش را مورد عتاب قرار می دهد؛ با این که می داند آنان تقصیری ندارد؛ ولی می خواهد با این خطاب و عتاب خود، اهمیت و عظمت کار زشت آنان را مجسم کند.[بحار ج‏29، ص 234]

نمونه دیگری که دو پیامبر معصوم از این روش کنایه استفاده کردند، وقتی حضرت موسی(علیه‌السلام) از کوه طور بازگشت و مشاهده کرد که بنی اسرائیل گوساله پرست شده اند، در این جا هارون(علیه‌السلام) را مورد عتاب قرار داده و توبیخ نمود، محاسن او را گرفت و گفت: چه کردی؟ هارون پاسخ داد: «یَابْنَ أُمّ، لاتَأْخُذْ بِلِحْیَتی وَلابِرَأْسی إنّی خَشیتُ اَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْن بَنِی اسرائیلَ ولَمْ تَرْقُبْ قَوْلی...[طه /94] ای پسر مادرم! محاسن و سر مرا نگیر، من ترسیدم بگویی چرا بین بنی اسرائیل اختلاف انداختی و سخن مرا اهمیت ندادی» حضرت موسی(علیه‌السلام) می‌داند که هارون(علیه‌السلام) تقصیری ندارد؛ ولی می‌خواهد زشتی کار بنی اسرائیل را مجسم کند و اهمیت این مسأله را برساند و لذا در ظاهر با برادرش دعوا می‌کند.این‌جا نیز حضرت فاطمه(علیهاالسلام) می‌خواست عظمت ستم وارد بر ایشان را منعکس کند و لذا با این لحن صحبت می‌کند تا به این وسیله به مردم آن زمان و به تاریخ بفهماند که چه ستم بزرگی بر اهل بیت(علیهم‌السلام) وارد شده است.

پس دعوایی بین دو معصوم در کار نیست؛ بلکه حضرت فاطمه(علیهاالسلام) ستم هایی که دیده را بیان و از طرفی برای ثبت در تاریخ از این روش استفاده کرده است تا دشمنانش را سر در گم نموده و آیندگان را از آنچه گذشته است با خبر کند.

موفق وپیروز باشید



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما