ناشناس

روانشناسی: نمی دونم چرا احساس پوچی می کنم؟

سلام خسته نباشید من پسری 20 ساله و همچین خصوصیاتی دارم : 1- اعتماد بنفس پایین ( از اونجایی که من تیک عصبی داشتم و هنوز هم دارم البته کمتر شده خیلیا مسخرم میکردن و از همون کوچیکی خورد شدم اما کم کم خودمو پیدا کردم و یک فرد معلول هم توی خونوادمون هست و هر روز بیشتر از روز قبل جنگ روانیو و اعصاب خوردی ، حتی بعضی اوقات فک میکنم بزنم از خونه بیرون یا حتی خودکشی که از دست خونوادم راحت شم بعضی اوقات انقد عصبی میشم که تیکم میزنه بالا راستش دیگه خسته شدم ) 2- روی خونوادم برای پشتیبانی اصلا حسابی باز نمیکنم ( حتی نمیتونم اهدافمو براشون بگم چون میخندن ، واقعا زشت نیس؟ حالا اهدافم انگار چیه فوقش یه کار و کاسبیه عادی مثل مردم ) 3- نیاز به پشتیبان دارم کسی که درکم کنه ( رک و پوست کنده بگم بعضی از دوستامو میبینم که با یه دختر دوس شدن و خیلی رفتاراشون بهتر شده حتی بعضیاشون دوست دختراشونو پشتیبان یاد میکردن ، واقعا توی این مورد واسه خودم موندم اخه واقعا کسی هس که درکت کنه و پشتیبانت باشه؟ ) نمیدونم دیگه واااااقعا نمیدونم چیکار کنم روز و شبم دست خودم نیس بلا تکلیفم و حوصله هیچ کاریو ندارم لطفا کمکم کنید اگه راهی چیزی مد نظرتونه بگید خیلی خوشحال میشم
پنجشنبه، 26 بهمن 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

روانشناسی: نمی دونم چرا احساس پوچی می کنم؟

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 20 ساله )

سلام خسته نباشید
من پسری 20 ساله و همچین خصوصیاتی دارم :
1- اعتماد بنفس پایین ( از اونجایی که من تیک عصبی داشتم و هنوز هم دارم البته کمتر شده خیلیا مسخرم میکردن و از همون کوچیکی خورد شدم اما کم کم خودمو پیدا کردم و یک فرد معلول هم توی خونوادمون هست و هر روز بیشتر از روز قبل جنگ روانیو و اعصاب خوردی ، حتی بعضی اوقات فک میکنم بزنم از خونه بیرون یا حتی خودکشی که از دست خونوادم راحت شم بعضی اوقات انقد عصبی میشم که تیکم میزنه بالا راستش دیگه خسته شدم )
2- روی خونوادم برای پشتیبانی اصلا حسابی باز نمیکنم ( حتی نمیتونم اهدافمو براشون بگم چون میخندن ، واقعا زشت نیس؟ حالا اهدافم انگار چیه فوقش یه کار و کاسبیه عادی مثل مردم )
3- نیاز به پشتیبان دارم کسی که درکم کنه ( رک و پوست کنده بگم بعضی از دوستامو میبینم که با یه دختر دوس شدن و خیلی رفتاراشون بهتر شده حتی بعضیاشون دوست دختراشونو پشتیبان یاد میکردن ، واقعا توی این مورد واسه خودم موندم اخه واقعا کسی هس که درکت کنه و پشتیبانت باشه؟ )
نمیدونم دیگه واااااقعا نمیدونم چیکار کنم روز و شبم دست خودم نیس بلا تکلیفم و حوصله هیچ کاریو ندارم
لطفا کمکم کنید اگه راهی چیزی مد نظرتونه بگید خیلی خوشحال میشم


مشاور: خانم قربانی

سلام و احترام دارم خدمت شما سرورگرامی و سپاسگذارم از اینکه سایت راسخون رو برای مشورت انتخاب کردی
دوست عزیز، مسائلت رو خیلی خوب دسته بندی کردی و خودت رو معرفی کردی، نیازها، مشکلات و ریشه اونها رو هم تاحدودی اشاره کردی و با وجود  اینکه در پیامت از دردو رنج هات حرف زدی و حرفات از  افسردگی و نداشتن اعتماد به نفس حکایت میکرد، ولی من بارقه ای امید و توانمندی رو در متن پیام شما دیدم؛ از جمله:
- درک کلیت مسئله و تا حدودی تشخیص مشکل و ابعاد اون، ضعف و نیاز.
- داشتن سابقه موفقیت در گذشته(همونجا که اشاره کردی کم کم با تیک عصبی و مسخره اطرافیان کنار اومدی و..)
-دنبال راه حل بودن. کسی که امید و تلاش نداشته باشه یا به توانمندیش ایمان نداشته باشه، دست به تغییر و حرکت  نمیزنه.
همه اینها نشانه قدرت و اراده شماست و همین فاکتورها بعنوان، پیش نیاز اصلی موفقیت، اگر در کنار چند راهکار و پشتکار قرار بگیره پیروزی و غلبه شما حتمی خواهد بود به لطف خدا.
در ادامه باید بگم اون چیزی که باعث شده احساس ناتوانی و کلافگی در شما ایجاد بشه، اندکی افسردگی هستش که ریشه در عزت نفس شما داره.
عزت نفس عبارت است از نظر کلی فرد درباره خودش. اندیشمندان عزت نفس را به‌معنای احساس شایستگی، صلاحیت و ارزشمندی برای زندگی کردن تعریف کردن. البته هیچ کس دارای زیادی عزت نفس نمی‌باشد، زیرا عزت نفس مانند نظام ایمنی بدن است، همانگونه که نمی‌توان گفت نظام ایمنی فردی بیش از حد قوی است، به همین ترتیب نمی‌توان بیان کرد که فردی دارای زیادی عزت نفس است. لذا در این باره هم خیلی احساس یاس نداشته باشید.
برای تقویت عزت نفس دو طبقه راهکار شناختی و رفتاری پیشنهاد میشه، ازجمله:
- توجه به داشته ها و توانمندی ها هر چند اندک و یادآوری موفقیّت‌های گذشته: هر انسانی همانطور که خالی از عیب نیست به هیچوجه خالی از ویژگی مثبت و موفقیت نیست. در اولین فرصت لیستی از ویژگی ها و موفقیت های خودتون رو تهیه کنید و هر روز صبح  و در مواقع ناامیدی، مطالعه کنید.
- اجتناب از مقایسه منفی: حتی افراد موفق هم در زندگی خودشون دارای نقاط تاریک و درخشان هستن. عموما در مقایسه ها فقط به زوایای درخشان و برجسته توجه میشه و به ناخواسته فکر میکنیم که افراد دیگه همیشه موفق بودن و ما ناموفق. و به قول معروف، نباید باطن زندگی خودمون رو با ظاهر دیگران مقایسه کنیم.
- پذیرش عواطف منفی خویش: از افکار و اعتقادات خود در رابطه با این موقعیت ها آگاه بشید و بدونید قرار نیست فقط حال خوب داشته باشیم، در مواقعی که شکست، ناراحتی و هر چیز نامطلوبی پیش میاد لازمه به این احساس ناراحت کننده هم بها بدیم تا ضمن پذیرش بتونیم به بررسی و حل اون بپردازیم.
- افکار منفی و نادرست خود را به چالش بکشید. هنگامی که شما شروع به شناسایی افکار و عقاید تخریب کننده میکنید قادر خواهید بود عملا آنها را تشخیص داده و در جهت مبارزه با آنها گام بردارید. بعضی الگوهای فکری نیز در ذهن افراد ممکنه باعث تضعیف عزت نفس بشه که باید به آنها دقت کرد. این الگوها عبارتند از: تفکر همه یا هیچ / دیدن نیمه خالی لیوان/ نتیجه گیری منفی بدون داشتن دلایل کافی/ اشتباه گرفتن احساسات با واقعیت ها/ دست کم گرفتن خود/ بزرگنمایی و... .
برای رهایی از این خطاهای شناختی، لازمه افکار و عقاید خود رو  تعدیل کنید یعنی افکار منفی و نادرست را با افکار سازنده و دقیق جایگزین کنید. برای این کار می توانید از استراتژی های زیر کمک بگیرید:
*از عبارات امید بخش استفاده کنید و با خودتون مهربان باشید. توجه و میدان دادن به بدبینی، باعث ماندگاری و تبدیل شدن اون به واقعیت میشه.
* خودتون  رو ببخشید و بدونید هر انسانی اشتباه میکنه و از عبارات باید و نبایدهای افراطی اجتناب کنید.
- مسئولیت پذیری: در اموری که در حیطه اختیار ما هستند ،لازمه به این توجه داسته باشیم که این تلاش، مدیریت ، برنامه و پشتکار ما بوده که در موفقیت و یا شکست ما تاثیر داشته‌ ، پس پذیرش این مسئولیت نشان توانمندی ماست. در اموری که در حیطه اختیار ما نیستند، هیچگونه مواخذه و احساس گناهی، منطقی نیست. مثل معلولیت، داشتن تیک و نداشتن خانواده حمایت گر. شما فقط میتونید با اینها فقط سازگاز بشید و در راستای توانایی و خواسته های خودتون  مسئولانه تلاش کنید.
- کاهش فاصله خودواقعی و خودایده‌آل: تصورات تون رو اصلاح کنید و به کشف خود واقعی و انچه هستید، بپردازید با تمام محدودیت ها و امکانات. نه خودتون رو کمتر از انچه هستید تصور کنید و نه بیشتر از اون. اهداف و برنامه هاتون رو هم بر اساس خود واقعی تنظیم کنید تا با انتظارات خارج از توان، به شکست نرسید و خودکارامدی تون تضعیف نشه. واقع بینی موثرترین راه تقویت روحیه ست.
- اقدام عملی: برای اثبات خودتون، یک هدف وبرنامه برای زندگی تون طراحی کنید و اقدام به عمل داشته باشید. بادست رو دست گذاشتن هیچ کاری پیش نمیره. و یادتون باشه طولانی ترین مسیرها هم با گامهای کوچک و عمل شروع شد و به نتیجه رسیده. حتما و همیشه یک هدف عملیاتی داشته باشید و در راستای اون عمل کنید.
- تفریحات مناسب و دوستان خوب: تفریحات و دوستانی که باعث بالارفتن ارزشمندی و ارتقا سلامت روحی و روانی شما خواهد شد.داشتن دوست دختر شاید به ظاهر به شما قدرت بده و پیش دوستان تون هم کم نیارید و در ادامه احساس تنهایی و خلاء عاطفی شما رو پرکنه؛ اما لازمه توجه داشته باشید که آیا این آثار همیشگی و پایدار هستش؟
تجارب نشون داده این دوستی ها، بیشتر از هر چیزی به روحیه لطیف و عواطف شما آسیب خواهد رساند و حتی زندگی کنونی و آتی شما رو با خطر مواجه خواهد کرد. متاسفانه این دوستی ها داره تبدیل به ی  فرهنگ و نیاز میشه ولی باید بدونید که هدف همه این افراد سوءاستفاده مالی و یا .. هستش. هیچ وقت به این فکر کردی که چون با این روحیه و مسائلی که دارید ناخواسته و سریعا به دوست دخترتون وابسته خواهید شد و چون اون فرد به راحتی  به خلاء روحی شما پی میبره، میتونه ازش سوءاستفاده کنه و ضرباتی به مراتب سنگین به عواطف شما خواهد زد؟؟؟ در ثانی این دوستی ها تداوم نداره وهمین عدم استمرار روهم یک نوع شکست خواهید دید.
لذا توصیه میکنم گول ظاهر امر رو نخورید و با انتخاب دوستان امین و شایسته و متناسب با روحیات خودتون، نیاز به صمیمیت رو تامین کنید.
- ورزش: حتما روزی نیم ساعت ورزش و نرمش داشته باشید. علاوه بر تاثیر در هورمون ها و ایجاد نشاط، قدرت اراده شما روهم بالا میبره.
- ارتباط مثبت با اطرافیان و مهربانی: برخوردهای سازگارانه و دوست داشتن بی دریغ آدمهای اطراف، ضمن ایجاد احساس انس و محبت بیشتر فی مابین و گرایش اونها به شما، خودبخود احساس مثبتی رو در شما ایجاد میکنه و سبب نشاط و ارتقاءروانی شما میشه. اگر خانواده نمیتونه شمارو درک کنه، لازمه با این ترفند، و سپاسگذار بودن از کوچکترین خدمات شون، باتوجه به اینکه طبیعتا اونهاهم شرایط مساعد روحی ندارند، این احساس آرامش و رضایتمندی از جانب شما به اونها هدیه داده بشه و چرخه ارتباط مثبت و فوایدش رو لمس کنید.
 - نتیجه گرا نبودن و فرایندگرایی: در هر شروعی، ضمن برنامه ریزی و تدبیر به این فکر کنید که وظیفه اصلی شما تلاش کردن هست و نتیجه به دست خداست و خداوند هم هیچ تلاشی رو بی پاسخ نمیگذارد و اگر احیانا  به نتیجه مطلوب نرسیدید، شما کوتاهی نداشتید پس مقصر و ناامید نباشید.
- توجه به مهارت‌های زندگی: برای ارتقاءروانی و اجتماعی، مهارت های ده گانه ای تعریف شده که در تمامی مراکز مشاوره و یا ارگانها به آموزش اون میپردازند. حتما پیگیر باشید.
- ترک ابراز نیاز به مردم، توجّه به جلوه‌ها و نعمت‌های خدا، انس و مناجات با خدا: عزت دست خداوند است. لازمه با توجه به این نکته و وصل شدن به منبع بیکران الهی، هر روز بیشتر از همیشه، قدرت روحی تون رو تامین کنید.
این راهکارها ممکن است در نگاه اول دشوار بنظر برسند  اما با تمرین بتدریج آسان تر خواهند شد و به شما در رسیدن به ارزشهای خود به عنوان یک انسان کمک خواهد کرد. هنگامی که عزت نفس در شما تقویت شود، اعتماد به نفس شما نیز افزایش یافته و به تدریج احساس بهتری نسبت به خود و زندگی پیدا خواهید کرد و افسردگی شما تبدیل به نشاط و شادکامی خواهد شد.
در صورت موفقیت در هرکدام از این موارد به خودتون پاداش بدید تا در ادامه مسیر پایدارتر باشید.
با توجه به اینکه افکار خودکشی ناشی از افسردگی هست، به خواب کافی و تغذیه مناسب توجه داشته باشید و وضعیت کم خونی تون رو چک کنید. در صورت لزوم هم مراجعه به مشاوره حضوری توصیه میشه.
پایدار و سربلند باشید.

بیشتر بخوانید:
هفت گام سریع برای تقویت عزت نفس



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.