ناشناس

میترسم از خیانت، میترسم شوهرمو از دست بدم، لطفا راهنماییم کنید.

سلام خانمی سی ساله هستم که بعد از چند سال عاشقی و سختی فراوان یکساله با کسی که دلم میخواست عقد کردم، شوهرم مرد خوبیه مهربونه دوسم داره راهنماییم میکنه ولی مشکل اینجاست که نمیدونم چرا وقتی مرد دیگه ای میبینم میریزم بهم یا صدای مردیو میشنوم برام جذبه داره، تو صفحات اجتماعی همش میرم پیج آقایونو میبینم که چجورین به چی فک میکنن، خیلی میترسم که خیانت کنم به شوهرم وقتی میبینم برا رسیدن به من چقده عذاب کشید وقتی میبینم چقد مرد خوبیه از خودم خجالت میکشم و تصمیم میگیرم اینکار دیگه تکرار نکنم اما همین که میرم بیرون و نگاه مردی بهم میفته دوباره میریزم بهم انگار جذب میشم به نگاه آقایون دلم از این میسوزه که همه دخترای محلمون آرزوی شوهرمو داشتن ولی اون منو انتخاب کرد و همیشه نوازشم میکنه ولی من خیلی بدم نمیدونم چکار کنم، لطفا راهنماییم کنید میترسم از خیانت میترسم شوهرمو از دست بدم. تشکر
دوشنبه، 30 بهمن 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

میترسم از خیانت، میترسم شوهرمو از دست بدم، لطفا راهنماییم کنید.

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 30 ساله )

سلام
خانمی سی ساله هستم که بعد از چند سال عاشقی و سختی فراوان یکساله با کسی که دلم میخواست عقد کردم، شوهرم مرد خوبیه مهربونه دوسم داره راهنماییم میکنه ولی مشکل اینجاست که نمیدونم چرا وقتی مرد دیگه ای میبینم میریزم بهم یا صدای مردیو میشنوم برام جذبه داره، تو صفحات اجتماعی همش میرم پیج آقایونو میبینم که چجورین به چی فک میکنن، خیلی میترسم که خیانت کنم به شوهرم وقتی میبینم برا رسیدن به من چقده عذاب کشید وقتی میبینم چقد مرد خوبیه از خودم خجالت میکشم و تصمیم میگیرم اینکار دیگه تکرار نکنم اما همین که میرم بیرون و نگاه مردی بهم میفته دوباره میریزم بهم انگار جذب میشم به نگاه آقایون
دلم از این میسوزه که همه دخترای محلمون آرزوی شوهرمو داشتن ولی اون منو انتخاب کرد و همیشه نوازشم میکنه ولی من خیلی بدم نمیدونم چکار کنم، لطفا راهنماییم کنید میترسم از خیانت میترسم شوهرمو از دست بدم. تشکر


مشاور: علی محمد صالحی

با عرض سلام و احترام.
یکی از ویژگی های طبیعی انسانها اینه که نسبت به جنس مخالف تمایل و کشش دارند و این در وجود همه انسانها بویژه جوانان وجود داره، و اقتضای انسان بودن همینه، و اگر این مسئله نبود عشق و ازدواجی هم نبود، اما چیزی که هست اینه که خیلی از افراد بر این کشش و تمایل غلبه میکنن و فقط در همون مسیر مشخص و مجاز از اون تمایل استفاده میکنن و مشکلی پیش نمیاد، و یک عده ای هم که خودکنترلی و تعهدشون پائینتره نمیتونن بر این تمایل و جذبه غلبه کنن و مغلوب میشن و مبتلا به عواقب منفی این قضیه میشن.
اما یک زمانی که آدمها تمایل بیشتری به سرکشی و طغیان دارند زمانیه که احساس بی نیازی میکنند، یا وقتی هست که خیالشون راحت بشه، خداوند در قرآن سوره علق میگه : «کَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَى» ﴿۶﴾ «أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى» ﴿۷﴾ «حقا که انسان سرکشى مى ‏کند» «همین که خود را بى ‏نیاز پندارد»؛ منظور من اینه که شما هم ی جورایی خیالتون راحت شده، چون بقول خودتون شوهرتون از بین همه دخترای محله شما رو انتخاب کرده و شما دیگه خیالتون راحته که ازدواج کردید. پس باید بیشتر دقت کنید و اجازه ندید نفس شما در مقابل این نعمتی که خدا به شما داده، سرکشی و طغیان کنه، چون هرچه نعمت بزرگتر باشد قدرنشناسی و کفران اون هم گناهش بزرگتره و پشیمونی از دست دادنش هم سنگینتره.
خلاصه اینکه اصل وجود کشش و جذبه نسبت به جنس مخالف یا کنجکاوی نسبت به اونها، در وجود همه هست و نیازی نیست شما نسبت به اصل این موضوع احساس گناه داشته باشید، و تا اینجا مشکلی نداره و خیلی ها هم بر این حس و کشش غلبه میکنن و اجازه نمیدن تا برای اونها مشکلی یا مسئله ای پیش بیاره، اما اگر ما در این مسیر مغلوب بشیم و این کشش و کنجکاوی بیشتر از این پیش بره و قصد ارتباط داشته باشیم اونوقت مشکل ایجاد میشه، اما کاری که شما میتونید انجام بدید تا مشکلی پیش نیاد اینه که، اولا علاوه بر توجه داشتن به عواقب اخروی ارتباط نامشروع، به پیامدهای دنیایی این مسئله، توجه دائم داشته باشید و بدونید با توجه به اینکه انسان کمال طلبه و هر وقت دریک مسیری افتاد میخواد تا آخرش بره، اگر وارد ارتباط غیر مجاز بشید احتمال زیادی داره که دیگه نتونید جلوی خودتون رو بگیرید و بجاهایی برسید که دیگه راه برگشتی نداشته باشید و همانطور که خودتون میدونید همسر و خانوادتون رو از دست بدید.
نکته بعد اینکه سعی کنید زمینه های این مسئله را از بین ببرید، همانطور که گفتم این کشش و جذبه در وجود همه انسانها هست، اما کسی که خودش رو بیشتر در معرض این آسیب قرار بدهد خوب طبیعی هست که احتمال آسیب دیدنش خیلی بیشتر از کسی هست که کمتر در معرض هست، به عنوان مثال فرض کنید در هوای سرد زمستانی، چه کسی احتمال بیشتری داره که سرما بخوره، کسی که تو خونه میشینه و اصلا بیرون نمیاد؟ کسی که از خونه بیرون میاد ولی لباس مناسب میپوشه؟ یا کسی که از خونه بیرون میاد و لباس مناسب هم نپوشیده؟ خب مشخصه کسی که تو خونه هست و اصلا بیرون نمیاد احتمال بسیار کمی وجود داره که بیمار بشه، و بعد کسی که بیرون میاد ولی ایمنی کافی داره، نسبت به کسی که بیرون میاد ولی ایمنی کافی نداره، احتمال کمتری داره که مریض بشه، و کسی که بیرون میاد و ایمنی کافی نداره احتمال خیلی زیادی داره که آسیب ببینه، در مورد مسئله ارتباط و خدای نکرده خیانت هم به همین صورته هر چی ما بیشتر خودمون رو در معرض ارتباط قرار بدیم احتمال بیشتری داره که دچار مشکل بشیم، و حتی اگر ارتباطی هم برقرار نشه حداقلش اینه که از جهت فکری و ذهنی آسیب میبینیم و فکر ما بشدت درگیر میشه، پس تا جایی که ممکنه شما ارتباط تون رو با جنس مخالف چه حضوری، تلفنی، تلگرامی ... به حداقل برسونید و مطمئن باشید که اتفاقا این مسئله موجب آرامش بیشتر شما میشه، حضرت علی علیه السلام در یک روایت بسیار زیبا و عجیب میفرمایند: «مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ اَراحَ قَلْبَهُ»؛ یعنی «هر کس چشم خود را [از نامحرم] فرو بندد، قلبش راحت مى ‏شود». همین که شما میگید «همین که میرم بیرون و نگاه مردی بهم میفته دوباره میریزم بهم انگار جذب میشم»، نشون میده که از جهت روحی به هم میریزید و آرامش از شما گرفته میشه، خب اگر زمینه اش را تا جایی که ممکنه پیش نیارید آرامش بیشتری خواهید داشت.
نکته بعد اینکه سعی کنید روابط عاطفی و صمیمی بیشتری با همسرتون داشته باشید و بدونید که سیستم روانی زنان به گونه ای هست که وقتی با شوهرشون ارتباط صمیمی و عاطفی زیادی بین اونها باشه از جهت روانی، دیگه نیازی ندارند که با مردهای دیگه ارتباط داشته باشند و از جهت روانی تامین میشن، یا به تعبیر دیگه سیستم روانی زنها بر روی یک مرد بسته میشه، برخلاف مردها که در این زمینه متفاوت هستند، پس سعی کنید شما هم هرچه بیشتر به محبتهای همسرتون پاسخ بدید و خصوصا در زمینه ارتباط زناشویی سعی کنید ارتباط گرم و خوبی داشته باشید و شما هم در این موضوع احساس خجالت نکنید و هر موقع احساس نیاز کردید حتما از شوهرتون بخواهید که نیاز شما رو برآورده کنن، و حتما در روابطی که دارید بگونه ای باشه که شما هم به ارضاء کامل برسید تا در وجود شما احساس ناکامی شکل نگیره.
موفق و شاد و خوشبخت باشید
 
بیشتر بخوانید:
نقش ارزش‌ها در سلامت روان



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.