ناشناس

راهنمایی میخوام برای چگونگی برخورد با همسرم"

سلام خسته نباشید خانم امانی من بیشتر کارایی که شما گفتین رو انجام میدادم.ببینید همسر من از بچگی دعوای خانوادگی داشتن چون نامادری داره همش بحث داشتن سر این مسئله .همسرم همیشه میگه از بحث بدش میاد چون از بچگی داشته.من خودمم تلاش میکنم که بحثی پیش نیاد ولی خب منم خودم گاهی وقتا از کوره درمیرم بالاخره آدم تا یه حدی صبر داره. ببینید همسر من فکر میکنه بعضی از کارای من یا حرفایی که میزنم واسه اینه که خانواده ام بهم میگن انجام بده.ولی بخدا اصلا اینطور نیس به خودش هم گفتم.چون مادرم شهرستان هستن هرروز بهم زنگ میزنن شوهرم فکر میکنه من ازسیرتاپیاز زندگیم براشون میگم اوناهم راه پیش پام میزارن.ولی من نه تنها مادرم بلکه هیچ کدوم از خانواده ام چیزی از دعواهای زن وشوهریمون بهشون نمیگم.چون میدونم با گفتن جز کدورت چیز دیگه ای پیش نمیاد و من نمیخوام نظرخانواده ام نسبت به شوهرم عوض بشه.خانم امانی شما میگین تو دعوا من کنار برم و چیزی نگم بعد از مدتی که آروم شد یه چیزی براش ببرم .من واقعا این کارو میکنم ولی شوهرم منو پس میزنه براش شربت یا کیک یا هرچیزی میبرم ولی اون نمیخوره.شبا من خودم پیش قدم میشم اما باز منو پس میزنه میگه برو اونور کار خودتو میکنی بعد میای منت کشی اون درک نمیکنه که بحث رو نباید کشید باید یه جایی خاتمه بهش داد اون کارای منو اینجوری تصور میکنه که من هرکاری میکنم یا هر حرفی میزنم از دانایی انجام میدم وفقط بلد شدم بعدش بااین کارا بحث رو عوض کنم واقعا نمیدونم بعد از دعوا باید چیکار کنم .اگه منم بخوام مثل خودش کم محلی کنم باید تا چن روز قهرباشم.ولی من قهرکردنم چه مقصر باشم چه نباشم یه روز هم نمیشه سریع دلم میخواد رابطه ام بشه مثل قبلا درمورد قلیون هم من ازش خواستم تو خونه فقط بکشه .اون قبلا هم میکشیده.بالاخره شرایط خانوادگی که داشته احساس میکنم رو آورده به این قلیون.قبلا یه قلیون داشت که سر بحث کردن شکوندش ولی بعد دوباره خرید و من خواستم وقتی با من هست بکشه ولی نمیدونم چرا نمیتونم قبول کنم که بکشه هروقت میخواد بکشه یه دلخوری پیش میاد با وجود اینکه من خودم قبول کردم تو خونه بکشه آخه من نگران آینده اش هستم میترسم الان با یه قلیون باشه و بعدا رو بیاره به چیز دیگه واقعا غیر قابل قبوله برام.اول سلامتیش بعدا هم اینکه خدایی نکرده رو بیاره به چیزای بدتر. لطفا بیشتر کمکم کنید دوستش هم هفته ای نیس که زنگ نزنه و نخواد ببینتش شوهرم میدونه من بدم میاد ازش ولی باز باهاش هست
چهارشنبه، 16 اسفند 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

راهنمایی میخوام برای چگونگی برخورد با همسرم"

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 22 ساله )

سلام خسته نباشید خانم امانی
من بیشتر کارایی که شما گفتین رو انجام میدادم.ببینید همسر من از بچگی دعوای خانوادگی داشتن چون نامادری داره همش بحث داشتن سر این مسئله .همسرم همیشه میگه از بحث بدش میاد چون از بچگی داشته.من خودمم تلاش میکنم که بحثی پیش نیاد ولی خب منم خودم گاهی وقتا از کوره درمیرم بالاخره آدم تا یه حدی صبر داره.
ببینید همسر من فکر میکنه بعضی از کارای من یا حرفایی که میزنم واسه اینه که خانواده ام بهم میگن انجام بده.ولی بخدا اصلا اینطور نیس به خودش هم گفتم.چون مادرم شهرستان هستن هرروز بهم زنگ میزنن شوهرم فکر میکنه من ازسیرتاپیاز زندگیم براشون میگم اوناهم راه پیش پام میزارن.ولی من نه تنها مادرم بلکه هیچ کدوم از خانواده ام چیزی از دعواهای زن وشوهریمون بهشون نمیگم.چون میدونم با گفتن جز کدورت چیز دیگه ای پیش نمیاد و من نمیخوام نظرخانواده ام نسبت به شوهرم عوض بشه.خانم امانی شما میگین تو دعوا من کنار برم و چیزی نگم بعد از مدتی که آروم شد یه چیزی براش ببرم
.من واقعا این کارو میکنم ولی شوهرم منو پس میزنه براش شربت یا کیک یا هرچیزی میبرم ولی اون نمیخوره.شبا من خودم پیش قدم میشم اما باز منو پس میزنه میگه برو اونور کار خودتو میکنی بعد میای منت کشی
اون درک نمیکنه که بحث رو نباید کشید باید یه جایی خاتمه بهش داد اون کارای منو اینجوری تصور میکنه که من هرکاری میکنم یا هر حرفی میزنم از دانایی انجام میدم وفقط بلد شدم بعدش بااین کارا بحث رو عوض کنم
واقعا نمیدونم بعد از دعوا باید چیکار کنم .اگه منم بخوام مثل خودش کم محلی کنم باید تا چن روز قهرباشم.ولی من قهرکردنم چه مقصر باشم چه نباشم یه روز هم نمیشه سریع دلم میخواد رابطه ام بشه مثل قبلا
درمورد قلیون هم من ازش خواستم تو خونه فقط بکشه .اون قبلا هم میکشیده.بالاخره شرایط خانوادگی که داشته احساس میکنم رو آورده به این قلیون.قبلا یه قلیون داشت که سر بحث کردن شکوندش ولی بعد دوباره خرید و من خواستم وقتی با من هست بکشه ولی نمیدونم چرا نمیتونم قبول کنم که بکشه هروقت میخواد بکشه یه دلخوری پیش میاد با وجود اینکه من خودم قبول کردم تو خونه بکشه آخه من نگران آینده اش هستم میترسم الان با یه قلیون باشه و بعدا رو بیاره به چیز دیگه واقعا غیر قابل قبوله برام.اول سلامتیش بعدا هم اینکه خدایی نکرده رو بیاره به چیزای بدتر.
لطفا بیشتر کمکم کنید
دوستش هم هفته ای نیس که زنگ نزنه و نخواد ببینتش شوهرم میدونه من بدم میاد ازش ولی باز باهاش هست


مشاور: خانم امانی


سلام ،1. اشاره کردید که همسرتان دوره کودکی ناشاد و پر از تنشی را داشته است و این دوره را با وجود نامادری سپری کرده است و شرایط سختی را تحمل کرده است و رابطه مناسبی با نامادری نداشته است و احتمالا نامادری هم پذیرنده همسر شما نبوده است و او را طرد می کرده است و همین طرد شدن همسرتان در کودکی شیوه ی قهر کردن و طرد کردن دیگران را به او آموزش داده است و شیوه ی بهتری را چون خودش یاد نگرفته است پس نمی تواند اعمال کند و این به معنای این نیست که این روش غلط تنها روش است بلکه قابل تغییر است البته با گذشت زمان و گفتید که همسرتان از بحث بدش می آید شاید برای اجتناب از بحث و جدل خود را کنار می کشد و با خود می گوید قهر باشم و آشتی نکنم بهتر است تا اینکه آشتی کنم و چند روز بعد دوباره بحث و جدل و 2 و این که بعد از دعوا برایش خوراکی می برید و همسرتان شمارا پس می زند شاید هنوز موقعش نباشد و باید مدت زمان بیشتری بگذرد و به سوی همسرتان بروید . این نکته را فراموش نکنید که همسرتان باید آرام شده باشد این به معنای این است که پذیرای شما باشد.3. در قسمتی دیگر به این اشاره کردید که همسرتان در مورد شما یکسری افکاری دارند که شما فکر می کنید راجع به شما اشتباه فکر می کند مانند اینکه فکر می کند شما همه مسائل را با خانواده ی خود درمیان می گذارید، ابتدا به شما تبریک می گویم که راه حل درست را انتخاب کرده اید که مشکلات زناشویی خود را باخانواده در میان نمیگذارید و دلیلتان هم کاملا قابل قبول است زیرا اکثر خانواده ها به جای نشان دادن راه درست ، آتش دعوا را شعله ور تر می کنند و نسبت به داماد و یا عروس خود بدبین می شوند ،زن و شوهر با هم خوب می شوند اما آنها همچنان آن کدورت را در ذهن دارند ، اما این را بدانید که ما نمی اونیم به طور کامل افکار و رفتارهای دیگران را تغییر دهیم در مرحله اول به طرف مقابل حق بدهید که متفاوت با شما بیندیشد و احساس متفاوتی نسبت به مسائل داشته باشد. پس تلاش کنید شنونده ی خوبی برای همسرتان باشید ، بدون اینکه تلاش کنید از خود دفاع کنید یعنی به قصد فهمیدن منظور طرف مقابل گوش کنید و نه به منظور قضاوت و پاسخ گفتن . 3 تا 5 سال اول زندگی به مانند دوران زبان آموزی است ، پس بهتر است به جای جبهه گیری و تلاش برای تغییر همسر باید او و دنیایش را شناخت .ثانیا می توانی از تکنیک خلع سلاح استفاده کنی یعنی در سخنان طرف مقابل به دنبال مطالب موافق بگردید و ابتدا موافقت خود را با آن بخش اعلام کنید و سپس نظر متفاوت خود را درباره سایر مطالب بیان کنید و از وی بخواهید تا بین دو نظر متفاوت قضاوت کند. و مثلا می توانی بگویی شاید حق با تو باشه ، شاید تو درست بگی البته لحن هم مهم است نباید به گونه ای گفته شود که طرف مقابل احساس کند شمامی خواهید هرچه زودتر صحبت هایتان تمام شود.مثلا در مورد اینکه فکر می کند شما تمام کارهایتان از دانایی شما ست با ناز و عشوه به او بگویید خوب زن باید سیاست داشته باشه ثالثا هنگام صحبت بر مسئله متمرکز بشوید و نه بر شخص. به جای کلمه "تو" بیشتر از "من" استفاده کنید تا طرف در موضع تدافعی قرار نگیرد.یعنی نگویی تو این کار رو کردی ، تو اینو گفتی به جایش بگویید من احساس ناراحتی میکنم وقتی در مورد من این فکر را داری ، من دوست ندارم نظر هیچ کس در مورد تو بد شود زیرا تو مهمترین فرد زندگی من هستی. 
4. نگرانی های خود درمورد قلیان را با او مطرح کنید مثلا بگویید من نگران سلامتید هستم نگرانم به سمت مواد مخدر روی بیاوری و من تو را از دست بدهم.5.  شیوه ی نادیده گرفتن را ادامه دهید تا رفتار به سوی خاموشی رود و6.  می توانید ناراحتی خود را فقط زمانهایی که دوستش تماس میگیرد با حالات چهره مثلا اخم بدون کلام به او نشان دهید . موفق باشید

ببیشتر بخوانید:

روش های رفتار با همسر



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.