عرض سلام و ادب مجدد.
ممنونم که سعی کردی نیازهای عاطفی همسرت رو بشناسی و به اونها توجه کنی، و همین که بیخیال نیستی و تمام سعی و تلاش خودتو رو برای بهبود زندگی مشترکت بکار مگیری، قدم مثبت و خوبیه و جای امیدواری هست که موفق بشی. همچنین  امیدوارم همسرت هم متوجه اشتباهاتش بشه و قدر تو و زندگی مشترکش رو بدونه. اما در مورد نیازهای عاطفی که دفعه قبل توضیح دادم، اگه بدون هیچ مقدمه ای بری سراغ همسرت و بپرسی «مهمترین نیازهای عاطفی تو چیه؟» میگه چرت و پرت نگو، نیاز عاطفی دیگه چه صیغه ای؟ حتی اگه من، بدون اون توضیحاتی که بهت دادم، همین طور بی مقدمه میگفتم برو نیازهای عاطفی همسرت رو کشف کن، متوجه نمیشدی، شوهرت هم به همین صورته، چون ذهنیتی نسبت به این مسئله نداره، بخاطر همین وقتی بدون مقدمه بپرسی برخورد اینطوری میکنه. بنابراین باید با مقدمه باشه، مثلا در یک زمان مناسب که حال خودت و همسرت خوبه بهش بگی: «من فهمیدم تو دوس داری من کمتر حرف بزنم، و ساکت باشم، درسته؟»، اگه گفت آره، میگی: چه خوب، پس یکی از چیزهای که تو رو خوشحال میکنه و تو دوس داری، اینه که من کمتر حرف بزنم، از این به بعد، میدونم چی تو رو خوشحال میکنه، دیگه چه چیزهایی هست که تو رو خوشحال میکنه و دوس داری من انجام بدم؟؟ مثلا تو اصلا دوست داری بهت محبت کنم یا دوس نداری؟ یا دوس داری چند وقت یکبار رابطه زناشویی داشته باشیم؟..، اگه من بدونم چه چیزهایی تو دوس داری و خوشحالت میکنه میتونم سعی کنم همونا رو برات انجام بدم». یعنی بدون اینکه اسمی از نیازهای عاطفی بیاری، سعی میکنی نیازهای عاطفی شوهرت رو کشف کنی. اگه موفق شدی و حرفی در این زمینه زد که چه بهتر اگه حرفی نزد، زیاد اصراری نکن، و بذار برای بعد، و فقط یکی – دو تا از نیازهای اصلی خودت رو بگو، مثلا بگو: «چیزهایی که منم خوشحال میکنه اینه که بهم توجه کنی و رابطه زناشویی داشته باشیم. و اگه بخوایم هر دوتامون خوشحال باشیم و به اون چیزی که میخوایم برسیم باید به نیاز همدیگه توجه کنیم...».   البته نیازهای عاطفی فقط اون ده تایی نیستند که من دفعه قبل بیان کردم، و هر چیزی که یکی از زوجین دوس داشته باشه میشه نیاز عاطفی. نکته دیگه در مورد اینکه گفتی، خیلی کم حرف میزنه، اگه بتونی موضوعات مورد علاقه اونو پیدا کنی و در مورد اون موضوعات اطلاعات خوبی کسب کنی، میتونی در مورد همون موضوعات با همسرت شروع به صحبت کنی، و بقول معروف حرف حرف میاره، و کم کم همسرت یاد میگیره که در مورد موضوعات مختلف با هم صحبت کنید. چون به هرحال شوهرت به برخی موضوعات حتما علاقمند هست دیگه، مثل ماشین، فوتبال، سیاست ...، و برای افراد صحبت کردن در مورد موضوع مورد علاقشون جذابه و تو میتونی از طریق کشف موضوعات مورد علاقش، و اینکه خودت هم در اون زمینه اطلاعاتی داشته باشی، با اون وارد صحبت بشی.