ناشناس
مشاوره ازدواج: نظرتون درباره ازدواج فامیلی چیه؟
باسلام بنده ۲۱ سالمه و دانشجوی دانشگاه فرهنگیان هستم (با۷۰۰ تومن حقوق فعلا)،مدتی هست که به دختر عمه ام علاقه مند شدم و واقعا دوستشون دارم و قصدم انشاءالله ازدواج با ایشونه.
ایشون هم متولد سال ۸۱ هستن و محصل و رشته تحصیلیشون ریاضی(یازدهم)واقعا اون ویژگیها و اخلاق مد نظر منو دارن.
چندتا سوال از محضرتون داشتم:
با توجه به اینکه تا چند سال دیگه شرایط ازدواج هم از نظر مالی و هم اینکه فرزند کوچکتره خانواده هستم خیلی نگران که آخر این و
آیا ازدواج فامیلی خوبه یا نه؟؟ و اینکه بنده یه براد بزرگتر از خودم(یک سال بزرگتر(هم دارم که شغل مشخصی نداره و درسش هم ادامه نداده و به طور کلی شرایط من بهتر از اونه .آیا باید صبر کنم و منتظر ایشون باشم یا نه۰؟؟اینکه اگه همسر آینده ام معلم نباشه مشکل ساز میتونه باشه یا نه؟
مشاور: احسان فدایی
با سلام و سپاس از همراهی شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید سپاسگزاریم.
برادر گرامی! در پاسخ به سؤالات شما لازم است ابتدا مقدمه ای کلی را عرض نماییم:
همانطور که می دانید ازدواج یکی از مهمترین حوادث و رویدادهای زندگی است و نقش مهمی در سرنوشت و سعادت و خوشبختی انسان دارد ، مضافاٌ بر اینکه اگر به نحو صحیح انجام پذیرد بسیاری از نیازهای انسان را اعم از نیازهای عاطفی و جنسی را تاْمین و باعث آرامش روحی انسان می شود بنابراین در عین حال که نباید در انتخاب همسر خیلی وسواس گونه عمل کرد اما دقت ،شناخت و اتخاذ تصمیم حساب شده و بالاخره انتخاب صحیح از شرایط ضروری یک ازدواج موفق است. مهمترین مسئله در ازدواج و انتخاب همسر رعایت ملاکهای اصلی ازدواج است که در روایات نیز بر آن تأکید فراوان شده است. رعایت این معیارها ضامن اصلی سعادت و خوشبختی در ازدواج است و عدم رعایت آن عواقب سنگینی برای زوجین در پی خواهد داشت. از همین لحظه دقت کنید که عاقلانه بیندیشید که آیا او این معیارها را دارد یا خیر؟
این معیارها را میتوان به دو بخش عمده تقسیم کرد:
الف) معیارهای اساسی: ملاکهایی که حتماً آنها را باید در نظر داشته باشیم تا زندگیمان توأم با سعادت باشد. در نظر نگرفتن این معیارها موجب بروز مشکلاتی در زندگی ما خواهد شد. مانند: دین داری، اخلاق نیکو، شرافت خانوادگی (نجابت و پاکی)، عقل.
ب) معیارهایی که موجب کاملتر شدن زندگی ما میشود. این معیارها اگر رعایت شوند زندگی ما بهتر و کاملتر خواهد شد. البته این معیارها به سلیقه و موقعیت افراد بستگی دارد و در افراد مختلف، متفاوت میباشد. از جمله این ملاکها میتوان سلامت جسم و روح، زیبایی، علم و سواد و کفو همدیگر بودن را نام برد؛ در نتیجه معیارهای دینی اسلام فقط ایمان و اخلاق نیست و موارد دیگر را نیز شامل میشود.
برادر گرامی! شما نیت ازدواج با دختر عمه تان را دارید که معتقدید او معیارهای اخلاقی و ویژگی های مدنظرتان را دارد ولی مسئله ی مهمی که این وسط باید به آن توجه داشت، مسئله ی سن ایشان است. با توجه به گفته های شما ایشان اکنون 15 یا 16 سال سن دارند که با این شرایط سنی نمی توان حکم به ازدواج کرد. معمولاً دختران بین سنین 17 تا22 سالگی اقدام به ازدواج می کنند وسن مناسب ازدواج برای پسران 20تا24سال می باشد. البته کسانى هم زودتر و یا برخی دیرتر به ازدواج اقدام می کنند امّا به هر حال توصیه شده است هر چه زودتر دختران و پسران مجرد ازدواج کنند و و در صورت مهیا بودن شرایط ازدواج نموده و منتظر سنین 22 به بالا نشوند که آفات زیادی دارد. به هر حال از طرفی هم نمی توان در سنین کم که هنوز بلوغ عقلی، عاطفی، جنسی و ... کامل نشده است توصیه به ازدواج نمود. بنابراین گرچه شما با ایشان تناسب سنی دارید ولی سن ایشان هنوز مناسب نیست.
در مورد ازدواج فامیلی نیز باید توجه دانست که دانشمندان علم ژنتیک عقیده دارند که ازدواج با خویشان نزدیک، از قبیل دختر عمو و پسر عمو و دختر عمه و... می تواند همراه با مشکل باشد این دانشمندان می گویند: عیب بزرگ در ازدواج های فامیلی، احتمال به وجود آمدن فرزندان معیوب و ناقص می باشد. گفته اند آمار نشان می دهد که تعداد کودکان معلول و ناقص الخلقه و عقب ماندة روانی و جسمانی، و مبتلای به بعضی بیماریهای خونی و ناهنجاریهای مربوط به استخوانها، و کوری توأم با عقب ماندگی ذهنی و بعضی انواع جنونهای جوانی و کوری و لالی، در بین ازدواج های فامیلی بیشتر از سایر خانواده ها دیده می شود. البته دانشمندان مدعی نیستند، که وجود کودکان ناقص اختصاص به ازدواج های فامیلی دارد. زیرا در بین سایرین نیز فراوان مشاهده گردیده است ولی با مقایسه معلوم می شود که در بین ازدواجهای فامیلی نسبت به سایرین بیشتر است. و همچنین مدعی نیستند که همة ازدواج های فامیلی به چنین سرنوشتی گرفتار خواهند شد. یا اینکه همة فرزندان این خانواده ها ناقص خواهند شد. زیرا ازدواجهای فامیلی فراوان در اطراف خود مشاهده می کنیم، که کودکان ناقص در بینشان نیست. یا اگر هست شامل همه فرزندان نمی باشد و محدودبه یک فرزند است. دانشمندان وجود این نواقص را معلول بیماریهای ارثی می دانند. و گفته اند: تعدادی از بیماریها در اثر توارث از پدران و مادران و اجداد به فرزندان منتقل می شود و عامل توارث را وجود ژنهای معیوب و ناقص می دانند، که در یکی از اجداد وجود دارد و به کودک منتقل می شود. ژن معیوب گاهی به وسیلة پدر، و گاهی به وسیلة مادر، و گاهی به وسیلة هر دو به فرزند منتقل می شود. در صورتی که ژن معیوب هم از طریق پدر و هم از طریق مادر به فرزند انتقال یابد، احتمال فعال شدن آن ژن و بیماری بیشتر خواهد بود. دکتر هانا استون و دکتر ابرام استون می گویند: «صفات جسمی و روانی اطفالی که از والدین خویشاوند، مثل پسر عمو و دختر عمو یا پسردائی و دختر عمه بوجود می آیند، از لحاظ ارثی تابع همان قوانینی است که در افراد غیر خویشاوند صادق است.» در صورتی که اگر پدر و مادر خویشاوندی نزدیکی با هم داشته باشند، محتمل است که انتقال صفات ارثی آنها به اطفالشان به مراتب بیشتر گردد و ژن مخصوص بیماری که در یکی از اجداد وجود داشته، هم از طریق پدر و هم از طریق مادر به فرزند منتقل شود و در نتیجه کودک ناقص و معیوب باشد. در صورتی که این در ازدواجهای غیر فامیلی کمتر است. ولی باید توجه داشت، که اگر دو همسردارای هیچگونه بیماری ارثی در اجداد نبوده باشند، کمترین خطری برای آنها نخواهد داشت. به هر حال تولید کودکان ناقص و معیوب در ازدواج های فامیلی گرچه یک احتمال بیش نیست، لیکن احتمالی است قوی و قابل توجه و بهتر است حتی المقدور از تحقق آن اجتناب گردد. یکی از کارشناسان روانشناسی بنام آقای ونوس الموتی در این مورد می نویسد: «مطالعات دانشمندان علم ژنتیک نشان می دهد که خیلی از ازدواجهای فامیلی موجب خواهد شد که فرزندان این ازدواجها، عقب افتاده باشند. البته هر ازدواج فامیلی این نتیجه را نمی دهد، چنانکه هم اکنون میلیونها انسان سالم و شایسته در دنیا زندگی می کنند که از ازدواجهای فامیلی اند. در خیلی از کشورها قبل از هر ازدواجی سعی می شود آزمایش دقیق ژنیتکی از عروس و داماد بعمل آید که با مثبت بودن نتیجه، این گونه ازدواج ها صورت می گیرد.» دانشمند دیگری می نویسد: هرگاه زوجین به علت داشتن اجداد مشترک، صاحب فرزندان بیمار شوند، جای تعجب نخواهد بود. زیرا احتمال اینکه هر دوی آنها هتروز یگوت (هم خون) باشند، به شدت افزایش می یابد. در این قبیل موارد اساس محاسبة احتمالات بر وجود ژنهای نامطلوب اجداد مشترک گذاشته می شود. در اصطلاح علم ژنتیک نتیجه حاصل از ازدواج بین دو خویشاوند را هم خون گویند. لازم به ذکر است که کلمة هم خون به هیچ وجه رابطه ای با گروه خون و امثال آن ندارد. بلکه منظور از هم خون همان هموزیگویت بودن یا خالص بودن فردی از نظر ژنتیکی است. پس به طور خلاصه لازمة هم خونی در درجة اول خویشاوند است و خویشاوند نیز به کسانی گفته می شود که جد یا اجداد مشترک داشته باشند. ضریب هم خونی عبارت از احتمال انتقال ژنهای مشابهی از دو والدخویشاوند به فرزندشان است. به عنوان مثال ضریب هم خونی فرزندی که از ازدواج یک پسر عمو و دختر عمو حاصل می شود برابر یک شانزدهم است. مفهوم این عدد آن است که فرزند چنین والدینی از نظر هر ژن خاص مورد نظر با احتمال یک شانزدهم هموزیگوت است. اما باید توجه داشت که اسلام ازدواج خویشاوندی را منع نکرده، بلکه نمونه های بارز آن در طول تاریخ به چشم می خورد که هیچ زیانی متوجه فرزندان آنها نشده است. نمونة بارز این ازدواج خویشاوندی، ازدواج حضرت امیرالمؤمنین علی ـ علیه السّلام ـ با حضرت زهرا(س) است پس با توجه به آنچه که ذکر کردیم و با توجه به مسلمات علمی و تاریخی لازم است چند نکته را متذکر شویم:
1. این قانون ژنتیکی (وراثتی) همة ازدواجهای فامیلی را مردود و ممنوع نمی داند.
2. افرادی که بخواهند چنین ازدواج هایی را انجام دهند، حتماً به جنبة پزشکی اش دقت کنند و آزمایشهای لازم را انجام دهند و تا مطمئن نشوند که از این نظر مشکلی ندارند، ازدواج نکنند.
3. آزمایشهای ژنتیکی و پزشکی و هر کاری که لازم است در این باره صورت گیرد، باید قبل از آن باشد که در اثر مطرح کردن ازدواج، میان دختر و پسر دلبستگی و علاقه ای به وجود آید و به هم امیدوار شوند. و قبل از آنکه مسئله خواستگاری آنان بین مردم پخش شود.
اما در خصوص ازدواج شما زودتر از برادرتان باید گفت در این خصوص منعی نداریم ولی اگر با اجازه و رضایت ایشان ازدواج کنید، اخلاقاً بهتر است . اما در خصوص معلم بودن همسرتان باید دانست که اگر ایشان معلم یا شاغل نباشد و بلکه خانه دار باشند برای خودتان بهتر است، چون از بهترین وظایف زن خانه داری و رسیدگی به امور زندگی است. بنابراین به شما نیز توصیه می کنیم همسر غیر شاغل اختیار کنید و اگر شرایط کار در منزل یا در بیرون و با حفظ شرایط خانواده بود ایشان هم شاغل شوند.
موفق باشید.
بیشتر بخوانید:
آیا ازدواج فامیلی خطرساز است؟
برادر گرامی! در پاسخ به سؤالات شما لازم است ابتدا مقدمه ای کلی را عرض نماییم:
همانطور که می دانید ازدواج یکی از مهمترین حوادث و رویدادهای زندگی است و نقش مهمی در سرنوشت و سعادت و خوشبختی انسان دارد ، مضافاٌ بر اینکه اگر به نحو صحیح انجام پذیرد بسیاری از نیازهای انسان را اعم از نیازهای عاطفی و جنسی را تاْمین و باعث آرامش روحی انسان می شود بنابراین در عین حال که نباید در انتخاب همسر خیلی وسواس گونه عمل کرد اما دقت ،شناخت و اتخاذ تصمیم حساب شده و بالاخره انتخاب صحیح از شرایط ضروری یک ازدواج موفق است. مهمترین مسئله در ازدواج و انتخاب همسر رعایت ملاکهای اصلی ازدواج است که در روایات نیز بر آن تأکید فراوان شده است. رعایت این معیارها ضامن اصلی سعادت و خوشبختی در ازدواج است و عدم رعایت آن عواقب سنگینی برای زوجین در پی خواهد داشت. از همین لحظه دقت کنید که عاقلانه بیندیشید که آیا او این معیارها را دارد یا خیر؟
این معیارها را میتوان به دو بخش عمده تقسیم کرد:
الف) معیارهای اساسی: ملاکهایی که حتماً آنها را باید در نظر داشته باشیم تا زندگیمان توأم با سعادت باشد. در نظر نگرفتن این معیارها موجب بروز مشکلاتی در زندگی ما خواهد شد. مانند: دین داری، اخلاق نیکو، شرافت خانوادگی (نجابت و پاکی)، عقل.
ب) معیارهایی که موجب کاملتر شدن زندگی ما میشود. این معیارها اگر رعایت شوند زندگی ما بهتر و کاملتر خواهد شد. البته این معیارها به سلیقه و موقعیت افراد بستگی دارد و در افراد مختلف، متفاوت میباشد. از جمله این ملاکها میتوان سلامت جسم و روح، زیبایی، علم و سواد و کفو همدیگر بودن را نام برد؛ در نتیجه معیارهای دینی اسلام فقط ایمان و اخلاق نیست و موارد دیگر را نیز شامل میشود.
برادر گرامی! شما نیت ازدواج با دختر عمه تان را دارید که معتقدید او معیارهای اخلاقی و ویژگی های مدنظرتان را دارد ولی مسئله ی مهمی که این وسط باید به آن توجه داشت، مسئله ی سن ایشان است. با توجه به گفته های شما ایشان اکنون 15 یا 16 سال سن دارند که با این شرایط سنی نمی توان حکم به ازدواج کرد. معمولاً دختران بین سنین 17 تا22 سالگی اقدام به ازدواج می کنند وسن مناسب ازدواج برای پسران 20تا24سال می باشد. البته کسانى هم زودتر و یا برخی دیرتر به ازدواج اقدام می کنند امّا به هر حال توصیه شده است هر چه زودتر دختران و پسران مجرد ازدواج کنند و و در صورت مهیا بودن شرایط ازدواج نموده و منتظر سنین 22 به بالا نشوند که آفات زیادی دارد. به هر حال از طرفی هم نمی توان در سنین کم که هنوز بلوغ عقلی، عاطفی، جنسی و ... کامل نشده است توصیه به ازدواج نمود. بنابراین گرچه شما با ایشان تناسب سنی دارید ولی سن ایشان هنوز مناسب نیست.
در مورد ازدواج فامیلی نیز باید توجه دانست که دانشمندان علم ژنتیک عقیده دارند که ازدواج با خویشان نزدیک، از قبیل دختر عمو و پسر عمو و دختر عمه و... می تواند همراه با مشکل باشد این دانشمندان می گویند: عیب بزرگ در ازدواج های فامیلی، احتمال به وجود آمدن فرزندان معیوب و ناقص می باشد. گفته اند آمار نشان می دهد که تعداد کودکان معلول و ناقص الخلقه و عقب ماندة روانی و جسمانی، و مبتلای به بعضی بیماریهای خونی و ناهنجاریهای مربوط به استخوانها، و کوری توأم با عقب ماندگی ذهنی و بعضی انواع جنونهای جوانی و کوری و لالی، در بین ازدواج های فامیلی بیشتر از سایر خانواده ها دیده می شود. البته دانشمندان مدعی نیستند، که وجود کودکان ناقص اختصاص به ازدواج های فامیلی دارد. زیرا در بین سایرین نیز فراوان مشاهده گردیده است ولی با مقایسه معلوم می شود که در بین ازدواجهای فامیلی نسبت به سایرین بیشتر است. و همچنین مدعی نیستند که همة ازدواج های فامیلی به چنین سرنوشتی گرفتار خواهند شد. یا اینکه همة فرزندان این خانواده ها ناقص خواهند شد. زیرا ازدواجهای فامیلی فراوان در اطراف خود مشاهده می کنیم، که کودکان ناقص در بینشان نیست. یا اگر هست شامل همه فرزندان نمی باشد و محدودبه یک فرزند است. دانشمندان وجود این نواقص را معلول بیماریهای ارثی می دانند. و گفته اند: تعدادی از بیماریها در اثر توارث از پدران و مادران و اجداد به فرزندان منتقل می شود و عامل توارث را وجود ژنهای معیوب و ناقص می دانند، که در یکی از اجداد وجود دارد و به کودک منتقل می شود. ژن معیوب گاهی به وسیلة پدر، و گاهی به وسیلة مادر، و گاهی به وسیلة هر دو به فرزند منتقل می شود. در صورتی که ژن معیوب هم از طریق پدر و هم از طریق مادر به فرزند انتقال یابد، احتمال فعال شدن آن ژن و بیماری بیشتر خواهد بود. دکتر هانا استون و دکتر ابرام استون می گویند: «صفات جسمی و روانی اطفالی که از والدین خویشاوند، مثل پسر عمو و دختر عمو یا پسردائی و دختر عمه بوجود می آیند، از لحاظ ارثی تابع همان قوانینی است که در افراد غیر خویشاوند صادق است.» در صورتی که اگر پدر و مادر خویشاوندی نزدیکی با هم داشته باشند، محتمل است که انتقال صفات ارثی آنها به اطفالشان به مراتب بیشتر گردد و ژن مخصوص بیماری که در یکی از اجداد وجود داشته، هم از طریق پدر و هم از طریق مادر به فرزند منتقل شود و در نتیجه کودک ناقص و معیوب باشد. در صورتی که این در ازدواجهای غیر فامیلی کمتر است. ولی باید توجه داشت، که اگر دو همسردارای هیچگونه بیماری ارثی در اجداد نبوده باشند، کمترین خطری برای آنها نخواهد داشت. به هر حال تولید کودکان ناقص و معیوب در ازدواج های فامیلی گرچه یک احتمال بیش نیست، لیکن احتمالی است قوی و قابل توجه و بهتر است حتی المقدور از تحقق آن اجتناب گردد. یکی از کارشناسان روانشناسی بنام آقای ونوس الموتی در این مورد می نویسد: «مطالعات دانشمندان علم ژنتیک نشان می دهد که خیلی از ازدواجهای فامیلی موجب خواهد شد که فرزندان این ازدواجها، عقب افتاده باشند. البته هر ازدواج فامیلی این نتیجه را نمی دهد، چنانکه هم اکنون میلیونها انسان سالم و شایسته در دنیا زندگی می کنند که از ازدواجهای فامیلی اند. در خیلی از کشورها قبل از هر ازدواجی سعی می شود آزمایش دقیق ژنیتکی از عروس و داماد بعمل آید که با مثبت بودن نتیجه، این گونه ازدواج ها صورت می گیرد.» دانشمند دیگری می نویسد: هرگاه زوجین به علت داشتن اجداد مشترک، صاحب فرزندان بیمار شوند، جای تعجب نخواهد بود. زیرا احتمال اینکه هر دوی آنها هتروز یگوت (هم خون) باشند، به شدت افزایش می یابد. در این قبیل موارد اساس محاسبة احتمالات بر وجود ژنهای نامطلوب اجداد مشترک گذاشته می شود. در اصطلاح علم ژنتیک نتیجه حاصل از ازدواج بین دو خویشاوند را هم خون گویند. لازم به ذکر است که کلمة هم خون به هیچ وجه رابطه ای با گروه خون و امثال آن ندارد. بلکه منظور از هم خون همان هموزیگویت بودن یا خالص بودن فردی از نظر ژنتیکی است. پس به طور خلاصه لازمة هم خونی در درجة اول خویشاوند است و خویشاوند نیز به کسانی گفته می شود که جد یا اجداد مشترک داشته باشند. ضریب هم خونی عبارت از احتمال انتقال ژنهای مشابهی از دو والدخویشاوند به فرزندشان است. به عنوان مثال ضریب هم خونی فرزندی که از ازدواج یک پسر عمو و دختر عمو حاصل می شود برابر یک شانزدهم است. مفهوم این عدد آن است که فرزند چنین والدینی از نظر هر ژن خاص مورد نظر با احتمال یک شانزدهم هموزیگوت است. اما باید توجه داشت که اسلام ازدواج خویشاوندی را منع نکرده، بلکه نمونه های بارز آن در طول تاریخ به چشم می خورد که هیچ زیانی متوجه فرزندان آنها نشده است. نمونة بارز این ازدواج خویشاوندی، ازدواج حضرت امیرالمؤمنین علی ـ علیه السّلام ـ با حضرت زهرا(س) است پس با توجه به آنچه که ذکر کردیم و با توجه به مسلمات علمی و تاریخی لازم است چند نکته را متذکر شویم:
1. این قانون ژنتیکی (وراثتی) همة ازدواجهای فامیلی را مردود و ممنوع نمی داند.
2. افرادی که بخواهند چنین ازدواج هایی را انجام دهند، حتماً به جنبة پزشکی اش دقت کنند و آزمایشهای لازم را انجام دهند و تا مطمئن نشوند که از این نظر مشکلی ندارند، ازدواج نکنند.
3. آزمایشهای ژنتیکی و پزشکی و هر کاری که لازم است در این باره صورت گیرد، باید قبل از آن باشد که در اثر مطرح کردن ازدواج، میان دختر و پسر دلبستگی و علاقه ای به وجود آید و به هم امیدوار شوند. و قبل از آنکه مسئله خواستگاری آنان بین مردم پخش شود.
اما در خصوص ازدواج شما زودتر از برادرتان باید گفت در این خصوص منعی نداریم ولی اگر با اجازه و رضایت ایشان ازدواج کنید، اخلاقاً بهتر است . اما در خصوص معلم بودن همسرتان باید دانست که اگر ایشان معلم یا شاغل نباشد و بلکه خانه دار باشند برای خودتان بهتر است، چون از بهترین وظایف زن خانه داری و رسیدگی به امور زندگی است. بنابراین به شما نیز توصیه می کنیم همسر غیر شاغل اختیار کنید و اگر شرایط کار در منزل یا در بیرون و با حفظ شرایط خانواده بود ایشان هم شاغل شوند.
موفق باشید.
بیشتر بخوانید:
آیا ازدواج فامیلی خطرساز است؟