ناشناس

بدجوری درگیر عشق شدم، چیکار کنم؟

سلام ، من دانشجوی ترم اولم ، متاسفانه بدجوری عاشق یه پسر شدم. وقتی می بینمش قلبم تند تند میزنه دستام میلرزه ، نمیدونم چیکار کنم گاهی با بعضی دخترا در مورد درس میبینم حرف میزنه میرم گریه میکنم ، نمیدونم چرا و اصلا چی شد که اینطوری شد. نمیخواستم که عاشق بشم ولی شدم ، اونم یواشکی نگاهم میکنه وقتی منو میبینه هی نفس عمیق میکشه ، یا اینکه میبینم یواشکی نگام میکنه ، لطفا منو راهنمایی کنین چیکار باید بکنم ؟ خیلی ممنونم
يکشنبه، 18 آذر 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

بدجوری درگیر عشق شدم، چیکار کنم؟

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 18 ساله )

سلام ، من دانشجوی ترم اولم ، متاسفانه بدجوری عاشق یه پسر شدم. وقتی می بینمش قلبم تند تند میزنه دستام میلرزه ، نمیدونم چیکار کنم گاهی با بعضی دخترا در مورد درس میبینم حرف میزنه میرم گریه میکنم ، نمیدونم چرا و اصلا چی شد که اینطوری شد. نمیخواستم که عاشق بشم ولی شدم ، اونم یواشکی نگاهم میکنه وقتی منو میبینه هی نفس عمیق میکشه ، یا اینکه میبینم یواشکی نگام میکنه ، لطفا منو راهنمایی کنین چیکار باید بکنم ؟ خیلی ممنونم


مشاور: خانم کشمیری

با سلام خدمت شما همراه گرامی
از اینکه در مسائل پیش روی خود راه درست مشورت را پیش گرفتید و خواهان بهترین تصمیم هستید تبریک صمیمانه پذیرا باشید.
همراه عزیز این گونه متوجه شدم که در دانشگاه عاشق پسری شده اید؛ و با دیدن او به یکباره انبوهی از احساسات بر قلب تان سنگینی می کند، گویی می خواهد از جا کنده شود. خودتان هم به درستی نمی دانید چه اتفاقی افتاده است. یک فرد تازه وارد برایتان از هر نظر جذاب شده است و در ذهن خود او را بی عیب و نقص می دانید. او کسی است که می تواند زندگی تان را زیر و رو کند.
به راستی این نشانه ها چه چیزی می تواند باشد؟ فکر می کنید چقدر خودتان را شناخته اید؟ و با روحیات خود تا چه اندازه آشنایی دارید؟ پسر را چطور؟ با این میزان ارتباط چقدر شناخته اید؟ راجع به ویژگی های او چه می دانید؟ آیا به ازدواج با او فکر می کنید؟در این گونه مواقع چه عکس العملی باید داشت، و چه اقدامی درست ترین است؟در واقع بعضی اوقات، وقتی به کسی علاقمند می‌شوید، عاشق او نیستید؛ بلکه عاشق تصویر او هستید: «چه قیافه‌ای دارد»؛ «چه کاره است»؛ «چقدر پول دارد»؛ «چه ماشینی سوار می‌شود»؛ «چه کارهایی در زندگی انجام داده است». «چقدر صدایش آرامش بخش است»، «چه حس خوبی دارد همسر آدم پزشک باشد» و... شما از تمام این چیزها در سرتان رویایی می‌سازید و ماهیت فرد را نادیده می‌گیرید.عشقی که با یک نگاه شعله ور شود چه بسا با یک نقطه ضعف و نامهربانی نیز فروکش کند. برای دلباختگی یک لحظه کافیست، اما «عشق حقیقی» به وقت نیاز دارد.تصور کنید که در یک شب سرد، در کلبه‌ای نشسته‌اید. می‌خواهید آتش روشن کنید تا خود را گرم کنید. برای اینکار بین روزنامه و هیزم، حق انتخاب دارید. اگر در مورد این کار تجربه کافی داشته باشید، جواب این سوال را می‌دانید: روزنامه سریع‌تر می‌تواند شعله بزرگی درست کند، اما سریع‌تر هم خاموش می شود. اما هیزم ممکن است به مدت زمان طولانی‌تری نیاز داشته باشد تا شعله‌ور شود، اما به آرامی و یک‌نواخت می‌سوزد.
بسیاری از مردم، به جای آنکه به دنبال همسری باشند که بتوانند با او رابطه‌ای پر دوام و محکم را بسازند به اشتباه در ابتدای روابط به دنبال همان شعله ناگهانی هستند.
توصیه من به شما دوست عزیز این است که آرام شوید و بعد تصمیم بگیرید.عشق های این چنینی انرژی زیادی دارند و می توانند شما را در خود غرق کنند. گاهی با بی پروایی زیادی که به شما می دهد، چشم تان را روی خطرهای واقعی می بندد و شما را به فردی بی باک و نترس که از واقعیت فاصله گرفته تبدیل می کند. اگر این انرژی را در خود احساس می کنید مراقب باشید!به خودتان فرصت دهید تا آرام شوید و بعد تصمیم بگیرید. در این دوران تبادل احساسات نداشته باشید وتصمیم های جدی را به زمانی که شناخت بیشتر و حقیقی تری از هم پیدا کردید موکول کنید. تا زمانی که هیجان شما کم نشده، هیچ اقدام خاصی نداشته باشید.در این رابطه باز می توانید سوالات خود را با روانشناسان متخصص در این حوزه در میان بگذارید و در ارتباط باشید.

موفق و سعادتمند باشید



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.