ناشناس

ترس و استرس شدید

با سلام-مشکل من ترس شدید از درگیری و دعوا با دیگران و استرس از وقوع آن هست/در واقع استرس شدید نه تنها از دعوا بلکه در هر کار یا اتفاقی که هنوز اتفاق نیافتاده وخیلی وقتها با خودم درباره خیلی اتفاق ها که امکان داره در آینده پیش بیاد فکر میکنم و بهش ریشه میدم تا جایی که در خیالم به زد و خورد میرسه/همیشه دوست دارم تو خودم و تنها باشم/از مهمانی رفتن در شب هنگام میترسم و اگه جایی باشم دوست دارم قبل از تاریکی شب برگردم خانه/همیشه بخاطر این ترسهام احساس خجالت دارم و نمیدونم چطور از دستشون خلاص بشم.لطفا راهنماییم کنید.ممنون
دوشنبه، 24 آبان 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

ترس و استرس شدید

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 37 ساله )

با سلام-مشکل من ترس شدید از درگیری و دعوا با دیگران و استرس از وقوع آن هست/در واقع استرس شدید نه تنها از دعوا بلکه در هر کار یا اتفاقی که هنوز اتفاق نیافتاده وخیلی وقتها با خودم درباره خیلی اتفاق ها که امکان داره در آینده پیش بیاد فکر میکنم و بهش ریشه میدم تا جایی که در خیالم به زد و خورد میرسه/همیشه دوست دارم تو خودم و تنها باشم/از مهمانی رفتن در شب هنگام میترسم و اگه جایی باشم دوست دارم قبل از تاریکی شب برگردم خانه/همیشه بخاطر این ترسهام احساس خجالت دارم و نمیدونم چطور از دستشون خلاص بشم.لطفا راهنماییم کنید.ممنون


مشاور: الهه سادات صالحی

 سلام همراه گرامی راسخون 
 متوجه رنجی که دائما با آن درگیر هستید شدم و از این بابت ناراحت شدم .این طور که متوجه شدم شما دچار اضطراب و استرس شدید  در بسیاری از مواقع هستید..
 اضطراب و نگرانی هایی در باره ی آینده دارید .آینده ی هر مسئله ای ..و این نگرانی در تمام کارها و مسائلی که با آن روبرو هستید وجود دارد. از طرف دیگر فشار این افکار آنقدر زیاد است که به صورت نشخوار ذهنی در آمده .و از سمتی دیگر ..اجتنابی ست که شما انتخاب کرده اید ( اجتناب تجربه ای). اجتناب از حضور در هر جا و مکانی که به نوعی احتمالی برای به وجود آمدن حادثه   ای درآن باشد . یعنی برای فرار از تجربه ی اضطراب و یا مواجه نشدن با حادثه ای احتمالی تنهایی و انزوا را ترجیح داده اید .احساس درونی شما هم  علاوه بر ترسی گنگ و نامعلوم ، نگرانی و   تنش ، احساس شرم و غم  از انچه که با ان درگیر هستید، هم هست..شما با شرایطی بحرانی ،از ترس ،تنش، نگرانی،در مورد هر چیز و همه چیز دست و پنجه نرم می کنید .و شرایط تان   طاقت  فرساست .میزان ترس و نگرانی شما با موقعیت و وضعیت ، تناسب ندارد .و این یعنی رد کردن مرز های اضطراب طبیعی که تمام انسانها آنرا به عنوان یک هیجان هوشیار کننده و انگیزه   بخش درک می کنند و طبیعی و عادی هم هست .این رد کردن مرز ، زندگی را برای شما سخت و دشوار کرده است .
 به طور قطع نیاز به کمک حرفه ای وجود دارد.چه بسا برای کمک گرفتن از روانشناس لازم باشد دارو مصرف کنید تا از شدت علائم کاسته شود و روان درمانی صورت بگیرد .اختلال  اضطراب فراگیر از اختلالاتی به شمار نمی رود که بدون گرفتن کمک از متخصص و مثلا با کتاب ها یا راهنمایی ها یا توصیه ها بتوانید کاملا بهبود یابید .
 پیشنهاد میکنم ..در ابتدا به لحاظ طبی  خودتان را مورد بررسی و آزمایش قرار دهید .بر فرض مثال آزمایش تیرویید بدهید و از لحاظ طبی مطمئن شوید که مشکلی وجود نداشته باشد .پس از   اینکه اطمینان حاصل شد که اضطراب تان منشا طبی  ندارد و یا عوارض مصرف دارویی خاص نیست ...به سراغ درمانهای روانشناختی بروید .
 اگر سریع به درمان آن نپردازید ..مشکلاتتان عمق بیشتری می یابد و گسترش پیدا خواهد کرد .و چه بسا درگیر وسواس و افسردگی هم بشوید ..که با توجه به انزوایی که بر گزیده ایدو احساس   شرمی که از وضعیت دارید با افسردگی فاصله ی چندانی ندارید .
 خبر خوب این است که درمان های اختلالات اضطرابی  کوتاه مدت هستند و نیاز به درمان بلند مدت وجود. ندارد .و خبر بهتر این است که اختلالات اضطرابی خوب و سریع به درمان پاسخ   مثبت  می دهند و درمان پذیر هستند .پس جای نگرانی وجود ندارد. .به عنوان مثال درمان رفتاری شناختی به تغییر در تفکرات و باورهای منفی و غیرمنطقی  فرد می پردازد ویا درمان مواجه   سازی با مواجه کردن و قرار دادن فرد در موقعیت اضطراب زا ولی در فضایی کنترل شده ، به درمان این اختلالات کمک می کند . و یا از ترکیب روان درمانی و دارو درمانی میتوان بهره برد .
 آنچه که اهمیت دارد  اقدام برای درمان است .
 از جمله فعالیت هایی که برای کمتر کردن اضطراب می توان پیشنهاد نمود ، پیاده روی و تحرک بدنی (ورزش) مستمر هست که کمک شایانی در این راستا می تواند باشد .
 تغییر سبک زندگی علی الخصوص در مورد خوابیدن و خوردن بسیار مفید خواهد بود . نحوه ی خوابیدن ، میزان ساعات خواب ، و مخصوصا خوابیدن در ساعات طلایی شب ( گلدن تایم ، یعنی ساعت ۲۲تا ۲بامداد ) که سموم بدن به خوبی دفع شده ، و از  ان مهم تر تمام مراحل خواب کاملا طی می شوند، مسلما اثر بخش خواهد بود .
 همچنین نخوردن چای  زیاد ، عدم نوشیدن قهوه و یا نوشیدنی های کافئین دار  یا عدم مصرف نیکوتین  هم نقش  مهمی  در کمتر کردن اضطراب ایفا می کنند 
 برنامه ها و مسئولیت هایی که بر عهده دارید بررسی کنید چه بسا مسئولیت شما بیش ازآنچه باید  باشد .انها را مدیریت کنید و حتی به دیگران بسپارید .کمی سرتان را خلوت کنید تا به  شرایط طبیعی باز گردید .
 یاد گرفتن مدیریت زمان هم از اضطراب های شما خواهد کاست .
 در جهت رشد فردی خودتان کوشا باشید به شکلی که امید به آینده و رشد و پیشرفت را در شما افزایش دهد .
 ارتباط تان با خدا را قوی تر کنید .تا با اطمینان بتوانید به مهربانی و قدرت خداوند بی همتا ، قادر متعال ، توکل و توسل  کنید .
 شرکت در مراسمات معنوی و بالا بردن بعد معنوی در زندگی تان و خواندن ادعیه و گفتن اذکار بسیار سودمند خواهد بود .
                                                                                                                                      در پناه خداوند مهربان باشید .



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.