saeed mehdi

من یک مشکل خیلی بزرگ دارم که تمام زندگی من را تحت شعاع خود قرار داده است.من نمی توانم با دیگران به خوبی...

من یک مشکل خیلی بزرگ دارم که تمام زندگی من را تحت شعاع خود قرار داده است.من نمی توانم با دیگران به خوبی رابطه برقرار کنم. نمی میدانم با دوستانم درباره چه حرف بزم. من دانشجو هستم .وقتی در میان دوستانم هستم آنها خیلی راحت باهم حرف میزنند و شوخی می کنند در حالیکه من فقط ساکت آنها را تماشا میکنم. وقتی به کسی می رسم نمیدانم چگونه سر صحبت را با او باز کنم. فقط سلام و احوال پرسی می کنم و میروم.در حالیکه دلم می خواهد با همه مردم دوست باشم وقتی به آنها می رسم بتوانم با آنهابه راحتی گفتگو کنم. دلم می خواهد من هم مانند دیگران بتوانم شوخی کنم. من متوجه شده ام به خاطر موقعیتی که دارم خیلی ها می خواهند که یک جوری با من حرف بزنند ولی وقتی جوابی ازمن دریافت نمی کنند رهایم می کنند. من خیلی دلم می خواهد با همه دوست باشم .مرد زن بچه بزرگ کوچک پیر و جوان.در حالیکه همان اندک دوستان من هم همه هم سن و سال من و پسر و فقط مانند من دانشجو هستند. من همه افراد را میبینم که به آسانی باهم رفیق می شوند همیشه خیلی راحت با هم حرف میزنند حتی اگر شناخت اندکی از طرف مقابل داشته باشند.خیلی افسوس میخورم . خواهشا کمکم کنید.
پنجشنبه، 25 مهر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

saeed mehdi

من یک مشکل خیلی بزرگ دارم که تمام زندگی من را تحت شعاع خود قرار داده است.من نمی توانم با دیگران به خوبی...

saeed mehdi ( تحصیلات : لیسانس ، 24 ساله )

من یک مشکل خیلی بزرگ دارم که تمام زندگی من را تحت شعاع خود قرار داده است.من نمی توانم با دیگران به خوبی رابطه برقرار کنم. نمی میدانم با دوستانم درباره چه حرف بزم.
من دانشجو هستم .وقتی در میان دوستانم هستم آنها خیلی راحت باهم حرف میزنند و شوخی می کنند در حالیکه من فقط ساکت آنها را تماشا میکنم.
وقتی به کسی می رسم نمیدانم چگونه سر صحبت را با او باز کنم. فقط سلام و احوال پرسی می کنم و میروم.در حالیکه دلم می خواهد با همه مردم دوست باشم وقتی به آنها می رسم بتوانم با آنهابه راحتی گفتگو کنم. دلم می خواهد من هم مانند دیگران بتوانم شوخی کنم. من متوجه شده ام به خاطر موقعیتی که دارم خیلی ها می خواهند که یک جوری با من حرف بزنند ولی وقتی جوابی ازمن دریافت نمی کنند رهایم می کنند.
من خیلی دلم می خواهد با همه دوست باشم .مرد زن بچه بزرگ کوچک پیر و جوان.در حالیکه همان اندک دوستان من هم همه هم سن و سال من و پسر و فقط مانند من دانشجو هستند. من همه افراد را میبینم که به آسانی باهم رفیق می شوند همیشه خیلی راحت با هم حرف میزنند حتی اگر شناخت اندکی از طرف مقابل داشته باشند.خیلی افسوس میخورم .
خواهشا کمکم کنید.


مشاور: مرتضی خوشنویس

سلام ممنون از اینکه راسخون را برای مشاوره انتخاب کردید. ارتباط به معناي برخوردهاي متفاوت با اشخاص متفاوت است،اما بعضي از مردم در اين زمينه دچار گرفتاريهايي ميشوند، علت اصلي گرفتاريهاي آنها در برقراري ارتباط با يكديگر،اين است كه هر كدام به شيوه خود با ديگران ارتباط برقرار ميكنند. "ارتباط موثر با ديگران، نياز به خلاقيت دارد." هر يك از ما در هر لحظه در شرايط ادراكي ويژه اي به سر مي بريم. اگر از شيوه مورد علاقه شخص مخاطب خود استفاده كنيد و خود را در سطح ديگران قرار دهيد و از زبان آنها براي انتقال نقطه نظرهاي خود استفاده نماييد، او به اقدام و خواسته شما پاسخ مثبت خواهد داد و اغلب به نتيجه دلخواه مورد نظر خود يعني ارتباط موثر خواهيد رسيد. در بحث ايجاد ارتباط و چگونگي برقراري آن، متقاعد نمودن ديگران، هنر بدست آوردن حمايت و همكاري افراد و فرآهم آوردن شرايطي كه افراد بتوانند مطابق ميل و خواسته شما رفتار كنند، عناصري اصلي و تعيين كننده هستند. راههاي ايجاد ارتباط موثر با اطرافيان : ايجاد ارتباط از راههاي مختلفي صورت مي پذيرد. سه راه حل كلي عبارتند از : الف) به حرفهاي ديگران خوب گوش دهيد يكي از روشهاي مهم در برقراري ارتباط موثر و درك بهتر مخاطب خود و ايجاد شرايطي كه او نيز بتواند شما را بهتر درك كند، گوش دادن پويا است، كه هنريست همپاي سخن گفتن و كسي كه بخوبي به صحبتهاي ديگران گوش مي سپارد مي تواند رابطه خوبي با آنها برقرار كند. واژه" گوش دادن" توسط "كارل راجرز" در بررسيهاي روانشناختي دهه هاي 1940 و 1950 مورد توجه قرار گرفت. "راجرز" به مهمترين مانع بر سر راه ايجاد ارتباط موثر اشاره مي كند و در ضمن آن، درباره گرايش افراد به ارزيابي و داوري كردن در رابطه با نقطه نظرهاي ديگران توضيح مي دهد. او ميگويد : "ارتباط واقعي زماني ايجاد مي شود كه به سخنان مخاطب خود به خوبي گوش فرادهيم، منظور اين است كه به گفته ها و طرز تلقي و نقطه نظر هاي مخاطب خود به گونه اي خاص گوش فرادهيم، متوجه گرديم او چه منظوري و چه احساسي دارد و به قالب فكري او در مورد حرفي كه مي زند دقيق شويم. درك همدلانه، روش بسيار موثري است كه مي تواند تغييرات فراواني در شخصيت ايجاد كند" بنا براين گوش دادن موثر به مخاطب بدين معناست كه بتوان مانند او ديد، شنيد و احساس كرد. در واقع اين نوعي همگام شده و برقراري ارتباط مؤثر است. در رابطه با همگام شدن و همزباني روحيه شما با مخاطبان، سرعت صحبت و حتي هم نفس شدن شما با آنها، ارتباط موثرتري ايجاد مي كند و درك متقابل شما و او را به حداكثر مي رساند. با همسان كردن روشهاي ادراكي خود با مخاطبتان تضمين مي كنيد كه شما و او در سطح مشابهي ارتباط برقرار مي سازيد. اما بايد به اين مساله توجه داشت كه حتي اگر منظور و نيت مخاطب خود را به درستي درك كنيد، ممكن است هنوز در بسياري مواقع اشخاص از معناي پنهان در پس پرده سخن خود آگاه نباشند. از جمله راههاي اطلاع از معاني پنهان و در پس پرده، استفاده از كليد "چرا" است، اما كلمه پرسشي "چرا؟" نيز مي تواند مشكلاتي ايجاد كند. وقتي از ما مي خواهند براي گفته يا رفتار خود دليلي بياوريم، از ما سوالي شبيه"چرا دير كردي؟" يا "چرا آن كار رابموقع انجام ندادي؟" مي شود.اين طرز سوال كردن گاه در شخص مخاطب احساس تحقير و يا جبهه گيري ايجاد ميكند، بخصوص اگر با لحني متهم كننده مطرح شود، داوري منفي را به مخاطب شماانتقال مي دهد. راه ديگر براي اطلاع از معاني پنهان در پس سخنان ديگران،طرح كلمه سوالي "چه" است. اين كلمه پرسشي و كلماتي چون چه كسي؟ كدام؟ كجا؟ اگر به شكل تهديد كننده اي مطرح نگردداغلب جواب هاي مشخصي فراهم ميآورد. در كل بايد به اين نكته توجه داشت كه سؤالاتي كه با "چه؟" شروع مي شوند، درمقايسه با جملاتي كه با "چرا؟" شروع ميشوند جواب مشخصتري به دست مي دهد. طرح جملات سوالي با "چرا؟" اغلب منجر به تعميم دادن يا گرفتن موضع تدافعي، ميشود. در انتها ضمن صحبت با مخاطب خود اقدامات زير را انجام دهيد: • با آرامش خاطر و اطمينان بنشينيد و نگاهتان را به چشمان مخاطب خود بدوزيد. • با دقتي وسواس گونه به حرفهايش گوش دهيد. • در صورت نياز از او توضيح بخواهيد، زيرا افراد خوششان مي آيد و اين تصور ايجاد مي شود كه مطالبشان مهم بوده و شما به آن توجه داريد. • اگر صلاح دانستيد، درپايان صحبتهايتان با ديگران با صراحت اظهار نظر كنيد و در صورت نياز پيشنهاد داده ولي بياد داشته باشيد كه اگر مي خواهيد پيشنهادي ارائه دهيد، سعي كنيد اصول و ضوابط لازم را در نظر بگيريد، پيشنهاد و طرحهايي كه فقط موارد ايراد را در نظر مي گيرند، پذيرفته نخواهند گرديد. ب ) چگونه سخن گفتن را بياموزيد اين موضوع كه طرف صحبت شما چه كسي است، اهميت ندارد مهم آن است كه به هنگام گفتگو رفتار و گفتاري پسنديده داشته باشيد تا به نتيجه دلخواه و مورد نظر دست يابيدو ارتباط مناسبي را با آنها برقرار سازيد. رعايت نكات زير به شما در روند يك مذاكره سودمند ياري مي رساند: • در سخن گفتن شتاب نكنيد. • موضوع بحث و گفتگو را چندين بار قبلاً با خود با صداي بلند تكرار كنيد تا هنگام اداي آنها دچار فراموشي يا لكنت زبان نشويد. • جملات ساده، كوتاه و رسا بكار ببريد و شيوه خلاصه گويي را در پيش بگيريد. • گفته هاي خويش را با اطمينان و اعتماد به نفس ادا كنيد و انتظار نداشته باشيد ديگران آنچه را كه شما با شك و ترديد بر زبان مي آوريد، باور كنند. • اگر در حين مذاكره متوجه شديد كه مخاطبتان مايل به صحبت كردن است به او مجال دهيد افكارش را بروز دهد و اطلاعات و معلوماتش را براي شما بيان كند. • در برابر ترشروترين و عبوس ترين اشخاص هرگز بشاشيت خود را از دست ندهيد و هنگام گفتگو نيز تمام قوايتان را براي كسب كاميابي متمركز سازيد. • در اكثر مذاكرات بايد ابتدا بين طرفين، تمايل اوليه به صحبت كردن وجود داشته باشد. در اين زمان است كه ميدان براي ارائه تفكر و تبادل انديشه گسترده تر شده و در نتيجه امكان موفقيت بيشتر ميشود. • در سخن گفتن و مذاكره بايد شيوه اي درست و مبتني بر انديشه ، دقت و حوصله و تعقيب اصولي مطالب، در پيش گرفت و گرنه موفقيت از آن ما نخواهد بود. ج) همگام شدن راهي براي ايجاد ارتباط موثر يكي از قديميترين شيوه هاي ايجاد ارتباط موثر را "ميلتون اريكسون" ارائه داده است، او مشهورترين پزشك متخصص هيپتونيزم بود و مي توانست بر مقاوم ترين بيماراني كه ساير روان درمانگرها توان خواب كردن آنان را نداشتند غلبه كند. روش مورد استفاده " اريكسون" را "همگام شدن" ناميده اند. در اين مضمون براي همگام شدن با بيمار در موضع او قرار ميگيريد و تا حدي كه موافق هستيد با او هم راي و همصدا ميشويد. همگام شدن روش ويژه اي براي برقراري ارتباط موثر با اشخاص است. در اين روش با جلب دوستي ديگران به آنان كمك مي كنيد. همگام شدن با ديگران روشهاي مختلفي دارد. مي توانيد با روحيه، با زبان بدن و انگاره هاي سخن وري او(لحن صدا و بلندي و كوتاهي آن و كلمات و عبارات و تصاويري كه شخص از آن استفاده مي كند)و يا باورها و اعتقادات اشخاص همگام شويد. هرچه دامنه درك و رفتار شما وسيعتر باشد، ساده تر مي توانيد با انواع طرز رفتار ديگران و يا انواع تيپهاي شخصيتي آنان كنار بياييد. با روحيه ديگران همراه شويد هر كس با هر روحيه اي خواهان معاشرت و همراهي است. درست به همان گونه كه كه اشخاص بيكار و ناباب، دوستاني هم طراز خود انتخاب مي كنند،اشخاص مشتاق و بشاش هم مي خواهند با اشخاصي مانند خود معاشرت كنند. درحاليكه بعضي ها وقتي صبح از خواب برميخيزند كاملا مطيع و مقهور هستند، گروه ديگري، برعكس و نقطه مقابل گروه نخست هستند و وقتي از خواب برمي خيزند كاملا بيدار و گوش به زنگ هستند. دنيا لزوما به طور يكسان ميان اين دو گروه تقسيم نشده است. اما اگر روزي با چشمان كاملا باز سركار بياييد و با همكار خود كه هنوز خواب را در چشمان پف كرده اش احساس مي كنيد، روبرو شويد و بايد با او ارتباط برقرار كنيد، بهتر است لحن صداي خود را با روحيه او تطبيق دهيد. به همين شكل اگر شخصيت خونسردي هستيد توصيه مي شود راهي براي نيرو دادن به خويشتن بيابيد. بي حالي و رخوت شما احتمالا با روحيه كسي كه مي خواهد برق چشمان شما را ببيند مطابقت نمي كند. "ويليام جيمز" در اين مورد مي گويد:"به نظر مي رسد كه عمل از احساس شما تبعيت مي كند. اما در واقع عمل و احساس دست در دست هم دارند. مي توانيم با تنظيم عمل كه بيشتر تحت كنترل ماست به طور غير مستقيم احساس رانيز منظم و كنترل كنيم." او در ادامه مطلب مي گويد:" بنابراين راه بشاش شدن اين است كه خندان بنشينيد و با شور و شوق به اطراف خود نگاه كنيد و طوري حرف بزنيد و رفتار كنيد كه انگار كاملا بشاش هستيد. اگر اين طرز برخورد شما را شاداب نكرد، هيچ عامل ديگري نمي تواند چنين كاري كند و به عبارت ديگر اگر احساس خمودگي مي كنيد، خود را بشاش نشان دهيد، ديري نميگذرد كه احساس بشاش بودن ميكنيد." اشخاص كساني را دوست دارند كه مانند خود آنها باشند. اگر شما پرحرارت باشيد و بخواهيد روي كسي كه به مراتب از ذوق و شوق كمتري برخوردار است اثر بگذاريد، بايد از روشهاي همگام شدن استفاده كنيد. در اين مورد زماني را انتخاب كنيد كه كه فرد مخاطبتان در وضعيت روحي و جسمي مناسبي قرار داشته باشدو در غير اينصورت ممكن است نقطه نظر شما با مقاومت شديدي روبرو شود كه البته به معناي ضعيف بودن نقطه نظر شما نيست، بلكه ناراحتي مخاطب شما مي تواند باعث بروز اين مساله شده باشد. اهميت همگام شدن را مي توان اينگونه تعريف كرد:"وقتي شما با كسي همگام مي شويد در واقع به او مي گويي، من مثل تو هستم و مي تواني روي من حساب كني." همگام شدن راهي براي ايجاد اعتماد و اطمينان در طرف مقابل است. البته راههاي ديگري نيز براي كسب اعتبار و جلب نظر موافق مخاطب وجود دارد، از جمله مي توان به استفاده از زبان و كلام مناسب اشاره كرد. همگام شدن روش فوق العاده مفيدي بوده كه در مورد هر رويارويي و گفت و گويي مصداق دارد.همگام شدن با روحيه يا رفتار ديگران هميشه ساده نيست. اما دست كم مي توانيد در حد رفتار ديگران ظاهر شويد. پديده اي كه با آن روبرو هستيم اين است كه وقتي با كسي همگام مي شويد، در قدم بعدي، او همگام با شما شده است. يكي از بهترين راههاي تغيير رفتار ديگران اين است كه ابتدا خود را با يك يا جند جنبه از رفتار او همگام نماييد وبعد خود را تغيير دهيد. اگر شما شخصيت غيرقابل انعطافي براي خود برنامه ريزي كرده باشيد، از انعطاف لازم براي اينكه در سطح ديگران ظاهر شويد برخوردار نخواهيد بود. اما اگر دامنه روحيه شما از مخاطبتان متغيرتر و انطباق پذيرتر باشد، نه تنها مي توانيد خود را در سطح او قرار دهيد و رابطه مؤثر ايجاد كنيد، بلكه مي توانيد آنها را در جهتي جديد كه مورد نظر شماست به حركت درآوريد. اگر در سطح ديگران ظاهر شويد آنها براساس راهنمايي و هدايت شما حركت خواهند كرد. و به طور خلاصه1) توانائی گوش دادن داشته باشیم. ۲) به موقع احساس‏های خود را ابراز کنیم. ۳) به دیگران احترام بگذاریم. ۴) انعطاف‏پذیر باشیم. ۵) دیگران را تحقیر نکنیم. ۶) انتظارهای نامعقول و نابه جا نداشته باشیم. ۷) در مقابل انتظارهای نابه جای دیگران ‌“نه‌” بگوئیم. ۸) توانائی بخشیدن داشته باشیم. ۹) قضاوت و پیش داوری نکنیم. ۱۰) مغرور و خودخواه نباشیم. ۱۱) انتقادپذیر باشیم و توانائی انتقاد از دیگران را داشته‏باشیم. ۱۲) حد و مرز را در رابطه با دیگران رعایت کنیم. ۱۳) رازدار باشیم. ۱۴) خودشناسی را فراموش نکنیم. ان شاء الله با عمل به این توصیه ها مشکل شما حل بشه. با تشکر-راسخون



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.