سلام و خسته نباشید؛ میبخشید که سوالم یه مقدار طولانیه و ممکنه اذیت بشید، چون میخوام تا حد امکان موقعیت...

سلام و خسته نباشید؛ میبخشید که سوالم یه مقدار طولانیه و ممکنه اذیت بشید، چون میخوام تا حد امکان موقعیت من رو درک کنید مجبورم تا جای ممکن شرایط رو بگم. به دختری از فامیل (20 ساله) علاقه دارم و اون هم به من به شدت (تاکید میکنم، به شدت) به من علاقه داره. هر دو خونواده هامون مذهبی و تقریبا شبیه به هم هست به غیر از پدر و برادرش که خیلی به مسائل مذهبی معتقد نیست، مثلا تا جاییکه من میدونم نماز نمیخونن ولی خودش و مادرش خیلی مقید و معتقده. اول خونواده من با این ازدواج مخالفت کردند و الان دوباره به طریقی فهمیدم که دارن سعی میکنن زمینه این ازدواج رو فراهم کنن. مشکل اینجاست که از نظر اخلاقی ما خیلی به هم شبیه نیستیم، مثلا من خیلی کم رو و خجالتی هستم و برعکس اون پررو (نه به معنی بد)، یا اینکه من خیلی آرومم و اون بسیار پرانرژی و فعال، که این صفتش باعث میشه توجه پسرهای نامحرم رو (با اینکه چادری و باحجاب کامل هست) به خودش جلب کنه، چیزی که من خیلی بهش حساسم و اصلا نمیتونم تحملش کنم. البته قابل ذکره که با شناختی که از خودم دارم آدم بسیار مشکل پسندی هستم که معمولا عیبهای اطرافیانم رو خیلی بیشتر و بهتر از خوبیهاشون میبینم. از طرف دیگه طرز تفکر خونواده من و خونواده اون (به غیر پدرش و خونواده پدریش) از نظر مذهبی و سیاسی و خیلی مسائل دیگه شبیه به همدیگه اس. میترسم به خاطر علاقه زیادی که به پدرش داره بعد از ازدواج و سر بعضی مسائل احتمالی به خاطر همین علاقه، بین من و پدرش، پدرش رو انتخاب کنه. در کل، میترسم به خاطر علاقه زیادی که به من داره متوجه انتخابش نباشه و بعد از ازدواج و فروکش کردن این علاقه بفهمه که من کسی نیستم که فکر میکرده، هر چقدر هم که بهش میگ دوست داشتن یه نفر دلیل خوبی برا ازدواج با اون نیست قبول نمیکنه و میگه علاقه باعث میشه آدم گذشتش زیاد باشه و... از طرف دیگه تجربه به من ثابت کرده پدرم به علت تجربه زیادی که تو این زمینه دارن در مورد زندگی هر دو نفری که نظر دادن بدون استثنا درست از آب دراومده (بازم میگم به خاطر تجربه شون) با اینکه از این ازدواج بدم نمیاد ولی به خاطر مسائلی که بالا گفتم شخصا خیلی خوشبین نیستم نسبت به این ازدواج به شرطی که یه جوری خیالم راحت بشه از انتخابم. اگر گفتن که ما دو تا برا ازدواج مناسبیم برا همدیگه چکار کنم؟ بازم معذرت میخوام به خاطر طولانی شدن سوالم خیلی ممنون
پنجشنبه، 27 خرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

سلام و خسته نباشید؛ میبخشید که سوالم یه مقدار طولانیه و ممکنه اذیت بشید، چون میخوام تا حد امکان موقعیت...

( تحصیلات : فوق دیپلم ، 25 ساله )

سلام و خسته نباشید؛
میبخشید که سوالم یه مقدار طولانیه و ممکنه اذیت بشید، چون میخوام تا حد امکان موقعیت من رو درک کنید مجبورم تا جای ممکن شرایط رو بگم.
به دختری از فامیل (20 ساله) علاقه دارم و اون هم به من به شدت (تاکید میکنم، به شدت) به من علاقه داره.
هر دو خونواده هامون مذهبی و تقریبا شبیه به هم هست به غیر از پدر و برادرش که خیلی به مسائل مذهبی معتقد نیست، مثلا تا جاییکه من میدونم نماز نمیخونن ولی خودش و مادرش خیلی مقید و معتقده.
اول خونواده من با این ازدواج مخالفت کردند و الان دوباره به طریقی فهمیدم که دارن سعی میکنن زمینه این ازدواج رو فراهم کنن.
مشکل اینجاست که از نظر اخلاقی ما خیلی به هم شبیه نیستیم، مثلا من خیلی کم رو و خجالتی هستم و برعکس اون پررو (نه به معنی بد)، یا اینکه من خیلی آرومم و اون بسیار پرانرژی و فعال، که این صفتش باعث میشه توجه پسرهای نامحرم رو (با اینکه چادری و باحجاب کامل هست) به خودش جلب کنه، چیزی که من خیلی بهش حساسم و اصلا نمیتونم تحملش کنم.
البته قابل ذکره که با شناختی که از خودم دارم آدم بسیار مشکل پسندی هستم که معمولا عیبهای اطرافیانم رو خیلی بیشتر و بهتر از خوبیهاشون میبینم.
از طرف دیگه طرز تفکر خونواده من و خونواده اون (به غیر پدرش و خونواده پدریش) از نظر مذهبی و سیاسی و خیلی مسائل دیگه شبیه به همدیگه اس.
میترسم به خاطر علاقه زیادی که به پدرش داره بعد از ازدواج و سر بعضی مسائل احتمالی به خاطر همین علاقه، بین من و پدرش، پدرش رو انتخاب کنه.
در کل، میترسم به خاطر علاقه زیادی که به من داره متوجه انتخابش نباشه و بعد از ازدواج و فروکش کردن این علاقه بفهمه که من کسی نیستم که فکر میکرده، هر چقدر هم که بهش میگ دوست داشتن یه نفر دلیل خوبی برا ازدواج با اون نیست قبول نمیکنه و میگه علاقه باعث میشه آدم گذشتش زیاد باشه و...
از طرف دیگه تجربه به من ثابت کرده پدرم به علت تجربه زیادی که تو این زمینه دارن در مورد زندگی هر دو نفری که نظر دادن بدون استثنا درست از آب دراومده (بازم میگم به خاطر تجربه شون)
با اینکه از این ازدواج بدم نمیاد ولی به خاطر مسائلی که بالا گفتم شخصا خیلی خوشبین نیستم نسبت به این ازدواج به شرطی که یه جوری خیالم راحت بشه از انتخابم.
اگر گفتن که ما دو تا برا ازدواج مناسبیم برا همدیگه چکار کنم؟


بازم معذرت میخوام به خاطر طولانی شدن سوالم
خیلی ممنون


مشاور: hassan najafi

دوست عزیز به نظر می رسد شما روحیه ی متعادلی ندارید و تا حدودی وسواسی هستید و قضایا را ریز و محتاطانه بررسی می کنید. خودتان خوب می دانید هیچ کس نمی تواند برای ازدواج تضمین صددرصدی به شما بدهد. خودتان باید نکات مثبت و منفی این ازدواج را در جدولی درج کنید تا بتوانید ملموس تر تصمیم بگیرید. حتی اگر پدر شما این ازدواج را تضمین کنند باز هم به خاطر دل نگرانی و دید منفی ای که به این ازدواج دارید باز نمی توانید خوشبختی را درک کنید. با توجه به مطالبی که شما ذکر کردید ما نیز این ازدواج را توصیه نمی کنیم. خصوصیات، نوع نگرش و سایر شرایط شما و دختر مورد علاقه تان باید توسط مشاور بررسی شود و با این ارتباط یک طرفه نمی توانیم توصیه ی خاصی برای رد یا قبول این ازدواج داشته باشیم. چنانچه شما و دختر مورد علاقه تان از لحاظ روحیات و نحوه ی رفتار با دیگران و منش و شخصیت با هم متفاوت باشید نمی توانید در کنار هم آرامش را تجربه کنید. پس حتماً نزد مشاور بروید و تمام جوانب این ازدواج را بررسی کنید. اين سوال توسط فرهنگسراي پرسش پاسخ داده شده است . www.porsesh.ir



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.