آمنه

با سلام شوهر 33 ساله ای دارم که خیلی سنگین بوده و در عین حال بعضی مواقع احساس می کنم زیادی گوشه گیری...

با سلام شوهر 33 ساله ای دارم که خیلی سنگین بوده و در عین حال بعضی مواقع احساس می کنم زیادی گوشه گیری می کند از او راضی ام ولی گاهی از رفتار او خسته می شوم. باید ذکر کنم هر دومان افراد کم جوش هستیم ولی با این حال بعد از ازدواجمان (6سال) او با شغلی که داره ( کاردان آزمایشگاه)خیلی خوب تونسته جاش رو توی خانواده باز کنه و همه احترام و ارزش زیادی برایش قائلند.هر دو ما بعد از یک شکست عاطفی (فوت برادرهایمان) بعد از 10 سال با هم ازدواج کردیم. اگر در جمعی حضور پیدا کنیم و همه افراد خانواده (من )دور هم باشیم اصلا به طرف من نمی آید اصلا با ما ( من و فرزند 3 ساله اش) حتی نزدیک نمی شود و می گوید که ما را مد نظر دارند و فلانی من رو نگاه می کنه و... و به همین دلیل همیشه از ما فاصله می گیره من که می دانم او ما رو دوست داره ولی این رفتارش من رو آزار می ده چون حتی گاهی که احتیاج به کمک او دارم حاضر نیست به طرفم آمده و با لحن و رفتار زننده ای که می دونه بدم می آید با من رفتار می کنه و حرفها و نصیحتهای من هم در او اثری نداره اگه این جمع خانواده خودش باشه می تونم بگم اگر از خودم رفتاری نشون بدم که ناراحتم مدام دورمان می گرده وگرنه اصلا سراغی از ما نمی گیره ودر مورد جمع خانوادگی خودم ، همیشه از خدا می خواهد که بریم طرف خانوادگی خودم اصلا سراغی از ما نمی گیره میگه چون خانواده خودته هیچ نیاز ی به من ندارن و از ما فاصله میگیره .یا حتی اگر هم گرسنه اش باشه در جمع به او بگویم که غذا می خواهی جواب رد می دهد به همین خاطر مجبورم یواشکی مطرح کنم یا اگر در جمع به او بگویم که جورابت را درآور و دو نفر هم اصرار کنند عمرا این کار رو انجام بده. این رفتار او شدیدا برایم آزاردهنده است و همیشه ناراحت شده و غصه می خورم .می خواهم بدوانم آیا ناراحتی من بیخودی است یا رفتار او مشکل دارد . نمی دانم تنهاشدن و تک فرزند ماندن او باعث بروز این رفتارهاست یا اصلا ربطی نداره لطفا لطفا لطفا راهنمایی کنید
يکشنبه، 20 تير 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

آمنه

با سلام شوهر 33 ساله ای دارم که خیلی سنگین بوده و در عین حال بعضی مواقع احساس می کنم زیادی گوشه گیری...

آمنه ( تحصیلات : لیسانس ، 32 ساله )

با سلام شوهر 33 ساله ای دارم که خیلی سنگین بوده و در عین حال بعضی مواقع احساس می کنم زیادی گوشه گیری می کند از او راضی ام ولی گاهی از رفتار او خسته می شوم. باید ذکر کنم هر دومان افراد کم جوش هستیم ولی با این حال بعد از ازدواجمان (6سال) او با شغلی که داره ( کاردان آزمایشگاه)خیلی خوب تونسته جاش رو توی خانواده باز کنه و همه احترام و ارزش زیادی برایش قائلند.هر دو ما بعد از یک شکست عاطفی (فوت برادرهایمان) بعد از 10 سال با هم ازدواج کردیم. اگر در جمعی حضور پیدا کنیم و همه افراد خانواده (من )دور هم باشیم اصلا به طرف من نمی آید اصلا با ما ( من و فرزند 3 ساله اش) حتی نزدیک نمی شود و می گوید که ما را مد نظر دارند و فلانی من رو نگاه می کنه و... و به همین دلیل همیشه از ما فاصله می گیره من که می دانم او ما رو دوست داره ولی این رفتارش من رو آزار می ده چون حتی گاهی که احتیاج به کمک او دارم حاضر نیست به طرفم آمده و با لحن و رفتار زننده ای که می دونه بدم می آید با من رفتار می کنه و حرفها و نصیحتهای من هم در او اثری نداره اگه این جمع خانواده خودش باشه می تونم بگم اگر از خودم رفتاری نشون بدم که ناراحتم مدام دورمان می گرده وگرنه اصلا سراغی از ما نمی گیره ودر مورد جمع خانوادگی خودم ، همیشه از خدا می خواهد که بریم طرف خانوادگی خودم اصلا سراغی از ما نمی گیره میگه چون خانواده خودته هیچ نیاز ی به من ندارن و از ما فاصله میگیره .یا حتی اگر هم گرسنه اش باشه در جمع به او بگویم که غذا می خواهی جواب رد می دهد به همین خاطر مجبورم یواشکی مطرح کنم یا اگر در جمع به او بگویم که جورابت را درآور و دو نفر هم اصرار کنند عمرا این کار رو انجام بده. این رفتار او شدیدا برایم آزاردهنده است و همیشه ناراحت شده و غصه می خورم .می خواهم بدوانم آیا ناراحتی من بیخودی است یا رفتار او مشکل دارد . نمی دانم تنهاشدن و تک فرزند ماندن او باعث بروز این رفتارهاست یا اصلا ربطی نداره لطفا لطفا لطفا راهنمایی کنید


مشاور: hassan najafi

بسم الله الرحمن الرحيم خواهر گرامي ظاهرا همسر شما از مشكلي عاطفي كه ممكن است ريشه در گذشته ايشان داشته باشد رنج مي برد و البته حاضر است كه اين رنج را خود نيز تحمل كند . يقينا خود ايشان از اين حالت بيشتر از شما رنج مي برند اما جسارت برخورد و از سر گيري و پيدا كردن راه حل براي آن نيست . يقينا اين اراده اي بالاتر از اين را مي خواهد . اگر خود ايشان راضي هستند حتما به يك مشاوره حضوري تخصصي مراجعه كنيد اما نه با اين هدف كه شما بيماري بلكه با اين هدف كه ما دو نفر از اين مساله رنج مي بريم و مي خواهيم اصلاح كنيم . يقينا مشاور راهكارهاي مطلوبي براي مهارت و كنترل ارتباط به شما خواهد داد . حتي اگر ايشان حاضر نشد شما اقدام كنيد . نكته اي كه قابل تامل است سعي كنيد طوري برخورد نكنيد كه ايشان به خود تلقين كند كه مشكل او حاد و يا او يك بيمار است . بلكه مي توانيد بگوييد كه خيلي از افراد اين مشكلات را داشته اند و برطرف شده است و... درباره مسائل جنسي نيز نفرموده ايد كه آيا زود انزال دارند يا مشكل نعوظ به هر حال مشورت با يك پزشك مي تواند بسياري از اين مشكلات را بهبود ببخشد . سعي كنيد در جمع به ايشان گير ندهيد . شايد اين شور و هيجان براي شما طبيعي اما براي او سخت است . شايد او يك غرور و گوشه نشيني كاذب را دوست دارد و از هر گونه خود نمايي و سرو صدا و ابراز احساسات بيزار است . چرا چون مهارت ابراز احساسات را ندارد و كسب نكرده است . به او فرصت دهيد در موقعي كه تنها هستيد او را تحريك بر غلبه كردن بر سستي و گوشه نشيني كنيد مثلا محيط را عوض كنيد ، حرفهاي نو بزنيد ، او را وارد سخن گفتن كنيد و .... مشاوره حضوري را مد نظر قرار دهيد . موفق باشيد .



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.