من 6 ماهه که عقد کردم و خدا رو شکر شوهر خوبی دارم ایشان وضعیت مالیشان در سطح متوسط هست و برای شروع زندگی تصمیم به رهن خونه داریم اما اونقدر فاصلمون زیاده که قادر نیستیم به زودی همدیگر رو ببینیم و چیزی حدودا 3 ماه در میان طول می کشه و در طی این 6 ماه فقط دو بار همدیگر رو دیدیم و با اینحال باز خانوادم ناراحت هستند که چرا میاد بهش بگو نیاد و عوضش پولاشو جمع کنه چرا وقتی میاد برات کادو می خره بهش بگو اینکارو نکنه تو احتیاجی به اون کادو نداری و من هم وقتی به شوهرم می گم وقتی اومدی برام کادو نخر نمی خوام بزار توی زندگی مشترک به چیزی احتیاج پیدا کردم برام بخر شوهرم می گه من نمی تونم دست خالی بعد از سه ماه بیام ببینمت تو همسر من هستی در ضمن عید که همه تازه دامادها برای زنهاشون طلا می خرن من که دیگه طلا نمی خرم دیگه این کادوی ناقابل رو هم ندم ؟ و اینبار که رفت خانوادم گفتن بهش بگو دیگه نیاد تا بعد از عید یکدفعه مراسم عروسیتون رو برپا کنین ولی من و شوهرم دیگه تا اون حد نمی تونیم دوری همدیگر رو تحمل کنیم بگین چیکار کنیم؟