خواهر عزیز مریم خانم من شما را درک می کنم واقعا برای یک همسر سخته که فکر کنه مورد بی توجهی قرار گرفته اما شما چند مساله را مورد توجه قرار بده و سعی کن برای خودت حل کنی. اول اینکه این رفت و امد او را به حساب بی توجهی همسرتون به شما تلقین نکن اینطوری دیگه نمی نشینی و یک مساله را بزرگنمایی کنی . البته باز پیشنهاد من به شما اینه که حسن ظن هم داشته باش دائم این تلقین و فکر را به خودت نکن که اون حتما الان داره کار خطا و یا اشتباهی می کنه نه بگو مثلا داره با دوستاش صحبت می کنه و از تجارب همدیگر بهره مند می شوند . البته با توجه به موارد قبلی که ذکر کردی من مطمئنم همسرتون به زودی از این رفتارها پشیمان می شود اما به هر حال شما صبور و بردبار باشید . شما همسر او و حافظ اسرار و زندگی او هستید شما مادر فرزندان او هستید پس خود را دست کم نگیرید . بهداشت روان برای شما که خانم هستی بسیا ضروری است . دوم اینکه باید بدانی که یک انسان علاوه بر ارتباط با همسر به ارتباطهای دیگری هم نیازمند است . ارتباط با پدر و مادر ، دوستان ، فامیل ، همکار و .... پس نگران ارتباط های او نباش . باز پیشنهاد من اینست که سعی کن اینطوری به او تلقین کنی که سعی کند الان که متاهل شده رفت و آمد هاشو با خانواده انجام بدهد . و با همدیگر بروید به دید و بازدید دوستان . نکته ای که قابل تامل هست اینه که محبت و همراهی شما خیلی کار رسان است و می تواند قفل بی توجهی او را باز کند . ممکن است شما خیال کنید او به شما توجه نمی کند اما این اشتباه است او حتما متوجه شما هست اما بازم سعی کن خودتو به اون نزدیک کنی با محبت باهاش رفتار کنی . اگر مرد محبت و همراهی زن را ببیند من فکر نکنم به سادگی از آن بگذرد . پس مستقیم سرزنشش نکن بیشتر همراه او باش و آمادگی خود را برای دید و بازدیدهای خانوادگی اعلام کن . سعی کن شما هم بدون سرگرمی نباشی تا فکرهای آزار دهنده سراغت بیاید . امیدوارم خدا به شما کمک کند و بزودی شاهد رشد علاقه ها و تحول مثبت در زندگی باشی . موفق باشید.