علی اصغر

با سلام راه های خوسازی را بیان نمایید

با سلام راه های خوسازی را بیان نمایید
سه‌شنبه، 15 شهريور 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

علی اصغر

با سلام راه های خوسازی را بیان نمایید

علی اصغر ( تحصیلات : دیپلم ، 30 ساله )

با سلام
راه های خوسازی را بیان نمایید


مشاور: sayed mojtaba navab

با عرض سلام و آرزوی احساس سبک بالی پس از ماه نور وقرآن و شهرالله خدمت کاربر گرامی! لطفا به چند پاسخ زیر دقت فرمایید: خودسازي و تزكيه نفس از مسائل مهمي است كه با عزم و اراده‏اي استوار و تلاش و كوششي پيگير و مستمر انجام پذير است. در اين مسير دو كوشش به طور موازي و همزمان بايد انجام پذيرد: الف) جهاد علمي: در اين راستا انسان بايد آگاهي و معارف خويش را با مطالعات ديني در بعد عقايد، اخلاق، احكام و دستورات الهي افزون سازد، تا با بصيرت و شناخت و آگاهي در راه خداوند قدم نهد و در صراط مستقيم گام بردارد. چه بدون آن انسان دچار قشري‏گري، درويش‏مآبي و صوفي مسلكي خواهد شد. ب) جهاد عملي: در اين زمينه انسان بايد: 1- در وهله اول بكوشد واجبات الهي را بدون اندك كم و كاست انجام دهد و از محرمات و معاصي با تمام وجود چشم پوشد. 2- در مرتبه دوم به مستحبات و نوافل بپردازد و از مكروهات دوري گزيند. 3- در مرتبه سوم تمامي اوصاف رذيله را از خويش دور سازد و خود را به زيور اخلاق حسنه وملكات فاضله بيارايد. 4- در مرحله چهارم بايد از آنچه او را از خدا دور مي‏دارد - هر چند مباح باشد. دوري گزيند و سراپاي وجود خويش و همه اعمال خود را الهي كند. حتيخواب و خوراك و لباس خويش را براي خدا وطبق آنچه او مي‏پسندد انجام دهد. براي انجام اين امور اولين چيزي كه سالك نياز دارد تنبه و بيداري وتوجه و مراقبت دائمي نسبت به خود و افعال و احوال خويش و از همه مهمتر حضور قلب و توجه به معبود در نماز است. 5- حتما افكار خود را كنترل كنيد و حتي از فكر گناه و يا آمال و آرزوهايي كه انسان را از خدا دور مي كند پرهيز نماييد. 6- سنگ بزرگ نشانه نزدن است. لذا در برنامه ريزي خود براي خودسازي از كم شروع كنيد و اندك اندك برنامه را سنگين تر نماييد. توصيه مي‏شود كتاب‏هاي ذيل را مطالعه و از آنها استفاده كنيد: 1ـ معاد شهيد آيت الله دستغيب 2ـ چهل حديث امام خميني (ره) 3ـ آداب الصلاة امام خميني (ره) 4ـ نقطه‏هاي آغاز در اخلاق اسلامي مهدوي كني 5ـ هزار و يك نكته حسن‏زاده آملي پيامبر اكرم(ص) فرمود: من اَخلَص للّه اربعين صباحا جرت ينابيع الحكمة من قلبه الي لسانه . مقصود از اين سخن آن است كه اگر كسي در چهل روز تمام رفتار و فعاليت‏ها وانديشه‏هايش را براي رضاي خدا و در راستاي خشنودي او انجام دهد و نه تنها هيچ گناهي انجام ندهد، بلكه هيچ سخني و كاري بدون قصد قربت نداشته باشد، پاداشي كه خداوند به او عنايت مي‏كند آن است كه پرده‏ها و حجاب‏ها را از مقابل ديده و گوش او بر خواهد داشت تا حقايق عالم را بشنود و ببيند، و هنگامي كه حقايق عالم و حكمت‏هاي خلقت را شناخت، قلب او آيينه حكمت الهي مي‏شود و آن حكمت همچون آب زلال كوثر بر زبان او جاري شده و ديگران را از عطش معنوي نجات خواهد داد. پرده‏ها و حجاب‏ها همان گناهان و معصيت‏هايي است كه موجب زنگاربستن صفحه دل گشته و نيز تعلقات و عشق‏هاي دنيوي اعم از خورد و خواب و شهوت و مال و ثروت و شهرت است كه ذهن انسان را از توجه به خداوند باز مي‏دارد. به قول امام امت (ره) گاهي انسانِ مؤمن از اين حجاب‏ها عبور مي‏كند، اما پس از حجاب‏هاي ظلماني و اشتغال به عبادت و علوم الهيّه سرگرم همان اشتغالات شده و حجت نوريه مانع رسيدن او به حق مي‏شوند. در اين سؤال به سه نكته اشاره فرموده‏ايد: الف) براي پيدا كردن معلم اخلاق تشنگي و سوز لازم است. آب كم‏جو تشنگي آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست تو به هر حالي كه باشي مي طلب آب مي جو دائما اي خشك لب كان لب خشكت گواهي مي‏دهد كو به آخر بر سر منبع رسد اگر در منطقه‏اي كه هستيد كسي يافت مي‏شود در صدد جست‏وجو برآييد و اگر اين امكان نيست احيانا با مسافرت به شهري ديگر به محضرشان بشتابيد و اگر مقدور نشد از طريق مكاتبه اشاره كنيد. در ضمن اين كه مي‏توانيد از طريق همين نامه‏هاي دانشجويي در زمينه‏هايمختلف اخلاق سؤال طرح نموده و رهنمود بگيريد. ب ) شايسته است استاد اخلاق از ابعاد فراواني برخوردار باشد كه با اختصار به برخي از آنها اشاره مي‏شود: اول: نكات مربوط به شخص اوست نظير: 1- برخوردار از آراستگي ظاهر باشد؛ 2- خودساخته و مهذب باشد؛ 3- وقار و ادب در وجودش نمودار باشد؛ 4- زهد و ساده زيستي را رعايت نمايد؛ 5- بهره كافي از حكمت و معارف داشته باشد. دوم: نكات مربوط به محتواي سخن اوست نظير: 1- آموزنده و مفيد باشد؛ 2- در انتخاب و گزينش خوش‏ذوق باشد؛ 3- نظم و تناسب در كلام را رعايت كند؛ 4- عباراتش بليغ و رسا باشد؛ 5- تعبيراتش خوش آهنگ، نرم و دلنشين باشد؛ 6- استوار و توجيه‏پذير باشد؛ 7- در مجموع جذّاب و گيرا باشد؛ 8- و در نهايت در انسان انگيزش ايجاد كند. در صورتي كه دسترسي مستقيم به چنين استاداني نداريد، از آثار مكتوب بزرگان بهره‏مند شويد. آدمي، موجودي داراي عقل و فكر است و بدين‏وسيله بايستي راه حق را بشناسد و به آن ملتزم گردد. در اين مسير، گروهي از مردم صرفا مقلداند؛ يعني آن كه در عقايد خود چون و چندي ندارند و به راحتي مسلكي را بر مي‏گزينند؛ حال حق باشد يا باطل! گروهي ديگر اهلفكر و تحقيق‏اند. اين گروه نيز برخي با پي‏گيريِ راه دستيابي به حقيقت، به آن واصل مي‏گردند و گروهي نيز به دلايل مختلف، سرگردان و متحيّر در راه مي‏مانند؛ حال يا به منكري غير قابل هدايت تبديل مي‏شوند و يا آن كه دست‏وپايي زده و راهي براي خويش پيدامي‏كنند. مسلما ارزش اين گروه (اهل فكر)، با گروه اول برابر نيست. البته انحراف اينان نيز با آنان قابل مقايسه نيست. در مسير دست‏يابي به حقيقت و واقعيت، بايد چند نكته را مد نظر قرار داد: الف) ايمان و معرفت، متاع كم‏بهايي نيست كه بتوان آن را به هر قيمتي به دست آورد؛ بلكه متاعي است كه قيمت آن، تمام هستي و موجوديت آدمي است. بنابراين نبايد تصور كرد كه بدون زحمت، اين گوهر گران‏بها صيد مي‏گردد و به طور اتفاقي به دستمي‏آيد. امام هشتم(ع) فرمود: خيري در ميان مردم، كمتر از يقين توزيع نشده است{M، (بحارالانوار 7 ج 2، ص 51). امام صادق(ع) نيز فرمود: خداوند آسايش ودلخوشي را در يقين و رضا قرار داده است و غم و اندوه را در شك و غضب{M، (همان، ج 2، ص 57). حال چگونه بايد اين متاع را به چنگ آورد و از دغدغه‏ها رهايي يافت؟ مسلم است كه نياز به تلاش علمي و فكري منظم و روش‏مند دارد تا فرد بتواند براي خود جهاني معنادار بسازد و در آن به «حيات طيّبه» دسترسي پيدا كند. در اين مسير، رهزنان بسياراند و داعيه‏هافراوان. از نخستين روزهاي تاريخ بشر، اين دغدغه‏ها وجود داشته و دارد؛ ولي بايد ديد در اين وادي پر حيرت، كه به فرموده قرآن: همانند سرابي است در بيابان كه تشنه، آن را آب مي‏پندارد، ولي وقتي بهآن مي‏رسد چيزي نيست{M چه بايد كرد؟ در دنيايي كه هر روز ندايي از گوشه‏اي به گوش مي‏رسد و آدمي را به سوي خويش دعوت مي‏كند، چگونه بايد راه را از چاه شناخت؟ روشن است كه در اين عرصه هر چه تلاش صورت گيرد كم است و اين تلاش بهايي است كه هر كس بايستي براي كسب معرفتبپردازد. براي اين منظور، بايد گام به گام به تحكيم مباني عقيدتي پرداخت و آن را استحكام بخشيد تا دستگاه فكري و سازمان آن، از ارتعاشات در امان بماند و دچار آسيب و صدمه نگردد. اولين نقطه اين حركت، تفكر درباره «هستي جهان و هستي انسان» است. انسان كيست و جهان چيست؟ آيا حقيقت است يا خيال؟ اگر حقيقت است خالقي دارد يا نه؟ اگر دارد او چه صفات و خصوصياتي بايد داشته باشد؟ اگر آفريدگار جهان، خدايي عالم و حكيم است، چهفلسفه‏اي در كار او نهفته است؟ آيا جهان باطل و پوچ است يا هدف‏مند و با شعور؟ موقعيت انسان در اين عرصه چيست؟ گرايش‏هاي بشر چه مي‏باشد؟ گرايش عظيم بشر به سوي موجودي مقتدر (خدا) به چه جهت است؟ سلسله پيامبران - كه جملگي مدعي پيام‏آوري از خدا هستند- چه گفته‏اند؟ محتواي تعاليم آنان چيست؟ و... اين عرصه‏ها نيازمند تفكر، تعمق، مطالعه و نتيجه‏گيري است و مسلما راهي وجود دارد كه آدمي، از تحيّر و سرگرداني نجات يابد و انديشه او ثبت گردد؛ چنان كه قرآن فرموده است: خداوند مؤمنان را با گفتاري (عقيده) ثابت،در دنيا تثبيت خواهد كرد{M. برادر عزيز! هيچ راه روشني جز راه پيامبران وجود ندارد و همه مدعيان اين راه، طفلي بيش نيستند كه با يافتن چند لفظ، هم خود را به بيراهه مي‏افكنند و هم ديگران را به تباهي مي‏كشانند. جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چون نديدند حقيقت ره افسانه زدند توصيه ديگر ما مطالعه يك دوره كامل كتاب‏هاي شهيد مطهري است. هم‏چنين به مطالعه كتاب‏هاي علامه حسن‏زاده‏آملي (مانند «معرفت نفس» و «نامه‏ها و برنامه‏ها» و نيز كتاب‏هاي علامه جعفري مانند: «مولوي و جهان‏بيني‏ها»، «شرح نهج البلاغه» و «شرح مثنوي» و...)بپردازيد. خلاصه آن كه برقرار كردن ارتباط با بزرگان انديشه، از بهترين راه‏هاي كسب معرفت و سير در آن است. اولا: شك و ترديدهايي كه براي شما حاصل مي‏شود صرفا يك سري خلجانات ذهني است كه همراه با آن اعتقادات خود را حفظ مي‏كنيد. ثانيا: چنان نيست كه هميشه شك و ترديد مضر و گمراه كننده باشد بلكه گاه مي‏تواند پلي به سوي يقين و راه صعود به مراتب بالاتر باشد. البته اين در صورتي است كه انسان به سرعت از اين مرحله بگذرد و در آن توقف نكند. چه درنگ در آن زيانبار است. بنابراينهمواره بايد بكوشيد در شك‏ها و ترديدهاي خود نمانيد و يكي پس از ديگري از آنها خارج شويد. ثالثا: اموري كه بدانها اشاره كرديد به نظر مي‏رسد بيش از همه چيز يك حالت روحي باشد كه نوعا معلول تلقين است و با عزم قاطع مي‏توان بر آن فائق آمد. اموري كه براي درمان مسائل ذكر شده در نامه جناب عالي مي‏تواند مفيد باشد از اين قراراست: 1- بي اعتنايي به شك و ترديدها. 2ـ مطالعه دراسرار شگرف خلقت و زيبايي‏هاي نظام آفرينش. 3- مطالعه پيرامون الطاف و رحمت‏هاي الهي بر بندگان. 4- بخشي از اوقات خود را براي پرداختن به تفريحات سالم اختصاص دهيد و در حد امكان به كوهپيمايي بپردازيد و در اين دانشگاه بزرگ خلقت آثار توحيد و ربوبيت الهي را بالعيان لمس كنيد. 5ـ در صورت امكان با افراد صاحبدل و پارسا نشست و برخاست نماييد. 6- سعي كنيد در عبادات خود كيفيت و توجه و حال داشتن را جايگزين كميت كنيد. بايد در نظر داشت كه امكان وجود عوامل تشكيك‏زا در اركان اعتقادي و بنيان‏هاي معنوي زياد است ازاين‏رو بايد آن‏قدر خود را از نظر بينش و ايمان قوي كنيم كه تحت تأثير القائات و شبهات قرار نگيريم. بلكه با منطقي استوار با انديشه‏هاي نادرست به چالش و مقابلهبرخيزيم. در اين صورت هيچ گاه حق و باطل بر ما مشتبه نمي‏شود و اما اكنون توصيه مي‏شود: 1- با مطالعه كتب قوي؛ مانند نوشتجات استاد شهيد مطهري و... به استحكام و ژرف سازي آگاهي‏هاي ديني بپردازيد. 2- در زمينه روحيات ارزشمند معنوي طبق برنامه‏اي منظم به خودسازي بپردازيد. حتي‏الامكان سعي كنيد هر روز مقداري قرآن بخوانيد و انس با قرآن را فراموش نكنيد. ذكر و ياد خدا و توجه به راه‏هاي ارتباطي با خدا از جمله نماز شب، دعاهاي ايام هفته، دعاي كميل و... در اينزمينه بسيار مؤثر است. نخست بايد در صفات منفي و مثبت و خوب و بد خود، دقيق شود و هريك از آنها را بشناسد و به نشانه‏ها و آثار خصلت‏هاي خوب و يا بد خود پي ببرد. او در اين مسير بايد به خويشتن با ديده بي‏طرفي بنگرد چون اگر با خوش‏بيني به سراغ خودشناسي برود موفق نمي‏شود. زيرا محبت و عشق به خويشتن و حبّ ذات انسان را كور و كر مي‏سازد و مانع از ديدن حقايق مي‏گردد. در درجه دوم اگر در خود صفات خوبي همانند گرايش مذهبي، سخاوت، ايثار، نوع‏دوستي و يتيم نوازي يافت، آنها رإ؛ ّّ تقويت نمايد، به آنها عمق بخشد و قلمرو آنها را گسترش دهد و اگر تعدادي از صفات ناپسند همانند حسادت، خسيس بودن، سخن چين بودن، فحّاش و بد دهن بودن را در خود مشاهده كرد، آنها را ترك گويد و به معالجه و درمان آنها بپردازد. بهترين راه خودشناسي، شكستن سدّ غرور و كبر و نخوت است. افرادي كه خود را شخصي شايسته و لايق و بدون عيب و نقص مي‏دانند، در خودشناسي و خودسازي ره به جايي نمي‏برند و از چاه خودبيني نمي‏رهند ولي افرادي كه به خود سوءظن دارند، هر روز زواياي اخلاقي خود را مي‏كاوند تا نقطه ضعف خود را بيابند و آن را برطرف نمايند. چنين كساني گام نخست خودشناسي را برداشته‏اند و راه را هموار كرده‏اند و به هدايتشان بايد اميدوار شد. در اين رابطه يعني در شناختن خود، مطالعه كتاب‏هاي »انسان‏شناسي نظري« و »انسان‏شناسي عملي« از آقاي شهريار بهاري توصيه مي‏شود و نيز كتاب »انسان در قرآن«؛ مرتضي مطهري فراموش نشود. اما راه‏هاي خودسازي: در خودسازي بايد شاهراه‏هايي را پيمود تا به قله‏هاي رفيع سعادت صعود نمود. از جمله: 1- در شناخت خدا و صفات جلال و جمال او و اثبات يگانگي او بايد بيشتر مطالعه نمود. در آيات آفاقي و انفسي و شگفتي‏هاي جهان آفرينش و آسمان و زمين و شب و روز و ماه و خورشيد و رمز و راز اين عالم، بيش از پيش بايد انديشيد و تفكر كرد. با نظر به ارزش و اهميت توحيد، يعني خداشناسي است كه قرآن بيش از هر موضوع، آن را مطرح كرده و 1400 آيه به آن اختصاص داده است. اگر كسي در شناخت كامل و جامع خدا كوتاهي كند به يقين در مراحل بعدي خودسازي ناتوان خواهد بود. 2- حاضر و ناظر دانستن خداوند در همه‏جا و در همه كارها. انسان نبايد در هيچ شرايطي حتي در خلوت‏ترين مكان‏ها خود را تنها ببيند، چرا كه خداوند همواره همراه او و ناظر به كردار و گفتار او است. افزون بر آن، دو فرشته »رقيب« و »عتيد« پيوسته در كنار انسان‏اند و گفته‏ها، شنيده‏ها، خطورات ذهني و خاطره‏ها و حركات و سكنات و رفتار و گفتار او را لحظه به لحظه كنترل مي‏كنند. شخصي كه اين ويژگي در او پيدا شده باشد يعني خود را تحت كنترل خدا و فرشته‏ها بداند، كمتر گناه مي‏كند. چون خود را هيچ وقت غايب از ديد و منظر خدا و فرشته‏ها نمي‏داند. 3- باور قطعي و يقيني به جهان آخرت و ايمان به قبر و قيامت، حساب و كتاب و برزخ و دوزخ و پاداش و مجازات. وقتي كه انساني به يقين دريافت كه هيچ عملي از او هر چند به مقدار ذرّه بسيار كوچك، بدون محاسبه نخواهد ماند، چنين كسي در صدد انجام كار خلاف بر نمي‏آيد و از خودسازي لحظه‏اي غفلت نمي‏ورزد. در قرآن كريم بيش از 1200 آيه مربوط به معاد است. به عنوان مثال در آيه ذيل هشدار مي‏دهد كه تمام اعمال انسان در پيشگاه خدا ثبت شده و در روز قيامت مورد مشاهده او قرار مي‏گيرد. (فَمَن يعمل مثقال ذرّةٍ خَيراً يَره و مَن يَعمل مثقالَ ذَرَّةٍ شرّاً يَره) (زلزال) به همين جهت، عارفان نامدار و انسان‏هاي نمونه و حق مدار پيوسته به ياد مرگ و برزخ و عذاب و عقاب و بهشت و جهنم بودند. علامه طباطبايي(ره) مفسر بزرگ قرآن، با خط زيبايي اين جمله را نوشته و در گوشه كتابخانه‏اش، در منظر ديد خود نصب كرده بود كه: »ما ابد در پيش داريم«. او پيوسته آن جمله را مي‏ديد و به ياد مراحل عظيم و عقبه‏هاي سخت قيامت مي‏افتاد. 4- انجام تكاليف ديني و ارزش دادن به آنها؛ همانند نماز، روزه، حج، خمس و... 5- رعايت حقوق ديگران به ويژه پدر و مادر و استاد و برادران و خواهران ديني. 6- ترك گناه و تصميم بر انجام كارهاي مثبت و خداپسند. 7- به قدر ضرورت حرف زدن و به قدر ضرورت تغذيه نمودن. يعني صحبت‏هاي زياد و مازاد بر نياز و ضرورت و نيز تغذيه زياد به طور طبيعي مانع از خودسازي و تزكيه نفس مي‏شوند. 8- در راه خودسازي براي خود الگو و اسوه ثابت برگزيند و از تكروي بپرهيزد كه به گمراهي مي‏انجامد. به ويژه به فتاواي مرجع تقليد بها بدهد و فتواهاي آنان را توجيه و تحريف ننمايد. همچنين كتاب‏ها و دستورالعمل‏هاي عارفان بلند پايه شيعه را مورد مطالعه و توجه قرار دهد. كُتبي نظير رساله لقاءالله، ترجمه المراقبات و ترجمه اسرارالصلوة از آيت الله ميرزا جواد ملكي تبريزي و معراج السعادة، تأليف احمد نراقي و كيفر گناه اثر رسولي محلاتي را مطالعه كند. و اما درباره ديگر سازي كه در آخر سؤال آمده است، بايد گفت در واقع همان معيارهاي خودسازي را بايد به ديگران القا كرد و آنان را تحت نظر گرفت كه بر طبق توصيه‏هاي انجام شده عمل كنند وگرنه ممكن است گمراه شوند. با توسل به قرآن و اهل بیت ع و توکل به خدا و تامل و تفکر و تعقل پیش بروید تا موفق باشید......... ان شاء الله خوشبخت و سعادتمند شوید. از کمک به همنوعان خود مخصوصا مردم مظلوم سومالی و دعا برای حق خواهان عالم مخصوصا مردم بحرین غفلت نورزید. موفق ، موید و پیروز و سربلند باشید!



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.