ایمان

سلام. بنده 32 ساله ام و فوق لیسانس و مجرد و به نظر...

سلام. بنده 32 ساله ام و فوق لیسانس و مجرد و به نظر خودم و اکثر اطرفیانم، نه سخت گیرم، نه دل مرده، نه آنقدر مذهبی و خشکه مقدس و نه بدبین به شرایط جامعه. اتفاقا بسیار شاداب و سر حال و دلشادم اما بنده اصلا علاقه ای به ازدواج ندارم. نمی دانم چرا. هم شغل خوب دارم و هم تقریبا از بیشتر لحاظ شرایط نسبتا ایده الی . تا این سن 32 سالگی هم به دلیل تا حدی مذهبی بودنم، اهل رابطه نا مشروع نبوده ام حتی در حد یک دوستی ساده ی تلفنی با جنس مخالف. در محیط کار با خانمهای همکارم و ارباب رجوعان خانم هم بسیار معقول و منطقی برخورد میکنم. اما همانطور که عرض کردم اصلا علاقه ای به ازدواج ندارم. شاید بگویید که من دارم از چیزی فرار میکنم اما چنین چیزی نیست، حداقل به نظر خودم. علت این امر چه میتواند باشد؟ با تشکر
دوشنبه، 27 خرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ایمان

سلام. بنده 32 ساله ام و فوق لیسانس و مجرد و به نظر...

ایمان ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 32 ساله )

سلام.
بنده 32 ساله ام و فوق لیسانس و مجرد و به نظر خودم و اکثر اطرفیانم، نه سخت گیرم، نه دل مرده، نه آنقدر مذهبی و خشکه مقدس و نه بدبین به شرایط جامعه. اتفاقا بسیار شاداب و سر حال و دلشادم اما بنده اصلا علاقه ای به ازدواج ندارم. نمی دانم چرا. هم شغل خوب دارم و هم تقریبا از بیشتر لحاظ شرایط نسبتا ایده الی . تا این سن 32 سالگی هم به دلیل تا حدی مذهبی بودنم، اهل رابطه نا مشروع نبوده ام حتی در حد یک دوستی ساده ی تلفنی با جنس مخالف. در محیط کار با خانمهای همکارم و ارباب رجوعان خانم هم بسیار معقول و منطقی برخورد میکنم. اما همانطور که عرض کردم اصلا علاقه ای به ازدواج ندارم. شاید بگویید که من دارم از چیزی فرار میکنم اما چنین چیزی نیست، حداقل به نظر خودم. علت این امر چه میتواند باشد؟ با تشکر


مشاور: سیدحبیب الله احمدی

باسلام مجرد بودن اختیاری در این سنین، اگرچه حالتی نادر است، اما لزوماً حالتی غیرعادی یا ناسالم نیست. مطالعات علمی روانشناسی نشان داده است که چنین حالتی می تواند برای بعضی از افراد، پیش بیاید. اتفاقاً‌ این پژوهش ها نشان می دهند که سلامت روان افرادی که به اختیار خود و نه به خاطر ناتوانی در ازدواج، مجرد هستند، کمتر از سلامت روان افراد متأهل نیست. اما افرادی که نیاز به ازدواج (از جنبه های مختلف مانند جنسی یا عاطفی) در خود احساس می کنند اما به دلیل ناتوانی در تحقق شرایط لازم ازدواج،‌ مجبور هستند که مجرد بمانند، ممکن است سلامت روان آن ها تاحدی آسیب ببیند. در مورد شما هم تا هنگامی که خودتان احساس نیاز برای ازدواج نمی کنید، به شرطی که مطمئن باشید که عدم ارضای میل جنسی، شما را به مسیرهای انحرافی نمی کشاند، مسئله ی نگران کننده ای مطرح نیست. در دین اسلام هم ازدواج، امری مستحب است و نه واجب. البته اگر ازدواج نکردن منجر به گناه کردن شود، آنگاه این مستحب، واجب خواهد بود. به هرحال، من یک روانشناس بالینی هستم و کارشناس مذهبی نیستم. این نکته ی آخر را هم براساس اطلاعات عمومی خودم از مسائل مذهبی، بیان کردم. اما براساس علم روانشناسی، تبیین مسئله ی شما همان است که در ابتدا مطرح کردم.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.