: باسلام. در نظر گرفتن همتایی طبقاتی و فرهنگی یکی از مواردی است که قبل از ازدواج توجه بر آن بسیار مهم و اساسی است . پس خوب بود قبل از ازدواج به این موارد بیشتر توجه می کردید، ولی در حال حاضر شما ازدواج کرده اید و صاحب فرزند هستید الآن چه کار باید بکنید. با وجودیکه شما اعتقاد دارید خانوادهی همسرتان برایتان دردسر ایجاد کرده است ، باید بگویم خانواده ی او مشکل ساز نیست همسرتان است که شما را با این مسائل مواجه کرده است. چنانچه او از اول موضع خود را در قبال پدر و مادرش مشخص می کرد و حدود و ثغور روابط خود را با آنان تعریف می کرد و حدی برایان قائل بود دیگر اهمیتی نداشت که آنان چه قدر تلاش می کردند در رابطه تان دخالت کنند و یا خانواده ی خودتان را مورد تحقیر و توهین قرار دهند. چرا که حد و حدودشان مشخص بود و نمی توانستند از آن جلوتر بروند. او. می بایست شما را نفر اول زندگی خود قرار می داد و ازدواجش اولی اولویت زندگی او به شمار می آمد بعد رابطه اش با بقیه. پس الآن چه کار می توانید بکنید ؟ چیزی که کاملا مشخص است این است که سرزنش کردن ، گریه و نصیحت کردن ایشان کار به جایی نبرده است پس هر چه شما بیشتر اوقات تلخی کنید و حساسیت نشان دهید احتمالا او بیشتر جانب خانواده اش را خواهد گرفت و در نهایت همان خصوصیاتی که خانواده اش به شما نسبت می دهند را ناخودآگاته تایید می کنید . پس یکی از بهترین گزینه هایی که هم اکنون می توانید انجام دهید خانواده ی همسرتان را با همین ویژگی ها بپذیرید و قبول کنید آنها قابل تغییر نیستند و ارزشمندی و اعتماد به نفس خود را وابسته به تایید آنها ندانید شاید هیچ وقت آنها شما را تاییید نکنند ولی این دلیل بر این نیست که مشکل از شماست بلکه به این موضوع بر می گردد که آنها از لحاظ شخصیتی آنقدر غنی نیستند که تفاوت شهری یا اقتصادی را دلیل بر برتری می دانند،ْ نارضایتی خود را به همسرتان نشان دهید و به او بگویید فقط به خاطر اینکه او را دوست دارید حاضر به تحمل این شرایط هستید، ولی از سرزنش کردن و بد و بیراه گفتن به خانواده اش خودداری کنید و محیط شادتری را نسبت به قبل در خانه فراهم کنید. به تدریج متوجه خواهید شد که به مراتب بیشتر از قبل از شما حمایت خواهد کرد. اما باید بدانید خود شما قادر نخواهید بود تغییرات زیادی ایجاد کنید بهتر است فرد قابل اعتماد و کسی که بر همسرتان تسلط دارد را انتخاب و بدون اینکه متوجه شود شما با او در ارتباط هستید از او بخواهید راه و رسم زندگی و مقابله با خانواده اش را به او آموزش دهد و تنها زمانی که همسرتان قادر باشد جملاتی مانند جملات زیر را به خانواده اش اعلام کند مشکلات شما کمتر خواهد شد. به خانواده اش بگوید: من همسرم را انتخاب کرده ام و می خواهم تا آخر عمر با او زندگی کنم و از شما توقع دارم که با نهایت احترام، ادب و مهربانی با او رفتار کنید. ما زن و شوهر هستیم و چنانچه او را سرزنش کنید یا ناراحتش کنید مرا سرزنش و ناراحت کرده اید. وقتی او را می بینید و نمی توانید با او محترمانه رفتار کنید، پس امیدوار نباشید که ما را ببینید. اگر می خواهید ما را با هم ببینیدپس سعی کنید محترمانه و مودبانه رفتار کنید و .... چنانچه سعی خودتان را کردید و آن فرد هم با همسرتان چنین صحبت هایی کرد و دیدید که او مرتب از اینکه با خانواده اش صحبت کند و خواسته ها و نیازهایش را نزد آنان مطرح کند امتناع می ورزد، می توانید به او پیشنهاد دهید نزد مشاور خانواده بروید و به عنوان شخص سوم از او برای حل مسائل و مشکلاتتان کمک بگیرید.