h
سلام ممنون میشم اگه یک راه حلی پیش پام بذارید.29 سال...
سلام ممنون میشم اگه یک راه حلی پیش پام بذارید.29 سال دارم. 8 ساله ازدواج کردم و همسرم36 ساله است وپسر 2.5 ساله داریم.
هردودانشجوی ارشد ازادیم وهمسرم کارمنده و من خانه دار. تقریبا از زندگیم راضیم. و همسرمهربانی دارم که در شرایط سخت پشتم رو خالی نکرده. مشکل عمده من سر مسائل مالیه. از اول زندگیمون همینطور بوده وهست. وقتی ماموریت میره ، وسایل دکوری نسبتا گرون قیمت میخره برای خونه، گاهی هم برای من لباس میخره که اکثرا ضروری نیستن و من دوست ندارم ولی هیچ وقت تو ذوقش نزدم و ازش تشکر کردم. ولی هیچ وقت به خودم پول نمی ده نه وقتی مسافرت میره نه وقتی من مسافرت میرم. هیچ وقت پول تو خونه نمیذاره هروقت هم که تو جیبهاش رو میگردم فقط کارت هاشه و پول نقد نداره.
بارها بهش گفتم اول ماه که حقوق میگیری یک مبلغی بذار تو خونه، گاهی لازم میشه ولی هیچ وقت اینکار رو نکرد.بخدا بارها از مادر و پدر همسرم(که در واحد طبقه پایین ما زندگی میکنن) کرایه تاکسی قرض گرفتم. خرجهای جاری زندگیمون از سیب زمینی و پیازگرفته تا نان و... رو پدر و مادرش برامون میگیرن. شهریه دانشگاهم رو از ارثیه ام میدم و فقط خرج رفت و امدم رو ایشون میده که کارت یارانه رو بهم داده. که به زور بس میشه. تقریبا بجز کرایه ماشین هیچ چیز دیگه ای نمیخرم. همیشه نان و پنیر با خودم میبرم. و یک ونیم روزی که بیرون از خونه ام رو با همون سر میکنم. اوایل زندگیمون وقتی لیست خرید رو حاضر میکردم وباهم میرفتیم فروشگاه، قبلش کلی غر میزد که پول نداریما! فقط اجناس ضروری رو بردار!. بعد وقتی می رسیدیم من که دیگه دلم شکسته بود، فقط موارد خیلی ضروری رو برمیداشتم ولی خودش هر چی دلش میخواست برمیداشت طوری که خیلی بیشتراز انچه که من براورد کرده بودم،خرج میشد و اجناس مورد نیاز هم مونده بود و وقتی هم خونه میرسیدیم دوباره سرم غر میزد که خیلی خرج کردیم. و انقدر اینکارو کرد که من دیگه باهاش خرید نمیرم وفقط لیست رو تهیه میکنم وبهش میدم.
ماهی یک و پانصد حقوق میگیره قسطهای ماهم که از 600-700 رد نمیشه.کرایه خونه هم نمی دیم. به منم پول نمیده بعد میبینی رفته خرج ماشینش کرده فلان تومن .
نه گوشت قرمزی،نه مرغی،نه میوه ای، نه لباسی...
دیروز به من میگه ما هیچ وقت پولدار نمیشیم چون بلد نیستیم پول جمع کنیم .ماخیلی ولخرجیم!!!
بخدا قسم پولی از این مرد دست من نمییاد که من بخوام ولخرجی کنم.بماند که اگر دستم بیاد انقدر کمبود دارم که نمیدونم کدوم رو جبران کنم.تقریبا همه لباسهای پسرم،لباسهای دست دوم بچه های فامیله.
در مقابل همسرم هدایای زیادی به دیگران میده که هر ماه چند بار تو خونه مهمونی میده و دوستان و اقوام رو دعوت میکنه.
خسته شدم ! نمیدونم چرا بهم پول نمیده؟ حتی اوایل زندگی هم هرچی میخواستم بخرم باید باهم میرفتیم .وقتی باهم باشیم ممکنه اجناس گرونتری هم برداره برام که کیفیت بالاتری هم داشته باشن. ولی منم میخواستم مثل خانمهای دیگه استقلال می داشتم.
با تشکر
مشاور: خانم سعیده صفری
باسلام. خواهر عزیزم درک میکنم که در مضیقه بودن از نظر امکانات رفاهی و عدم تامین نیازهای خود و فرزندتان شما را در شرایط سختی قرار داده است. بهتر بود اشاره کرده بودید که برای این مسئله تا به حال چه کارهایی انجام داده اید و واکنش و دلایل همسرتان چیست؟ به هیچ وجه رفتار همسرتان را تایید نمی کنم اما این را در نظر داشته باشید که شما تنها رفتار خود را می توانید کنترل کنید و تنها کسی که در این دنیا نسبت به او کنترل کامل دارید، خودتان هستید. هرانسانی تمایل دارد که دیگران مخصوصاً نزديكانش مطابق میل او یا حداقل مطابق منطق و عرف و انصاف، رفتار کنند ولی این تمایل به این معنی نیست که ما می توانیم عملاً انتظار داشته باشیم که دیگران همیشه به همین گونه رفتار کنند. مخصوصاً وقتی که این انتظار را خیلی قوی و مطلق گرایانه در ذهنمان پرورش می دهیم، حاصل آن چیزی نخواهد بود جز یک عصبانیت دائمی و نفرت پایداری که تمام وجودمان را اسیر خواهد کرد. به همین خاطر فکر نمی کنید در مدت زندگی مشترکتان رفتار خود شما و خانواده اش نیز در دامن زدن به این موضوع بی تاثیر نبوده و رفتار همسرتان را تقویت کرده است؟ واقعا بدون بررسی ویژگی های شخصیتی همسرتان نمی توانم راهکار قاطعی ارائه دهم اما چیزی که مشخص است این است که این چرخه معیوب را قطع کنید. به این معنی که اجازه دهید تنها خود همسرتان مخارج زندگی را بپردازند مثلا وقتی خانواده همسرتان این مسئولیت را به دوش گرفته اند یا شما از نیازهای ضروری خودتان مانند غذا و لباس کوتاه می آیید این رفتار را در او بیشتر تقویت می کنید. پس موضوع را با خانواده اش و تصمیمی که گرفته اید در جریان بگذارید و بگویید از این به بعد نمی خواهید کمک آنها را قبول کنید و از همسرتان بخواهید این کار را انجام دهد. اگر در اوایل باز هم از این کار امتناع کردند و حتی در سختی قرار گرفتید قاطعیت خود را حفظ کنید. و کار دومی که لازم است انجام دهید این است که از یک فرد قابل اعتماد که نفوذ خوبی روی همسرتان دارد بخواهید با همسرتان صحبت کند، او را متوجه اشتباهش کند و احساس بد شما را نسب به این موضوع به ایشان منتقل کند البته بدون اینکه فاش کند شما از او خواسته اید این کار را انجام دهد. اما بازهم توصیه می کنم اگر برایتان امکان پذیر است به یک روانشناس بالینی مراجعه کنید تا به صورت حضوری همسرتان را بررسی کنند زیرا اگر همین خصوصیت به همراه چند شاخص کلیدی دیگر در همسرتان وجود داشته باشد ، می توان ویژگی هایی از اختلال شخصیت وسواسی را به ایشان نسبت داد، در این صورت تعدیل رفتارها تنها با نظارت یک متخصص بالینی امکان پذیر است.