ناشناس

سلام، من با دختر عموم یکساله که نامزدیم؛ از شروع نامزدیم...

سلام، من با دختر عموم یکساله که نامزدیم؛ از شروع نامزدیم متوجه شدم همسرم مزاحم تلفنی داره، ازش که پرسیدم گفت که منم نمیدونم کیه و اصلا هم جواب نمیدم ، ناراحتم بود که با این اوضاع من بهش بدبین نشم ، منم باشناخت خانوادگی ای که داشتم بهش اطمینان دادم من بهش اعتماد کامل دارم و اینا کار یه مشت آدم مریض و سیم کارت رو عوض کن موضوع حل میشه، که همینطورم شد، روابطمون خوب و عاشقانه بود تا اینکه یه روز بعد از یکسال که از نامزدیمون گذشته و نزدیک مراسم عروسیمونه گریه کنان بهم گفت توی این مدت عذاب وجدان داشته و خیلی ناراحته، چونکه قبل از نامزیمون، با یه نفر حدود یکماه از طریق اس ام اس خیلی محترمانه پیام میداده، ولی ن همدیگرو دیدن نه اسما میشناختن چون ما تو یک شهر کوچیکیم، حالا با این اوضاع من چیکا بکنم، من تصور پاکی ازش داشتم، اما حالا نمیدونم چرا غیرتم و تفکزم جلوی احساسم رو بهش میگره، همش تو ذهنمه میاد این موضوع و نمی تونم بهش بگم دویش دارم، لطفا منو راهنمایی کنید چی درسته و چیکار کنم، با تشکر
يکشنبه، 30 شهريور 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

سلام، من با دختر عموم یکساله که نامزدیم؛ از شروع نامزدیم...

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 29 ساله )

سلام، من با دختر عموم یکساله که نامزدیم؛ از شروع نامزدیم متوجه شدم همسرم مزاحم تلفنی داره، ازش که پرسیدم گفت که منم نمیدونم کیه و اصلا هم جواب نمیدم ، ناراحتم بود که با این اوضاع من بهش بدبین نشم ، منم باشناخت خانوادگی ای که داشتم بهش اطمینان دادم من بهش اعتماد کامل دارم و اینا کار یه مشت آدم مریض و سیم کارت رو عوض کن موضوع حل میشه، که همینطورم شد، روابطمون خوب و عاشقانه بود تا اینکه یه روز بعد از یکسال که از نامزدیمون گذشته و نزدیک مراسم عروسیمونه گریه کنان بهم گفت توی این مدت عذاب وجدان داشته و خیلی ناراحته، چونکه قبل از نامزیمون، با یه نفر حدود یکماه از طریق اس ام اس خیلی محترمانه پیام میداده، ولی ن همدیگرو دیدن نه اسما میشناختن چون ما تو یک شهر کوچیکیم، حالا با این اوضاع من چیکا بکنم، من تصور پاکی ازش داشتم، اما حالا نمیدونم چرا غیرتم و تفکزم جلوی احساسم رو بهش میگره، همش تو ذهنمه میاد این موضوع و نمی تونم بهش بگم دویش دارم، لطفا منو راهنمایی کنید چی درسته و چیکار کنم، با تشکر


مشاور: خانم مریم مردانی

با سلام دوست گرامی، آگاه شدن شما از گذشته این خانم جز خدشه دار کردن اعتماد شما نسبت به ایشان هیچ مزیت دیگری نداشته است. درست است که ایشان در گذشته مرتکب اشتباه شده، اما از آن پس پشیمان شده و رابطه او با ان اقا با حفظ حریمها بوده است.درست است که برقراری چنین رابطه ای از ریشه و بنیاد اشتباه بوده اما باتوجه به اینکه از ابتدای ازدواج شما خطایی از سوی ایشان صورت نگرفته است از اینرو بهتر است از این پس نیز همچون گذشته بنای رابطه خود را بر اعتماد بگذارید چرا که حفظ رابطه کنونی شما ازهر چیز مهمتر است. درست است که در این شرایط نمی توان اشتباه ایشان را به هیچ شکلی توجیه کرد اما بها دادن به گذشته منجر به تخریب لحظه حال و آینده شده و پیامد خوبی نخواهد داشت. پس پیشنهاد میکنم که تا حد امکان به گذشته ایشان چه در فکر و چه در گفتار اهمیتی ندهید. از کنکاش، پرس و جو و سوال درباره آن خودداری کنید و از همسرتان نیز بخواهید که دیگر درمورد گذشته صحبتی نکند و حرفی از گذشته به میان نیاورد. به صداقت ایشان در این رابطه بها دهید و به او اطمینان دهید که ظرفیت شنیدن هرچیزی را دارید. البته نه درمورد آن رابطه بلکه درمورد هر اتفاق یا رویدادی که به زندگی شما و همسرتان مربوط است. این اعتماد به همراه صداقت همسرتان می تواند در آینده پیامدهای مثبت بسیاری را به همراه داشته باشد. دوست عزیز به خود فرصت پذیرش آنچه را که پیش آمده بدهید و در این مدت تلاش کنید که برخورد خود را نسبت به ایشان دوباره به روزهای اول آشناییتان برگردانید. با ایشان از اعتماد سخن بگویید و در اینباره با او هر آنچه لازم است بیان کنید. اجازه ندهید. یک اشتباه در گذشته، با برخورد ناصحیحی از جانب شما تداوم یابد و زندگی خوش اکنون شما به خاطر گذشته تلخ شود.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.