پرسش :
مگر حضرت زهرا بر اثر ضربهي عمر يا قنفذ محسن را سقط نكرد و خود شهید نشد پس چطور در كتابها نوشته شده كه حضرت علي با حسنين و حضرت زهرا شبانه به در خانه مهاجرين و انصار مي رفتند و ياري مي خواستند؟
پاسخ :
مسئله ياري خواستن امام علي (ع) از انصار و مهاجرين ربطي به آتش زدن در خانه حضرت زهرا و مضروب شدن او توسط عمر ندارد بلكه اين کار قبل از شهادت فاطمه زهرا(س) واقع شده است که مربوط به مسئله امامت و بيعت از مردم مي شود نه مربوط به انتقام گیری حضرت از کسانی که حضرت زهرا را مضروب ساخته و به شهادت رساندند. داستان از این قرار است كه اميرمؤمنان علي ـ عليه السلام ـ پس از رحلت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ، وقتي مشغول تجهيز پيکر پاک رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ شد عده اي در سقيفه بني ساعده اجتماع کردند، و طي کودتايي، حق الهي خلافت آن حضرت را تصاحب کردند، آن حضرت براي استرداد حقوق خويش که از جمله آن ها استرداد خلافت، استرداد فدک (حق فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ) بود اقداماتي انجام داد، امّا چون در کودتاهايي که در جهان انجام مي گيرد معمولا هيچ حقي براي فردي که کودتا عليه او انجام گرفته باقي نمي گذارند، اميرمؤمنان علي ـ عليه السلام ـ براي گرفتن و استرداد خلافت، بر اساس وظيفه الهي، از مردم استمداد کرد تا درباره استرداد حقش با او ياري کنند. از سلمان صحابي گرامي پيامبر اسلام نقل شده كه « فلما کان الليل حمل علي فاطمه علي حمار و اخذ بيد ابنيه الحسن و الحسين...؛ علي شب ها فاطمه را بر درازگوشي سوار ميکرد و دست دو فرزند خود حسن و حسين را مي گرفت و به در خانه اهل بدر از مهاجرين و انصار مي رفت و حق خود را به آنان بازگو کرده و براي ياري در مقابل کودتا گران از آنان استمداد مي کرد، حضرت توانست قول ياري از 44 نفر آنان را بگيرند، آنان وعده ياري و بيعت وفاداري بستند. با آنان قرار گذاشت، اول صبح سر تراشيده در محلي حاضر شوند، اما صبح هيچ يک از آنان به عهد خود وفا نکردند مگر چهار نفر، که سلمان، ابوذر و مقداد و زبير بودند که در قرارگاه حاضر شدند. سند اين گفته که راوي آن سلمان فارسي است کتاب احتجاج طبرسي مي باشد.[1]
پی نوشتها:
[1]. احمد بن علي طبرسي، الاحتجاج علي اهل اللجاج، قرن 6، چاپ مشهد، مرتضي 1403ق، ج1، ص81 و مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، چاپ سوم، بيروت، دارالوفاء، 1403ق، ج28، ص264 و ابوالحسن مرندي، مجمع النورين، ص95 و مهدي عبدالزهرا، الهجوم علي بيت فاطمه، چاپ اول، 1421ق.
منبع: اندیشه قم
مسئله ياري خواستن امام علي (ع) از انصار و مهاجرين ربطي به آتش زدن در خانه حضرت زهرا و مضروب شدن او توسط عمر ندارد بلكه اين کار قبل از شهادت فاطمه زهرا(س) واقع شده است که مربوط به مسئله امامت و بيعت از مردم مي شود نه مربوط به انتقام گیری حضرت از کسانی که حضرت زهرا را مضروب ساخته و به شهادت رساندند. داستان از این قرار است كه اميرمؤمنان علي ـ عليه السلام ـ پس از رحلت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ، وقتي مشغول تجهيز پيکر پاک رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ شد عده اي در سقيفه بني ساعده اجتماع کردند، و طي کودتايي، حق الهي خلافت آن حضرت را تصاحب کردند، آن حضرت براي استرداد حقوق خويش که از جمله آن ها استرداد خلافت، استرداد فدک (حق فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ) بود اقداماتي انجام داد، امّا چون در کودتاهايي که در جهان انجام مي گيرد معمولا هيچ حقي براي فردي که کودتا عليه او انجام گرفته باقي نمي گذارند، اميرمؤمنان علي ـ عليه السلام ـ براي گرفتن و استرداد خلافت، بر اساس وظيفه الهي، از مردم استمداد کرد تا درباره استرداد حقش با او ياري کنند. از سلمان صحابي گرامي پيامبر اسلام نقل شده كه « فلما کان الليل حمل علي فاطمه علي حمار و اخذ بيد ابنيه الحسن و الحسين...؛ علي شب ها فاطمه را بر درازگوشي سوار ميکرد و دست دو فرزند خود حسن و حسين را مي گرفت و به در خانه اهل بدر از مهاجرين و انصار مي رفت و حق خود را به آنان بازگو کرده و براي ياري در مقابل کودتا گران از آنان استمداد مي کرد، حضرت توانست قول ياري از 44 نفر آنان را بگيرند، آنان وعده ياري و بيعت وفاداري بستند. با آنان قرار گذاشت، اول صبح سر تراشيده در محلي حاضر شوند، اما صبح هيچ يک از آنان به عهد خود وفا نکردند مگر چهار نفر، که سلمان، ابوذر و مقداد و زبير بودند که در قرارگاه حاضر شدند. سند اين گفته که راوي آن سلمان فارسي است کتاب احتجاج طبرسي مي باشد.[1]
پی نوشتها:
[1]. احمد بن علي طبرسي، الاحتجاج علي اهل اللجاج، قرن 6، چاپ مشهد، مرتضي 1403ق، ج1، ص81 و مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، چاپ سوم، بيروت، دارالوفاء، 1403ق، ج28، ص264 و ابوالحسن مرندي، مجمع النورين، ص95 و مهدي عبدالزهرا، الهجوم علي بيت فاطمه، چاپ اول، 1421ق.
منبع: اندیشه قم