پرسش :
چرا امام حسين ـ عليه السلام ـ در همان ابتداي جنگ خودش به ميدان مبارزه نرفت؟ با توجه به اينكه آنها از امام حسين ـ عليه السلام ـ مي ترسيدند، احتمال داشت كه در همان ابتدا، مشكلات بسياري كه براي اصحاب پيش آمد، براي آنها پيش نمي آمد ؟
پاسخ :
قبل از پاسخ گويي چند نکته قابل ذکر است:
1- بايد توجه داشت، از آنجا كه امام حسين ـ عليه السلام ـ نه براي جنگيدن، كه براي صلح و دوستي و به درخواست مردم كوفه لبيك گفته و به سوي آنان شتافته است. ميدان جنگ را سپاه دشمن با افتخار كامل پديد آورد و تنها امام حسين ـ عليه السلام ـ و ياران باوفايش به دفاع پرداختند.
2-: امام حسين ـ عليه السلام ـ نيز از نظر خلقت همچون ساير افراد بشر است بنابراين، اين سخن كه اگر خود به ميدان مي رفت همه را مي كشت سخن غلطي است خصوصا با توجه به این که دشمن از هر حیله و ابزاری استفاده می کرد.
3- يكي از خصوصيات بارز رفتاري امام حسين ـ عليه السلام ـ مساله كرامت و عزّت نفس ايشان است. به طوري كه بعضي از نابخردان، اين وقار و ابهت امام ـ عليه السلام ـ را حمل بر تكبر آن حضرت مي نمودند چنان كه مردي به ايشان گفت: «ان فيك كبراً»[1] تو متكبري!!. امام فرمود: «كل الكبر لله واحده و لا يكون في غيره. فلله العزة و لرسوله و للمومنين»[2] تنها و تنها كبر و كبريايي مخصوص ذات اقدس الهي است و نه غير از او. و لكن اين عزت است كه مخصوص خدا و رسول و مؤمنين مي باشد. در نقلي آمده است كه ابوحازم اعرج مي گويد: امام حسن ـ عليه السلام ـ به ابي عبدالله ـ عليه السلام ـ احترام و تعظيم مي نمود. وقتي ابن عباس علت را جويا مي شود امام حسن ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: از حسين ـ عليه السلام ـ هيبت مي برم همانند هيبت اميرالمومنين ـ عليه السلام ـ .[3] بنابراين عزت نفس با كبر و تكبر متفاوت و وقار و ابهت و هيبت در وجود كسي با ترسيدن و وحشت از او نيز متفاوت مي باشد. به عبارت ديگر لازمة هيبت و وقار، ترس و فرار نمي باشد.
4- رفتار و گفتار امام معصوم ـ عليه السلام ـ در تمامي لحظات و ساعات و ايام و ليالي و نيز در صلح و جنگ (دفاع) و... معصومانه و بدون هيچ احتمال اشتباه و ضعف و گناهي، مي باشد. از اين رو پيوسته بايد سيرة ايشان را در دايرة عصمت آنها تحليل و توجيه نمود.
امام حسين ـ عليه السلام ـ به عنوان فرمانده سپاه خود مي بايد برنامه عملياتي را از ابتدا تا انتهاي عمليات هدايت و رهبري كند. اگر چه بين مديريت و رهبري و فرماندهي يك سپاه با جنگيدن او به همراه سپاه مي تواند تنافي وجود نداشته باشد و لكن تقسيم كار و انجام وظيفه محوّل به دوش هر كس، حركت را سريع و دقيق نموده و با معيارهاي عقلاني مديريتي نيز سازگار مي باشد. عاشورا، اگر عاشورا شد، و پيام آزادي و مظلوميت و دهها پيام ديگر را به ارمغان آورد. به خاطر مديريت و رهبري امام حسين ـ عليه السلام ـ از ابتداء تا انتهاء مي باشد. اينكه صبح روز عاشورا به چه كسي اذن بدهد، چه كسي را اول بفرستد، چه كسي آب آور باشد، بالاي سر جنازه ها حاضر شود و... . همه از برنامه ريزي درست و از حكمت و تدبیر فرماندة سپاه حق در روز عاشورا حكايت مي كند وانگهي وجود امام در قوّت نيروي جسمي و روحي اصحاب بسيار مؤثر بوده و با ديدن روحيه بالا و والاي امام حسين ـ عليه السلام ـ شادابي و غيرت و تقوا و جوانمردي و حماسه و صبر و... به اصحاب منتقل مي شده است.
شواهد نشان مي دهد، از آنجا كه عاشورا صحنة جنگ براي سپاه دشمن و صحنة دفاع براي سپاه امام حسين ـ عليه السلام ـ مي باشد مهمترين گزينة دفاع در آن روز دفاع از حريم و حرم زنان و كودكان در خيمه گاه بوده است. امام با توجّه به هيبت و عظمتي كه در دل دوست و دشمن داشت، تمام نيروي خود را به مهمترين كار در عاشورا كه حفظ خيمه گاه زنان و كودكان بوده است اختصاص داد. وجود امام ـ عليه السلام ـ هيچگاه به دشمن اجازه تعرّض به خيمه ها را نداد. اگر امام ـ عليه السلام ـ در ابتداي روز عاشورا به شهادت مي رسيد چه بسا اوضاع سپاه و اصحاب و خيمه گاه زنان دگرگون و مصائب و مشكلات افزون مي شد. زيرا تنها وزنة سپاه امام ـ عليه السلام ـ ، خودِ امام ـ عليه السلام ـ و تنها خواستة سپاه يزيد، نيز امام حسين ـ عليه السلام ـ بوده است. چنانكه امام حسين ـ عليه السلام ـ فرمود: «انهم لا يريدون غيري»[4] اين قوم غير از من با كس ديگري كاري ندارند.
از طرفي وفاداري اصحاب و بني هاشم در دفاع از امام خود و جانفشاني و پيش مرگي ايشان، فرصت هر گونه پيشگامي را از امام حسين ـ عليه السلام ـ مي ربود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1- حماسه حسيني، شهيد مطهري.
2- درکربلا چه گذشت،شیخ عباس قمی
پی نوشتها:
[1] . بحارالانوار. محمد باقر مجلسي، ج 44، ص 198، موسسه الوفاء، بيروت، 1404 هـ .
[2] . همان.
[3] . حسين نفس مطمئنّه، محمد علي عالمي، ص 32. انتشارات اميري، نشر هاد، 1372 ش.
[4] . اللهوف، سيد بن طاووس، ص 90، انتشارات جهان، تهران، 1348 ش.
منبع: اندیشه قم
قبل از پاسخ گويي چند نکته قابل ذکر است:
1- بايد توجه داشت، از آنجا كه امام حسين ـ عليه السلام ـ نه براي جنگيدن، كه براي صلح و دوستي و به درخواست مردم كوفه لبيك گفته و به سوي آنان شتافته است. ميدان جنگ را سپاه دشمن با افتخار كامل پديد آورد و تنها امام حسين ـ عليه السلام ـ و ياران باوفايش به دفاع پرداختند.
2-: امام حسين ـ عليه السلام ـ نيز از نظر خلقت همچون ساير افراد بشر است بنابراين، اين سخن كه اگر خود به ميدان مي رفت همه را مي كشت سخن غلطي است خصوصا با توجه به این که دشمن از هر حیله و ابزاری استفاده می کرد.
3- يكي از خصوصيات بارز رفتاري امام حسين ـ عليه السلام ـ مساله كرامت و عزّت نفس ايشان است. به طوري كه بعضي از نابخردان، اين وقار و ابهت امام ـ عليه السلام ـ را حمل بر تكبر آن حضرت مي نمودند چنان كه مردي به ايشان گفت: «ان فيك كبراً»[1] تو متكبري!!. امام فرمود: «كل الكبر لله واحده و لا يكون في غيره. فلله العزة و لرسوله و للمومنين»[2] تنها و تنها كبر و كبريايي مخصوص ذات اقدس الهي است و نه غير از او. و لكن اين عزت است كه مخصوص خدا و رسول و مؤمنين مي باشد. در نقلي آمده است كه ابوحازم اعرج مي گويد: امام حسن ـ عليه السلام ـ به ابي عبدالله ـ عليه السلام ـ احترام و تعظيم مي نمود. وقتي ابن عباس علت را جويا مي شود امام حسن ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: از حسين ـ عليه السلام ـ هيبت مي برم همانند هيبت اميرالمومنين ـ عليه السلام ـ .[3] بنابراين عزت نفس با كبر و تكبر متفاوت و وقار و ابهت و هيبت در وجود كسي با ترسيدن و وحشت از او نيز متفاوت مي باشد. به عبارت ديگر لازمة هيبت و وقار، ترس و فرار نمي باشد.
4- رفتار و گفتار امام معصوم ـ عليه السلام ـ در تمامي لحظات و ساعات و ايام و ليالي و نيز در صلح و جنگ (دفاع) و... معصومانه و بدون هيچ احتمال اشتباه و ضعف و گناهي، مي باشد. از اين رو پيوسته بايد سيرة ايشان را در دايرة عصمت آنها تحليل و توجيه نمود.
امام حسين ـ عليه السلام ـ به عنوان فرمانده سپاه خود مي بايد برنامه عملياتي را از ابتدا تا انتهاي عمليات هدايت و رهبري كند. اگر چه بين مديريت و رهبري و فرماندهي يك سپاه با جنگيدن او به همراه سپاه مي تواند تنافي وجود نداشته باشد و لكن تقسيم كار و انجام وظيفه محوّل به دوش هر كس، حركت را سريع و دقيق نموده و با معيارهاي عقلاني مديريتي نيز سازگار مي باشد. عاشورا، اگر عاشورا شد، و پيام آزادي و مظلوميت و دهها پيام ديگر را به ارمغان آورد. به خاطر مديريت و رهبري امام حسين ـ عليه السلام ـ از ابتداء تا انتهاء مي باشد. اينكه صبح روز عاشورا به چه كسي اذن بدهد، چه كسي را اول بفرستد، چه كسي آب آور باشد، بالاي سر جنازه ها حاضر شود و... . همه از برنامه ريزي درست و از حكمت و تدبیر فرماندة سپاه حق در روز عاشورا حكايت مي كند وانگهي وجود امام در قوّت نيروي جسمي و روحي اصحاب بسيار مؤثر بوده و با ديدن روحيه بالا و والاي امام حسين ـ عليه السلام ـ شادابي و غيرت و تقوا و جوانمردي و حماسه و صبر و... به اصحاب منتقل مي شده است.
شواهد نشان مي دهد، از آنجا كه عاشورا صحنة جنگ براي سپاه دشمن و صحنة دفاع براي سپاه امام حسين ـ عليه السلام ـ مي باشد مهمترين گزينة دفاع در آن روز دفاع از حريم و حرم زنان و كودكان در خيمه گاه بوده است. امام با توجّه به هيبت و عظمتي كه در دل دوست و دشمن داشت، تمام نيروي خود را به مهمترين كار در عاشورا كه حفظ خيمه گاه زنان و كودكان بوده است اختصاص داد. وجود امام ـ عليه السلام ـ هيچگاه به دشمن اجازه تعرّض به خيمه ها را نداد. اگر امام ـ عليه السلام ـ در ابتداي روز عاشورا به شهادت مي رسيد چه بسا اوضاع سپاه و اصحاب و خيمه گاه زنان دگرگون و مصائب و مشكلات افزون مي شد. زيرا تنها وزنة سپاه امام ـ عليه السلام ـ ، خودِ امام ـ عليه السلام ـ و تنها خواستة سپاه يزيد، نيز امام حسين ـ عليه السلام ـ بوده است. چنانكه امام حسين ـ عليه السلام ـ فرمود: «انهم لا يريدون غيري»[4] اين قوم غير از من با كس ديگري كاري ندارند.
از طرفي وفاداري اصحاب و بني هاشم در دفاع از امام خود و جانفشاني و پيش مرگي ايشان، فرصت هر گونه پيشگامي را از امام حسين ـ عليه السلام ـ مي ربود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1- حماسه حسيني، شهيد مطهري.
2- درکربلا چه گذشت،شیخ عباس قمی
پی نوشتها:
[1] . بحارالانوار. محمد باقر مجلسي، ج 44، ص 198، موسسه الوفاء، بيروت، 1404 هـ .
[2] . همان.
[3] . حسين نفس مطمئنّه، محمد علي عالمي، ص 32. انتشارات اميري، نشر هاد، 1372 ش.
[4] . اللهوف، سيد بن طاووس، ص 90، انتشارات جهان، تهران، 1348 ش.
منبع: اندیشه قم