چهارشنبه، 1 بهمن 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

چرا امام حسين ـ عليه السّلام ـ پس از بستن آب در كربلا، چاه آبي نزده و از اين تاكتيك استفاده ننمودند در حالي كه سه الي چهار روز فرصت داشتند؟


پاسخ :
1- حفر چاه، در جنگ‌هاي صدر اسلام، براي رفع عطش معمول نبوده است. معمولاً در اين مواقع شترهايي و يا اسب‌هايي براي حمل مشك‌هاي آب لشگر در نظر گرفته مي‌شده است. و اگر مشك‌ها خالي مي‌گشت در نزديك‌ترين محل آب (چشمه، رودخانه، و ...) آن‌ها را دوباره پُر مي‌كردند.
2- حفر چاه، در محاصره‌هاي جنگي به خصوص، اساساً ممكن نبوده است. زيرا سخن از محاصره و نيز نبودن امكانات حفر چاه است. وانگهي حفر چاه براي رسيدن به آب بايد عميق و يا دست كم نيمه عميق صورت پذيرد و اين در حالي است كه در شرايط طبيعي بدون هيچ ابزار لازم، يا ناممكن است و يا اگر هم ممكن باشد زمان‌بر است. در كربلا امام و ياران باوفايش در محاصره بوده‌اند به طوري كه نه راه پس داشتند و نه راه پيش، آن هم بدون هيچ ابزاري براي حفر چاه، آن هم در اين فرصت بسيار كوتاه. چه اين‌كه قرار بود روز نهم محرّم ابن سعد دستور حمله را اعلام نمايد ولكن امام يك شب ديگر از آنها مهلت خواسته و به روز دهم (عاشورا) تغيير يافت.[1] با اين حساب تنها دو روز براي حفر چاه مهلت مي‌باشد زيرا فرض بر آن بوده است كه روز نهم جنگ بر امام تحميل مي‌شود. و اين فرصت بسيار محدودي است.
3- حفر چاه، برای حضرت نياز و اضطرار نبوده است. چه اينكه نهر فرات در چند قدمي امام و ياران وجود داشته است و تنها مانع، محاصره‌آنها بوده است كه اين مانع در ساعت‌هاي نخستين بستن آب، با وجود دليرمرداني چون ابوالفضل العباس و علي اكبر ـ عليهما السّلام ـ به راحتي برطرف مي‌شد هم‌چنانكه بارها مي‌رفتند و مشك‌ها را پر از آب مي‌كردند و برمي‌گشتند. البته در روزهاي مياني و پاياني بستن آب مخصوصاً روز عاشورا حلقه‌ي محاصره‌ي آب تنگ‌تر و تعداد سپاه ابن سعد از پانصد نفر به چهار هزار و پانصد نفر رسيد. با اين توصيف تا شب عاشورا (يعني تا قبل از آخرين دفعه‌اي كه حضرت عباس ـ عليه السّلام ـ در روز عاشورا به شريعه رفتند) در اين مدت سه روز (هفتم تا نهم محرم) آب به اندازه‌ي رفع نياز و حتي بيش از مقدار نياز در مشك‌ها موجود بود. به طوري كه حضرات عباس و علي اكبر ـ عليهما السّلام ـ به همراه سي نفر از اصحاب به دستور امام تنها در شب عاشورا با يك نبرد سخت وارد شريعه شده و همه‌ي مشك‌ها را پر از آب نموده و به خيام برگشتند.
از اين رو شب عاشورا تمام ياران وضو گرفته، و يا غسل نمودند و تا صبح به عبادت پرداختند. نقل تاريخ حاكي است كه آب براي نظافت جسم ياران نيز باقي بود. به طوري كه با استفاده های مختلف آب اضافه هم آمد و باقي مانده‌ي آن را براي فرداي خود نگهداري كردند. لكن متأسفانه صبح روز عاشورا بعد از حمله‌ي ابن سعد با تيرباران خيام حسيني، تمام مشك‌ها پاره و آب‌ها هدر رفته و روي زمين ريخت.[2] بنابراين حفر چاه اساساً لغو و بيهوده و نيز غير ضروري به نظر مي‌رسيد.
4- يك فرمانده‌ي دلير، براي حراست از خود و نيروهاي خود و نيز براي ضربه وارد نمودن به دشمن، با توجه با شرايط و امكانات و زمان موجود تصميمات لازم را گرفته و از هر گونه تاكتيك عملياتي بهره مي‌جويد نه تنها يك تاكتيك. براي يك فرمانده‌ي شجاع، تدبير امور و تشخيص مصالح و شناخت كار از ضروريات است. اگر امام مي‌خواست ياران خود را با آن زمان محدود و با توجه به عدم وجود ابزار و امكانات لازم، به حفر چاه آب مشغول كند، تاكتيك‌هاي مهم‌تر بر زمين مي‌ماند. تاكتيك‌هايي چون، آگاهي دادن به دشمن در قالب خطبه‌ها كه توسط امام و ياران انجام مي‌گرفت. آماده‌سازي جسمي و روحي خود و ياران در قالب نظافت و دعا و مناجات و تقويت بنيه ايمان و معنويت و ترويج فرهنگ شهادت و ايثار در بين ياران خود. توصيه‌هاي حضرت به بانوان براي انجام وظايف حين و بعد از كربلا. آماده‌سازي سلاح‌ها و تقسيم ياران به گشتي و حراستي در اطراف خيام به طور شبانه‌روز و نيز حفر خندق در اطراف خيام. سازماندهي نيرو و تعيين رشته‌هاي نظامي آنها بر طبق نقشه‌ي عملياتي سيدالشهدا ـ عليه السّلام ـ تعداد خيمه‌ها و فاصله‌ي هر كدام از يكديگر. تعيين فرمانده‌هاي عملياتي و احاله‌ي نقش به آنها و بسيار موارد تاكتيكي ديگر اعم از جغرافيايي، فرهنگي، نظامي، اعتقادي و ... . [3]

نتيجه:
با توجه به مطالب پيشين مي‌توان دريافت كه حفر چاه آب در واقعه‌ي كربلا براي رفع عطش نه معمول و نه ممكن و نه ضروري بوده است بلكه لغو و بيهوده شمرده مي‌شده است. وانگهي تدبير و مصلحت چنين اقتضايي را نداشته است.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
تاريخ سيدالشهداء، صفايي حائري، و سوگنامه‌ي آل محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، محمّد محمّدي اشتهاردي.

پی نوشتها:
[1] . اللهوف. سيد بن طاووس. ترجمة عباس عزيزي. ص 127. نشر صلاة. چاپ دوم. بهار 1381.
[2] . ر.ك: نفس المفهوم. شيخ عباس قمي. ص 117.
سوگنامه‌ي آل محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ . محمّد محمّدي اشتهاردي. ص 243. نشر ناصر قم. چاپ چهاردهم. پاييز 1379.
[3] . همان. و نيز ر.ك: شرح شمع. علي ثمري. ص 163. نشر دهكده‌ي جهاني. آل محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ . چاپ اول. پاييز 1381.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.