دوشنبه، 6 بهمن 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

منظور از شاکرین در قسمت آخر زیارت عاشورا چه کسانی هستند؟


پاسخ :
مقدمه:
زیارت عاشورا، تنها زیارت نامه ای است که در لعنت دشمنان و در تحیّت و سلام اصحاب و دوستان، صراحت دارد و چهره ی تبرّی و تولّی را به صورت راهبردی و کاربردی آموزش داده است. «حمد شاکرین»، مصداقی از چهره ی تولّایی زیارت نامه ی عاشورا می باشد که در این سؤال مورد توجّه قرار گرفت و حمد شاکرین، مقام کسی است که به مقام «عارفاً بِحقّه» بار و راه یافته باشد و این مقام در مرحله ی نخست، مربوط به اهل عاشورا و در مرحله ی بعدی، به سوی کسانی است که به این مرتبه از معرفت دست یافته اند.
برای دست یابی به جواب درخورشأن، توجّه به چند اصل ضروری است:

اصل نخست: تفاوت بین حمد و شکر
بین حمد، و شکر تفاوت های ظریفی وجود دارد. حمد به معنای سپاس و ستایش در برابر هر کار نیک می آید. خواه در برابر نعمت باشد یا غیر نعمت؛ ولی شکر مخصوص سپاس در برابر نعمت است. حمد تنها ستایش با زبان است؛ ولی شکر سپاس با زبان، قلب و دیگر اعضاء و جوارح می باشد. نقیض حمد، ذمّ می باشد و نقیض شکر کفران. در حقیقت بین حمد و شکر عام و خاصّ مطلق وجود دارد. یعنی هر شکری حمد است ولی هر حمدی شکر نیست.[1]

اصل دوّم: شكر خدا حتي در مصيبت ها
در خصوص این که آیا در تمام حالات و آنات حتّی در اعظم مصیبت مانند مصیبت امام حسین (ع) باز هم باید خدا را شکر کرد یا خیر؟ جواب روایی این سؤال این است که: امام صادق (ع) فرمود: روش رسول اکرم (ص) این بود که: هر زمان سرور و شادی پیش می آمد، حضرت می فرمود: «الحمد للّه علی هذه النّعمة» و هنگامی غم و اندوه پیش ممی آمد، حضرت می فرمود: «الحمد لله علی کلّ حال.»[2] یعنی در تمام حالات و آنات، چه در حال نعمت و چه در حال بلا، خدای تبارک و تعالی مستحقّ حمد و سپاس است.

اصل سوّم : در حقیقت در هر بلیّه و گرفتاری چند نوع شکر را به همراه دارد:
نخست این که: ممکن است این بلایا و گرفتاری موجب دفع گرفتاری بزرگتر شود. به عنوان نمونه ممکن است ضرر مالی، باعث نجات جان انسان شود و این مسأله در خور شکر است.
دوّم این که: بلایا یا گرفتاری بالاخره یا موجب بخشش گناهان می شود یا سبب رفعت درجه و مقام معنوی. بدیهی است، هر یک از این دو مسأله که باشد، شکر حقّ تبارک و تعالی را به همراه دارد.
سوّم این که: ممکن است، گرفتاری دنیایی باشد و باعث حفظ ایمان و پیشگیری از آفت ایمانی شود و این بسیار میدان شکر را به روی انسان باز می کند. به عنوان نمونه گاهی کری و لالی، از میلیون ها گناه پیشگیری می کند و باعث حفظ ایمان می گردد و این مسأله جای شکر بسیاری را به همراه دارد.
چهارم این که: گاهی انسان به برکت هزینه های علمی، عملی، جانی و عرضی انبیاء و ائمّه (ع) که متحمّل زحمات بیکران شدند، هدایت می شود و از مرحله ی اسلام، ایمان، تقوی، یقین، شهود، تا به مرتبه ی «بهشت لقاء» بار و راه می یابد و این نعمت هدایت، بی نهایت شکر خدای تبارک و تعالی را به همراه دارد. به عنوان نمونه اگر به برکت ولایت، انسان هدایت نمی شد، گاهی شک باعث کفر می شد و انسان برای همیشه به ائمّة الکفر می پیوست.
پنجم این که: گاهی خدای تبارک و تعالی، بندگان ویژه و مخلص را با بلایا امتحان و صیقلی می کند. مانند امتحان حضرت ابراهیم (ع)[3] و امتحان امام حسین (ع) در حادثه ی عاشورا. در این صورت، هم مدال آوران و رکورد داران معنوی، باید شکرگزار این نعمت باشند و هم دیگران که از آن بهره می گیرند، باید شکرگزار این نعمت باشند.

اصل چهارم : مصداق شکرگزاران
شکرگزاران کسانی هستند که به مقام «عارفً بحقّه»[4]دست یافته اند. اهل معرفت و شناخت می باشند که در حادثه ی عاشورا، به دشمنان پشت کردند و آگاهانه با امام همراه و هم رزم شدند. شکر کنندگان واقعی و حقیقی می باشند که در ولایت مداری چیزی کم نگذاشته اند. چون حمد شاکرین با حمد غیر شاکرین فرق می کند. توضیح این که: حمد شاکرین یعنی: همان حمد مخصوص که بر حمد غیر شاکرین برتری دارد. حمد بدون شکر: یعنی حمد بدون این که در مقابل نعمتی باشد، ناشی از غریزه و فطرت نهاده شده در انسان است و حامد ناخواسته محمود را از سر اشتیاق طبیعی بدون اراده و اختیار ستایش می کند که در این جا ستایش همان تأثیر و میل و اعجاب انسان نسبت به چیزی است. این ستایش غیر ارادی ناشی از ملایمت طبع انسان و غریزه ی خدادادی انسان با محمود است که عمومی است. مانند این که انسان به طور فطری طالب زیبایی است. چنین عملی چه از حیوان و چه از انسان با کمی تفاوت سر می زند. لذا چیزی که بدون خواست انسان باشد، نمی تواند ارزش کمالی و عالی داشته باشد. امّا حمد بر خواسته از شکر، ناشی از علم انسان نسبت به محمود که شناخت محمود نیز از لوازم لاینفک این حمد است. چرا که با عدم شناخت و معرفت به چیزی آن چیز هرگز ستایش نخواهد شد و یا لااقل به نحو اکمال و اتمام حمد نخواهد شد. پس شاکرین کسانی می باشند که: نخست اصل نعمت و در ثانی نعیم را به نحو درست بشناسند و در این جهت به مقام «عارفاً بِحقِّهِ» بار و راه یابند. این است مقام شاکرین و این است حمد الشّاکرین که کمتر کسی را نصیب می شود. حمد شاکرین در برابر زیبایی ها و صفات کمال الهی معنا دارد. پس معلوم ی شود که شاکرین این مصیبت را یک ظهور کمال و نوعی «اکمال و اتمام» دین می دانند نه یک از دست دادن.
اصل پنجم: شكر به خاطر زنده نگه ماندن اسلام با قيام ابا عبد الله الحسين عليه السلام
زنده ماندن اسلام با مصیبتی که بر حسین (ع) رسید، چیزی نیست که جای سپاس نداشته باشد. یعنی در واقع حسین(ع) به آرزوی قبلی خود رسید که همانا باقی ماندن اسلام بود: «ان کانَ دینُ محمّدٍ لَم یستقِم الّا بقتلی فیا سیوفُ خُذیِنِی. از این رو با ذکر سجده بر مصیبت وارد شده بر آن شکر گزاری می شود، یعنی در واقع بر باقی ماندن اسلام، شکرگزاری می شود؛ حقیقتی که از آن مهلکه ها با جانفشانی حسین (ع) جان به در برد.

اهمّ مسایل زیارت عاشورا:
1. منصوب بودن مقام امامت و ولایت پس از نبوّت رسول اکرم که خود از بنیادی ترین مسایل فلسفه ی سیاسی تشیع است.
2. سرچشمه ی مشروعیّت امام و ولیّ.
3. غصب مقام امامت و ولایت و تغییر آن از مسیر اصلی.
4. مشخص بودن زنجیره ی امامت و ولایت یکی پس از دیگری از علیّ تا ولیّ عصر.
5. مهدویت و ظهور قائم، هر زمان که مشیّت پروردگار بر آن تعلّق گیرد.
6. تولّی و تبرّی که از اهمیّت فوق العاده ای برخوردار است و تشریح این اهمیّت.
7. مشخص بودن زنجیره ی تولّی و تبرّی.
8. ذکر سخت بودن وضعیّت طرف داران اصول حقیقی اسلام با توجّه به تبلیغات دشمن و امکانات آنها و لزوم استواری و مقاومت.
9. بیان این که برای جبهه ی حقّ، مبارزه تعطیل بردار نیست و باید هم تلاش کرد و استواری ورزید و هم پیوسته از خدا طلب یاری نمود.[5]
10. تقدّم حفظ کیان اسلام .
11. تقدّم مصلحت واقعی و حقیقی جامعه بر فرد.
12. کمی نیروی انسانی و تدارکاتی دليل بر از بين بردن تکلیف نیست.[6]
در بخشی از کامل الزِیارات آمده است: حسین (ع) پرچم و نشانه های هدایت است. «بِأنّهُ رَایَةُ الهُدی.» و او دریافت کننده ی مدال شهادت است. «و اَکرَمتُهُ بالشّهادة.» و او سرآمد تمام شهیدان از اوّلین تا آخرین است. اگر قرآن کریم کتاب مبارکی است، حسین (ع) برای اسلام پر برکت است. رسول خدا فرمود: «اللهمَ فَبارِک لیِ فیِ قَتلِهِ.» خدایا شهادت او را بر من مبارک گردان.[7] در یک جمله باید گفت: تمام رخ دادهای عاشورا که در ارتباط با امام و اصحاب او است، زیبا است و در برابر این زیبایی ها باید به معرفت کامل و تمام دست یافت و کسی به چنین مقامی دست یابد، به مقام حمدالشّاکرین دست می بابد که مقامی بس بزرگی است.
خلاصه: مراتب حمد شاکرین بالاتر از مراتب حمد غیر شاکرین است. شاکرین با وصف «حمد»،کسانی می باشند که به مقام «عارفاً بِحقّهِ» بار و راه یافتند و در ولایت مداری چیزی کم نگذاشتند و در حادثه ی عاشورا، صاحب معرفت و اهل بصیرت بودند و چهره ی تولّایی و چهره ی تبرّایی، مسأله را خوب درک کردند و با اراده ی آهنین و از سراختیار با امام زمان خود همراه و هم رزم شدند و به صورت واقعی و حقیقی، شکرگزار این نعمت معنوی شدند و هر کس بعد از آن ها، ادامه دهنده ی راه و هدف آن ها باشد، به مقام «حمدالشّاکرین» می رسند. در حقیقت، مقام «حمدالشّاکرین»، حالت «جَری»[8] دارد و هم چون آب در جریان است و هر کس در هر عصر و مصری به مقام «عارفاً بِحَقِّهِ» بار و راه یابد، به مقام «حمد الشّاکرین» دست می یابد و زایر با معرفت، نیز می تواند یکی از مصادیق شاکرین باشد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. شرح زيارت عاشورا، علي اصغر عزيزي تهراني.
2. حماسة عاشورا به بيان حضرت مهدي (عج)، جلال برنجيان.
3. شرح زيارت عاشورا، ميرزا محمد علي چهاردهي.

پی نوشتها:
[1] . راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن، قم: مؤسّسه ی اسماعیلیان، بی تا، ص130.
[2] . ر. ک. بحارالانوار، ج67، ص27.
[3] . ر. ک. سوره ی انبیاء: 21/69.
[4] . در کتاب های روایی، حدود دویست و هشتاد (280) روایت در خصوص «عارفاً بحقّه» آمده است که مقام و قلّه ی رفیع امامت و ولایت را به عاشقان معرّفی می کند.
[5] . مختاری، سیروس، نگاهی به زیارت عاشورا، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه ی علمیه ی قم، اول، 1381، صص59- 62.
[6] . دهشیری، حسن و رحمت جعفری اریسانی، زیبایی های عاشورا، قم: نشر روح، اوّل، 1383، صص 131 و 132.
[7] . همان، صص 25- 27 و 64.
[8] . طباطبایی، سیّد محمّد حسین، تفسیر المیزان، ج1، بیروت: منشورات مؤسّسة الاعلمی للمطبوعات، الطّبعة الثّالثة، 13393ه.ق، ص42.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.