پرسش :
فلسفه گريه کردن بر امام حسين عليه السلام چيست؟ چرا مردم با اينکه در اين مراسم شرکت مي کنند باز گناهان خود را تکرار مي کنند و برگزاری مراسم هيچ تأثيری بر مردم نگذاشته است؟
پاسخ :
در احاديث معصومين ـ عليهم السلام ـ که در کتب روايي جمع آوري شده اند به عزاداري و اشک ريختن براي سرور و سالار شهيدان ابا عبدالله الحسين ـ عليه السلام ـ اهميت بسيار بالايي داده شده است و ثواب بسيار زيادي را بر آن مترتب داشته اند، البته بايد دقت شود يکي از مصاديق عزاداري اشک ريختن است، منظور از عزاداري هر عملي است که ياد و خاطره حضرت را زنده نگه دارد حال روضه خواندن باشد، سينه زني باشد، سخنراني و... .
به طور مثال امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: «هر که شعري بخواند در مرثيه حسين ـ عليه السلام ـ و خود بگريد و يک شخص ديگر را نيز بگرياند بهشت بر او واجب گردد».[1] امام رضا ـ عليه السلام ـ به يکي از ياران خود فرمودند: « اي پسر شبيب! اگر خواهي خدا را ملاقات کني و گناهي بر تو نباشد زيارت کن حسين ـ عليه السلام ـ را، اي پسر شبيب! اگر گريه کني بر حسين ـ عليه السلام ـ تا آب ديده تو بر روي تو جاري شود حق تعالي جميع گناهان صغيره و کبيره تو را بيامرزد، خواه اندک باشد، خواه بسيار»[2]
لذا اين قبيل روايات در منابع روايي بسيار به چشم مي خورد،اين را نبايد فراموش کرد که منظور اهل بيت ـ عليهم السلام ـ خصوص اشک ريختن نبوده بلکه منظور زنده نگه داشتن ياد و خاطره حسين ـ عليه السلام ـ بوده است. شهيد بزرگوار مرتضي مطهري در اين باره مي فرمايد: «حسين بن علي ـ عليه السلام ـ به مردم درس غيرت داد، درس تحمل و بردباري داده، درس تحمل شدايد و سختي ها، اينها براي مردم مسلمان درس هاي بسيار بزرگي بود، پس اينکه مي گويند حسين بن علي ـ عليه السلام ـ چه کرد و چطور اسلام را زنده کرد، جوابش همين است که حسين بن علي ـ عليه السلام ـ روح تازه اي در اسلام دميد، خون ها را به جوش آورد. غيرت ها را تحريک کرد، عشق و ايده به مردم داد، حس استغنا در مردم به وجود آورد، درس صبر و تحمل و بردباري و مقاومت و ايستادگي در مقابل شدائد به مردم داد، ترس را ريخت. همان مردمي که تا آن مقدار مي ترسيدند تبديل به يک عده شجاع و دلاور شدند حسين بن علي يک سوژه بزرگ اجتماعي است. بعد از او هر کس قيام مي کرد با شعار يالثارات الحسين ـ عليه السلام ـ قيام مي کرد، امروز هم يک سوژه بزرگ اجتماعي است، سوژه امر به معروف و نهي از منکر، سوژه اي براي اقامه نماز، براي زنده کردن اسلام، براي اينکه احساسات و عواطف عاليه اسلامي در ما احيا شود. او شخصيت اسلامي مسلمين را زنده کرد، بعد از قيام حضرت بسياري از مسلمين توبه کردند، دسته دسته قيام مي کردند، از همين مردم کوفه پنج هزار نفر به عنوان توابين قيام کردند و قاتلين صحراي کربلا را قصاص مي کردند زنده کردن مسلمين يعني دادن عشق و ايده به آنها. حسين بن علي ـ عليه السلام ـ با قيام خود اين کار را کرد».[3]
لذا زنده نگه داشتن نام و ياد حضرت، زنده نگه داشتن درس ها و ايده هاست، اين است معناي جمله زيباي پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ که فرمودند: «همانا حسين کشتي نجات و چراغ فروزنده هدايت است».[4]
بهترين راه زنده نگه داشتن هم همين گريه کردن ها و عزاداري هاست. ما در هر زمان نيازمند امام حسين ـ عليه السلام ـ هستيم، نيازمند الگوگيري و پيروي راه او هستيم، تا اگر شرايط مشابه زمان حضرت به وجود آمد به راحتي بتوانيم قيام کنيم و از جان و مال خود بگذريم، چنانکه در زمان هشت سال دفاع مقدس مشاهده کرديم که جوانان ايران اسلامی با اهداء خون خود باعث حفظ نظام و حفظ ارزش هاي اسلامي شدند. شهيد مطهري در اين باره نيز مي فرمايد: «آن چيزهايي که بشر هميشه به زبان مي آورد و در عمل کمتر ديده مي شود در وجود حسين بن علي ديده مي شود، چطور روح بشر مي تواند اين مقدار شکست ناپذير باشد، سبحان الله بشر به کجا مي رسد، اوج بشر چقدر شکست ناپذير مي شود که بدنش قطعه قطعه مي شود، جوانانش جلوي چشمش قلم مي شوند، در منتهي درجه تشنگي قرار مي گيرد که حتي آسمان را تيره و تار مي بيند، خاندانش را مي بيند که اسير مي شوند، هر چه دارد از دست داده، ولي يک چيز براي او باقي است و آن روحش است که هرگز شکست نمي خورد (حتي يک ذره عقب نشيني نمي کند) شما يک چنين صحنه اي از فضائل انساني را در غير کربلا سراغ داريد، آن وقت بگوييد به جاي کربلا از آن حادثه ياد کنيد. لذا چنين حادثه اي را بايد زنده نگه داشت».[5]
اما راجع به هدف حضرت، شهيد مطهري در اين باره مي فرمايد: «تحريف بزرگي در مسئله عاشورا شده است، بعضي ها گفته اند حسين بن علي ـ عليه السلام ـ شهيد شد که گناهان شيعه ريخته شود اين شبيه اعتقاد مسيحيت است، که معتقدند حضرت مسيح کفاره گناهان آنها بوده است، اين مطلب با روح اسلام سازگاري ندارد، با سخن حسين نمي سازد، ابا عبدالله براي مبارزه با گناه قيام کرد، نه اينکه سنگري باشد براي گنهکاران، ما گفتيم حسين ـ عليه السلام ـ يک شرکت بيمه گناه تأسيس کرده، گفته است شما از نظر گناه بيمه هستيد، در عوض چه مي گيرم؟ شما براي من اشک بريزيد، من گناهان شما را جبران مي کنم حال هر کس مي خواهيد باشيد. ابن زياد، عمر سعد، والله اين افتراء و دروغ بستن بر حسين ـ عليه السلام ـ است».[6] ايشان در ادامه روايات اهل بيت در اين زمينه را توضيح مي دهند و این نکته که (گريه مردم) براي تسلي دل اهل بيت و حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ نيست، بلکه هدفشان اين است که پرتويي از روح حسين بن علي ـ عليه السلام ـ بر روح ما بتابد، اگر اشکي براي او مي ريزيم بايد در مسير هماهنگي روح ما باشد، روح ما پرواز کوچکي با روح حسين انجام دهد، ذره اي از همت او، غيرت او، حريت او، ايمان او، تقواي او، شجاعت او و... در ما بتابد، اين چنين اشکي اگر از چشمان جاري شود، آن اشک هر چه دلتان مي خواهد قيمت دارد، اگر گفته اند به اندازه يک بال مگس هم اگر باشد يک دنيا ارزش دارد، باور کنيد، اشکي که براي هماهنگي کردن و پيروي از حسين ـ عليه السلام ـ باشد».[7]
آري اين اشک است که اين طور در روايات ارزش دارد و به آن توصيه شده است، اشکي که ما را عوض کند و مطيع امام شويم، نه اينکه ما هر روز از امام دورتر شده و با اشک بخواهيم گناهانمان ريخته شود.
در نتيجه هدف از اين گريه ها و عزاداري ها زنده نگه داشتن ياد و خاطره حضرت است که به سبب آن به سمت کمال حرکت کنيم و با نور حضرت هدايت شويم و به سوي معبود خود حرکت کنيم.
اما راجع به سئوال دوم شما که نوشته ايد هيچ کس از اين مجالس استفاده نمي کند، اين مطلب درستي نيست، بلکه حقيقت چيز ديگري است، زيرا افراد بسياري در طول تاريخ وجود داشته و دارند که در همين مجالس به برکت نور حضرت هدايت شده و موفق به توبه شده و مسير زندگي خود را عوض کرده اند، امثال رسول ترک که آدمي شراب خوار و فاسد بود که به برکت حضرت اصلاح شد و از مقربان درگاه الهي گرديد، زياد به چشم مي خورد،در مناطق مختلف کشور شاهد آن هستيم که چه جواناني با آمدن در اين مجالس و با شنيدن آيات قرآن و روايات اهل بيت ـ عليهم السلام ـ تغيير کرده و هدايت مي شوند.
اينکه پيغمبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله وسلم ـ فرمودند: «حسين کشتي نجات است» اين مطلب اختصاص به افراد بخصوصي ندارد بلکه جنبه عمومي و همگاني دارد. حتي بسياري از پيروان اديان ديگر با برگزاري مراسمات عزاداري براي امام حسين ـ عليه السلام ـ مورد توجه حضرت قرار گرفته و حاجت مي گيرند و بعضي ها نيز ايمان آورده و مسلمان مي گردند.
البته بهره مندي از نور امام حسين ـ عليه السلام ـ به صفاي باطني ما بستگي دارد و هر چه ما پاک تر و باتقواتر باشيم بيشتر مي توانيم از نور هدايت حضرت استفاده کنيم. اين نکته را هم فراموش نکنيد که ما انسان ها مختار آفريده شده ايم و بايد خود تصميم گرفته و عوض شويم نه اينکه ما را مجبور کنند، بعضي از انسان ها چنان مست نعمت هاي دنيوي و لذات زودگذر آن شده اند و به گناه و حرام خواري روي آورده اند که در وجود خود جايي براي هدايت و دست گيري حضرت از آنان را باقي نگذاشته اند و از نور حضرت کمترين بهره را نمي برند، لذا مشکل از خود آنان است نه امام حسين ـ عليه السلام ـ و عزاداري هاي او، مگر مردم کوفه که باعث به وجود آمدن آن جنايات در روز عاشورا شدند خود مسلمان نبودند، ولي ترس از کشته شدن و دل بستن به دنيا و گناه با آنان کاري کرده بود که حتي سخنان حضرت بر آنان بي تأثير بود، آيا مي شود گفت سخن امام مشکل داشت، تأثير نداشت، يا مشکل از ناحيه خود آنان بود و در خود قابليت تأثير را از بين برده بودند. در نتيجه اين مراسمات تأثير خود را دارد ولي تأثير پذيري افراد مختلف است، بعضي ها که زمينه اي و لو اندک براي هدايت در نفس خود باقي گذاشته اند، قطعا با نور حضرت هدايت مي شوند که ما خود شاهد آن بوده ايم، ولي بعضي ديگر که تمام روزنه هاي اميد را در خود خشکانده اند و جز به گناه و معصيت فکر نمي کنند، خود مانعي براي تأثير حضرت ايجاد کرده و هدايت نمي شوند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ حماسه حسيني، شهيد مرتضی مطهري.
2ـ منتهي الآمال، ج1، بخش زندگي نامه امام حسين ـ عليه السلام ـ.شیخ عباس قمی.
پی نوشتها:
[1]. شيخ عباس قمي، منتهي الآمال، انتشارات نسيم حيات، چاپ آرمان، 1382ش، ج1، ص397.
[2]. همان.
[3]. حماسه حسيني، همان، ص49.
[4]. مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، موسسه الوفاء، بيروت، لبنان، ج91، ص184، 1404ق.
[5]. حماسه حسيني، همان، ص108.
[6]. حماسه حسيني، همان، ص103.
[7]. حماسه حسيني، ص107.
منبع: اندیشه قم
در احاديث معصومين ـ عليهم السلام ـ که در کتب روايي جمع آوري شده اند به عزاداري و اشک ريختن براي سرور و سالار شهيدان ابا عبدالله الحسين ـ عليه السلام ـ اهميت بسيار بالايي داده شده است و ثواب بسيار زيادي را بر آن مترتب داشته اند، البته بايد دقت شود يکي از مصاديق عزاداري اشک ريختن است، منظور از عزاداري هر عملي است که ياد و خاطره حضرت را زنده نگه دارد حال روضه خواندن باشد، سينه زني باشد، سخنراني و... .
به طور مثال امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: «هر که شعري بخواند در مرثيه حسين ـ عليه السلام ـ و خود بگريد و يک شخص ديگر را نيز بگرياند بهشت بر او واجب گردد».[1] امام رضا ـ عليه السلام ـ به يکي از ياران خود فرمودند: « اي پسر شبيب! اگر خواهي خدا را ملاقات کني و گناهي بر تو نباشد زيارت کن حسين ـ عليه السلام ـ را، اي پسر شبيب! اگر گريه کني بر حسين ـ عليه السلام ـ تا آب ديده تو بر روي تو جاري شود حق تعالي جميع گناهان صغيره و کبيره تو را بيامرزد، خواه اندک باشد، خواه بسيار»[2]
لذا اين قبيل روايات در منابع روايي بسيار به چشم مي خورد،اين را نبايد فراموش کرد که منظور اهل بيت ـ عليهم السلام ـ خصوص اشک ريختن نبوده بلکه منظور زنده نگه داشتن ياد و خاطره حسين ـ عليه السلام ـ بوده است. شهيد بزرگوار مرتضي مطهري در اين باره مي فرمايد: «حسين بن علي ـ عليه السلام ـ به مردم درس غيرت داد، درس تحمل و بردباري داده، درس تحمل شدايد و سختي ها، اينها براي مردم مسلمان درس هاي بسيار بزرگي بود، پس اينکه مي گويند حسين بن علي ـ عليه السلام ـ چه کرد و چطور اسلام را زنده کرد، جوابش همين است که حسين بن علي ـ عليه السلام ـ روح تازه اي در اسلام دميد، خون ها را به جوش آورد. غيرت ها را تحريک کرد، عشق و ايده به مردم داد، حس استغنا در مردم به وجود آورد، درس صبر و تحمل و بردباري و مقاومت و ايستادگي در مقابل شدائد به مردم داد، ترس را ريخت. همان مردمي که تا آن مقدار مي ترسيدند تبديل به يک عده شجاع و دلاور شدند حسين بن علي يک سوژه بزرگ اجتماعي است. بعد از او هر کس قيام مي کرد با شعار يالثارات الحسين ـ عليه السلام ـ قيام مي کرد، امروز هم يک سوژه بزرگ اجتماعي است، سوژه امر به معروف و نهي از منکر، سوژه اي براي اقامه نماز، براي زنده کردن اسلام، براي اينکه احساسات و عواطف عاليه اسلامي در ما احيا شود. او شخصيت اسلامي مسلمين را زنده کرد، بعد از قيام حضرت بسياري از مسلمين توبه کردند، دسته دسته قيام مي کردند، از همين مردم کوفه پنج هزار نفر به عنوان توابين قيام کردند و قاتلين صحراي کربلا را قصاص مي کردند زنده کردن مسلمين يعني دادن عشق و ايده به آنها. حسين بن علي ـ عليه السلام ـ با قيام خود اين کار را کرد».[3]
لذا زنده نگه داشتن نام و ياد حضرت، زنده نگه داشتن درس ها و ايده هاست، اين است معناي جمله زيباي پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ که فرمودند: «همانا حسين کشتي نجات و چراغ فروزنده هدايت است».[4]
بهترين راه زنده نگه داشتن هم همين گريه کردن ها و عزاداري هاست. ما در هر زمان نيازمند امام حسين ـ عليه السلام ـ هستيم، نيازمند الگوگيري و پيروي راه او هستيم، تا اگر شرايط مشابه زمان حضرت به وجود آمد به راحتي بتوانيم قيام کنيم و از جان و مال خود بگذريم، چنانکه در زمان هشت سال دفاع مقدس مشاهده کرديم که جوانان ايران اسلامی با اهداء خون خود باعث حفظ نظام و حفظ ارزش هاي اسلامي شدند. شهيد مطهري در اين باره نيز مي فرمايد: «آن چيزهايي که بشر هميشه به زبان مي آورد و در عمل کمتر ديده مي شود در وجود حسين بن علي ديده مي شود، چطور روح بشر مي تواند اين مقدار شکست ناپذير باشد، سبحان الله بشر به کجا مي رسد، اوج بشر چقدر شکست ناپذير مي شود که بدنش قطعه قطعه مي شود، جوانانش جلوي چشمش قلم مي شوند، در منتهي درجه تشنگي قرار مي گيرد که حتي آسمان را تيره و تار مي بيند، خاندانش را مي بيند که اسير مي شوند، هر چه دارد از دست داده، ولي يک چيز براي او باقي است و آن روحش است که هرگز شکست نمي خورد (حتي يک ذره عقب نشيني نمي کند) شما يک چنين صحنه اي از فضائل انساني را در غير کربلا سراغ داريد، آن وقت بگوييد به جاي کربلا از آن حادثه ياد کنيد. لذا چنين حادثه اي را بايد زنده نگه داشت».[5]
اما راجع به هدف حضرت، شهيد مطهري در اين باره مي فرمايد: «تحريف بزرگي در مسئله عاشورا شده است، بعضي ها گفته اند حسين بن علي ـ عليه السلام ـ شهيد شد که گناهان شيعه ريخته شود اين شبيه اعتقاد مسيحيت است، که معتقدند حضرت مسيح کفاره گناهان آنها بوده است، اين مطلب با روح اسلام سازگاري ندارد، با سخن حسين نمي سازد، ابا عبدالله براي مبارزه با گناه قيام کرد، نه اينکه سنگري باشد براي گنهکاران، ما گفتيم حسين ـ عليه السلام ـ يک شرکت بيمه گناه تأسيس کرده، گفته است شما از نظر گناه بيمه هستيد، در عوض چه مي گيرم؟ شما براي من اشک بريزيد، من گناهان شما را جبران مي کنم حال هر کس مي خواهيد باشيد. ابن زياد، عمر سعد، والله اين افتراء و دروغ بستن بر حسين ـ عليه السلام ـ است».[6] ايشان در ادامه روايات اهل بيت در اين زمينه را توضيح مي دهند و این نکته که (گريه مردم) براي تسلي دل اهل بيت و حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ نيست، بلکه هدفشان اين است که پرتويي از روح حسين بن علي ـ عليه السلام ـ بر روح ما بتابد، اگر اشکي براي او مي ريزيم بايد در مسير هماهنگي روح ما باشد، روح ما پرواز کوچکي با روح حسين انجام دهد، ذره اي از همت او، غيرت او، حريت او، ايمان او، تقواي او، شجاعت او و... در ما بتابد، اين چنين اشکي اگر از چشمان جاري شود، آن اشک هر چه دلتان مي خواهد قيمت دارد، اگر گفته اند به اندازه يک بال مگس هم اگر باشد يک دنيا ارزش دارد، باور کنيد، اشکي که براي هماهنگي کردن و پيروي از حسين ـ عليه السلام ـ باشد».[7]
آري اين اشک است که اين طور در روايات ارزش دارد و به آن توصيه شده است، اشکي که ما را عوض کند و مطيع امام شويم، نه اينکه ما هر روز از امام دورتر شده و با اشک بخواهيم گناهانمان ريخته شود.
در نتيجه هدف از اين گريه ها و عزاداري ها زنده نگه داشتن ياد و خاطره حضرت است که به سبب آن به سمت کمال حرکت کنيم و با نور حضرت هدايت شويم و به سوي معبود خود حرکت کنيم.
اما راجع به سئوال دوم شما که نوشته ايد هيچ کس از اين مجالس استفاده نمي کند، اين مطلب درستي نيست، بلکه حقيقت چيز ديگري است، زيرا افراد بسياري در طول تاريخ وجود داشته و دارند که در همين مجالس به برکت نور حضرت هدايت شده و موفق به توبه شده و مسير زندگي خود را عوض کرده اند، امثال رسول ترک که آدمي شراب خوار و فاسد بود که به برکت حضرت اصلاح شد و از مقربان درگاه الهي گرديد، زياد به چشم مي خورد،در مناطق مختلف کشور شاهد آن هستيم که چه جواناني با آمدن در اين مجالس و با شنيدن آيات قرآن و روايات اهل بيت ـ عليهم السلام ـ تغيير کرده و هدايت مي شوند.
اينکه پيغمبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله وسلم ـ فرمودند: «حسين کشتي نجات است» اين مطلب اختصاص به افراد بخصوصي ندارد بلکه جنبه عمومي و همگاني دارد. حتي بسياري از پيروان اديان ديگر با برگزاري مراسمات عزاداري براي امام حسين ـ عليه السلام ـ مورد توجه حضرت قرار گرفته و حاجت مي گيرند و بعضي ها نيز ايمان آورده و مسلمان مي گردند.
البته بهره مندي از نور امام حسين ـ عليه السلام ـ به صفاي باطني ما بستگي دارد و هر چه ما پاک تر و باتقواتر باشيم بيشتر مي توانيم از نور هدايت حضرت استفاده کنيم. اين نکته را هم فراموش نکنيد که ما انسان ها مختار آفريده شده ايم و بايد خود تصميم گرفته و عوض شويم نه اينکه ما را مجبور کنند، بعضي از انسان ها چنان مست نعمت هاي دنيوي و لذات زودگذر آن شده اند و به گناه و حرام خواري روي آورده اند که در وجود خود جايي براي هدايت و دست گيري حضرت از آنان را باقي نگذاشته اند و از نور حضرت کمترين بهره را نمي برند، لذا مشکل از خود آنان است نه امام حسين ـ عليه السلام ـ و عزاداري هاي او، مگر مردم کوفه که باعث به وجود آمدن آن جنايات در روز عاشورا شدند خود مسلمان نبودند، ولي ترس از کشته شدن و دل بستن به دنيا و گناه با آنان کاري کرده بود که حتي سخنان حضرت بر آنان بي تأثير بود، آيا مي شود گفت سخن امام مشکل داشت، تأثير نداشت، يا مشکل از ناحيه خود آنان بود و در خود قابليت تأثير را از بين برده بودند. در نتيجه اين مراسمات تأثير خود را دارد ولي تأثير پذيري افراد مختلف است، بعضي ها که زمينه اي و لو اندک براي هدايت در نفس خود باقي گذاشته اند، قطعا با نور حضرت هدايت مي شوند که ما خود شاهد آن بوده ايم، ولي بعضي ديگر که تمام روزنه هاي اميد را در خود خشکانده اند و جز به گناه و معصيت فکر نمي کنند، خود مانعي براي تأثير حضرت ايجاد کرده و هدايت نمي شوند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ حماسه حسيني، شهيد مرتضی مطهري.
2ـ منتهي الآمال، ج1، بخش زندگي نامه امام حسين ـ عليه السلام ـ.شیخ عباس قمی.
پی نوشتها:
[1]. شيخ عباس قمي، منتهي الآمال، انتشارات نسيم حيات، چاپ آرمان، 1382ش، ج1، ص397.
[2]. همان.
[3]. حماسه حسيني، همان، ص49.
[4]. مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، موسسه الوفاء، بيروت، لبنان، ج91، ص184، 1404ق.
[5]. حماسه حسيني، همان، ص108.
[6]. حماسه حسيني، همان، ص103.
[7]. حماسه حسيني، ص107.
منبع: اندیشه قم